سند ۲۰۳۰ یونسکو و دعوا در دارالخلافه!
سند ۲۰۳۰ یونسکو و دعوا در دارالخلافه!
سند ۲۰۳۰ یونسکو
برگرفته از کمیسیون ملی یونسکو، ایران ۲۲ تیر ۱۳۹۵:
«بر اساس اهداف اعلام شده توسط سازمان ملل، از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰، کلیهی کشورهای عضو سازمان ملل باید تلاش نمایند که به اهداف و شاخص های توسعهی پایدار با همکاری و تعامل یکديگر در سه سطح ملی، منطقه ای وبین المللی دست یابند...سازمان ملل متحد برای رسیدن به اهداف توسعهی پایدار، ۱۷ هدف کلان را تعیین وتصویب نموده که کلیه آژانسهای تخصصی بین المللی همچون یونسکو موظف و متعهد میباشند که راهبرد میان مدت و بلند مدت خود را بر این اساس تنظیم نمایند. این اهداف عبارتند از:
برگرفته از کمیسیون ملی یونسکو، ایران ۲۲ تیر ۱۳۹۵:
«بر اساس اهداف اعلام شده توسط سازمان ملل، از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰، کلیهی کشورهای عضو سازمان ملل باید تلاش نمایند که به اهداف و شاخص های توسعهی پایدار با همکاری و تعامل یکديگر در سه سطح ملی، منطقه ای وبین المللی دست یابند...سازمان ملل متحد برای رسیدن به اهداف توسعهی پایدار، ۱۷ هدف کلان را تعیین وتصویب نموده که کلیه آژانسهای تخصصی بین المللی همچون یونسکو موظف و متعهد میباشند که راهبرد میان مدت و بلند مدت خود را بر این اساس تنظیم نمایند. این اهداف عبارتند از:
۱- پایان دادن به فقر.
۲- پایان دادن به گرسنگی.
۳- زندگی سالم وارتقاء رفاه.
۴- آموزش با کیفیت.
۵- برابری جنسیتی.
۶- دردسترس بودن آب سالم وفاضلاب.
۷- دسترسی به انرژی پاک ومقرون به صرفه
۸- رشد اقتصادی پایدار و کارشایسته.
۹- ارتقاء زیر ساخت های تاب آور و صنعتی فراگیر.
۱۰- کاهش نابرابری.
۱۱- شهرها وجوامع پایدار وتاب آور.
۱۲- الگوی تولید ومصرف پایدار.
۱۳- اقدامات جهت مبارزه با تغییرات اقلیم.
۱۴- استفاده پایدار از اقیانوس و دریاها.
۱۵- ارتقای اکوسیستم وجلوگیری ازبین رفتن تنوع زیستی.
۱۶- جامعهی پایدار وصلح آمیز.
۱۷- احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار.»
روحانی در زمستان سال ۹۵ با تصویب نامه شماره ۵۲۹۱۳/۷۶۴۰۳ ، اجرای برنامه آموزش ۲۰۳۰ را که در نشست اینچئون کره جنوبی با حضور وزرای آموزش و پرورش، برای همه کشورها تصویب شده بود را مورد تصویب قرار داد.
جیغ خامنهای
در جریان تبلیغات انتخابات! نظام، خامنهای علاوه بر سیلی زدن به روحانی در موضوع مطرح کردن پرونده اعدامهای رئیسی در سال ۶۷، در موضوع دیگری نیز به روحانی سیلی زد. سند ۲۰۳۰ یونسکو موضوعی بود که خامنهای به میدان آمد و آشفتگی خود را از آن نشان داد. حال باید دید چه موضوعی در سند ۲۰۳۰ یونسکو تا این حد خامنهای را آشفته کرده است؟
هراس خامنهای و دلواپسانش از ماده شماره پنج این سند است. آنجایی که به موضوع «دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی همه زنان و دختران» اشاره میشود.
برابری جنسیتی از پایه با ماهیت ولایت فقیه و خامنهای در تعارض است. زنان همواره در ۳۹ سال گذشته تحت شدیدترین سرکوبها و تبعیض ها در نظام بودهاند.
خامنهای یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۹۶ به روحانی تاخت و گفت: «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد... این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود و امضای این سند و اجرای بیسروصدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است... اصل این کار غلط است اگر چنانچه با اصل کار نمیتوانید مخالفت کنید، صراحتاً اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد.»
جناح خامنهای بعد از این سخنان، روحانی را آماج حملات خود قرار داد. این حملات ۸ روز طول کشید تا روحانی متقابلا جواب حریف را بدهد.
جواب روحانی
روحانی در ۲۵ اردیبهشت در تبریز سیلی خامنهای را پاسخ داد و مدعی شد که: «میگویند دولت سند ۲۰۳۰ را قبول کرده است در حالی که دولت میگوید فرهنگ ایرانی و اسلامی را اجرا میکند. آنها آنقدر پر رو شدند که گزارش دروغ به محضر رهبری میفرستند.» روحانی خود را شریک خامنهای میبیند و میداند اگر به ماده ۵ این سند عمل کند توفان تغییری که به دست زنان ایجاد خواهد شد بنیان همه نظام را برخواهد کند. روحانی مجبور است به افراد مجهول بتازد و همسویی خود را با خامنهای نشان دهد و مدعی شود به او «گزارش دروغ» دادهاند.
روحانی جواب اصلی را به بعد از انتخابات واگذار کرده است. روحانی قبل از بیرون آمدن از صندوق نمیتوانست آشکارا در مقابل خامنهای موضع بگیرد.
روحانی در اولین سخنرانی بعد از انتخابات گفت: «نه مردم به فریبکاران مهمترین بخش» انتخابات «بود و به کسانی که تلاش کردند به مردم بگویند دینشان در خطر است و سند ۲۰۳۰ که ریشه اش به سال ۱۹۹۰ میرسد علیه دین مردم است.» به سخنان خامنهای در ۱۷ اردیبهشت باز میگردیم: «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد». روحانی به این میزان تاختن به خامنهای بسنده نمیکند. روحانی سرمست از توهم پیروزی در انتخابات! پا را فراتر مینهد و خامنهای را دروغگو خطاب میکند: «مردم ما متدین هستند و به دین و فرهنگ خود حساس هستند برای همین هم این دروغها کارگر نیفتاد مردم به تخریب و سخنان غیردقیق نه گفتند»، «این بسیار مهم بود که مردم ما در این انتخابات به همه ارگانها گفتند هر کسی به جای خود و به کار خود.»
روحانی ادامه میدهد: «من گفتم هرچه به من تهمت زدند من میگذرم خدا از گناه ما میگذرد ما هم از دیگران میگذریم. اما نسبت به ۲۰۳۰ نمیگذرم...حالا یک عده ۲۰۳۰ را بهانه کردند. کار زشتی کردند. خدا از گناه اینها بگذرد. مردم نیز بگذرند. معلمان خودشان میدانند. اما من نمیگذرم».
آخر دعوا
ماهیت دعوا نه «دین مردم» و «اسلام و قرآن» است که خامنهای به آنها میآویزد، و نه «توسعه کشور با تراز سند ۲۰۳۰ یونسکو» چنان که روحانی مدعیست. دعوای بین خامنهای و روحانی بر سر کسب و تصاحب قدرت بیشتر است. خامنهای و روحانی نه میتوانند و نه قصد آن را دارند که به حقوق برابر زنان اذعان و در عمل آن را در کشور پیاده کنند. تجربه ۳۹ ساله گویاست. اما شیشه عمر ولایت در تکاثف انزجار به خاطر سرکوب ۳۹ ساله زنان، توسط همین نسل سرکوب شده خواهد شکست.
۲- پایان دادن به گرسنگی.
۳- زندگی سالم وارتقاء رفاه.
۴- آموزش با کیفیت.
۵- برابری جنسیتی.
۶- دردسترس بودن آب سالم وفاضلاب.
۷- دسترسی به انرژی پاک ومقرون به صرفه
۸- رشد اقتصادی پایدار و کارشایسته.
۹- ارتقاء زیر ساخت های تاب آور و صنعتی فراگیر.
۱۰- کاهش نابرابری.
۱۱- شهرها وجوامع پایدار وتاب آور.
۱۲- الگوی تولید ومصرف پایدار.
۱۳- اقدامات جهت مبارزه با تغییرات اقلیم.
۱۴- استفاده پایدار از اقیانوس و دریاها.
۱۵- ارتقای اکوسیستم وجلوگیری ازبین رفتن تنوع زیستی.
۱۶- جامعهی پایدار وصلح آمیز.
۱۷- احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار.»
روحانی در زمستان سال ۹۵ با تصویب نامه شماره ۵۲۹۱۳/۷۶۴۰۳ ، اجرای برنامه آموزش ۲۰۳۰ را که در نشست اینچئون کره جنوبی با حضور وزرای آموزش و پرورش، برای همه کشورها تصویب شده بود را مورد تصویب قرار داد.
جیغ خامنهای
در جریان تبلیغات انتخابات! نظام، خامنهای علاوه بر سیلی زدن به روحانی در موضوع مطرح کردن پرونده اعدامهای رئیسی در سال ۶۷، در موضوع دیگری نیز به روحانی سیلی زد. سند ۲۰۳۰ یونسکو موضوعی بود که خامنهای به میدان آمد و آشفتگی خود را از آن نشان داد. حال باید دید چه موضوعی در سند ۲۰۳۰ یونسکو تا این حد خامنهای را آشفته کرده است؟
هراس خامنهای و دلواپسانش از ماده شماره پنج این سند است. آنجایی که به موضوع «دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمند سازی همه زنان و دختران» اشاره میشود.
برابری جنسیتی از پایه با ماهیت ولایت فقیه و خامنهای در تعارض است. زنان همواره در ۳۹ سال گذشته تحت شدیدترین سرکوبها و تبعیض ها در نظام بودهاند.
خامنهای یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۹۶ به روحانی تاخت و گفت: «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد... این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود و امضای این سند و اجرای بیسروصدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است... اصل این کار غلط است اگر چنانچه با اصل کار نمیتوانید مخالفت کنید، صراحتاً اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد.»
جناح خامنهای بعد از این سخنان، روحانی را آماج حملات خود قرار داد. این حملات ۸ روز طول کشید تا روحانی متقابلا جواب حریف را بدهد.
جواب روحانی
روحانی در ۲۵ اردیبهشت در تبریز سیلی خامنهای را پاسخ داد و مدعی شد که: «میگویند دولت سند ۲۰۳۰ را قبول کرده است در حالی که دولت میگوید فرهنگ ایرانی و اسلامی را اجرا میکند. آنها آنقدر پر رو شدند که گزارش دروغ به محضر رهبری میفرستند.» روحانی خود را شریک خامنهای میبیند و میداند اگر به ماده ۵ این سند عمل کند توفان تغییری که به دست زنان ایجاد خواهد شد بنیان همه نظام را برخواهد کند. روحانی مجبور است به افراد مجهول بتازد و همسویی خود را با خامنهای نشان دهد و مدعی شود به او «گزارش دروغ» دادهاند.
روحانی جواب اصلی را به بعد از انتخابات واگذار کرده است. روحانی قبل از بیرون آمدن از صندوق نمیتوانست آشکارا در مقابل خامنهای موضع بگیرد.
روحانی در اولین سخنرانی بعد از انتخابات گفت: «نه مردم به فریبکاران مهمترین بخش» انتخابات «بود و به کسانی که تلاش کردند به مردم بگویند دینشان در خطر است و سند ۲۰۳۰ که ریشه اش به سال ۱۹۹۰ میرسد علیه دین مردم است.» به سخنان خامنهای در ۱۷ اردیبهشت باز میگردیم: «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد». روحانی به این میزان تاختن به خامنهای بسنده نمیکند. روحانی سرمست از توهم پیروزی در انتخابات! پا را فراتر مینهد و خامنهای را دروغگو خطاب میکند: «مردم ما متدین هستند و به دین و فرهنگ خود حساس هستند برای همین هم این دروغها کارگر نیفتاد مردم به تخریب و سخنان غیردقیق نه گفتند»، «این بسیار مهم بود که مردم ما در این انتخابات به همه ارگانها گفتند هر کسی به جای خود و به کار خود.»
روحانی ادامه میدهد: «من گفتم هرچه به من تهمت زدند من میگذرم خدا از گناه ما میگذرد ما هم از دیگران میگذریم. اما نسبت به ۲۰۳۰ نمیگذرم...حالا یک عده ۲۰۳۰ را بهانه کردند. کار زشتی کردند. خدا از گناه اینها بگذرد. مردم نیز بگذرند. معلمان خودشان میدانند. اما من نمیگذرم».
آخر دعوا
ماهیت دعوا نه «دین مردم» و «اسلام و قرآن» است که خامنهای به آنها میآویزد، و نه «توسعه کشور با تراز سند ۲۰۳۰ یونسکو» چنان که روحانی مدعیست. دعوای بین خامنهای و روحانی بر سر کسب و تصاحب قدرت بیشتر است. خامنهای و روحانی نه میتوانند و نه قصد آن را دارند که به حقوق برابر زنان اذعان و در عمل آن را در کشور پیاده کنند. تجربه ۳۹ ساله گویاست. اما شیشه عمر ولایت در تکاثف انزجار به خاطر سرکوب ۳۹ ساله زنان، توسط همین نسل سرکوب شده خواهد شکست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر