۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

آفتابکاران،29،فوریه،2016 : «پژواک» درهم شکستن وزارت اطلاعات در برابرمقاومت زندانیان سیاسی از حلقوم تواب تشنه بخون


اسماعیل هاشم زاده ثابت
 روزگاری بود که خائن خودفروخته به وزارت اطلاعات ایرج مصداقی با پنهان کردن ماهیت خود سعی بر این داشت که خود را «صدای زندانیان سیاسی و شهدا» بنمایاند و در این مسیر با موش مردگی، انگل وار در گوشه و کنار هواداران مقاومت می پلکید تا «اطلاعاتش» را غنی سازی کند و در روز شلیک، به شیوه توپچی رضاخان قزاق، ماموریت یک عمر مواجب را بجا آورد. سرانجام روز موعود به زعم «اداره نفاق» فرا رسید و فرمان صادرشد.
مشکل وزارت اطلاعات اما آنجا بود که «نمی شد» کسی را همزمان هم صدای زندانیان و شکنجه شدگان و شهدا قالب کرد و هم درحالیکه زندانیان مقاوم در زندانها به یمن و به اتکا مقاومت سرزنده و فعال در خارج از زندان، رژیم را به مقابله میخوانند و در اسارت هم به رژیم «بیا بیا» میگویند مبارزه آنها را دور زد و نادیده گرفت. خائن حقیر هم البته این داستان را میدانست و تمام سعی خودش را میکرد که این مشکل رو نشود و تا آنجا که امکانش وجود داشت در این زمینه وارد نشود، زیرا تناقض لاینحلی برای او و وزارت بد نام ایجاد میشد که قابل حل نبود و نیست، که به«ناگاه» رعد فریاد مقاومت سازمانیافته مجاهدین ازحنجرۀ «علی صارمی» دیوارهای قطور و «غیر قابل عبور» زندانها را درهم کوبید و «آسمان را غرق ستاره ها» نمود. توجه کنید: «.... پر واضح است كه حكم من هيچ مبناي قانوني نداشته و تنها ميخواهند با اعدام اينجانب مردم و جوانان اين ميهن را مرعوب ساخته و آنها را در پيگيري مطالباتشان به وحشت اندازند، لذا در اين ايام حسيني مناسب مي بينم كه يكبار ديگر از زبان سرور آزادگان فرياد بر آرم كه:
«....اگر آيين محمد و اكنون ميهن ما جز با ريختن خون من و امثال من به سامان نمي رسد پس اي طنابهاي دار مرا در بر بگيريد. خون من قطعا از خون نداها و ديگر جوانان كه روزانه بر سنگفرشهاي خيابان ميريزد رنگينتر نيست و جز بر حقانيت، جسارت و افتخار ما نمي افزايد، آن هم در ماه محرم و به دست شقي ترين آدمها ... ولي ترديدي نيست كه چنين احكام و تهديدهايي كمترين خللي در آماده بودن من و هموطنانم براي تحقق ايراني آزاد به وجود نمي آورد.
و به عنوان پدري كه حدود 23 سال از عمر خود را براي ازادي در اين سرزمين و رژيم قبل و رژيم كنوني در زندان به سر برده است، به لاريجاني ها و ديگر جنايتكاران اعلام مي كنم كه:
گر بدين سان زيست بايد پاك،
من چه ناپاكم اگر ننشانم از ايمان خود چون كوه،
يادگاري بر تر از بي بقاي خاك
والسلام
علي صارمي زنداني سياسي گوهردشت ۹ دیماه ۱۳۸۸
واینهم تفسیر وزارت اطلاعات از زبان خائن خودفروش ایرج مصداقی در مصاحبه با یک کانال تلویزیونی :«....نامه هایی که از زندان مینویسند واین یک باب شده است که هواداران مجاهدین نامه مینویسند از توی زندان مینویسند که آقا شرکت کنید در ویلپنت واطلاعیه میدهند یا خاطرات سری سری از درون زندان و....هیچ اتفاقی هم نمیافتد این نیست که اینها نفرات قهرمانی هستند مطلقا ازین خبرها نیست.....وگرنه که معنی نداردکه در یک نظامی که میگویی فاشیستی ودیکتاتوری قرون وسطایی است بعد بیایید اطلاعیه بدهید در دفاع از ارتش آزادیبخش این بی معنی است....واون مراسم هم خیمه شب بازیست....»

قبل از نامه های این گوهر تابناک و حی و حاضر مجاهدین «علی صارمی»، شهدایی همچون «حجت زمانی» و «ولی الله فیض مهدوی» با پیامها و نوار صداهای ظلمت سوزشان به جامعه، که البته بعد از شهادت به بیرون رسیده بود، صلای مقاومت تا به اخر سر داده بودند، اما «علی صارمی» زنده بود و نمیشد نفی اش کرد. علی صارمی نه تنها با پیامش قدر قدرتی رژیم و وزارت اطلاعاتش را درهم شکست بلکه سقف بالا بلندی از مقاومت را به ثبت رساند که هم رژیم را به سخره گرفت وهم پته لاشخورهای جَلد وزارتی از جمله تواب تشنه به خون را روی آب انداخت. او با هرچه تیز تر کردن آتش مقاومت تمام عیار همه لوش لجنهای راه مبارز را شستشو نمود و پشت سرگذاشت و راهی را با خون خود گشود وبذری را کاشت که امروز شاهد شکوفایی آن از کلام و زبان و عمل سایر زندانیان چه از اعضا و هواداران مقاومت و چه سایر مبارزین اسیر در زندانهای رژیم، روزمره به گوش میرسد. بقول یکی از مبارزین زندانی «همانگونه که خون «صارمی ها» و «خسروی ها» جوشیده است و مقاومت زندان با نامشان پیوند خورده است». نمونه های این شهدای مقاومت که بعد از«علی صارمی» هیبت رژیم را به هیچ گرفتند و با کلام و فریاد ازدرون زندانها دژخیم را به زیر کشیدند شهدای والا مقامی همچون«محسن دکمه چی»، «شاهرخ زمانی» و... میباشند که تاوان مواضعشان را با برافروختن «شمع شبانه» وجود خویش بی مهابا پرداختند تا جاییکه امروز این مقاومت با شکوه، وزارت اطلاعات و «دایره نفاق» و به تبع آن «تواب تشنه بخون» را مجبور به موضعگیری و «خود سوزی» نمود بطوریکه هیچ بی شرافتی حتی اگر به بی شرافتی ایرج مصداقی هم که باشد، نتواند آنرا دور بزند.
برای وزارت اطلاعات وعناصر تواب ودرهم شکسته وتسلیم شده درمقابل شکنجه هیچ چیز دردناکتر از مقاومت وایستادگی سایرین در برابر رژیم نیست نه اینکه برای آنها غیر قابل تصور باشد و یا درک ذهنی آنرا نداشته باشند، بلکه از عظمت آن به ذلت و خواری میفتند، همان ذلت وحقارتی که در سال شصت و هفت در برابر قامت سر به فلک کشیده سی هزار سرو سرفراز دچارش شدند. زیرا هر صدا و فریاد در استمرار مقاومت تا نقطه شهادتِ هر اسیر مقاوم، میخی ست بر تابوت رژیم و اذناب توابش، در این نقطه عنصر خائن و واداده که اینک در جوف عبای وزارت به «زیستن تا مرگ» مشغول است، «باید» مقاومت را تخطئه و فاقد اهمیت بنمایاند تا هم درهم شکستن هیبت دژخیم عیان نشود و هم بزدلی و ضعف و بی بتگی خود را بپوشاند و هم خط وزارت اطلاعات را پیش ببرد. ملاحظه میکنید که چه ماموریت «شرافتمندانه !!!» و«سختی !!!! » را تواَمان به کول میکشد. برای وزارت اطلاعات چه چیزی خطرناکتر از این میتواند باشد که سلاح و اهرم کنترل اجتماعی یعنی اعدام به هیچ گرفته شود و عنصر مقاومت سرتاپای رژیم را نفی کند، مگر نه اینست که اصلیترین سلاح رژیم در مقابل مردم ایران اعدام است و هنگامیکه عنصر مجاهد و مقاوم با مقاومت خویش این سلاح را از کار میاندازد، دیگر از رژیم چه میماند و کدام ترفند و تهدید قادراست موج قیام و اعتراض ملت عاصی ایران را از حرکت باز دارد. همچنین در همین امتداد و در این سطح از مقاومت، برای توابان و نادمین درهم شکسته چه چیز بدتری را میتوان تصور نمود که درست در نقطه مقابل بریدگی و وادادگی آنها، یک زندانی با مقاومت خود دژخیم را به زانو بیافکند و پرچم مقاومت را به اهتزاز درآورد .
اینجاست که باید عنصر خائن به صحنه بیاید و درحکم مکمل وزارت اطلاعات و مکمل حکم اعدام ومکمل موشکباران مجاهدین و تخطئه هر نوع مقاومتِ بی تزلزل در مقابل رژیم، بکار گرفته شود و اینبار نه غیرمستقیم بلکه دقیقا و مستقیما همراه با «اداره نفاق» از «فرقه رجوی» شیون سردهد. رژیم و آلت فعلهایش «چاره ای» هم جز این ندارند زیرا زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز با الهام از سرداران و سالاران مقاومت ایران در «اشرف» و امروز اشرفیان در «لیبرتی» و با الهام از توفان و آتش نهفته در اعماق جامعه ایران، سقفی از مقاومت مردم ایران را به نمایش گذاشته اند که رژیم را مجبور نموده با تمام ابواب جمعی برای مقابله با این «پدیده» به میدان بیاید و حتی پیه مرحله سوزی را هم به تن بمالد. باید همینجا به این نکته مهم نیز توجه داشت که هنگامیکه هزینه هر اعدام و قتل سیاسی در قلمرو حاکمیت و در درون زندانهای رژیم به خصوص در دوران «پسا برجام زهر» و انتخابات در داخل کشوربرای رژیم بسیار سنگین شده وسنگینی این هزینه در آستانه توفانهای مهیب منطقه ای و جهانی در خارج کشور میتواند «تاک وتاک نشان» را یکجا ریشه کن کند، پس باید از زبان زباله ای چون « تواب تشنه بخون » اعلام کند که: آنها یعنی «زندانیان سیاسی مجاهد» و پیامهای ادامه مقاومت آنها، «مطلقا» خطری برای رژیم نیستند.
بدبختی مضاعف و درد بی درمان وزارت اطلاعات و امثال «تواب تشنه بخون» دراینست که این «پدیده» اینک دیگر محدود به زندانیان سیاسی مجاهد نمیشود و روزمره از زبان و کلام افراد و گروهها و اشخاص و اقشارگوناگون جامعه چه از درون زندانها و سیاهچالهای رژیم و چه در بیرون از زندانها، به خونخواهی از شهدا و زندگان نیز به گوش و چشم مردم ایران میرسد. در شبکه های اجتماعی روزانه خبرهای اعتصاب غذا، مقاومت زندانیان در مقابل زندانبانان، اعتصاب ملاقات و موضعگیری در مقابل اقدامات سرکوبگرانه رژیم وحمایت از حرکت های ازادیخواهانه اجتماعی معلمین و پرستاران و کارگران و .... منعکس شده و مهم تر اینکه همین زندانیان دلیر و مقاوم هستند که هر چه جنایتکاری رژیم و عمله آن زیادتر می شود، مقاوم تر شده و می گویند «حسرت یک آه را هم بردل رژیم و مزدورانش خواهند گذاشت» و در مقابل دادستان ضد انقلاب اخوندها تاکید میکنند «تا سرنگو نی تام و تمام رژیم بر موضع خود استوار و سازش ناپذیر ایستاده اند.»
برای عنصر بی شرافتی چون تواب تشنه بخون، پیامهای بزرگمردی چون دکتر ملکی در رثای مقاومت نیز «فاقد ارزش» است اصولا او هر گونه مقاومت و ایستادگی تا آخر در مقابل رژیم را، نفی رژیم و بطریق اولی نفی خودمیداند وسلول به سلول وجودش از کینه به مقاومت و هر عنصر مقاوم لبریز است. هر ندای مقاومت همچون سمی مهلک برای اوست و هردشنه ای که مقاومت بر قلب رژیم مینشاند، بر مغز و روح به مناقصه رفته او نیز وارد میشود
وزارت اطلاعات مگر نمیداند که هنگامیکه «غلامرضا خسروی» ازدرون زندان و با صدای خودش با وضوح کامل از حمایتش از جنبش مقاومت و مجاهدین و افتخار کمک مالی و طرفداری از آنها سخن گفته و به استقبال شهادت میشتابد، و رژیم را وامانده به جا میگذارد، در مقابله و رویارویی مرم ایران و رژیم، مهمترین «مرز عبور ناپذیر» رژیم را درهم شکسته است. این تهاجمات متهورانه نیروهای مقاومت به رژیم، چشم اندازی را ترسیم میکند که چه بخواهد وچه نخواهد «آتش تهیه» ای است برای سرنگونی، و قیام عمومی را «تسلیح» میکند. برهمین روال است که تواب تشنه بخون که سی چهارسال پیش درخودروی گشت دادستانی در «وسط» جانیان می نشست وبه شکار مجاهدین میرفت وبیست هفت سال پیش در «راهرومرگ»، آن هنگام که قبض روح شده و «جاخالی» داد تا اعدام نصیب زندانی دیگری شود و آن هنگام که در پشت میز با دژخیم، «قربانی» شدن خودش و دژخیم را بالمناصفه تقسیم نمود، باید که امروز از شکوفایی مقاومت درمقابل رژیم به خود بپیچد وآن را«مطلقا» بی نتیجه بنامد .
بی هیچگونه تردیدی مرزهای نوین این مقاومت تاریخی و بی همتا در پیوند با مبارزات مردم ایران، با هر عقیده و مرام، تار و پود و رگ و ریشه رژیم ملاها و هرآنکه در جوف عبای این عفریت بد سگال بیتوته کرده است را در صحن تاریخ ایرانزمین محو خواهد نمود و بارزترین گواه آن جیغ و شیون مستأصلانه ایست که رژیم در وحشت از آن، از دهانها و قلمهای امانی وآلوده سر داده است. « قهرمان» شهید علی صارمی خطاب به جانیان رژیم گفته بود :
شما مرتجعین زشت نا هنگام مگر جز مرگ به مردم حاصلی داشته اید!
شما که این سان بر این ملت
تگرگ ذلت و فقر پریشانی و موهومات می دارید
به هوش باشید که روز انتقام خلق نزدیگ است
شب و روز لعنت و نفرین خلق بر گورتون جاری است
مپندارید که مردم غافلند
از یاد خواهند برد
چماق، زنجیر و دشنه و کهریزک
....

اسماعیل هاشم زاده ثابت

همبستگی ملی،29،فوریه،2016 اعتراضات کارگران، کسبه و بازاریان در تهران، کرمانشاه، سنندج و دیگر شهرها

اعتراضات کارگران، کسبه و بازاریان در شهرهای ایران


کرمانشاه - تجمع اعتراضی گروهی ازپرسنل قرارداد معین اداره نوسازی مدارس
صبح روزیکشنبه 9 اسفند گروهی ازپرسنل قرارداد معین اداره نوسازی مدارس درکرمانشاه دراعتراض به نگرفتن حق سنوات وعدم تبدیل وضعیت شغلی که طی 4 سال گذشته بلاتکلیف مانده درمحل این اداره در خیابان ایثار سنندج تجمع کرده و خواهان رسیدگی به وضعیت شغلی خودشان شدند.

کرمانشاه - تجمع اعتراضی گروهی ازکارکنان شرکتی اداره برق
صبح روزیکشنبه 9 اسفند گروهی ازکارکنان شرکتی اداره برق کرمانشاه از واحد توزیع برق در اعتراض به نگرفتن عیدی وحق سنوات شغلی در محل این اداره واقع درخیابان برق تجمع کرده و خواهان گرفتن مطالبات خودشان درآستانه عید شدند.

کرمانشاه - تجمع اعتراضی گروهی ازکارگران اخراجی شرکت سیمان بیستون
صبح روزیکشنبه 9 اسفند گروهی ازکارگران اخراجی شرکت سیمان بیستون که بصورت ناگهانی توسط ایادی رژیم درشرکت سیمان بیستون اخراج شده وحتی عیدی وعده داده شده به آنهاراهم ندادند درمحل این شرکت واقع درکیلومتر 10 جاده کرمانشاه - بیستون تجمع اعتراضی کرده وخواهان رسیدگی به وضعیت خودشان شدند.

سنندج - تجمع اعتراضی گروهی ازپرسنل مرکزبهداشت
صبح روزیکشنبه 9 اسفند گروهی ازپرسنل مرکز بهداشت سنندج دراعتراض به نگرفتن عیدی که قراربود 2 اسفند ماه به آنان پرداخت بشود درمحل این مرکزدرخیابان طالقانی سنندج تجمع اعتراضی داشته وخواهان گرفتن مطالبات خودشان شدند.

سنندج - تجمع اعتراضی گروهی ازپرستاران درمانگاه امام محمد فخررازی
صبح روزیکشنبه 9 اسفند گروهی ازپرستاران درمانگاه امام محمد فخررازی درسنندج دراعتراض به نگرفتن 3 ماه حق اضافه کاری درمحل این درمانگاه درشهرک حاجی آباد سنندج تجمع کرده وخواهان گرفتن مطالبات عقب افتاده خودشان شدند.

عسلویه - اعتراض کارگران حفاری چاه مبارکه
کارگران چاه مبارکه عسلویه که از آذرماه سال جاری نه حقوق دریافت نکرده اند، روزش شنبه 8 اسفند دست به اعتراض زدند. آنها اعلام کردند که اگر حقوق شان تا ده اسفند پرداخت نشود، تمامی ورودی منطقه ورودی محل کارشان را مسدود خواهند کرد.
چاه مبارکه جزیی ار چاه های محدودی است که در پارس جنوبی قرار دارد و درآمد این چاه بسیار زیاد است با این حال حقوق کارگران و سنوات و عیدی شان پرداخت نمی شود.

عسلویه - تجمع کارکنان شرکت odcc
مطابق خبر دریافتی از عسلویه، کارکنان شرکت odcc برای پرداخت نشدن حقوق و سنوات و عیدی خود، ساعت دو بعد از ظهر روز شنبه 8 اسفند در مقابل این شرکت تجمع کردند.

عسلویه - تجمع صدها کارگر در منطقه ویژه در عسلویه
مطابق خبر دریافتی از عسلویه روز شنبه 8 اسفند صدها تن از کارگران اخراجی در مقابل ساختمان اصلی منطقه ویژه عسلویه تجمع کردند. علت تجمع این کارگران محروم، سخنرانی مدیر منطقه پی . او . جی. سی بود که رسما اخراج هزار کارگر را بجرم اعتصاب برای پرداخت نشدن سه ماه حقوق شان، مورد تایید قرار داد.

عسلویه - اعتراض کارگران شرکت اسکلت کاران خلیج در فازهای 17.18
مطابق خبر دریافتی از عسلویه، کارگران شرکت اسکلت کاران خلیج در فازهای 17.18 که یک ماه پیش 500 نفر کارگر داشت. در حال حاضر کمتر از 50کارگر در این شرکت باقی مانده که انها نیز بعلت متزلزل شدن بنای شغلی خود روز 8 اسفند 94 تصمیم به تجمع دسته جمعی گرفتند تا شرکت قرار داد انهارا تنظیم کند.
لازم به ذکر است که یک علت دیگر تجمع این کارگران، نگرفتن سه ماه حقوق خودشان بود.

تهران - اعتصاب و اعتراض کارکنان بخش قطار دودی شهرداری در بازار
صبح روز شنبه 8 اسفند ساعت 9، کارکنان بخش قطار دودی در بازار تهران، در محدوده میدان توپخانه توقف کردند و یک قطار هم از محدوده کاخ گلستان، دیگر اقدام به حرکت نکردند.
بنا به گفته شاهد عینی، برخی دیگر از کارکنان شهرداری از جمله کارکنان داخلی بازار و نگهبانی از بازار و نگهبانان طرح ممنوعیت حمل و نقل، نیز در این اعتصاب شرکت داشتند. علت اعتراض کارکنان بخش قطار دودی بازار که پیش از این نیز اعتراض هایی را صورت داده بودند، نبود قرارداد مناسب و مشکلات مُزدی آن ها است.

تهران - اعتصاب و اعتراضی دیگر در بازار کوچه برلن
صبح روز یکشنبه 9 اسفند ساعت 9، مغازه داران در بازار کوچه برلن واقع در خیابان جمهوری، به دلیل مشکلات ایجاد شده برای آن ها توسط اُرگان های حکومتی، دست به اعتصابی یک ساعته در حضور مأمورین نظارتی زدند بنا به گفته یکی از کسبه این بازار، مأمورین نظارتی از جمله مالیات و تعزیرات، برای کنترل و پیدا کردن بهانه ای برای جریمه و اخاذی به این بازار مراجعه می کنند که این موضوع منجر به اعتراض کسبه شده است.

تهران - حمله مأمورین شهرداری به کودکان باربر در مولوی با اعتراض عده ای ازمردم روبرو شد
صبح روز یکشنبه 9 اسفند ساعت 9:30 در بازار مولوی و نرسیده به چهارراه مولوی، عده ای از مأمورین شهرداری برای کودکان کار ایجاد مزاحمت کردند که از سوی مردم، این موضوع واکنش اعتراضی حاضرین را بهمراه داشت.

کوهدشت - درگیری باندی شدید وحکومت نظامی اعلام نشده
در ساعت 3 بعداز ظهر شنبه 8اسفند عده قابل توجهی درکوهدشت در اعتراض به تقلبات صورت گرفته در نمایش انتخابات روز جمعه، بعد از تجمع جلوی فرمانداری به خیابانها ریخته و با شعارهایی نظیر کوهدشتی باغیرت حمایت حمایت و رای مارو دزدیدن با رای ما پز میدن به باند مقابل اعتراض کردند که منجر به درگیری شد در این دراین درگیری مزدوران نیروی انتظامی با ضرب و شتم وشلیک گاز اشک آور به سمت معترضین حمله کردند.
معترضین هم در اعتراض به این عمل اقدام به شکستن شیشه های بانکها ی ادارات شهر نمودند.
خبرها حاکی است که در میدان فرمانداری و چهار راه سپاه گارد ویژه مستقر شده و یک حکومت نظامی اعلام نشده برقرار است و کمتر به کسی اجازه عبور داده میشود.
یکی از هموطنان کوهدشتی در این رابطه گفت:

طرفداران یک کاندید در اعتراض به تقلبهای صورت گرفته و کسی که از صندوق بیرون آورده بودند، جلوی فرمانداری، تجمع کردند که امام جمعه تلاش کرد مردم را آرام کند اما این طور نشد معترضین خواستن به سمت فرمانداری ت بروند که در خیابان موسوم به رهبری درگیری شد و شیشه های بانک ملی بانک سپه بانک رفاه و تجارت همه شکسته شد مامورین شروع به حمله به سوی معترضین کردندو با گاز اشک آور معترضین را میخواستند پراکننده کنند اما همزمان که معترضین پراکنده میشدند با هرچییزی که دم دست داشتند میزدند توی شیشه و در و پنجره ادارت. عملا درکوهدشت یک حکومت نظامی درمنطقه مرکزی شهرایجاد شده است چون رژیم می ترسد این محملی برای استفاده مردم شود که برعلیه رژیم اعتراض کنند وموضوع ازحالت باندی خارج شود

استرالیا - سیدنی - تظاهرات در اعتراض به نمایش انتخابات رژیم آخوندی و اعدام و نقض حقوق بشر در ایران

همبستگی ملی،29،فوریه،2016


روز شنبه ۸ اسفند ۹۴( ۲۷ فوریه ۲۰۱۶)، جمعی از حامیان مقاومت در سیدنی استرالیا در اعتراض به نمایش انتخاباتی رژیم آخوندی در ایران و همچنین موج فزاینده اعدام ها و نقض وحشتناک حقوق بشر در ایران یک تظاهرات در مرکز شهر برگزار کردند.



























همبستگی ملی،29،فوریه،2016 : بازهم اسید پاشی از سوی اوباش خامنه ای


بازهم اسید پاشی از سوی اوباش خامنه ای
در یک اقدام زن ستیزانه ودر آستانه روزجهانی زن و تنها دو روز پس از برگزاری نمایش انتخابات از سوی دیکتاتوری خامنه ای , اوباش حکومتی در سمنان دست به جنایت دیگری زدند. به گزارش سایت حکومتی سلامت نیوز( 9 اسفند 1394): “عصر روز شنبه دو دختر جوان سمنانی پس از خروج از یک آرایشگاه زنانه در شهر سمنان مورد حمله فردی ناشناس قرار گرفتند و بر اثر اسیدپاشی دچار سوختگی شدند. مصدومان از ناحیه صورت و بدن دچار آسیب شدند و گفته می‌شود یکی از آنها برای درمان به خارج از استان سمنان منتقل شده‌است.»

به یقین پروژه اسید پاشی بر روی زنان و دختران میهن امان که سال گذشته در اصفهان شروع گردید و در مدت کوتاهی به شهرهای تهران , مشهد , اهواز, بوکان , بانه و دیگر شهرهای کشور رسید, بخشی ازسیاست های استراتژیک دیکتاتوری ابوداعش حاکم بر ایران برای مهار اوضاع بحرانی و نارضایتی عمومی , بویژه در میان دختران و جوانان کشور است.
خامنه ای زهر خورده که اکنون در بن بست و سراشیب سرنگونی قرار گرفته است , برای کنترل وضعیت انفجاری جامعه و برای «زهر چشم گرفتن» از زنان , دست به جنایت اسید پاشی در شهر های کشور میزند.
سخن از اقدامات ضد انسانی است که با فتوای «آخوند های حکومتی» اجین شده و از سوی باند های مافیایی رژیم به اجرا در می آید. برای نمونه سال گذشته شهر اصفهان شاهد “پروژه اسید پاشی» علیه دختران در این شهر بود. مردم ایران در این رابطه و با گذشت قریب یک سال از این وقایع زن ستیزانه و ضد انسانی, شاهد هستند که هنوز هیچکدام از عوامل این سوء قصد ها نه تنها دستگیر نشده , بلکه آمران آنها یعنی همان آخوند های حکومتی, همچنان مشغول صدور فتوا برای ادامه این اعمال جنایتکارانه هستند.
با نگاهی به قربانیان بخوبی در می یابیم که برای نمونه نداشتن «حجاب اجباری» و یا «رانندگی» و نیز «تردد در خیابان ها» وجه مشترک تمامی آنها بوده است. در این رابطه نیز یک عضو کمیسیون حقوقی و قضائی در مجلس حکومتی ضمن اعتراف به ابعاد وحشتناک این پروژه ضد انسانی , اعتراف کرده بود: “ر کشور ما نیز 300 مورد در سال اعام از اسید پاشی مختصر و جزئی تا موارد عمقی و جانسوز را شامل می شود. متاسفانه اسید پاشی مانند چاقو شده است و همانگونه که بزهکاران از چاقو برای ضربه زدن به مال و جسم افراد استفاده می کنند». ( سایت حکومتی تابناک 3 تیر 1394)

در تیرماه سال جاری نیز استان کردستان و بویژه شهر بوکان شاهد چهار مورد اسید پاشی بود. در آن زمان خانم شهرناز چیت ساز, مسئول کمیسیون زنان در شورای ملی مقاومت از جمله گفت: «بار دیگر ثابت شد که امتیاز دادن به بربریت حاکم بر ایران تا کنون هیچ نتیجه یی جز جریتر کردن و دست باز دادن به آنها برای سرکوب و کشتار و انجام چنین اقدامهای جنایت باری نداشته است. وی از عموم ارگانهای حقوق بشری و مدافع حقوق زنان خواست که علیه این اقدام سبعانه دست به اعتراض زده و به یاری زنان شریف و غیرتمند ایران بشتابند.»



همبستگی ملی،29،فوریه،2016 : بازهم اسید پاشی از سوی اوباش خامنه ای همبستگی ملی،29،فوریه،2016تجمع اعتراضی و تظاهرات دانشجویان مجتمع آموزش عالی سراوان

تجمع اعتراضی و تظاهرات دانشجویان مجتمع آموزش عالی سراوان


دانشجویان دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی سراوان در اعتراض به ورود یکی از عوامل مسلح رژیم آخوندی، به خوابگاه دختران این دانشگاه دست به تظاهرات زدند و در محوطه دانشگاه و در مقابل فرمانداری رژیم در این شهر تجمع کردند.

دانشجویان که بیش از ۴۰۰ تن بودند روز شنبه هشتم اسفند با در دست داشتن پلاکاردهایی در سطح دانشگاه تجمع کرده و خواستار برقراری امنیت در خوابگاه دختران شدند. دانشجویان سپس به صورت جمعی از درب دانشگاه به سمت فرمانداری رژیم در شهرستان سراوان راهپیمایی کردند و در مقابل فرمانداری رژیم در این شهر تجمع کردند.
دانشجویان معترض خواهان امنیت خوابگاه دانشجویی شده و گفتند خوابگاه دختران مجتمع آموزش عالی سراوان حدود 10 دقیقه با دانشگاه فاصله دارد. مسئولان دانشگاه یا باید محل خوابگاه را به داخل دانشگاه انتقال دهند و یا با قرار دادن نگهبان مسلح، نسبت به تأمین امنیت خوابگاه اقدام کنند.
فرماندار رژیم در این شهر در دیدار با دانشجویان معترض در وحشت از گسترش این حرکت اعتراضی و عده داد امنیت این خوابگاه را تأمین کند.














جنگ قدرت باندهای حکومتی بر سر کرسیهای مجلس و خبرگان ارتجاع، تشدید بحران درونی رژیم، ضربه سنگین بر تمامیت نظام آخوندی

همبستگی ملی،29،فوریه،2016


نتایج رقابت و جنگ قدرت باندهای حکومتی در نمایش انتخاباتی که صرفاٌ بین قاتلان و غاصبان حق حاکمیت مردم ایران جریان داشت، اعلام شد.

جنگ گرگها برسرکرسیهای مجلس و خبرگان ارتجاع که در تمامی طول سال 94 به بحران حادی در درون رژیم تبدیل شده بود، با اعلام نتایج نهایی این بحران را وارد مرحله شدیدتری کرده است.
خامنه‌ای که با قلع و قمع کاندیداهای باند رقیب و متهم کردن آنها به نفوذی و انگلیسی می‌خواست تعادل برهم‌خورده‌‌ی ولایت خود را برقرار کند، به سختی شکست خورد و طبق نتایج نهایی اعلام شده، مهمترین آخوندهای حامی ولایت پلید او یعنی آخوند محمد یزدی، رئیس خبرگان ارتجاع و آخوند مصباح یزدی حذف شده‌اند. آخوند محمد یزدی علاوه بر ریاست خبرگان، ریاست جامعه موسوم به مدرسین قم را که باند آخوندی حامی ولایت خامنه‌ای است، برعهده داشت و هم‌چنین از فقهای شورای نگهبان خامنه‌ای است که رقبای حکومتی از جمله حسن خمینی را رد صلاحیت کرده بود.



شکست بزرگ دیگر خامنه‌ای تبدیل شدن آخوند احمد جنتی به آقاسی این نمایش انتخاباتی است که به زور و ضرب در قعر جدول خبرگان به شماره 16 نگه داشته شده است. شکست دیگری که ولی فقیه ارتجاع در جنگ قدرت باندهای رژیم بر سر کرسیهای مجلس آخوندی متحمل شده، حذف حداد عادل، مهره ویژه خامنه‌ای و از بستگان اوست که باند ولی فقیه ارتجاع قصد داشتند وی را این بار به ریاست مجلس آخوندی برسانند ولی در کشاکش قدرت به کلی حذف شد.
 پاسدار حسین شریعتمداری، نماینده خامنه‌ای در کیهان برای مقابله با روحیه‌باختگی نیروهای این باند، تلاش کرد که شکست سنگین خامنه‌ای را توجیه کند. وی گفت: قابل تردید نیست که لیست مشترک حامیان دولت, در تهران, اکثریت آراء را به خود اختصاص داده است، (اما) «ایران فقط تهران نیست.»
پاسدار حسین شریعتمداری با جمع و تفریق آمارها، ادعای باند رفسنجانی و روحانی را لاف و گزاف توصیف کرد و نوشت: (این ادعاها) کمترین وزنی ندارد. و مخصوصاً یکی دو تن از (آنها) در پی آنند که با اینگونه توهم‌پراکنی‌ها, به خیال خود, روی روحیه حزب‌الله و توده‌های وفادار اثر منفی بگذارند.

از سوی دیگر، باند خامنه‌ای با اتکا به تیغ مفتضح شده شورای نگهبان و حذف فله‌ای رقبا توانسته است در خبرگان ارتجاع از لحاظ شمار خبرگان آخوندی اکثریت خود را حفظ کند و بسیاری از سرسپردگان تیغ‌کش ولی فقیه ارتجاع مانند خرچنگ نظام، احمد خاتمی و سردژخیم قضائیه رژیم، آخوند صادق لاریجانی، و سردژخیم قبلی قضاییه رژیم آخوند محمود شاهرودی را بر کرسیهایشان باقی نگهدارد.

باند غالب نظام هم‌چنین با توسل به اهرمهای قدرت که در اختیار خامنه‌ای است، به ویژه در شهرستانها شماری زیادی از سرسپردگان این باند را وارد مجلس ارتجاع کرده است. آنها با اتکا به همین گماشتگان خامنه‌ای در خبرگان و مجلس رژیم تلاش می‌کنند که دعاوی پیروزی و فتح‌الفتوح روحانی و رفسنجانی را «توهم» و «مجازی» توصیف کنند و به سخره بگیرند.

در همین رابطه، خامنه‌ای که شکست و فضاحت شخص او در این جنگ قدرت بر همگان روشن است، بعد از تأخیر بسیار و انتظار طولانی برای خاتمه مهندسی اعلام نتایج، طی پیامی با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارد. خامنه‌ای در پیام خود گفت:‌ “خداوند دانا و توانا را سپاس که ملت آگاه و مصمّم ایران را به پیروزی رسانید؛ آنان توانستند با عزم راسخ و شور و نشاط به‌یادماندنی، حضور یابند... و نمایندگان خود را برای تشکیل دو مجلس پر قدرت و پر اهمیت برگزینند».
خامنه‌ای هم‌چنین به باند رفسنجانی و روحانی گوشزد کرد که مواظب باشند رژیم زهرخورده آخوندی به وسیله آنها توسط استکبار هضم نشود. خامنه‌ای در پیام خود گفت: «پیشرفت کشور هدفی اساسی است (اما) پیشرفت به معنی حل شدن در هاضمه‌ی استکبار جهانی نیست... (نمایندگان باید) ایستادگی در برابر دخالتهای بیگانه، واکنش به نقشه‌های بدخواهان و خائنان باید سرلوحه کارشان باشد.»
وی در عین حال افزود: “مجلس آینده درباره‌ی این سرفصلهای مهم، وظائف سنگینی برعهده خواهد داشت و امید است که نصاب پاسخگوئی در برابر خدا و مردم را همگان در آن مشاهده کنند».
سپاه پاسداران ارتجاع نیز در بیانیه خود تلاش کرد بر موقعیت ولی فقیه طلسم‌شکسته و سیلی‌خورده سرپوش بگذارد و نتایج فضاحت انتخاباتی را «لبیک به خامنه‌ای» قلمداد کند. سپاه پاسداران اعلام کرد: حضور در انتخابات نشانه بیعت ناگسستنی مردم با (خامنه‌ای) و نظام را به نمایش گذارد».
سپاه پاسداران ولایت هم‌چنین به نحو تهدیدآمیزی به باند رقیب گوشزد کرد که مواظب باشند نظام سلطه آنها را مقهور نکند. در بیانیه سپاه خامنه‌ای در این باره آمده است: تردیدی نیست برگزیدگان تمامی تلاش خود را در تضمین تداوم پیشرفت (نظام) به کار گرفته و نظام سطله و استکبار را مقهور هوشیاری خود خواهند ساخت.»


در همین حال، آخوند صادق لاریجانی و آخوند احمد خاتمی از حذف مهره‌های اصلی خامنه‌ای به سوزوگداز پرداختند.
آخوند احمد خاتمی نیز با اشاره به حذف آخوند محمد یزدی و آخوند مصباح یزدی گفت: نیامدن این دو فقیه ولایی مایه تأسف است. انتظار نداشتم برخی از افراد جریان رقیب کمپانی بداخلاقی شوند.
سردژخیم دستگاه قضاییه رژیم در بیانیه‌یی با حمله به رفسنجانی گفت: «با کمال تأسف، اصلاح‌طلبان داخلی و حتی برخی کسانی که علی القاعده باید در تشخیص مصالح نظام از دیگران پیشی بگیرند، در حرکتی کاملاً هماهنگ با رسانه‌های آمریکا و انگلیس و اذناب آنان سعی کردند در برخی از استانها خادمان ملت را از راهیابی به مجلس خبرگان مانع شوند.»
 یک سایت وابسته به آخوند روحانی در واکنش به این اظهارات با هشدار به آخوند صادق لاریجانی نوشت: خود سقراط پنداری دست کشیده و از سرنوشت امثال مصباح و یزدی درس بگیرید.
از سوی دیگر، ادعاهای باند خامنه‌ای با تمسخر جناح رفسنجانی و روحانی مواجه شده که در اظهارنظر مهره‌ها و نوشته‌ها و کاریکاتورهای آنها دیده می‌شود، آنها با انگشت گذاشتن بر حذف مهره‌های شاخص باند ولی فقیه ارتجاع، از آنها به عنوان طردشدگان و بازندگان یاد می‌کنند. هر چند که این باند و به ویژه آخوند روحانی در هر فرصتی از مجیزگویی برای ولی فقیه زهرخورده فروگذار نمی‌کنند.


 کیهان خامنه‌ای درباره پیامدهای نمایش انتخابات رژیم با وحشت نوشت: هیچ تردیدی درباره تداوم پروژه اصلی جبهه استکبار وجود ندارد و آن پروژه, سیاست توأمان فشار و تهدید و تحریف و فریب با هدف تغییر ساختار است. دشمن در این نبرد قصد دارد به اقتدار نظام در منطقه ضربه بزند. در چنین شرایطی, انتخابات با همه اهمیت, تنها یک ایستگاه و منزل مهم است.