دلار به کجا میرود؟؛ نگاهی به عوامل درونی و بیرونی صعود قیمت دلار
قیمت دلار در مسیری شتابنده حرکت میکند. آیا این صعود علتی بیرونی دارد و ناشی از موضعگیریهای آمریکا علیه نظام و در پیش بودن تحریمهای نفتیست؟ یا در داخل کشور اجزای حکومت با در پیش گرفتن سیاستهایی قیمت دلار را افزایش میدهند؟ آیا نظام امکان برون رفت از شرایط دشوار کنونی را دارد؟
ریالی که سقوط میکند
رئیس جمهور آمریکا روز چهارشنبه ۴ مهر ریاست جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد را برعهده گرفت. در این جلسه محور سخنرانی ترامپ، تلاش برای جلوگیری از تجهیز نظام ایران به سلاح هستهای و متوقف کردن فعالیتهای شریرانهی آن بود. [رئیس جمهور آمریکا در شورای امنیت؛ بلوغ شکست سیاست مماشات] موضوع اما تا آنجایی که به بازار ارز بازمیگشت منجر به کاهش ارزش ریال و افزایش قیمت دلار شد.
رئیس جمهور آمریکا میتواند با یک سخنرانی یا حتی یک توئیت بازار ارزش ریال در برابر دلار را دستخوش تغییر کند؛ هیچ چیز بیش از این حکایت از شکنندگی اقتصادی که قرار بود عبای «مقاومتی» به تن کند، ندارد.
یک روز پیش از سخنرانی ترامپ، ایسنا به نقل از محمود باغجری، «استاد دانشگاه بهشتی» نوشت: «علت جهش قیمت دلار از گستره مسائل اقتصادی بیرون است»، «واقعیت این است که حالا این مسائل سیاسی هستند که به قیمت ارز جهت میدهند. بخشی از علل افزایش قیمت دلار که حالا از مرز ۱۵ هزار تومان هم عبور کرده است به خاطر مسائل روانی است.» [ایسنا ۳ مهر ۹۷]
یک روز پیش از سخنرانی ترامپ در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد، رئیس جمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. در آن سخنرانی نیز رئیس جمهور آمریکا سیاستهای شریرانهی نظام ایران را نشانه گرفت.
به دنبال سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی قیمت دلار در ایران به ۱۷ هزار تومان رسید. در حالیکه بیانیه وزیران خارجه اعضای باقی مانده در برجام مبنی بر تعریف سازوکاری برای امکان تداوم دادوستد با ایران، تاثیری در کاهش قیمت دلار نداشته است. بیانیهای که به دنبال ملاقات ۵ قدرت باقی مانده در برجام با جواد ظریف در روز دوشنبه ۲ مهر صادر شده بود. [رادیو فردا ۳ مهر ۹۷]
رئیس جمهور آمریکا روز چهارشنبه ۴ مهر ریاست جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد را برعهده گرفت. در این جلسه محور سخنرانی ترامپ، تلاش برای جلوگیری از تجهیز نظام ایران به سلاح هستهای و متوقف کردن فعالیتهای شریرانهی آن بود. [رئیس جمهور آمریکا در شورای امنیت؛ بلوغ شکست سیاست مماشات] موضوع اما تا آنجایی که به بازار ارز بازمیگشت منجر به کاهش ارزش ریال و افزایش قیمت دلار شد.
رئیس جمهور آمریکا میتواند با یک سخنرانی یا حتی یک توئیت بازار ارزش ریال در برابر دلار را دستخوش تغییر کند؛ هیچ چیز بیش از این حکایت از شکنندگی اقتصادی که قرار بود عبای «مقاومتی» به تن کند، ندارد.
یک روز پیش از سخنرانی ترامپ، ایسنا به نقل از محمود باغجری، «استاد دانشگاه بهشتی» نوشت: «علت جهش قیمت دلار از گستره مسائل اقتصادی بیرون است»، «واقعیت این است که حالا این مسائل سیاسی هستند که به قیمت ارز جهت میدهند. بخشی از علل افزایش قیمت دلار که حالا از مرز ۱۵ هزار تومان هم عبور کرده است به خاطر مسائل روانی است.» [ایسنا ۳ مهر ۹۷]
یک روز پیش از سخنرانی ترامپ در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد، رئیس جمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. در آن سخنرانی نیز رئیس جمهور آمریکا سیاستهای شریرانهی نظام ایران را نشانه گرفت.
به دنبال سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی قیمت دلار در ایران به ۱۷ هزار تومان رسید. در حالیکه بیانیه وزیران خارجه اعضای باقی مانده در برجام مبنی بر تعریف سازوکاری برای امکان تداوم دادوستد با ایران، تاثیری در کاهش قیمت دلار نداشته است. بیانیهای که به دنبال ملاقات ۵ قدرت باقی مانده در برجام با جواد ظریف در روز دوشنبه ۲ مهر صادر شده بود. [رادیو فردا ۳ مهر ۹۷]
نفت و ارز
ابراهیم محمدولی در گفتوگویاش با ایسنا به تاریخ ۳ مهر با اشاره به سفر روحانی و هیئت همراه به نیویورک گفت: اگر «ایران بتواند روابط اقتصادی خود و فروش نفت را بهتر ساماندهی کند، میتوان امیدوار بود که وضعیت بازار طلا و ارز نیز در داخل بهتر ساماندهی شود و کشورها تاثیر کمتری روی اقتصاد ایران داشته باشند.» [ایسنا ۳ مهر ۹۷]
البته میتوان حدس زد که منظور رییس اتحادیه فروشندگان طلا و جواهر از تاثیر «کشورها»؛ آمریکا و آنهایی باشد که با تحریمها همراهی میکنند. اما نکته مهم در اظهارات او آنجاییست که وضعیت بازار طلا و ارز در داخل کشور را منوط به تحریم پیشاروی نفتی در نیمه آبان میداند.
با اتکا به اظهارات ابراهیم محمدولی میتوان نتیجه گرفت، که نظام بدون آنکه به فروش تضمین شدهی میزانی از نفت در فردای شروع تحریمها دست پیدا کند، قادر به کنترل بازار ارز در داخل کشور نخواهد بود.
ابراهیم محمدولی در گفتوگویاش با ایسنا به تاریخ ۳ مهر با اشاره به سفر روحانی و هیئت همراه به نیویورک گفت: اگر «ایران بتواند روابط اقتصادی خود و فروش نفت را بهتر ساماندهی کند، میتوان امیدوار بود که وضعیت بازار طلا و ارز نیز در داخل بهتر ساماندهی شود و کشورها تاثیر کمتری روی اقتصاد ایران داشته باشند.» [ایسنا ۳ مهر ۹۷]
البته میتوان حدس زد که منظور رییس اتحادیه فروشندگان طلا و جواهر از تاثیر «کشورها»؛ آمریکا و آنهایی باشد که با تحریمها همراهی میکنند. اما نکته مهم در اظهارات او آنجاییست که وضعیت بازار طلا و ارز در داخل کشور را منوط به تحریم پیشاروی نفتی در نیمه آبان میداند.
با اتکا به اظهارات ابراهیم محمدولی میتوان نتیجه گرفت، که نظام بدون آنکه به فروش تضمین شدهی میزانی از نفت در فردای شروع تحریمها دست پیدا کند، قادر به کنترل بازار ارز در داخل کشور نخواهد بود.
علت همینجاست
در میان کارشناسان اقتصادی نظام کسانی نیز در اساس منکر تاثیر سخنرانیهای ترامپ در سازمان ملل بر روی رشد نرخ ارز در ایران شدند. مسعود دانشمند به جام جم آنلاین گفت: «اگر روند صعودی نرخ دلار در بازار آزاد ایران را طی دو هفته گذشته بررسی کنیم میبینیم تصادفا سخنرانی ترامپ با جهش قیمت دلار در بازار آزاد همزمان شده است و نباید اثرگذاری سخنرانی وی در بازار کشورمان را بزرگ جلوه دهیم.»
دبیرکل خانه اقتصاد برای سفت کردن پای استدلال خود گفت: «اقتصاد ایران اکنون برای تامین دلار مورد نیازش به ۴ بازار کاملا مشخص وابسته شده که در بخش اول یعنی دلار ۴۲۰۰ تومانی تقریبا ۷۰ قلم کالا تامین میشود و در دومین بازار یعنی ارز صادراتی نیز کل نیاز بازرگانی و بخشی از خدمات ایران عرضه میشود. این درحالی است که بازار سوم و چهارم یعنی صرافیها و بازار غیر رسمی تنها ۵ درصد از نیازهای اقتصاد کشورمان را به خود اختصاص دادهاند.»
مسعود دانشمند هرچند تاکید داشت که «نباید جوگیر تبلیغات گسترده در این ۵ درصد بازار بشویم» اما خود اذعان کرد که «وقتی مثلا نرخ دلار در بازار آزاد ۱۶۰۰۰ تومان شد یکباره سوپرمارکت محله قیمت زیره را چند درصد گران میکند». [جام جم آنلاین ۴ مهر ۹۷]
در میان کارشناسان اقتصادی نظام کسانی نیز در اساس منکر تاثیر سخنرانیهای ترامپ در سازمان ملل بر روی رشد نرخ ارز در ایران شدند. مسعود دانشمند به جام جم آنلاین گفت: «اگر روند صعودی نرخ دلار در بازار آزاد ایران را طی دو هفته گذشته بررسی کنیم میبینیم تصادفا سخنرانی ترامپ با جهش قیمت دلار در بازار آزاد همزمان شده است و نباید اثرگذاری سخنرانی وی در بازار کشورمان را بزرگ جلوه دهیم.»
دبیرکل خانه اقتصاد برای سفت کردن پای استدلال خود گفت: «اقتصاد ایران اکنون برای تامین دلار مورد نیازش به ۴ بازار کاملا مشخص وابسته شده که در بخش اول یعنی دلار ۴۲۰۰ تومانی تقریبا ۷۰ قلم کالا تامین میشود و در دومین بازار یعنی ارز صادراتی نیز کل نیاز بازرگانی و بخشی از خدمات ایران عرضه میشود. این درحالی است که بازار سوم و چهارم یعنی صرافیها و بازار غیر رسمی تنها ۵ درصد از نیازهای اقتصاد کشورمان را به خود اختصاص دادهاند.»
مسعود دانشمند هرچند تاکید داشت که «نباید جوگیر تبلیغات گسترده در این ۵ درصد بازار بشویم» اما خود اذعان کرد که «وقتی مثلا نرخ دلار در بازار آزاد ۱۶۰۰۰ تومان شد یکباره سوپرمارکت محله قیمت زیره را چند درصد گران میکند». [جام جم آنلاین ۴ مهر ۹۷]
دلار ۱۹ هزار تومانی
صبح روز چهارشنبه به وقت نیویورک، ترامپ ریاست جلسه شورای امنیت را بر عهده گرفت و سخنرانی کرد. [صدای آمریکا ۴ مهر ۹۷] روند صعودی دلار هم ادامه یافت و به ۱۹ هزار تومان رسید. [سپندنیوز ۵ مهر ۹۷]
دنیای اقتصاد در همین رابطه نوشت: «برخی فعالان، اظهارات ستیزهجویانه ترامپ را نسبت به ایران عاملی دانستند که بازارهای داخلی را تحتتاثیر قرار داد؛ گروه دیگر، نگرانی نسبت به جوی را که ممکن بود در شورای امنیت علیه ایران شکل بگیرد، عامل رشد قیمتها دانستند. ولی آنچه از صحبتهای خریداران مشخص بود، نگرانی نسبت به روند قیمت دلار و نگاهی به عبور قیمت آن از مرزهای مقاومتی پیشین موجب میشود که معاملهگران از هراس رشد بیشتر آن وارد بازار شوند.»
بنا بر گزارش دنیای اقتصاد روز چهارشنبه معاملات دلار در آستانه مرز ۱۷ هزار تومان آغاز شد. در ساعت ۵ عصر به حدود ۱۷۶۰۰ تومان رسید. و در حالی که درخواست دلار در بازار افزایش یافته بود قیمت دلار تا مرز ۱۸ هزار تومان و بالای ۱۹ هزار تومان هم رفت. [دنیای اقتصاد ۵ مهر ۹۷]
طرفه آنکه صعود شتابندهی قیمت دلار در ساعات منتهی به غروب روز چهارشنبه به وقت تهران تقریبا با ساعات صبح به وقت نیویورک همزمان بود یعنی زمانی که جلسه شورای امنیت توسط ترامپ اداره میشد.
صبح روز چهارشنبه به وقت نیویورک، ترامپ ریاست جلسه شورای امنیت را بر عهده گرفت و سخنرانی کرد. [صدای آمریکا ۴ مهر ۹۷] روند صعودی دلار هم ادامه یافت و به ۱۹ هزار تومان رسید. [سپندنیوز ۵ مهر ۹۷]
دنیای اقتصاد در همین رابطه نوشت: «برخی فعالان، اظهارات ستیزهجویانه ترامپ را نسبت به ایران عاملی دانستند که بازارهای داخلی را تحتتاثیر قرار داد؛ گروه دیگر، نگرانی نسبت به جوی را که ممکن بود در شورای امنیت علیه ایران شکل بگیرد، عامل رشد قیمتها دانستند. ولی آنچه از صحبتهای خریداران مشخص بود، نگرانی نسبت به روند قیمت دلار و نگاهی به عبور قیمت آن از مرزهای مقاومتی پیشین موجب میشود که معاملهگران از هراس رشد بیشتر آن وارد بازار شوند.»
بنا بر گزارش دنیای اقتصاد روز چهارشنبه معاملات دلار در آستانه مرز ۱۷ هزار تومان آغاز شد. در ساعت ۵ عصر به حدود ۱۷۶۰۰ تومان رسید. و در حالی که درخواست دلار در بازار افزایش یافته بود قیمت دلار تا مرز ۱۸ هزار تومان و بالای ۱۹ هزار تومان هم رفت. [دنیای اقتصاد ۵ مهر ۹۷]
طرفه آنکه صعود شتابندهی قیمت دلار در ساعات منتهی به غروب روز چهارشنبه به وقت تهران تقریبا با ساعات صبح به وقت نیویورک همزمان بود یعنی زمانی که جلسه شورای امنیت توسط ترامپ اداره میشد.
اتحاد فولاد، پتروشیمی و خودروسازی علیه دلار ارزان
با این همه از نگاه بسیاری از کارشناسان علت اصلی افزایش شتابندهی قیمت دلار را باید در داخل کشور جستجو کرد؛ جایی که صاحبان منافع و عرضه کنندگان دلار به بازار در پی منافع خود میتوانند با قیمت دلار حداکثر بازی را انجام دهند.
فرارو در ۵ مهر درباره گوشهای از این ماجرا نوشت: برخی فعالان رسانهای و اقتصادی معتقدند که قرار بود برای تامین ارز علاوه بر صادرات نفتی، از صادرات در سایر حوزهها نیز استفاده شود که «قاعدتا مهمترین منبع ارز آوری صنایع فولاد و پتروشیمی هستند. بنابراین مقرر شد که صنایع فولاد و پتروشیمی از دولت همچنان یارانه تولید دریافت کنند (نرخ خوراک) و محصولات خود را صادر کنند.» اما «در نشستی غیر رسمی که بین فولادیها برگزار میشود آنها تصمیم میگیرند ارز را وارد بازار نکنند و دلار را به ۱۲ هزار تومان برسانند آن هم زمانی که دلار حدود ۸ هزار تومان بوده است. درکنار آنها پتروشیمیها تصمیم میگیرند که با فولادیها همگام شوند و طرحی را پیشنهاد میکنند که با شاخص بورس نیز بازی کنند و هم بابت رشد شاخص سود ببرند و هم بابت عدم عرضه ارز به بازار. خودروسازها که وابسته به صنایع فولادی و پتروشیمیها هستند در جریان قرار میگیرند و بازار را از خودرو خالی کرده و شروع به احتکار میکنند.»
بعد از بخش نفت بهعنوان اصلیترین منبع درآمد کشور؛ صنایع فولاد، پتروشیمی و خودروسازی قرار میگیرند. تمام این صنایع عمده در اختیار دولت یا خصولتیها قرار دارند؛ یعنی همان دو کارفرمای اصلی در بازار ایران که ریشه در اجزای مختلف حکومت دارند. آنان در حالی که به افزایش نرخ دلار معترض هستند خود در این راه میکوشند.
با این همه از نگاه بسیاری از کارشناسان علت اصلی افزایش شتابندهی قیمت دلار را باید در داخل کشور جستجو کرد؛ جایی که صاحبان منافع و عرضه کنندگان دلار به بازار در پی منافع خود میتوانند با قیمت دلار حداکثر بازی را انجام دهند.
فرارو در ۵ مهر درباره گوشهای از این ماجرا نوشت: برخی فعالان رسانهای و اقتصادی معتقدند که قرار بود برای تامین ارز علاوه بر صادرات نفتی، از صادرات در سایر حوزهها نیز استفاده شود که «قاعدتا مهمترین منبع ارز آوری صنایع فولاد و پتروشیمی هستند. بنابراین مقرر شد که صنایع فولاد و پتروشیمی از دولت همچنان یارانه تولید دریافت کنند (نرخ خوراک) و محصولات خود را صادر کنند.» اما «در نشستی غیر رسمی که بین فولادیها برگزار میشود آنها تصمیم میگیرند ارز را وارد بازار نکنند و دلار را به ۱۲ هزار تومان برسانند آن هم زمانی که دلار حدود ۸ هزار تومان بوده است. درکنار آنها پتروشیمیها تصمیم میگیرند که با فولادیها همگام شوند و طرحی را پیشنهاد میکنند که با شاخص بورس نیز بازی کنند و هم بابت رشد شاخص سود ببرند و هم بابت عدم عرضه ارز به بازار. خودروسازها که وابسته به صنایع فولادی و پتروشیمیها هستند در جریان قرار میگیرند و بازار را از خودرو خالی کرده و شروع به احتکار میکنند.»
بعد از بخش نفت بهعنوان اصلیترین منبع درآمد کشور؛ صنایع فولاد، پتروشیمی و خودروسازی قرار میگیرند. تمام این صنایع عمده در اختیار دولت یا خصولتیها قرار دارند؛ یعنی همان دو کارفرمای اصلی در بازار ایران که ریشه در اجزای مختلف حکومت دارند. آنان در حالی که به افزایش نرخ دلار معترض هستند خود در این راه میکوشند.
بازار ثانویه فرو میپاشد
پس از آنکه دلار دولتی ۴۲۰۰ تومانی که در ۲۰ فروردین اعلام موجودیت کرد [صعود دلار و احتضار ریال؛ زمینهها و چشماندازها] نتوانست بازار شتابندهی نرخ دلار را به کنترل خود درآورد، موضوع بازار ثانویه مطرح شد جایی که قرار بود صادرکنندگان برخوردار از دلارهای ناشی از صادرات آنرا براساس یک قیمت توافق شده به واردات کنندگان عرضه کنند. [جایگاه ارز خارجی در اقتصاد کشور؛ تلاطم بازار دلار و نوعی از مصادره اموال مردم]
در رابطه با بازار ثانویه ارز وحید شقاقی شهری تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با فرارو گفت: این بازار «الان» «عملا از کارکرد افتاده است» زیرا «واردکننده رسمی حاضر نیست دلار را با قیمت بیش از ۸۰۰۰ تومان خریداری کند. زیرا میداند که کالایی که با ارز بیش از ۸۰۰۰ تومان وارد شود، خریداری نخواهد داشت. در طرف مقابل صادرکننده غیرنفتی هم حاضر نیست دلار خود را با قیمت ۸۰۰۰ تومان بفروشد. زیرا یک بازار جذابتری وجود دارد در کشور که میتواند با قیمت بالاتری دلار خود را به فروش برساند. پس صادرکننده غیرنفتی تمام تلاشش این است که یا دلار خود را وارد بازار نکند یا دیر وارد کند یا ارز کمتری وارد کند.»
وحید شقاقی افزود: «به همین دلیل است که پتروشیمیهای ما که طبق گزارشات باید حدود ۸ میلیارد دلار ارز به نیما [سامانه نظام یکپارچهی معاملات ارزی] تزریق میکردند، تا این لحظه که من با شما صحبت میکنم، حدود ۲.۵ میلیارد دلار وارد کرده اند. جالب است که وعده دادند که تا پایان سال ۷ یا ۸ میلیارد دلار وارد بازار خواهند کرد. این در حالی است که طبق آمار آنها باید تا پایان سال حدود ۱۶ میلیارد دلار وارد بازار کنند. دلیلش هم این است که تمام واردکنندگان ما دنبال رانت و سود بیشتر هستند و برایشان هم اهمیتی ندارد این اقدامات آنها چه آسیب بزرگی به اقتصاد ایران وارد میکند.»
شقاقی ادامه داد: «مجموع اینها موجب شده است که بازار ثانویه که کاملا هم شفاف هست به واسطه عدم تمایل صادرکنندگان، عملا از کار بیافتد و این بازار آزاد است که جهت دهی اقتصاد ایران را به عهده گرفته است. ضمنا این را باید عرض کنم که برخلاف اظهارات بعضی مقامات مبنی بر اینکه بازار آزاد ما بازار کوچکی است، اتفاقا این بازار فعلا بسیار هم بزرگ و گسترده است. زیرا واردکننده غیررسمی و قاچاق نیاز ارزی خود را از بازار آزاد تامین میکند، مسافران و دانشجویان هم ارز خود را از این بازار خریداری میکنند و در کنار اینها سفته بازی و سوداگری هم ارز خود را از بازار آزاد تامین میکند؛ بنابراین بازار آزاد ما فعلا بازار بزرگ و تاثیرگذار است و به بازارهای دیگر هم جهت میدهد.»
پس از آنکه دلار دولتی ۴۲۰۰ تومانی که در ۲۰ فروردین اعلام موجودیت کرد [صعود دلار و احتضار ریال؛ زمینهها و چشماندازها] نتوانست بازار شتابندهی نرخ دلار را به کنترل خود درآورد، موضوع بازار ثانویه مطرح شد جایی که قرار بود صادرکنندگان برخوردار از دلارهای ناشی از صادرات آنرا براساس یک قیمت توافق شده به واردات کنندگان عرضه کنند. [جایگاه ارز خارجی در اقتصاد کشور؛ تلاطم بازار دلار و نوعی از مصادره اموال مردم]
در رابطه با بازار ثانویه ارز وحید شقاقی شهری تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با فرارو گفت: این بازار «الان» «عملا از کارکرد افتاده است» زیرا «واردکننده رسمی حاضر نیست دلار را با قیمت بیش از ۸۰۰۰ تومان خریداری کند. زیرا میداند که کالایی که با ارز بیش از ۸۰۰۰ تومان وارد شود، خریداری نخواهد داشت. در طرف مقابل صادرکننده غیرنفتی هم حاضر نیست دلار خود را با قیمت ۸۰۰۰ تومان بفروشد. زیرا یک بازار جذابتری وجود دارد در کشور که میتواند با قیمت بالاتری دلار خود را به فروش برساند. پس صادرکننده غیرنفتی تمام تلاشش این است که یا دلار خود را وارد بازار نکند یا دیر وارد کند یا ارز کمتری وارد کند.»
وحید شقاقی افزود: «به همین دلیل است که پتروشیمیهای ما که طبق گزارشات باید حدود ۸ میلیارد دلار ارز به نیما [سامانه نظام یکپارچهی معاملات ارزی] تزریق میکردند، تا این لحظه که من با شما صحبت میکنم، حدود ۲.۵ میلیارد دلار وارد کرده اند. جالب است که وعده دادند که تا پایان سال ۷ یا ۸ میلیارد دلار وارد بازار خواهند کرد. این در حالی است که طبق آمار آنها باید تا پایان سال حدود ۱۶ میلیارد دلار وارد بازار کنند. دلیلش هم این است که تمام واردکنندگان ما دنبال رانت و سود بیشتر هستند و برایشان هم اهمیتی ندارد این اقدامات آنها چه آسیب بزرگی به اقتصاد ایران وارد میکند.»
شقاقی ادامه داد: «مجموع اینها موجب شده است که بازار ثانویه که کاملا هم شفاف هست به واسطه عدم تمایل صادرکنندگان، عملا از کار بیافتد و این بازار آزاد است که جهت دهی اقتصاد ایران را به عهده گرفته است. ضمنا این را باید عرض کنم که برخلاف اظهارات بعضی مقامات مبنی بر اینکه بازار آزاد ما بازار کوچکی است، اتفاقا این بازار فعلا بسیار هم بزرگ و گسترده است. زیرا واردکننده غیررسمی و قاچاق نیاز ارزی خود را از بازار آزاد تامین میکند، مسافران و دانشجویان هم ارز خود را از این بازار خریداری میکنند و در کنار اینها سفته بازی و سوداگری هم ارز خود را از بازار آزاد تامین میکند؛ بنابراین بازار آزاد ما فعلا بازار بزرگ و تاثیرگذار است و به بازارهای دیگر هم جهت میدهد.»
ریال خارج میشود
حمیدرضا اشرفزاده، تحلیلگر مسائل اقتصادی نیز از زاویهای دیگر موضوع گران شدن بهای دلار را مورد اشاره قرار میدهد. او در گفتوگو با فرارو درباره علت سقوط ارزش ریال گفت: «آنچه که این روزها در حال وقوع است به این دلیل است که یک عده سعی دارند پول خود را از کشور خارج کنند. اما نمیتوانند این را در بازار ایران تبدیل به دلار کنند. زیرا با توجه به حجم آن، خیلی سریع شناسایی میشوند؛ بنابراین چیکار میکنند، ریال خود را به بازارهای همسایه مثل دبی و باقی شهرهای همسایه میبرند و در آنجا تبدیل به ارز میکنند. به همین دلیل است که ارزش ریال به شدت رو به کاهش است و ارز هم هر روز قیمتش بالا میرود.»
راه حل پیشنهادی اشرفزاده برای جلوگیری از خروج ریال از کشور بازگشت به چیزی شبیه به موسسات مالی و اعتباریست که از جمله به خاطر پرداخت سود بالا به سپردهها از طرف بانک مرکزی متهم به اخلالگری در اقتصاد کشور شدند. موسساتی که در واقعیت امر برای جمعآوری حجم قابل توجهی از نقدینگی موجود در جامعه برپا شدند و پس از انجام ماموریت و انتقال پولها به حساب سپاه و سایر شرکا غیر قانونی توصیف شده و سپردهگذاران در آنها سودجو و ربا خوار نامیده شدند. [کفنپوشان مورد اعتماد نظام؛ روایت معاون اسبق نظارتی بانک مرکزی از موسسات مالی و اعتباری]
اشرفزاده برای عبور از شرایط بحرانی از جمله پیشنهاد داد: «بهره بانکی را افزایش دهیم و به حدود ۵۰ یا حتی ۶۰ درصد برسانیم و سعی کنیم فساد در کشور را کاهش دهیم. این یکی از راههایی است که میتوان با استفاده از آن وضعیت کشور را سامان دهیم.» [فرارو ۵ مهر ۹۷]
حمیدرضا اشرفزاده، تحلیلگر مسائل اقتصادی نیز از زاویهای دیگر موضوع گران شدن بهای دلار را مورد اشاره قرار میدهد. او در گفتوگو با فرارو درباره علت سقوط ارزش ریال گفت: «آنچه که این روزها در حال وقوع است به این دلیل است که یک عده سعی دارند پول خود را از کشور خارج کنند. اما نمیتوانند این را در بازار ایران تبدیل به دلار کنند. زیرا با توجه به حجم آن، خیلی سریع شناسایی میشوند؛ بنابراین چیکار میکنند، ریال خود را به بازارهای همسایه مثل دبی و باقی شهرهای همسایه میبرند و در آنجا تبدیل به ارز میکنند. به همین دلیل است که ارزش ریال به شدت رو به کاهش است و ارز هم هر روز قیمتش بالا میرود.»
راه حل پیشنهادی اشرفزاده برای جلوگیری از خروج ریال از کشور بازگشت به چیزی شبیه به موسسات مالی و اعتباریست که از جمله به خاطر پرداخت سود بالا به سپردهها از طرف بانک مرکزی متهم به اخلالگری در اقتصاد کشور شدند. موسساتی که در واقعیت امر برای جمعآوری حجم قابل توجهی از نقدینگی موجود در جامعه برپا شدند و پس از انجام ماموریت و انتقال پولها به حساب سپاه و سایر شرکا غیر قانونی توصیف شده و سپردهگذاران در آنها سودجو و ربا خوار نامیده شدند. [کفنپوشان مورد اعتماد نظام؛ روایت معاون اسبق نظارتی بانک مرکزی از موسسات مالی و اعتباری]
اشرفزاده برای عبور از شرایط بحرانی از جمله پیشنهاد داد: «بهره بانکی را افزایش دهیم و به حدود ۵۰ یا حتی ۶۰ درصد برسانیم و سعی کنیم فساد در کشور را کاهش دهیم. این یکی از راههایی است که میتوان با استفاده از آن وضعیت کشور را سامان دهیم.» [فرارو ۵ مهر ۹۷]
زانو زدن برای زنده ماندن
واقعیت اما این است که تنها با مدیریت عرصهی اقتصادی، نظام نمیتواند به مدیریت عرصهی اقتصادی نائل شود. اقتصاد در ایران تحت تأثیر قدرتهای سیاسی در درون نظام قرار دارد. نظام برای نجات یافتن از شرایط اقتصادیی که در آن به سر میبرد نیازمند راهحلهای سیاسیست؛ راهحلهایی که البته موجودیت آنرا به چالش میکشند.
آیا نظام ایران میتواند از تحریمها نجات پیدا کند و به فروش نفت خود بیدردسر ادامه دهد؟ در درون نظام اما نگاهها بسیار ناامیدانه است.
دیپلماسی ایرانی که به انعکاس دیدگاههای جناح روحانی دربارهی موضوعات سیاست خارجی نظام میپردازد. طی مصاحبهای با فریدون مجلسی به شرایط دشوار نظام در جنگ اقتصادی پرداخت. [«جنگ اقتصادی» چیست؟ جنگ اقتصادی علیه نظام یا جنگ اقتصادی علیه مردم]
این کارشناس مسائل بین الملل در توصیف تیمی که در آمریکا بر سر کار آمده است میگوید: این تیم «به تنهایی، تاکید دارم به تنهایی» «کار خود را در قبال ایران به خوبی پیش میبرد.» «تیم او [ترامپ] بلد است چگونه پرونده ایران را بدون کمک جهان هم به سرانجام برساند.»
فریدون مجلسی که قائل به دستاوردهای دیپلماتیک برای نظام طی سفر روحانی به نیویورک است؛ با یادآوری حمایتهای صورت گرفته از برجام در شورای امنیت، تصریح میکند: «دلاری که به مرز ۲۰ هزار تومان رسیده است، عملا هر دستاوردی را حتی اگر پررنگتر از دستاوردهای چند روز پیش ما در نیویورک هم که باشد، تحت الشعاع قرار میدهد.»
این دیپلمات سابق نظام اضافه کرد: «این خون ریزی ارزی کشور که پایانی هم بر آن نیست و ناشی از سیاست و سیاست بازی همه مسئولین دولتی و غیر دولتی است، سبب شده تا کشور به وضع آشفته کنونی برسد؛ وضعی که ما در جنگ تحمیلی هم آن را تجربه نکردهایم. با یک سخنرانی ترامپ دلار هزار تومان گران میشود و با سخنرانی دیگر داخلی برای تهدید جهان ۲ هزار تومان ارزش پول ما سقوط میکند. با ارزش کنونی ریال جایگاه ما در جهان مشخص است. آمریکا و ترامپ بدون شلیک حتی یک گلوله ایران را به اینجا رساندهاند.»
در مورد شرایطی که نظام در آن به سر میبرد مجلسی افزود: «ما اکنون مشکل بانکی داریم، مشکل ارزی داریم، مشکل معیشتی داریم، مشکل تولید، اشتغال و غیره را داریم.»
او نظام را دارای یک کشمکش درونی بر سر اتخاذ سیاست درست میداند؛ امری که بقای خلافت اسلامی! را به خطر انداخته است. او با اشراف به اینکه سپاه مهترین مخالفت پیوستن نظام به FATF است [چرا سپاه مخالف هرگونه پیوستن نظام به FATF میباشد؟] از آن به عنوان «دشمن داخلی» یاد میکند که موضعگیریهایش نظام را در مهلکه انداخته است.
فریدون مجلسی پس از تاکید بر فشارهای اقتصادی بر نظام تایید کرد: «از همه مهمتر مشکل دشمن داخلی داریم. دشمنی که مانع از به سرانجام رسیدن لوایح FATF میشود.»
راه برون رفت برای مجلسی و جناح او، سر فرود آوردن در برابر آمریکاست. آنچه جامهای زهر پیدرپی را برای نظام به همراه خواهد داشت.
مجلسی به نظام فراخوان میدهد که سیاستهای دفاعی و دیپلماتیک خود را «ذیل تعهدات جهانی بداند» زیرا در غیر اینصورت هیچ پشتیبانی در جهان عرب، اروپا یا روسیه و چین نخواهد داشت.
با این همه شاید مهمترین بخش اظهارات مجلسی آنجایی باشد که اذعان میکند در شرایط کنونی و با شعارهایی که تنش بین نظام و جامعه جهانی را افزایش میدهد، «کیسه» «مسئولین» نظام « روز به روز »پرتر میشود. [دیپلماسی ایرانی ۶ مهر ۹۷]
واقعیت اما این است که تنها با مدیریت عرصهی اقتصادی، نظام نمیتواند به مدیریت عرصهی اقتصادی نائل شود. اقتصاد در ایران تحت تأثیر قدرتهای سیاسی در درون نظام قرار دارد. نظام برای نجات یافتن از شرایط اقتصادیی که در آن به سر میبرد نیازمند راهحلهای سیاسیست؛ راهحلهایی که البته موجودیت آنرا به چالش میکشند.
آیا نظام ایران میتواند از تحریمها نجات پیدا کند و به فروش نفت خود بیدردسر ادامه دهد؟ در درون نظام اما نگاهها بسیار ناامیدانه است.
دیپلماسی ایرانی که به انعکاس دیدگاههای جناح روحانی دربارهی موضوعات سیاست خارجی نظام میپردازد. طی مصاحبهای با فریدون مجلسی به شرایط دشوار نظام در جنگ اقتصادی پرداخت. [«جنگ اقتصادی» چیست؟ جنگ اقتصادی علیه نظام یا جنگ اقتصادی علیه مردم]
این کارشناس مسائل بین الملل در توصیف تیمی که در آمریکا بر سر کار آمده است میگوید: این تیم «به تنهایی، تاکید دارم به تنهایی» «کار خود را در قبال ایران به خوبی پیش میبرد.» «تیم او [ترامپ] بلد است چگونه پرونده ایران را بدون کمک جهان هم به سرانجام برساند.»
فریدون مجلسی که قائل به دستاوردهای دیپلماتیک برای نظام طی سفر روحانی به نیویورک است؛ با یادآوری حمایتهای صورت گرفته از برجام در شورای امنیت، تصریح میکند: «دلاری که به مرز ۲۰ هزار تومان رسیده است، عملا هر دستاوردی را حتی اگر پررنگتر از دستاوردهای چند روز پیش ما در نیویورک هم که باشد، تحت الشعاع قرار میدهد.»
این دیپلمات سابق نظام اضافه کرد: «این خون ریزی ارزی کشور که پایانی هم بر آن نیست و ناشی از سیاست و سیاست بازی همه مسئولین دولتی و غیر دولتی است، سبب شده تا کشور به وضع آشفته کنونی برسد؛ وضعی که ما در جنگ تحمیلی هم آن را تجربه نکردهایم. با یک سخنرانی ترامپ دلار هزار تومان گران میشود و با سخنرانی دیگر داخلی برای تهدید جهان ۲ هزار تومان ارزش پول ما سقوط میکند. با ارزش کنونی ریال جایگاه ما در جهان مشخص است. آمریکا و ترامپ بدون شلیک حتی یک گلوله ایران را به اینجا رساندهاند.»
در مورد شرایطی که نظام در آن به سر میبرد مجلسی افزود: «ما اکنون مشکل بانکی داریم، مشکل ارزی داریم، مشکل معیشتی داریم، مشکل تولید، اشتغال و غیره را داریم.»
او نظام را دارای یک کشمکش درونی بر سر اتخاذ سیاست درست میداند؛ امری که بقای خلافت اسلامی! را به خطر انداخته است. او با اشراف به اینکه سپاه مهترین مخالفت پیوستن نظام به FATF است [چرا سپاه مخالف هرگونه پیوستن نظام به FATF میباشد؟] از آن به عنوان «دشمن داخلی» یاد میکند که موضعگیریهایش نظام را در مهلکه انداخته است.
فریدون مجلسی پس از تاکید بر فشارهای اقتصادی بر نظام تایید کرد: «از همه مهمتر مشکل دشمن داخلی داریم. دشمنی که مانع از به سرانجام رسیدن لوایح FATF میشود.»
راه برون رفت برای مجلسی و جناح او، سر فرود آوردن در برابر آمریکاست. آنچه جامهای زهر پیدرپی را برای نظام به همراه خواهد داشت.
مجلسی به نظام فراخوان میدهد که سیاستهای دفاعی و دیپلماتیک خود را «ذیل تعهدات جهانی بداند» زیرا در غیر اینصورت هیچ پشتیبانی در جهان عرب، اروپا یا روسیه و چین نخواهد داشت.
با این همه شاید مهمترین بخش اظهارات مجلسی آنجایی باشد که اذعان میکند در شرایط کنونی و با شعارهایی که تنش بین نظام و جامعه جهانی را افزایش میدهد، «کیسه» «مسئولین» نظام « روز به روز »پرتر میشود. [دیپلماسی ایرانی ۶ مهر ۹۷]
نزدیک شدن به پایان کار
این اظهارات به روشنی منطق حاکم بر نظامی متناقض را نشان میدهد. نظامی با سر مادون سرمایهداری که در نهاد ولایت فقیه خود را نشان میدهد، و پیکرهای سرمایهدارانه؛ نظامی که ذیل مناسبات اقتصادی تیولداری میخواهد کشوری مثل ایران را در قرن بیست و یکم کنترل کند و حتی در عرصهی جهانی بهعنوان یک قدرت به رسمیت شناخته شود. چنین نظامی در همان حال که تنوره میکشد به پایان خودش نیز نزدیک میشود.
خلافت اسلامی! از یک سو اذعان میکند که هر موضعگیری ترامپ قیمت دلار در ایران را تحت تاثیر قرار میدهد؛ به عبارت دیگر کارشناسان اقتصادی آن میپذیرند که از اقتصاد مقاومتیشان، «مقاومت»ی بر نمیخیزد. اما از سوی دیگر اذعان میکنند که آنچه قیمت دلار را به طور فزاینده در ایران افزایش میدهد کشمکش دستهجات حکومتی در عرصهی اقتصاد است. تیولداران حاکم نه در پی حفظ اقتصاد تمامیت نظام که در پی سود بردن از تیولی هستند که خود در اختیار دارند.
با این همه بخشی از سرمایههای کشور که به طور عمده در اختیار اجزای حکومت قرار دارند نیز از کشور در حال فرار هستند. تمام این موارد نشان میدهد که یک نظام متناقض افزون بر آنکه در برابر قیام مردمی به جان آمده دست و پا میزند، خود نیز در کشتن خود میکوشد بیآنکه راهی برای زنده ماندن داشته باشد
این اظهارات به روشنی منطق حاکم بر نظامی متناقض را نشان میدهد. نظامی با سر مادون سرمایهداری که در نهاد ولایت فقیه خود را نشان میدهد، و پیکرهای سرمایهدارانه؛ نظامی که ذیل مناسبات اقتصادی تیولداری میخواهد کشوری مثل ایران را در قرن بیست و یکم کنترل کند و حتی در عرصهی جهانی بهعنوان یک قدرت به رسمیت شناخته شود. چنین نظامی در همان حال که تنوره میکشد به پایان خودش نیز نزدیک میشود.
خلافت اسلامی! از یک سو اذعان میکند که هر موضعگیری ترامپ قیمت دلار در ایران را تحت تاثیر قرار میدهد؛ به عبارت دیگر کارشناسان اقتصادی آن میپذیرند که از اقتصاد مقاومتیشان، «مقاومت»ی بر نمیخیزد. اما از سوی دیگر اذعان میکنند که آنچه قیمت دلار را به طور فزاینده در ایران افزایش میدهد کشمکش دستهجات حکومتی در عرصهی اقتصاد است. تیولداران حاکم نه در پی حفظ اقتصاد تمامیت نظام که در پی سود بردن از تیولی هستند که خود در اختیار دارند.
با این همه بخشی از سرمایههای کشور که به طور عمده در اختیار اجزای حکومت قرار دارند نیز از کشور در حال فرار هستند. تمام این موارد نشان میدهد که یک نظام متناقض افزون بر آنکه در برابر قیام مردمی به جان آمده دست و پا میزند، خود نیز در کشتن خود میکوشد بیآنکه راهی برای زنده ماندن داشته باشد
مطالب مارا در وبلاک انجمن نجات ایران ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر