۱۳۹۴ تیر ۲۴, چهارشنبه

تقارن در زهرخوران – ب. بهمنی



«… حال که مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ میباشند، صریحاً اعتراف میکنند که ارتش اسلام به این زودیها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد… و با توجه به نامه تکاندهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از دهها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکستهای اخیر به اینجانب رسیده، اینجانب با آتشبس موافقت مینمایم… این تصمیم برای من چون زهر کشنده است… 
روحالله الموسوی الخمینی شنبه 25/تیر/67


معمولا وقتی (بهطور اتفاقی) دو رویداد تاریخی از لحاظ زمانی بر روی یکدیگر میافتند، یا از مصادف و مقارن شدن واقعهای با واقعهی دیگر صحبت میشود، بر حسب سنت، آن را به فال نیک میگیرند. اکنون نیز در دههی سوم تیرماه با دو واقعه تاریخی در رژیم ولایتفقیه مواجهیم: «تقارن در زهرخوران». یکی خوردن زهر آتشبس در 27سال پیش و دیگری خوردن زهر اتمی در امروز. بنابراین بر اساس همان سنت یاد شده، تقارن این دو واقعه را در تحقق سرنگونی این رژیم سراپا جهل و جنایت به فال نیک میگیریم. این تقارن خجسته وقتی خیره کننده میشود که میبینیم، علت هر دو واقعهی زهر خوران رژیم، ارتش آزادیبخش ملی و سازمان مجاهدین خلق بودهاند و بس.

روز 27 تیر سال 1367 خمینی دجال پس از 8سال کوبیدن بر طبل جنگ ضدمیهنی خود، اعلام کرد قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر آتشبس بین ایران و عراق را میپذیرد.
خمینی تا روز قبل از آن با شعارهایی همچون «فتح قدس از طریق کربلا» و «جنگ تا تخریب آخرین خانه در تهران»، نیروهای خود را سرگرم نگه داشته و در تنور جنگ میدمید. او، دجالگرانه هیچ اشارهیی بهعلت سرکشیدن جام زهر و نیرویی که او را ناگزیر از این عقبنشینی کرده، نکرد؛ ولی گفت صحبتهای ناگفتهای دارد که در فرصت مناسب خواهد گفت. فرصتی که بهزعم او هیچگاه پیدا نشد و او علت زهر خوردن را با خود به گور برد. اما برهمگان روشن بود که ترس و وحشت خمینی و سران حکومت آخوندی از پیروزی بزرگ ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات بزرگ چلچراغ، که بهآزادسازی شهر مهران منتهی شده بود، خمینی را بر آن داشت تا بهجای فتح قدس از طریق کربلا بهفکر عمامه و تاج و تخت خود و آخوندهای پسماندهاش در تهران باشد. زیرا رزمندگان ارتش آزادیبخش کمتر از 4 هفته پیش، در عملیات بزرگ چلچراغ شعار «امروز مهران، فردا تهران» سرداده بودند.


اکنون پس از 27سال، مقارن با زهر آتشبس، مراسم زهرخوران رژیم ولایتفقیه بار دیگر تکرار میشود. امضای توافقنامه اتمی وین، زهری هولناکتر از زهر آتشبس است که در اثر سیاستهای افشاگرانه سازمان مجاهدین خلق، بار دیگر به حلقوم رژیم ریخته شد تا پیکر فرتوت و پوسیده این رژیم ضدبشری را بیش از پیش به مرگ و اضمحلال ابدی نزدیک سازد:
تلویزیون شبکه خبر رژیم -29آبان 92
سازمان مجاهدین خلق در تازهترین ادعا مدعی شده است که نظام در حال ساخت یک سایت اتمی در مبارکه اصفهان است… لازم به توضیح است که پیش از این و در اوت ۲۰۰۲، مجاهدین از وجود تأسیسات غنیسازی نطنز و آب سنگین اراک اطلاعاتی منتشر کردند و مسأله سایتهای اتمی ایران از این زمان کلید خورد… 


تلویزیون شبکه یک (رژیم) ۱۱تیر۹۴
خامنهای: «ما با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس مخالفیم، ما به آژانس بدبینیم…» 
گزارشگر رژیم: «سال 81 با داستانپردازی منافقین بود که پای آژانس به جنجال سیاسی علیه برنامه هستهای ایران باز شد. این آغاز روندی برای پروندهسازی بود…».


اینک، همزمانی و تقارن دو زهرخوران رژیم آخوندی را به فال نیک گرفته و آن را آغاز پایان رژیم غاصب و ستمگر آخوندی میدانیم. بهویژه که این روز در تقارن با روز به سزا رسیدن اشقیالاشقیا، ابن ملجم، یعنی همان نیای تاریخی خمینی و آخوندهای پس مانده از او است. تقارن زهرخوران، نشانه گره کور این رژیم چپاولگر در صحنه داخلی در حل مسائل مبرم اجتماعی و نشانه ضعف و بنبست او در صحنه خارجی و صدور تروریسم است.

آری، همانطور که سردمداران رژیم در جنگ گرگها به یکدیگر هشدار میدهند؛ «شورشهای شهری» و « انقلاب گرسنگان» در راه است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر