با ضربه کوبنده وشعله ور قیام سراسری چه کسی میتواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد؟؟
ضربه قیام بر پیکره پوسیده رژیم آخوندی آنچنان شدید و واکنش مهرهها و رسانههای آن هم به قیام طوری است که گویا تازه از خواب بیدارشده باشند.
دراین رابطه است که از یکدیگر سوال میکنند که چه بود؟ از کجا خوردیم؟ چاره چیست؟ چه کار باید بکنیم؟ ، چه کسی مسئول است و...
اما وقتی که نوبت آنها به چپاول و غارت مردم میرسد، این سؤالات خیلی زود در غوغای رقابت بر سر غارت و قدرت محو میشوند.
دراین رابطه سایت حکومتی اعتدال 27دی 96 به این واقعیت اذعان میکند که در حاکمیت منحوس ولایتفقیه کسی پاسخگوی مطالبات مردم نیست و خود را مسبب شرایط کنونی و پاسخگو به مردم نمیداند: ”در این چند هفته اخیر مسئولان فعلی و قبلی بهنحوی برخورد کردند که گویا آن کس که باید پاسخگوی مطالبات و مشکلات باشد، خود مردم و معترضان هستند. والا که مسئولان خود منتقد هستند و مسئولیتی نداشتهاند. چندی بعد مسئولان سؤال خواهند کرد؛ چرا مردم پاسخگو نیستند؟! “
جلال میرزایی عضو فراکسیون موسوم به امید در مجلس ارتجاع نیز در گفتگو با سایت حکومتی اعتماد آنلاین 27دی 96 اعتراف میکند در صورت پاسخگو نبودن نهادهای حکومتی به مطالبات مردم، مشکلات بزرگتری گریبانگیر آن خواهد شد.
وی به مهرهها و مسئولان حکومتی نیز توصیه میکند به این دولت کمک کنند ”تا وعدههای خود را محقق کند“ و در غیر این صورت ”کشور (حاکمیت پلید آخوندی) دچار چالشهای بزرگی خواهد شد“
آخوند میبدی از باند روحانی نیز خواستار ریشه یابی قیام شده واز باندهای رژیم خواسته است که پاسخ قیامکنندگان را بدهند ”باید به جای پاک کردن صورت مسأله بهدنبال حل ریشهیی مشکلات باشند“. (روزنامه آفتاب یزد 25دی 96)
ارگان بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی ضمن بررسی علل و ریشههای قیام که از آن بهعنوان ”فتنه“ نام میبرد، این سؤال را مطرح میکند: ”فراموش نکنیم که فتنه دی ماه 96 و نقشه دشمنان در این فتنه، در بستر مطالبات مردم پدید آمد. اعتراضات مردم در چند ماه گذشته، به چه وضعیتی بود و بر بیان کدام مطالبات تمرکز داشت؟“ (روزنامه جوان 28دی 96)
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت مجلس در جلسه 27دی 96 این نهاد آخوندی فغان برآورده است: ”به راستی چرا در کشوری که بیشترین نفت و گاز دنیا را در اختیار دارد باید وضعیت اینگونه باشد و این سؤال بسیار مهمی است که همه در برابر آن مسئولیم“. (خبرگزاری فارس 27دی 96)
این امر بدیهی است که در رژیم آخوندی، هیچکس خود و نهاد تحت مسئولیتش را مسبب ایجاد نارضایتی و نفرت در مردم و پاسخگوی مطالبات آنها نداند.
عدم پاسخگو بودن و مسئول ندانستن آنها نیز امری خود بخودی نیست، زیرا مسئول بودن و پاسخگو نبودن مطالبات مردم در ذات و طینت این نظام نهفته است.
مگر علی خامنهای که در صدر تمامی مسئولان قرار دارد، در عین حال که همه کاره است خود را مسبب بهوجود آمدن چنین شرایطی برای مردم میداند و به کسی هم پاسخگو است؟
خمینی دجال نیز شان خود را اجل از این میدانست که پاسخگوی مطالبات مردم باشد.
در زمینه رابطه مردم با حاکمیت ولایتفقیه خمینی به خامنهای مینویسد: ”حکومت میتواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو کند. و میتواند هر امری را، چه عبادی و یا غیرعبادی است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند. حکومت میتواند از حج، که از فرایض مهم الهی است، در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی دانست موقتاً جلوگیری کند“ (قسمتی از نامه خمینی به خامنهای ۱۶دی ۱۳۶۶)
خامنهای هم در نماز جمعه اول بهمن سال 1366 گفت: «اکثریت مردم چه حقی دارندکه قانون اساسی را امضا و لازمالاجرا کنند؟».
نقش مردم در این حاکمیت یعنی هیچ، هیچ بهمعنای واقعی کلمه، بنابراین واضح است که مسئولان آن نیز نه میخواهند و نه میتوانند پاسخگوی مردم باشند.
در حال حاضر هم به فرض محال که مسئولان آن بخواهند پاسخ مطالبات مردم را بدهند، ابتدا باید پاسخگوی تمامی جنایتهای چند دهه گذشته در حق مردم باشند و..
تنها در یک موقعیت میتوانند پاسخگو باشند، آن هم در شرایطی که در محضر عدل مردمی حاضر شوند، و تقاص جنایاتشان در حق این مردم را بدهند.
. در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر