امريكن تينكرز: ترور در استانبول، انتخابات در تهران
سايت امريكن تينكرز در مقاله‌ای با عنوان «ترور در استانبول، و انتخابات در تهران» ترور سعید کریمیان مدیر ایرانی جم تی وی در ترکیه را به موضوع انتخابات در ایران مرتبط ساخته است. این مقاله با یک سوال شروع می‌شود «آیا ترور مدیر ایرانی‌الاصل یک گروه رسانه‌یی که در ۲۹ آوریل در استانبول ترکیه رخ داد، ممکن است به انتخابات ۱۹ می تهران مربوط باشد؟»
امريكن تينكرز به این سوال پاسخ مثبت داده و برای پرداختن به ادامه مطلب سوال دیگری را در برابر چشمان بیننده قرار می‌دهد «در این صورت، طراحان ترور خواسته‌اند صدای گلوله‌ها به‌گوش چه کسانی برسد؟» امريكن تينكرز پاسخ را در شبه نظامیان بسیجی در ایران می‌داند و مدعی می‌شود که این جواب ممکن است برای مخاطب عجیب به نظر برسد.
امريكن تينكرز به این سوال پاسخ مثبت داده و برای پرداختن به ادامه مطلب سوال دیگری را در برابر چشمان بیننده قرار می‌دهد «در این صورت، طراحان ترور خواسته‌اند صدای گلوله‌ها به‌گوش چه کسانی برسد؟» امريكن تينكرز پاسخ را در شبه نظامیان بسیجی در ایران می‌داند و مدعی می‌شود که این جواب ممکن است برای مخاطب عجیب به نظر برسد.
امريكن تينكرز از یک ترفند قدیمی استفاده می‌کند تا مخاطب، مطلب را تا به آخر بخواند و سپس مقاله را بدین صورت ادامه می‌دهد «سعید کریمیان، متولد تهران، مدیر و صاحب گروه رسانه‌یی جم‌تی‌وی، در اتوموبیل‌اش در یکی از خیابان‌های نزدیک دفتر کارش در استانبول هدف ۲۷ گلوله قرار گرفت. جم‌تی‌وی از سال ۲۰۰۶ رو به ایران برنامه‌های تفریحی پخش می‌کند. محتوای این برنامه‌ها اکیداً غیرسیاسی است. با این‌حال، چنان که خانواده کریمیان به‌بی‌بی‌سی گفتند: «دولت ایران وی را در ماههای اخیر تهدید کرده بود و وی برنامه ریزی کرده بود که استامبول را به قصد لندن ترک کند»». لازم به ذکر است حدود ۳ ماه پیش در یک محاکمه غیابی در تهران، کریمیان به‌‌شش سال حبس محکوم شده بود.
امريكن تينكرز روی نکته جدید و قابل توجهی انگشت می‌گذارد که ممکن است از چشم خیلی از کسانی که خبر این ترور را شنیدند به دور مانده باشد «یک نشانه بسیار غیرعادی سرعت عمل رسانه‌های دولتی ایران در انتشار خبر ترور کریمیان است. حتی پیش از آن که رسانه‌های ترکیه ـ کشور محل واقعه ـ خبری منتشر کنند.»
امريكن تينكرز همچنین به موضوع دیگری نیز اشاره می‌کند که بیشتر شبیه به یک شانتاژ سیاسی است «نشانه معنی‌دار دیگر داستان‌های مفصلی است که از مدت‌ها پیش گروه رسانه‌های سپاه پاسداران درباره ارتباطات نزدیک کریمیان با مجاهدین خلق درج می‌کنند. آن‌ها حتی با مونتاژ یک عکس، ادعا کردند که کریمیان با رهبر اپوزیسیون، مریم رجوی، دیدار کرده است.» در ادامه نویسنده امريكن تينكرز این احتمال را کاملا مردود دانسته و درج می‌کند «گزارش‌هایی که کریمیان آن را قاطعانه مردود شناخت.»
در ادامه نویسنده یک امر مسجل را در برابر مخاطب خویش قرار می‌دهد «هر ایرانی می‌داند که نسبت دادن هر کس به‌مجاهدین خلق، یک حکم اعدام اعلام نشده برای او است.»
امريكن تينكرز با سوتیتر حملات دیگر، مقاله خود را ادامه می‌دهد و از موضوع ترور کریمیان و شانتاژ حکومت می‌گذرد و ابعاد دیگری از سابقه امردر مورد سپاه پاسداران را باز می گشاید «دراکتبر ۲۰۱۱ دولت آمریکا فاش کرد که مأموران اعزامی IRGC (سپاه پاسداران) قصد ترور عادل الجبير سفیر عربستان در واشنگتن را داشته‌اند. در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ سپاه پاسداران به‌چند حمله دیگر هم دست زد. از جمله در پاکستان، دهلی نو و گرجستان.»
امريكن تينكرز مدعی می‌شود «مذاکرات اتمی ایران با شش قدرت جهانی، وقفه‌یی در این حملات ایجاد کرد. اما پس از آن از سرگرفته شده است.» نویسنده امريكن تينكرز برای اثبات گفتار خود به سه نمونه اشاره می‌کند «یک نشانه در این مورد تلاش یک مأمور پاکستانی IRGC برای ترور یک دانشگاهی فرانسوی-اسرائیلی در آلمان است. در مارس گذشته قضاییه آلمان این مأمور را به ۴ سال زندان محکوم کرد.»
در پایان امريكن تينكرزچنین نتیجه گیری می‌کند که «به نظر می‌رسد تأثیرات سوء این ترورها، در مقابل مصالح قدرت قابل تحمل باشد: امروز ولی فقیه رئیس جمهور کردن رئیسی را در اولویت خود قرار داده. او قاطعیت بی‌رحمانه رئیسی (از جمله در قتل عام زندانیان سیاسی در ۱۹۸۸) را پاسخگوی اوضاع می‌داند. عملیات ترور در خارج ایران روش شناخته شده حکومت برای روحیه دادن به نیروهای وفادار است تا برای سمت دادن به‌انتخابات به‌حرکت درآیند.
ممکن است خامنه‌‌ای و IRGC در طرح خود موفق نشوند. اما چه روحانی رئیس جمهور شود چه رقیب او، یک چیز مسلم است: ترور ۲۹می دراستانبول فلش سیاستی است که تئوکراسی ایران پس از انتخابات در پیش خواهد گرفت.»
با نگاهی به سوابق ترورهای مخالفین توسط حکومت به نظر می‌رسد تحلیل امريكن تينكرز کاملا درست باشد.
امريكن تينكرز روی نکته جدید و قابل توجهی انگشت می‌گذارد که ممکن است از چشم خیلی از کسانی که خبر این ترور را شنیدند به دور مانده باشد «یک نشانه بسیار غیرعادی سرعت عمل رسانه‌های دولتی ایران در انتشار خبر ترور کریمیان است. حتی پیش از آن که رسانه‌های ترکیه ـ کشور محل واقعه ـ خبری منتشر کنند.»
امريكن تينكرز همچنین به موضوع دیگری نیز اشاره می‌کند که بیشتر شبیه به یک شانتاژ سیاسی است «نشانه معنی‌دار دیگر داستان‌های مفصلی است که از مدت‌ها پیش گروه رسانه‌های سپاه پاسداران درباره ارتباطات نزدیک کریمیان با مجاهدین خلق درج می‌کنند. آن‌ها حتی با مونتاژ یک عکس، ادعا کردند که کریمیان با رهبر اپوزیسیون، مریم رجوی، دیدار کرده است.» در ادامه نویسنده امريكن تينكرز این احتمال را کاملا مردود دانسته و درج می‌کند «گزارش‌هایی که کریمیان آن را قاطعانه مردود شناخت.»
در ادامه نویسنده یک امر مسجل را در برابر مخاطب خویش قرار می‌دهد «هر ایرانی می‌داند که نسبت دادن هر کس به‌مجاهدین خلق، یک حکم اعدام اعلام نشده برای او است.»
امريكن تينكرز با سوتیتر حملات دیگر، مقاله خود را ادامه می‌دهد و از موضوع ترور کریمیان و شانتاژ حکومت می‌گذرد و ابعاد دیگری از سابقه امردر مورد سپاه پاسداران را باز می گشاید «دراکتبر ۲۰۱۱ دولت آمریکا فاش کرد که مأموران اعزامی IRGC (سپاه پاسداران) قصد ترور عادل الجبير سفیر عربستان در واشنگتن را داشته‌اند. در سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ سپاه پاسداران به‌چند حمله دیگر هم دست زد. از جمله در پاکستان، دهلی نو و گرجستان.»
امريكن تينكرز مدعی می‌شود «مذاکرات اتمی ایران با شش قدرت جهانی، وقفه‌یی در این حملات ایجاد کرد. اما پس از آن از سرگرفته شده است.» نویسنده امريكن تينكرز برای اثبات گفتار خود به سه نمونه اشاره می‌کند «یک نشانه در این مورد تلاش یک مأمور پاکستانی IRGC برای ترور یک دانشگاهی فرانسوی-اسرائیلی در آلمان است. در مارس گذشته قضاییه آلمان این مأمور را به ۴ سال زندان محکوم کرد.»
در پایان امريكن تينكرزچنین نتیجه گیری می‌کند که «به نظر می‌رسد تأثیرات سوء این ترورها، در مقابل مصالح قدرت قابل تحمل باشد: امروز ولی فقیه رئیس جمهور کردن رئیسی را در اولویت خود قرار داده. او قاطعیت بی‌رحمانه رئیسی (از جمله در قتل عام زندانیان سیاسی در ۱۹۸۸) را پاسخگوی اوضاع می‌داند. عملیات ترور در خارج ایران روش شناخته شده حکومت برای روحیه دادن به نیروهای وفادار است تا برای سمت دادن به‌انتخابات به‌حرکت درآیند.
ممکن است خامنه‌‌ای و IRGC در طرح خود موفق نشوند. اما چه روحانی رئیس جمهور شود چه رقیب او، یک چیز مسلم است: ترور ۲۹می دراستانبول فلش سیاستی است که تئوکراسی ایران پس از انتخابات در پیش خواهد گرفت.»
با نگاهی به سوابق ترورهای مخالفین توسط حکومت به نظر می‌رسد تحلیل امريكن تينكرز کاملا درست باشد.
مطالب مارا میتوانید درbahareazady@ توئیتر دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر