۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۱, پنجشنبه

شگردهای روحانی



شگردهای روحانی
در کشورهای مختلف جهان، برای تعیین رئیس جمهور، هر کاندیدا  با سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری بر روی موضوعات مشخص و ارائه برنامه خود حول آن موضوع  سعی می‌کند مخاطبان بیشتری جمع کند و رای آنها را به نفع خود جلب کند. احزاب و سیاستهای کلی هر حزب، معمولا این موضوعات را مشخص می‌کند. اما چیزی که در همه کشورها و همه انتخابات بدیهی است تلاش کاندیداها بر تمرکز روی موضوعاتی است که یا حزب مقابل در آن کمبود دارد یا موضوعات عام جامعه است که در بین مردم خریدار دارد.
بسته به نوع حکومت  این موضوعات می‌تواند مختلف باشد، مثلا در یک کشور که تضیع حقوق زنان در آن بیشتر است طرح این موضوع از طرف کاندیدای مشخصی می‌تواند برای او رای‌ساز شود و شانس را برای تصاحب کرسی مربوطه بالا ببرد، سایر موضوعات از قبیل حقوق جوانان، حقوق اقلیتها، حقوق دانشجویان، موضوعات اقتصادی و ... از این قاعده کلی پیروی می‌کنند.
اما برای تعیین ماهیت و سنجش و راستی ‌آزمایی آن کاندیدا، گروه یا حزب  باید سابقه و عملکردشان را پیش رویشان گذاشت تا افکار عمومی  درست قضاوت کند و  شعارهای صرفا تبلیغاتی، که برای فریب مردم است، بارز و برجسته شود. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
البته در مورد ایران باید به این نکته اشاره کرد که کلیت نظام ولایت فقیه امتحان خود را در این زمینه پس داده است و باور این حرفها، افتادن در دام پروپاگاند و تبلیغات حکومت، برای آوردن مردم به پای صندوق رای و استفاده از آن برای مشروعیت دادن به نظام از سوی خامنه‌ای است. امری که در همه انتخابات!‌ قبل، خامنه‌ای به خوبی از آن به نفع خود استفاده کرده است.
جناح خامنه‌ای که در رئیسی و قالیباف خلاصه می‌شود از این حیث آبرو باخته‌تر از آن است که بخواهیم در مورد آنها صحبت کنیم، اما روحانی با فریبکاری می‌خواهد از این نمد برای خود کلاهی بسازد، با این توصیفات به سخنرانی روحانی در سالن شیرودی  می‌پردازیم.
یکی از موضوعاتی که روحانی بر روی آن انگشت می‌گذارد موضوع زنان و حقوق آنها می‌باشد، روحانی  که اکثر مخاطبانش در این جلسه را، زنان تشکیل می‌دهند با صحبت از یک قانون عام سعی می‌کند، ترفند خود را به کار گیرد و خود را حامی حقوق زنان، به مخاطبانش قالب کند.
روحانی با برجسته کردن اختلافش! با رقیب تحت عنوان «اقلیت» وارد مقوله زنان می‌شود: «هر موقع که بانوان و زنان ما به صحنه آمده‌اند کار را تمام کرده‌اند، در زمان انقلاب وقتی پیروز شدیم که زنان به خیابان‌ها آمدند. اگر امروز در انتخابات زنان به صحنه بیایند ما پیروز می‌شویم.»
روحانی روی نقش زنان سه بار پی درپی تاکید می‌کند تا از تاثیر سخن خود مطمئن شود. روحانی بعد از این اطمینان، ذهن مخاطب را آماده می‌کند تا حرف اصلی‌اش را بزند «همه ما تنها یک وظیفه داریم و آن دعوت از همه افراد برای حضور به پای صندوق‌های آرا است و اگر همه به پای صندوق بیایند ما پیروز می‌شویم.» دعوت از «همه ما»، برای آنکه به پای «صندوق بیایند» دقیقا کلمات خامنه‌ای است که پیرامون انتخابات روی آن تاکید کرده است.
روحانی برای پیش بردن کامل هدف خود در مورد جمع‌آوری رای! زنان به این مقدار بسنده نمی‌کند، روحانی از یک تاکتیک قدیمی نیز استفاده می‌کند، روحانی بلافاصله بعد از این که خود را حامی و مدافع سرسخت زنان معرفی کرد، با این شعار می‌خواهد کاملا مطمئن شود که تاکتیکش موثر بوده است، روحانی با بیان «مردم تحت تاثیر شعارهای فریبنده قرار نمی‌گیرند» رقیب را متهم می‌کند که شعارهای فریبنده می‌دهد و بدین وسیله در واکنش نفرت زنان از جناح خامنه‌ای می‌خواهد حرفهای قبلی اش را جا بیاندازد.
این یک شگرد قدیمی برای مخاطب جمع کردن است.
علاوه بر برملا شدن اطاعت بی چون چرای روحانی از خامنه‌ای که در لابلای سخنانش با زنان آن را به خورد مخاطب می‌دهد باید دید سابقه روحانی در بحث حقوق زنان چه بوده است؟ [به عنوان نمونه: سهم روحانی از تاریخ تباهی]
روحانی یک بار دیگر در این سخنرانی با طرح موضوع «تبعیض جنسیتی را نمی‌پذیریم» همان سوء استفاده را از موضوع زنان که در ایران تحت حکومت ولایت فقیه درطول ۴ دهه از ابتدایی ترین حقوق خود محروم بوده‌اند، می‌کند.
روحانی  در ادامه با تاختن به رقیب، موضوع ۱۶ آذر را پیش می‌کشد و رو به حریف مدعی می‌شود که «شما توصیه‌تان در سال اول دولت یازدهم این بود که ۱۶ آذر را آزاد نگذاریم. شما همیشه به دانشگاه به عنوان تهدید نگاه کرده‌اید.» روحانی در این سخنان هم مدعی آزادی دانشجویان می‌شود که نیمی از آنها دختران هستند. برای تعیین ماهیت و سنجش و راستی ‌آزمایی، باز باید طبق قانون عام، سابقه و عملکردش را پیش روی او بگذاریم، سخنان روحانی در ۲۳ تیر ۷۸ بعد از حوادث کوی دانشگاه که روحانی خواستار ورود «بسیج قهرمان» به صحنه برای سرکوب دانشجویان شد، [به عنوان نمونه: روحانی کیست؟] به اندازه کافی گویاست.
برای راستی آزمایی روحانی می‌توان پرسش دیگری را نیز به میان کشید. اگر روحانی از سابقه خود فاصله گرفته است و دیگر آن کسی نیست که فرمان حجاب اجباری خمینی را اجرایی کرد، یا دیگر آن فردی نیست که خواستار اعدام افراد در نمازهای جمعه شده بود، می‌تواند بگوید که در کدام نقطه و در چه زمانی این تعارض عقیدتی و عملی را در برابر ولی فقیه بر روی میز گذاشته است؟ می‌تواند بگوید که بها و هزینه‌ی این فاصله گرفتن از استبداد دینی را چگونه پرداخته است؟
شاید اما، روحانی نیز چیزی شبیه به خمینی است. خمینی زمانی در کسوت سیاست و اپوزسیون ورود کرد که در نمایش انقلاب سفید شاه با دادن حق رای به زنان مواجه شد. اما وقتی برای جمهوری اسلامی اش به رای نیاز داشت حضور زنان در پای صندوق های رای را ضروری شمرد. ضمن آنکه نمی‌توانست منکر نقش آنها در پیروزی انقلاب ۵۷ شود. اما خمینی بعد از استقرار خلافتش گفت که خانه داری مهمترین وظیفه مقدس زنان است! او دسته جاتی را تشکیل داد که کارشان چسباندن روسری بر پیشانی زنان با پونز بود. دسته جاتی که پایه های ولایت فقیه را شکل دادند و نظامی برپا کردند که روحانی همواره یکی از تصمیم سازان و تصمیم گیران آن بوده است.
عرصه دیگری که روحانی سعی می‌کند از آن به نفع خود بهره برداری کند موضوع آزادی اجتماعی و سیاسی است، روحانی با بیان این که شعار ما روشن است گفت: «ما آزادی اجتماعی و سیاسی می‌خواهیم. ما آزادی بیان و تفکر می‌خواهیم. ما آزادی انتخاب و تفریح برای ساعات فراغت‌مان می‌خواهیم. ما آزادی برای انتخاب نوع اشتغال و شغل‌مان می‌خواهیم. ما به دنبال امنیت واقعی و جامعه امن هستیم. ما فضای امنیتی نمی‌خواهیم.»
در این مورد هم قانون عام حاکم همان قانون سابقه و عملکرد است، یعنی سابقه روحانی در مورد آزادی و امنیتی نکردن فضا. سابقه روحانی در این باب  قابل توجه است. روحانی در سال ۱۳۵۹ به عنوان نماینده مجلس! درباره نحوه تأمین امنیت! کشور نظریه‌ای را مطرح کرد که بازتاب گسترده‌یی در روزنامه‌های آن دوره پیدا کرد: «تقاضای دیگر من اینست که توطئه‌گرها را هنگام برگزاری نماز جمعه در حضور مردم به دار آویزان کنند که تاثیر بیشتری داشته باشد». [به عنوان نمونه: سهم روحانی از تاریخ تباهی]
سخنان روحانی در مورد «گشت ارشاد» از این قبیل که «ما به دنبال آرامش زنان و مردان هستیم، ما آرامش در خیابان را در پی اخلاق می‌خواهیم. گشت برای ما آرامش ایجاد نمی‌کند» را نیز در همین بستر باید مورد توجه قرار داد.
بر روی هر کدام از محورهای سخنرانی روحانی در شیرودی که انگشت بگذاریم، می‌شود با استفاده از همین قانون سابقه او را افشا کرد، روحانی از این موضوعات فقط به این دلیل استفاده می‌کند تا در نزاع قدرت خود را به خامنه ای برای چهار سال دیگر تحمیل کند.
اما این دو جناح یک وجه مشترک دیگری نیز دارند. سرسپاری به خامنه‌ای به عنوان ولایت فقیه. با این «التزام عملی و قلبی» به ولایت است که همه این کاندیداها اجازه رقابت در پدیده موهومی به نام انتخابات در جمهوری اسلامی! را یافته‌اند.
حرف مردم ایران اما با کلیت نظام و حکومت کاملا واضح و مشخص است آنچه در فریاد زنان و مردان ایران تبلور می‌یابد، حق ضایع شده ۳۹ ساله‌ای است که مردم قصد دارند با برهم زدن نمایش این انتخابات آن را از گلوی تمامیت نظام بیرون بکشند.

برگرفته از ایران آزادی
مطالب مارا در توئیتر @bahareazadyدنبال کیند متشکریم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر