زندان های خامنه ای برکات دارالخلافه ولایت فقیه
زندان های خامنه ای برکات دارالخلافه ولایت فقیه
برکات دارالخلافه!
برای درک فاجعه ای که در دارالخلافه مسلمین! در جریان است میتوان به طور تصادفی بر روی هر موضوعی دست گذاشت. میتوان به بررسی وضعیت جاده ها پرداخت، میشود به سراغ وضعیت دانشگاه ها رفت، میشود وضعیت خوزستان را مورد بررسی قرار داد، میشود از اختلاف طبقاتی گسترده سخن گفت، میشود ...
در طول ۳۸ سال گذشته «ولی فقیه مدبر و آگاه به زمان»! چنان کارنامه درخشانی! از خود ارائه داده است که میتوان برای دهه ها بعد نیز درباره آن سخن گفت.
اندکی از این فاجعه در نزاع قدرتی که به اسم انتخابات صورت گرفت بر روی دایره ریخت و همه مردم در سراسر کشور مشاهده کردند که کسانی بر آنها حکومت میکنند که به تعبیر الیاس حضرتی از افراد جناح روحانی «طالبان قدرت»ی هستند که «به هیچ امر اخلاقی پایبند نیستند».
بررسی وضعیت زندان در یک جامعه نشان میدهد که در زیر پوست آن جامعه چه اتفاقی در حال جریان است. با این بررسی میشود درک کرد که واقعیت آن جامعه در پس پشت تبلیغات حاکم چیست.
برای درک فاجعه ای که در دارالخلافه مسلمین! در جریان است میتوان به طور تصادفی بر روی هر موضوعی دست گذاشت. میتوان به بررسی وضعیت جاده ها پرداخت، میشود به سراغ وضعیت دانشگاه ها رفت، میشود وضعیت خوزستان را مورد بررسی قرار داد، میشود از اختلاف طبقاتی گسترده سخن گفت، میشود ...
در طول ۳۸ سال گذشته «ولی فقیه مدبر و آگاه به زمان»! چنان کارنامه درخشانی! از خود ارائه داده است که میتوان برای دهه ها بعد نیز درباره آن سخن گفت.
اندکی از این فاجعه در نزاع قدرتی که به اسم انتخابات صورت گرفت بر روی دایره ریخت و همه مردم در سراسر کشور مشاهده کردند که کسانی بر آنها حکومت میکنند که به تعبیر الیاس حضرتی از افراد جناح روحانی «طالبان قدرت»ی هستند که «به هیچ امر اخلاقی پایبند نیستند».
بررسی وضعیت زندان در یک جامعه نشان میدهد که در زیر پوست آن جامعه چه اتفاقی در حال جریان است. با این بررسی میشود درک کرد که واقعیت آن جامعه در پس پشت تبلیغات حاکم چیست.
ازدحام در زندان
۱ خرداد باشگاه خبرنگاران جوان از اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندان ها نقل میکند که «جمعیت کشور از زمان انقلاب از ۳۵میلیون به ۸۰میلیون رسیده» است، «اما رشد جمعیت کیفری کشور بیشتر از رشد جمعیت کشور بود و دلیل آن نامتوازن بودن میان ورودی و خروجی زندانها» ست. در نظام جمهوری اسلامی! همیشه تعداد افرادی که دستگیر میشوند از تعداد افرادی که آزاد میشوند بیشتر است.
جهانگیر از محدودیت جا برای نگهداری زندانیان گله! میکند. جهانگیر میگوید فضای لازم «برای هر زندانی باید ۱۴ متر باشد اما در کشور ما ۸ متر است.» او میافزاید: «در محیط های بسته ۵برابر احتمال شیوع بیماری بیشتر است.» البته کسانی که زندان های جمهوری اسلامی! را تجربه کرده اند عدد ۸ متر را تایید نمیکنند، همچنین احتمال ۵ برابر بودن شیوع بیماری را نیز به چالش میکشند و آنرا بیشتر میدانند.
جهانگیر برای آنکه دقیق تر تصریح کند که وضعیت جمعیتی زندان ها به چه صورت است به ارائه یک عدد تامل برانگیز مبادرت میکند: «جمعیت کشور از سال ۶۴ تا ۹۵، ۶۶ درصد رشد داشته است» اما «آمار زندانیان ۳۳۳ درصد رشد داشته است».
ترکیب زندانی ها
نباید تصور کرد که مصائب یک زندانی تنها به خود او ختم میشود. هر زندانی خانواده و اطرافیانی دارد که در زندان ماندن او زندگی آنها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
جهانگیر میگوید: «۶۴درصد زندانیان متاهل هستند» یعنی به طور متوسط هر زندانی را باید در ۴ یا ۵ ضرب کرد تا تصویری از ابعاد اجتماعی آن به دست آورد.»
«هفتاد درصد زندانیان زیر ۴۰ سال» هستند. یعنی در سنی قرار دارند که جزء نیروی فعال کار کشور محسوب میشوند.
«۷۰ درصد زندانیان در بدو ورود به زندان معتاد هستند.» یعنی چرخه بیکاری، فقر، اعتیاد و زندان، یکی از روندهای نابود سازی انسان در ایران است.
این چرخه را جهانگیر به بیان دیگری تشریح میکند: «بیشتر زندانیان کشور به دلیل حمل مواد مخدر وارد زندان شده اند، و بیشتر افراد بین ۱۶تا۱۹سال به دلیل دعوا و زد و خورد وارد زندان شده اند و از ۲۵ سال به بالا بیشتر مجرم مواد مخدر را شامل میشوند و اگر در محیطی که هستیم نتوانیم آرامش را در جامعه گسترش بدهیم یک روز فرد به دعوا به زندان می روند و روز دیگر به دلیل حمل مواد مخدر وارد زندان می شود.»
راه حل!
جهانگیر نمایی کوتاه از فاجعه ای که در زندان ها در حال جریان است را نشان میدهد اما او راه حل را نیز در آستین دارد! او میگوید: «سعی کردیم زندان را به کانون هایی برای اصلاح فرد تبدیل کنیم». عبارت جهانگیر تمام تاریخچه جمهوری اسلامی را از خاطر ما عبور میدهد؛ فلسفه این نظام تربیت انسان است! از همان نوعی که لاجوردی و حاج داوود در زندان های دهه ۶۰ مرتکب شدند.
علاوه بر تربیت! زندانیان، او راه حلی برای خلوت کردن زندان ها نیز دارد! جهانگیر میگوید: «یکی از آن راه حل ها استفاده از پابندهای الکترونیک است.»
جهانگیر طرحی برای پایان دادن به پدیده زندان ندارد. او اگر بخواهد به ریشه موضوع بپردازد باید تمام کارکردهای ولایت فقیه را به چالش بکشد. جهانگیر میداند در نظامی که او در آن شغل زندانبانی دارد، به تعداد زندانی ها بازهم افزوده خواهد شد. جهانگیر راه حل را از آستین بیرون میآورد؛ «پابندهای الکترونیک». او میخواهد زندان را تا درون خانه ها و در پهنه خیابان ها توسعه دهد. جهانگیر از یاد میبرد که تحمل یک جامعه در نقطه ای به پایان خواهد رسید.
۱ خرداد باشگاه خبرنگاران جوان از اصغر جهانگیر، رئیس سازمان زندان ها نقل میکند که «جمعیت کشور از زمان انقلاب از ۳۵میلیون به ۸۰میلیون رسیده» است، «اما رشد جمعیت کیفری کشور بیشتر از رشد جمعیت کشور بود و دلیل آن نامتوازن بودن میان ورودی و خروجی زندانها» ست. در نظام جمهوری اسلامی! همیشه تعداد افرادی که دستگیر میشوند از تعداد افرادی که آزاد میشوند بیشتر است.
جهانگیر از محدودیت جا برای نگهداری زندانیان گله! میکند. جهانگیر میگوید فضای لازم «برای هر زندانی باید ۱۴ متر باشد اما در کشور ما ۸ متر است.» او میافزاید: «در محیط های بسته ۵برابر احتمال شیوع بیماری بیشتر است.» البته کسانی که زندان های جمهوری اسلامی! را تجربه کرده اند عدد ۸ متر را تایید نمیکنند، همچنین احتمال ۵ برابر بودن شیوع بیماری را نیز به چالش میکشند و آنرا بیشتر میدانند.
جهانگیر برای آنکه دقیق تر تصریح کند که وضعیت جمعیتی زندان ها به چه صورت است به ارائه یک عدد تامل برانگیز مبادرت میکند: «جمعیت کشور از سال ۶۴ تا ۹۵، ۶۶ درصد رشد داشته است» اما «آمار زندانیان ۳۳۳ درصد رشد داشته است».
ترکیب زندانی ها
نباید تصور کرد که مصائب یک زندانی تنها به خود او ختم میشود. هر زندانی خانواده و اطرافیانی دارد که در زندان ماندن او زندگی آنها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
جهانگیر میگوید: «۶۴درصد زندانیان متاهل هستند» یعنی به طور متوسط هر زندانی را باید در ۴ یا ۵ ضرب کرد تا تصویری از ابعاد اجتماعی آن به دست آورد.»
«هفتاد درصد زندانیان زیر ۴۰ سال» هستند. یعنی در سنی قرار دارند که جزء نیروی فعال کار کشور محسوب میشوند.
«۷۰ درصد زندانیان در بدو ورود به زندان معتاد هستند.» یعنی چرخه بیکاری، فقر، اعتیاد و زندان، یکی از روندهای نابود سازی انسان در ایران است.
این چرخه را جهانگیر به بیان دیگری تشریح میکند: «بیشتر زندانیان کشور به دلیل حمل مواد مخدر وارد زندان شده اند، و بیشتر افراد بین ۱۶تا۱۹سال به دلیل دعوا و زد و خورد وارد زندان شده اند و از ۲۵ سال به بالا بیشتر مجرم مواد مخدر را شامل میشوند و اگر در محیطی که هستیم نتوانیم آرامش را در جامعه گسترش بدهیم یک روز فرد به دعوا به زندان می روند و روز دیگر به دلیل حمل مواد مخدر وارد زندان می شود.»
راه حل!
جهانگیر نمایی کوتاه از فاجعه ای که در زندان ها در حال جریان است را نشان میدهد اما او راه حل را نیز در آستین دارد! او میگوید: «سعی کردیم زندان را به کانون هایی برای اصلاح فرد تبدیل کنیم». عبارت جهانگیر تمام تاریخچه جمهوری اسلامی را از خاطر ما عبور میدهد؛ فلسفه این نظام تربیت انسان است! از همان نوعی که لاجوردی و حاج داوود در زندان های دهه ۶۰ مرتکب شدند.
علاوه بر تربیت! زندانیان، او راه حلی برای خلوت کردن زندان ها نیز دارد! جهانگیر میگوید: «یکی از آن راه حل ها استفاده از پابندهای الکترونیک است.»
جهانگیر طرحی برای پایان دادن به پدیده زندان ندارد. او اگر بخواهد به ریشه موضوع بپردازد باید تمام کارکردهای ولایت فقیه را به چالش بکشد. جهانگیر میداند در نظامی که او در آن شغل زندانبانی دارد، به تعداد زندانی ها بازهم افزوده خواهد شد. جهانگیر راه حل را از آستین بیرون میآورد؛ «پابندهای الکترونیک». او میخواهد زندان را تا درون خانه ها و در پهنه خیابان ها توسعه دهد. جهانگیر از یاد میبرد که تحمل یک جامعه در نقطه ای به پایان خواهد رسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر