چگونه خامنه ای ماهیت اصلی خود را رو کرد
نامه رسیده – با سلام چنانچه میدانید روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت خامنه ای طی سخنانی گفت: جمهوری اسلامی تسلیم سندهایی مانند سند ۲۰۳۰ یونسکو نخواهد شد. این سند ۲۰۳۰ یونسکو و از این قبیل، چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند زیر اینها شانه قرار بدهد و تسلیم شود. وی اضافه کرد: به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست، این حق را داشته باشه که برای ملتهای دنیا با فرهنگهای مختلف، تکلیف مشخص کند؟…… این مطلب زیر را در یک کانال تلگرامی خواندم به نظرم جالب آمد با تشکر از انتشار آن
تا پایان رویارویی انتخاباتی ۱۰روز مانده اما زبان انتخابات ما همچنان گُنگ و پیچیده است؛ در همهی نقدها گویی یک «مفرد مذکر غایب» وجود دارد که ضمیرِ بسیاری از مشکلات به او برمیگردد اما نامزدها چون جرأت پرداختن به او را ندارند رقیب را نشانه میگیرند؛ او در قاب نشاندهاند و بر سر نقابش فریاد میکشند.
به گمانم اما هنوز این خوشبختی را داریم که نقاب ناگهان گاهی کنار برود و صورت آن مفرد مذکر غایب عریان شود! تازهترین نمونهاش دیروز و امروز صبح اتفاق افتاد:
دیروز صبح خامنهای بار دیگر به روحانی حمله کرد؛ هم به سیاستهای آموزشی و فرهنگیاش و هم به سیاست خارجیاش. امروز صبح روزنامهی محبوبِ بیت که زیر نظر نماینده ولی فقیه اداره میشود در تفسیر نظر رهبرش نوشت که از بازرگان و بنیصدر تا هاشمی و خاتمی و روحانی همه در برابر غرب وا داده بودند در حالی که «هرگاه مسئولان با اقتدار در مقابل قلدرها ایستادند، دشمن هم مثل آدم سرجایش نشست. این واقعیتی است که در همین چند روز گذشته، رهبر جوان کرهشمالی در مقابل آمریکا آن را امتحان نمود و نتیجه گرفت درحالی که برخی از ژنرالهای پیر و حقوقدانان مدعی و فرنگرفتگان وا داده، از فهمیدن آن ناتوانند».
کیهان، صورتِ عریان رؤیاهای رهبریست و درست فهمیده که اصحاب اعتدال و اصلاحات از فهمیدنِ آرزوی کرهشمالی شدن «ناتوانند». گناه رأیدهندگان به این جریانها نیز همین است که نمیخواهند مثل مردم شجاع کرهشمالی، اقتصاد مقاومتی را در «ایستادن شبانهروزی در صف جیرهی گندم» جشن بگیرند.
خامنهای در بخش دیگری از سخنان دیروزش درباره «سند بینالمللیِ ۲۰۳۰سازمان ملل و یونسکو» گفت: «خودمان میدانیم باید در زمینههای آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بیسروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست؛ ما اعلام هم کردهایم به دستگاههای مسئول. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گلهمند هستم؛ آنها باید مراقبت میکردند، نباید اجازه میدادند این کار تا اینجا پیش بیاید که ناچار بشویم ما جلوی آن را بگیریم و ما وارد قضیّه بشویم».
علت سادهی اینهمه عصبانیت: وقتی نه شورای منصوبِ خودم و نه دولت منتخبِ مردمم هیچیک نظرم را قبول ندارند و «ناچارم خودم وارد قضیه بشوم» یعنی دیکتاتورم! مشکل رهبر جوان کرهشمالی هم همین است.
برگرفته از آژانس ایران خبرمطالب مارا میتوانید درbahareazady@ توئیتر دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر