۱۳۹۴ مرداد ۱, پنجشنبه

«اگر ممنوع نبود!»..

اگر بیان عقاید ممنوع نبود، علم و انسان به‌کجا می‌رسیدند؟ اگر گالیله در قرون وسطی می‌توانست عقیده‌اش را برای چرخش‌ زمین بیان کند، الآن علم به چه پیشرفتی رسیده بود؟ دستفروشی را در تهران دیدم که گفت خلبان بوده ولی به‌خاطر بیان عقایدش، از نیروی هوایی بیرونش کردند. کشاورزی را دیدم که در حال بیل‌ زدن زمین بود، سرش را که بالا آورد، دیدم معلم مدرسه‌ام بوده که او را به‌خاطر بیان عقایدش اخراج کردند. برای تزریق آمپول پیش یک تزریقاتی رفتم، از میزان تبحر او در این‌کار حیرت‌زده شدم. او گفت: «من جراح ارتوپد بودم، ولی به‌خاطر بیان عقایدم من را از بیمارستان اخراج کردند». حتماً اگر بیان عقاید آزاد بود، الآن همراه معلم و آن جراح ارتوپد، سوار هواپیمای آن خلبان می‌شدم و معلمم تئوری گردش ‌زمین گالیله را به من توضیح می‌داد. افسوس که در ایران نتوانستم این چند سطر را در ابراز عقیده بنویسم و حالا در پنجره نوشتم. فکر می‌کنم اگر آن خلبان یا معلمم و یا آن جراح می‌دانستند که یک چنین پنجره‌ای وجود دارد، حتماً در آن مطلب می‌نوشتند. خوب، هنوز دیر نشده، الآن منتظر مطالبشان هستم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر