ورشکستگی صدا و سیمای نظام آخوندی نماد ورشکستگی یک سیاست!
صدا و سیمای آخوندی ورشکسته شده و صدای درهمشکستن استخوانهایش به گوش سایر رسانههای رژیم هم رسیده است.
گزارش زیر نگاهی است به دخل و خرج این ماشین عظیم تبلیغاتی که اکنون بیخاصیتی آن به گوش خودیهایشان هم رسیده است! همچنین نگاهی است به بیلان عمده تولیداتش در این چند سال اخیر. نگاهی به این بیلان و سریالها و بهاصطلاح «مستند»هایی که ماشین تبلیغاتی رژیم آخوندی علیه مجاهدین ساخته است، یکی از دغدغههای مهم خامنهای در ماشین تبلیغاتی پرهزینه آن و بهطور خاص در سیمای آخوندی را برملا میکند که همانا مقابله با محبوبیت گسترده اجتماعی مجاهدین است.
بودجه سیمای آخوندی امسال ۲۰۰میلیون یور و سال گذشته ۱۵۰میلیون یورو بوده است.برای امکانات فنی، ۲سالونیم پیش، ۳۰۰میلیون یورو بودجه ویژه تجهیزات به صدا و سیمای آخوندی اختصاص پیدا کرد.ضمن اینکه صدا و سیما خودش یک هلدینگ اقتصادی با منابع درآمد سرشار است.و باز هم صدا و سیمای آخوندی بدهکار است و آنتنفروشی میکند!این است بیلان دستگاه تبلیغاتی درهمشکسته آخوندها!
گوشهای از بودجه اختصاصیافته به صدا و سیمای آخوندی به اعتراف رسانههای حکومتی
روز سهشنبه ۲۱اسفند ۹۷ بودجه ارزی ۶۵۰میلیون یورویی صدا و سیما موضوع بحث رسانهها شد. روزنامه حکومتی جهان صنعت همان روز نوشت:
«صدا و سیما روزبهروز مخاطبان بیشتری را از دست میدهد. از طرف دیگر در سالهای گذشته آنتن تلویزیون تبدیل شده به مسابقه شرطبندی اسپانسرهای ریز و درشت»!
همین روزنامه در ادامه نوشته است: «در روزهایی که بسیاری از مردم بهدلیل گرانی کالاهای اساسی با مشکل روبهرو شدهاند، خبر رسیده صدا و سیما در یکی دو سال گذشته تنها ۶۵۰میلیون یورو از صندوق توسعه ملی بودجه دریافت کرده است»!
خاصهخرجی خامنهای از جیب مردم
مفهوم ساده این نوشته جهان صنعت این است که ملت نان ندارند بخورند اما خامنهای به جای تأمین دستمزد کارگران و دیگر دستمزدبگیران، از جیب مردم یعنی از «صندوق توسعه ملی» اضافه پرداختی هدیه برای بوق تبلیغاتیاش هزینه میکند! همین رسانه نوشته است:
« سال قبل ۱۵۰میلیون یورو و امسال هم ۲۰۰میلیون یورو به تلویزیون تعلق گرفت و درآمدهایی هم که از طریق این اپلیکیشنها به دست میآورند، شفاف نیست». بعد هم همین رسانه با حیرت سؤال کرده: «مگر صدا و سیما چقدر هزینه دارد»؟
راستی هزینه صدا و سیما چقدر است؟
پاسخ این سؤال را هم بگذارید از همان رسانه جهان صنعت بشنویم که نوشته است: «اعتباری که صدا و سیما در سال ۹۷ داشته است، ۳۳۰۰میلیارد تومان است که در بودجه آمده است».
در همان مقاله جهان صنعت ضمن اشاره به درآمدهای تبلیغاتی صدا و سیما اضافه شده: «آیا تمامی این درآمدها(یعنی درآمدهای ناشی از تبلیغات بازرگانی) صرفاً به خزانه کشور واریز میشود یا با مشارکتهای میانبرنامهای میآیند و ثبت نمیشوند»؟
یکی از آن درآمدها که به آن اشاره شده است، فروش آنتن صدا و سیما به نرمافزارهایی است که برای تبلیغ خود، آنتن را برای ساعتهایی در اختیار گرفته و با مسابقه و سرگرمی ملت را به پای تبلیغات فروش همان نرمافزار کشانده و ضمن فروش آن، یک مسابقه هم ترتیب داده و به چند نفری هم جوایزی میدهند و صدا و سیمای رسمی مملکت را به «سیداسماعیل نرمافزاری» تبدیل میکنند و بدون خرج و مالیات و حسابرسی و... پولهای هنگفتی به جیب میزنند که حتی عدد و رقم آن روشن نیست!
۳۳۰۰میلیارد تومان به اضافه ۱۵۰میلیون یورو باضافه ۲۰۰میلیون یورو!
اینهمه سرمایهگذاری حاصلش چه بوده؟ همان رسانه که با مسئول نظارت بر سیما (از طرف مجلس ارتجاع) مصاحبه میکند میگوید از ۹سال پیش تاکنون این دستگاه عریض و طویل تنها و تنها ۳کار نمایشی مهم داشته است:
«سریال «مختارنامه» که ۹سال پیش برای اولین بار روی آنتن رفت یعنی سریالی در تراز «مختارنامه» بعد از آن در تلویزیون تولید و پخش نشده است. الآن هم تلویزیون دو کار بزرگ در حال انجام دارد؛ مثل «سلمان فارسی» و «حضرت موسی» که استارتش زده شده است».
همین شخص اضافه میکند: «یک پولی را ۲سال قبل برای فنی گذاشتیم اما امسال و سال آینده باید صرفاً برای کارهای شاخص باشد. از این بودجه معاونت سیما میتواند برای ساخت کارهای ویژه اجتماعی و تولیدات قویتر استفاده کند».
به زبان سادهتر تمامی این بودجههای میلیاردی و میلیونی و تمامی ردیفهای بودجه به اسم کارهای «فاخر» و غیرفاخر و کارهای فنی و تولیدات قوی اجتماعی و... تبدیل شده به تولید سریالهای تلویزیونی که بخشی از آن اختصاص به مقابله با گسترش محبوبیت مجاهدین در بین جوانان و اقشار بهپا خاسته دارد که نمونههای آن این روزها تقریباً بهطور هفتگی از شبکههای گوناگون حکومتی به شکل «مستند»های رنگارنگ مبتذل پخش میشود و در انتهای این یادداشتی فهرستی از برخی از آنها را میبینید.
درآمدهای ویژه به جیب چهکسی میریزند؟
در این مورد نیز در مقاله جهان صنعت و مصاحبه با آن مقام مسئول هیچ صحبتی از بودجه تلویزیونهای اینترنتی وابسته به سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و از تلویزیون و آپارات حکومتی و جهانآرا و شبکه افق و دهها شبکه مشابه دیگر نمیشود.
مقاله مزبور همچنین از هلدینگ صدا و سیما هم هیچ صحبتی به میان نمیآورد.
برخی منابع درآمد صدا و سیما
برخی نهادهای تابعه و پیوسته تولید یا مالی و تجاری صدا و سیما عبارتند از:
- کمپانی سیما فیلم
- شرکت فرهنگی هنری صبا
- مجموعه عریض و طویل روزنامه جام جم
- شرکت بزرگ سیما چوب
- کمپانی «تکتا»
- کمپانی «دیتا سروش»
- «ساراتل»
- انتشارات سروش
- کمپانی «صوتی و تصویری سروش»
- سروش رسانه
- صندوق بازنشستگان و بیمه
بخشهای ناپیدای یک صدا و سیمای تروریستی
علاوه بر این، صدا و سیمای خامنهای در همکاری با یکی از زیرمجموعههای نیروی تروریستی قدس به نام «اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی» بودجه و تجهیزات بسیاری از رادیوها و تلویزیونهای همسو با دیکتاتوری ولایت فقیه را در کشورهای خاورمیانه و آفریقا تأمین میکند و یک شبکهٔ تلویزیونی ویژه به نام «شبکه افق» را هم بهطور کامل به سپاه پاسداران تحویل داده است که تأمین بودجه و اعتبارات و حقوق کارمندان آن بر عهدهٔ سازمان صدا و سیما است، اما برنامهسازی و سیاست محتوایی آن بهطور کامل در اختیار واحد اطلاعات سپاه پاسداران است.
صدا و سیمای خامنهای تا سال ۱۳۹۶ حداقل ۱۲۰شبکه در داخل و خارج کشور ایجاد کرده است.(از این تعداد، ۳۴شبکه استانی و ۲۰نمایندگی خارجی است. نمایندگیهای سیما جدای از شبکههای برونمرزی سیما هستند که کار پخش مستمر فرهنگ تروریستی و ایجاد پوش فرهنگی برای نهادهای تروریستی و اطلاعاتی رژیم را به عهده دارند).
بودجه واقعی صدا و سیما را آخوندها رسماً اعلام نمیکنند
علی عسگری، مدیر صدا و سیما، در یک مصاحبه در سال ۹۵ گفت: «بودجه صدا و سیما ۴هزار میلیارد تومان است.(همانطور که میبینید این عدد با رقم اعلام شده در بودجه رسمی تفاوت نجومی دارد)
ادعای بودجه ۴هزار میلیارد تومانی برای صدا و سیما که تفاوت نجومی با رقم اعلام شده در بودجه رسمی دارد
دیگر منابع درآمد هلدینگ صدا و سیما
نیمی از کل هزینه سالانه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هر سال در قانون بودجه مشخص میشود و نیمی دیگر به شیوههایی متفاوت از جمله راههای زیر تأمین میشود:
- فروش زمان پخش رادیو و تلویزیونی به تبلیغات بازرگانی
- دریافت هزینه آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران
- دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون
- دریافت مبلغ از تیمهای ورزشی مورد نمایش در اوقات خاص
- درآمد حاصل از انتشارات سروش
- درآمد حاصل از انتشار مجلات
- درآمد حاصل از روزنامه جام جم
- درآمد حاصل از شرکت صنعتی سیما چوب
- درآمد حاصل از شرکت صوتی و تصویری سروش
- بودجه مصوب که هر ساله در مجلس تصویب و سپس از خزانه دولت دریافت میکند
- تولید برنامه مشارکتی که با مشارکت مالی ارگانها، مؤسسات، شرکتها و … دولتی و غیردولتی انجام میشود
شبکههای تروریستی صدا و سیمای خامنهای
برخی از مهمترین شبکههای تروریستی صدا و سیمای خامنهای که پیشبرد سیاستهای تروریستی رژیم در خارج کشور را برعهده دارند و شب و روز به نفرت پراکنی و تبلیغ سیاستهای تروریستی رژیم اشتغال دارند و از سوی دیگر سرپل و محمل حضور سرتیمهای تروریستی رژیم در همان منطقه هستند از این قرارند:
- شبکه تلویزیونی سحر
- شبکه تلویزیونی الکوثر
- شبکه العالم
- شبکه قدس تیوی
- شبکه پرس تیوی
دستور خامنهای برای تولید فیلم و «مستند»! برای مقابله با محبوبیت اجتماعی مجاهدین
گسترش قیام و مطرح شدن شعارهایی که مجاهدین طی دههها مطرح کردهاند سراپای رژیم را به لرزه سرنگونی انداخته و زنگ های خطر سرنگونی را بلندتر از هر زمان دیگری برای رژیم به صدا درآورده است. رژیم همواره و با شیوههای مختلف تلاش کرده تا با نقش و تأثیر گذاری مجاهدین بر جامعه مقابله کند، از سرکوب و کشتار و ترور تا شیوههای مختلف شیطانسازی علیه مجاهدین. یکی از این شیوهها، بهاصطلاح مستندسازی و تولید انبوه فیلم و سریال با استفاده از تهیهکنندگان و کارگردانان مزدور و اطلاعاتی و استفاده از امکانات دولتی با پوشش مؤسسات فرهنگی و هنری است.
بهدنبال قیام دیماه ۹۶ خامنهای در دیدار با مستندسازان رژیم در تاریخ ۲۱دیماه ۹۶ خط تولید فیلم و مستند با تمرکز روی مجاهدین در مقابله با قیام را صادر کرد:
خامنهای طی اظهاراتی که از تلویزیون افق رژیم در اول بهمن ۹۶ پخش شد گفت: «یک روز دشمنان این ملت و دشمنان این انقلاب و دشمنان این نهضت عظیم مردمی که به برکت دین به وجود آمده به سراغ تحریف و دروغ و تغییر واقعیات در ذهنها و اینها رفتند این چیزی که میتوانه ذهنها رو روشن کنه همین مستندهای شماست».
خامنهای مجدداً در تاریخ ۲۴آبان ۹۷ به صحنه آمد و در دیدار با جمعی از برنامهسازان صدا و سیما روی حمایت همهجانبه از آنها از جمله «حمایت مادی» برای تولید برنامه تأکید کرد و گفت: «ما در حال یک نبرد فرهنگی، یک نبرد جنگ نرم هستیم یعنی به ما تهاجم شده، تهاجم نرم، آن هم با ابزارهای پیشرفته و بسیار نو و با توانایی بسیار بالا؛ به ما حمله شده... در مقابل، ما بایستی یک جبههٔ قویِ توانایی ایجاد کنیم که این جبهه بتواند پاسخگو باشد. آن جبهه متشکل از کیست؟ از هنرمند، روشنفکر، عنصر فرهنگی، یعنی شماها هستید، شماها و امثال شما آقایان و دوستانی که در بخش فرهنگ و در بخش هنر مشغول کار هستید... خب البته شکی نیست که شما اگر بخواهید ابتکار به خرج بدهید و کار نو، کار برجسته بیاورید، پشتیبانی مدیریتی لازم است؛ من در این تردید ندارم، من این را تصدیق میکنم؛ مدیران بایستی از شماها واقعاً حمایت بکنند؛ هم حمایت معنوی بکنند یعنی به شما نشان بدهند که کار شما را قبول دارند و برای کار شما ارزش قائلند، هم حمایت مادی بکنند».
محسن یزدی، یکی از نورچشمیهای خامنهای که مدیر یکی از مؤسسات تولیدکننده فیلم و مستند علیه مجاهدین به اسم مستند سوره است، به پشتیبانی شخص ولیفقیه از این مؤسسه و دستاندرکاران اطلاعاتیش که بالای دست وزارت ارشاد عمل میکنند اعتراف کرد و در تاریخ اول بهمن ۹۶ به خبرگزاری حکومتی مهر گفت: «اینکه اولین شخصِ مملکت برای مستندسازان وقت میگذارد برای ما خیلی مهم و حائز اهمیت است. ما چنین جلسههایی را حتی با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یا معاون وی هم تجربه نکردیم... ایشان توجه خاصی به مستندسازی دارند و پیامی که به مستندسازان دادند برای جامعه هنری کشور و مستندسازان بسیار ارزشمند و راهگشا خواهد بود چرا که توجهات نسبت به مستند بیشتر خواهد شد...».
رژیم آخوندی برای «مستند»سازیهای کذایی علیه مجاهدین انبوهی از مأمورانش تحت عناوین مختلف از خبرنگار تا مستندساز و کارگردان و بهاصطلاح محقق و پژوهشگر، در داخل و خارج کشور را به کار میگیرد و روشن است که تأمین مالی این شبکه گسترده دروغپراکنی بخش قابل توجهی از بودجههای همه ارگانهای دستاندرکار از جمله صدا و سیمای آخوندی را به خود اختصاص میدهد.
چند نمونه از رسوایی مستند سازهای آخوندی
نیاز رژیم برای شیطانسازی علیه مجاهدین آنچنان است که حکومت آخوندی ناچار است بهای برملا شدن فضاحت مستند سازیهای خود علیه مجاهدین که یا در جنگ باندهای درونی رژیم رو میشوند و یا عوامل این مستند سازیها در خارج کشور به دام دستگاههای اطلاعاتی کشورها میافتند را به جان بخرد.
اخیراً یک از همین «مستند» سازهای حکومتی که از مزدوران برونمرزی دستگاه اطلاعات آخوندی است در آمریکا بازداشت شد و بیشازپیش باعث رسوایی این دار و دسته «مستند» ساز شد.
در تاریخ ۲۶دیماه اعلام شد مرضیه هاشمی یک مأمور اطلاعات آخوندها، دو هفته پس از ورود به آمریکا در یک پرواز داخلی دستگیر شد. این زن، مجری و خبرنگار و بهاصطلاح مستند ساز، در شبکه انگلیسی تلویزیون رژیم به نام پرس.تی.وی در لندن بود.
خبرگزاری سپاه پاسداران (خبرگزاری فارسن) در تاریخ ۲۶دیماه ۹۷اعلام کرد وی سازنده مستندی از ماجرای قتل ندا آقاسلطان با نام «تقاطع» بوده است که از شبکه خارج کشوری رژیم بهنام پرس تی پخش شد. به گزارش خبرگزاری پاسداران این فرد تأکید کرد که «یک خبرنگار مستقل است و این امکان را دارد که از محل قتل تصویربرداری کند و با بالگرد، از بالا محل قتل را ببیند. تحقیقات این مستندساز در نهایت او را به این نتیجه رساند که به احتمال زیاد، یکی از اعضای (مجاهدین)، ندا آقا سلطان را کشته است.
رسوایی دیگر مربوط به یکی از مهرههای اطلاعات آخوندی است که فیلمی علیه علیه مجاهدین با عنوان «قلادههای طلا» ساخته و بهگفته خودش بارها مورد تشویق خامنهای قرار گرفته است. این نورچشمی تولیدکننده سفارشات وزارت بدنام اطلاعات ابوالقاسم طالبی نام دارد.
یکی از سایتهای حکومتی در جنگ باندی ماهیت اطلاعاتی این بهاصطلاح کارگردان و سفارشی بودن فیلمی که کارگردانی کرده را برملا کرد. سایت حکومتی عصر ایران در تاریخ ۹دی ۹۷نوشت: بخشهایی از فیلم (منظورش فیلم قلادههای طلاست) که مرتبط با وزارت اطلاعات است، سراسر دروغپردازی و مشحون از تهمتهای ناروا....میباشد. وی اظهار کرد: البته از کارگردان فیلم که جزو پرسنل وزارت اطلاعات بوده و به هر دلیل از این وزارتخانه منفصل شده است، (جز) انتظار چنین تهمتپراکنیهایی نمیرفت.
مستند سازی برای مقابله با تأثیرگذای مجاهدین بر قیام
برای مقابله با تأثیرگذاری مجاهدین بر قیام های مردم و اقبال مردم و بهطور خاص گرایش جوانان به سمت مجاهدین و گسترش کانونهای شورشی، رژیم آخوندی ساخت انواع مستندها، سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی را طی سالهای اخیر بهنحو بیسابقهای افزایش داده بهطوریکه اگه به آمار نگاه کنیم میبینیم که طی حدود یک سال اخیر که قیامها اوج بیشتری گرفته، حدود ۱۵۰بار فیلم، مستند و سریال از شبکههای تلویزیون آخوندی پخش شده که برخی از سریالها تا۳۰قسمت بوده و بعضاً چند بار هم از شبکههای مختلف رژیم پخش شدهاند. البته با تصاویر و صحنههای تکراری و ۱۰۰بار مصرف شده و استفاده از تعدادی مزدور دون پایه و عناصر درهم شکسته.
یکی از مأموران اطلاعات آخوندی که بهعنوان محقق و ناظر مستندساز معرفی میشود نیاز رژیم به مستند سازی علیه مجاهدین را در یک جمله کوتاه به صریحترین وجه در تلویزیون آخوندی بیان کرد. وی «محمدحسن روزی طلب» نام دارد. او از دیکته کنندگان خط وزارت اطلاعات برای تولید مستندات علیه مجاهدین، معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی، عضو هیأت مؤسس رجانیوز و سردبیر نشریه رمز عبور است. او عضو کمیسیون رسانه مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و دبیر تحریریه نشریه برداشت اول در زمان ریاست احمدینژاد بوده است. این عنصر اطلاعاتی در تلویزیون افق رژیم در ۲۷فروردین ۹۷گفت: «ببینید اگر با سازمان مجاهدین خلق برخورد نمیشد الآن کل ایران پادگان اشرف بود».
همین مأمور بدنام یک سال و چند ماه بعد یعنی در ۱۲مرداد ۹۷صورت مسأله اینگونه مستند سازیها علیه مجاهدین بهدنبال قیام را اینچنین طرح کرد: «...نفرات سازمان شهرها را بین خودشان تقسیم کردهاند و در یک فرآیند چند ساله نخبگان و معترضان کف را در گروههای تلگرامی سازماندهی کردهاند و مثلاً در یک شهر کوچک بیش از ۵هزار عضو در گروههای مختلف هستند که زمینه هماهنگی درباره مکان و ساعت تجمع را آنجا اعلام میکنند.... نحوه رفتار و شعارها همه مربوط به سازمان است. مثلاً شعار اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم شد ماجرا، فقط در دانشگاه تهران یا مرگ بر روحانی فقط در مشهد سر داده شد ولی شعارهای مستقیم مربوط به براندازی، در همه جا بود و مرتباً تکرار میشد». (روزنامه حکومتی وطن امروز ۱۲/۴/۹۷)
حامد قریشی نویسنده مستند سفارشی به نام خلق که پیش از این هم مستندی [درباره مجاهدین] با نام «سرباز سابق» برای پرس. تی. وی شبکه خارج کشوری رژیم ساخته در پاسخ به اینکه چه شد که تصمیم گرفتید تا برنامهیی با چنین محتوایی تولید کنید؟ میگوید: «فعالیتهای مجاهدین خلق در فضای مجازی و جذب نوجوانهای بیاطلاع و از طرفی فراموش شدن سازمان مجاهدین خلق از ذهن مردم یکی از اصلیترین دلایل تولید این اثر بود که چندین سال هم محتوای آن زمان برد تا قوت و استحکام لازم را برای ارائه داشته باشد. (جوان آن لاین ۱۱/۱۱/۹۷)
فهرست برخی از این محصولات آخوندی علیه مجاهدین را در ادامه میبینید:
۱. فیلم سینمایی ماجرای نیمروز
۲. فیلم سینمایی آخرین روزهای زمستان
۳. فیلم سینمایی مشتاقی و مهجوری
۴. فیلم سینمایی سیانور
فیلم سینمایی سفارشی سیانور
۵. فیلم سینمایی امکان مینا
۶. فیلم سینمایی ایستاده در غبار
۷. فیلم سینمایی چهل مروارید
۸. فیلم سینمایی سال گرگ
۹. سریال تلویزیوین بهنام خلق (۳۰قسمت)!
۱۰. سریال تلویزیونی سالهای حادثه
۱۱. سریال سفارشی نفس
۱۲. سریال تلویزیونی پروانهها مینویسند
۱۳. مستند تلویزیونی داستان یک پایان (مجموعه ۶قسمتی و هر قسمت ۳۵دقیقه)
مستند تلویزیونی سفارشی داستان یک پایان
۱۴. مستند تلویزیونی مختصات جهنمی
۱۵. مستند تلویزیونی در آغوش یاران
۱۶. مستند تلویزیونی اسیر در زنجیر دروغ
۱۷. سریال سفارشی تلویزیونی ضلع سوم ک شود چون در فروردین ساو دفاع مقمتهیه می
۱۸. مستند ۳۱قسمتی «پارلمان»
۱۹. مستند ۴قسمتی «حضور»
۲۰. مستند ۳قسمتی «بررسی بعد از انتخابات»
۲۱. مستند «معتمد»
مستند تلویزیونی سفارشی معتمد
۲۲. مستند «مسیر»
۲۳. مستند «غبار»
مستند تلویزیونی سفارشی غبار
۲۴. مستند ۹قسمتی «قانون گذاران»
۲۵. مستند سفارشی تاریخ شفاهی ایران در ۶قسمت
۲۶. فیلم سفارشی ساعت به وقت صفر – تلویزیون رژیم
۲۷. فیلم سفارشی تروریست – تلویزیون رژیم
۲۸. فیلم سفارشی توهم
۲۹. مستند سفارشی پارلمان
۳۰. فیلم سفارشی روز شیطان
۳۱. مستند سفارشی دهم
البته این آمار (به استثنای یک مورد «بنام خلق» در ۳۰قسمت محصول ۹۷ عمدتاً برخی محصولات رژیم تا سال ۹۶را در بر میگیرد و نیاز به «روزآمد» شدن دارد.
آنچه اشاره شد، بخش کوچکی از تبلیغات دیوانهواری است که رژیم دجال آخوندی با به کار گرفتن ارگانها و نهادهای متعدد شامل چندین وزارتخانه و صدای و سیمای آخوندی و با صرف هزینههای میلیاردی و با به کار گرفتن گلهیی از عوامل مزدورش تحت عنوان کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و امثالهم… با تحریف و مونتاژ در قالب دهها سریال تلویزیونی و فیلمهای سینمایی، برای مخدوش کردن چهرهٔ مجاهدین و مقاومت، به راه انداخته است؛ چنین بسیج گسترده با صرف هزینه بسیار گزاف آنچنان که در شروع این یادداشت اشاره شد حتی عوامل حکومتی را هم به صرافت انداخته که این همه بودجه برای صدا و سیما برای چیست و چه سرنوشتی دارد؟ اما ولیفقیه ارتجاع بهخوبی میداند که صرف این هزینههای کلان برای تحریف تاریخچه و کارنامهٔ مجاهدین و مقاومت ایران از چه ضرورتی سرچشمه میگیرد. اما آنچه که درس عبرت است و در شروع این یادداشت نیز به آن اشاره شد این است که با وجود انبوه جعلیات و لجنپراکنیهای رژیم علیه مجاهدین، طی ۴دهه گذشته، جوانها و اقشار آگاه جامعه، گم شده خودشان را در مجاهدین و اندیشه و آرمان و مشی مجاهدین پیدا کردهاند. روی آوردن گسترده نسل جوان به مجاهدین نشان میدهد تبلیغات و مستند سازیهای رژیم جز ننگ و رسوایی برای خامنهای و خیل مزدورانش به بار نیآورده است.
باز برگردیم به آغاز این نوشته و نکتهیی که در مقاله روزنامه حکومتی جهان صنعت نوشته شده است: «صداوسیما روزبهروز مخاطبان بیشتری را از دست میدهد»!
این، نشانه تنفر مردم از تبلیغات ضدمردمی صدا و سیمای خامنهای است و بس! بازاری که دیگر خریدار ندارد.
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
مطالب ما را در وبلاک انجمن نجات ایران ودر توئیتر @bahareazady دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر