نامه سرگشاده زندانی سیاسی بند زنان اوین گلرخ ابراهیمی ایرانی در اعتراض به عدم رسیدگی به بیماری همسرش آرش صادقی
از دیماه ۹۶ تاکنون بدون هیچ توضیح مشخصی من و همسرم آرش صادقی از ملاقات و
تماس تلفنی محروم بودهایم و در تمام این مدت بهجز یک ملاقات ۲ ساعته که بیش از
پنج ماه از آن میگذرد ، هیچ تماسی باهم نداشته و کاملاً از هم بیخبریم.
در ماهای اخیر به دلیل بروز سرطان اخبار بسیاری از وخامت حال آرش شنیدم که نهایتاً تنها کاری که انجام شد اعزام او جهت جراحی به بیمارستان بود که سریعاً بعد از یکی دو روز از انجام جراحی با وجود مخالفت کادر پزشکی و اصرار سپاه ثارالله به زندان بازگردانده شد که طبق تأیید بهداری گوهردشت پیشروی بیماری و نبود امکانات در زندان به حدی بود که مسئولین بهداری مسئولیت عواقب حضور آرش را در زندان پس از انجام جراحی، به عهده نگرفتند. با بروز عفونت پس از جراحی هم چنان آرش در زندان بوده و با اعزام و بستری نمودن وی در بیمارستان مخالفت میشود........آرش که پس از تحمل بازداشتهای مکرر و از دست دادن مادرش طی حملهی سربازان گمنام رژیم اسلامی به منزلشان و محروم شدن از حق تحصیل و محرومیت از حقوق شهروندی و تحمیل ۱۹ سال حبس بدون وجود ادله و اسنادی معتبر جهت صدور آن، هم اکنون با کینه توزی سپاه ثارالله و قوهی قضاییه مواجه است. حق درمان که از حقوق اولیهی زندانیان است و طبق قوانین خود نوشتهی جمهوری اسلامی، زندانی محق به استفاده از آن است از آرش دریغ کرده و هم چنان با مخالفت، سکوت و بیتفاوتیشان مواجه هستیم.
طی مدت حبس و محرومیت بی دلیل از ملاقات و تلفن با یکدیگر هرگز تقاضایی مبنی بر کم کردن عقدهگشاییهایشان نداشتیم. حال آنچه مهم است این میباشد که جان آرش به واقع در خطر است و آنچه که فکر میکردم نباید پیش آید و آنچه که جبران ناپذیر میدیدم بروز کرده و نمیدانم بازگشت سلامت آرش تا چه حد میسر خواهد بود....از همهی دوستان و نهادهایی که در کنارمان هستند سپاسگزارم و قدردان رفقای عزیزمان که در زندان گوهردشت لحظه ایی آرش را تنها نگذاشتهاند، هستم. باشد که شعور رخ بنماید و این حجم سنگین بیخردی فروکش کند.
در ماهای اخیر به دلیل بروز سرطان اخبار بسیاری از وخامت حال آرش شنیدم که نهایتاً تنها کاری که انجام شد اعزام او جهت جراحی به بیمارستان بود که سریعاً بعد از یکی دو روز از انجام جراحی با وجود مخالفت کادر پزشکی و اصرار سپاه ثارالله به زندان بازگردانده شد که طبق تأیید بهداری گوهردشت پیشروی بیماری و نبود امکانات در زندان به حدی بود که مسئولین بهداری مسئولیت عواقب حضور آرش را در زندان پس از انجام جراحی، به عهده نگرفتند. با بروز عفونت پس از جراحی هم چنان آرش در زندان بوده و با اعزام و بستری نمودن وی در بیمارستان مخالفت میشود........آرش که پس از تحمل بازداشتهای مکرر و از دست دادن مادرش طی حملهی سربازان گمنام رژیم اسلامی به منزلشان و محروم شدن از حق تحصیل و محرومیت از حقوق شهروندی و تحمیل ۱۹ سال حبس بدون وجود ادله و اسنادی معتبر جهت صدور آن، هم اکنون با کینه توزی سپاه ثارالله و قوهی قضاییه مواجه است. حق درمان که از حقوق اولیهی زندانیان است و طبق قوانین خود نوشتهی جمهوری اسلامی، زندانی محق به استفاده از آن است از آرش دریغ کرده و هم چنان با مخالفت، سکوت و بیتفاوتیشان مواجه هستیم.
طی مدت حبس و محرومیت بی دلیل از ملاقات و تلفن با یکدیگر هرگز تقاضایی مبنی بر کم کردن عقدهگشاییهایشان نداشتیم. حال آنچه مهم است این میباشد که جان آرش به واقع در خطر است و آنچه که فکر میکردم نباید پیش آید و آنچه که جبران ناپذیر میدیدم بروز کرده و نمیدانم بازگشت سلامت آرش تا چه حد میسر خواهد بود....از همهی دوستان و نهادهایی که در کنارمان هستند سپاسگزارم و قدردان رفقای عزیزمان که در زندان گوهردشت لحظه ایی آرش را تنها نگذاشتهاند، هستم. باشد که شعور رخ بنماید و این حجم سنگین بیخردی فروکش کند.
مطالب مارا در وبلاک انجمن نجات ایران ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر