شیادی و دروغگویی؛ فرهنگ کثیف ارتجاع
شیادی و دروغگویی اگر برای عامه مردم یک ضد ارزش است برای نظام ولایت فقیه خود ارزش است.
فریبرز شادان
نزدیک به ۴۰ سال است که مردم ایران فرهنگ کثیف و دروغگویی و شیادی حکومت آخوندی را از نزدیک شنیده و دیده و لمس کرده اند و کمتر در تاریخ سابقه دارد که حکومتی اینچنین فرهنگ کثیف و مبتذل شیادی و دروغگویی را در پرونده اش داشته باشد و آنچه خوانده و شنیده ایم تنها گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم از این اهرم کثیف برای فریب افکار مردم استفاده می کرد. اما امروزه گوبلز و شیادی او پشه ای در مقابل ماموت های عمامه بسر محسوب نمی شود چون هیچ مرزی از وقاحت و دریدگی خاص آخوندی را باقی نگذاشته اند.
فرهنگ شیادی و دروغگویی در نظام ولایت فقیه دیگر یک رذیلت نیست بلکه یک فضیلت است. بانی این فرهنگ شخص خلیفه اول خمینی مرتجع بود. وی که لفاظی ها و شیادی های عوامفریبی اش قبل از حکومت و بعد از حکومت دچار یک چرخش معکوس شد و همینکه میخ ظالمانه حکومتش را محکم کوبید همه چیز فراموش شد و حفظ نظام از واجبات شد.
در این رابطه اول کسی که در این حکومت بنای شیادی و فریبکاری و دروغ و دغل را بنا نهاد شخص خمینی بود کسی که می گفت: «علماء خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند. این حكومت در همه مراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.» [مصاحبه با رویترز، ۱۴ آبان ۵۷، پاریس؛ صحیفهی نور، جلد ۴، صفحهی ۱۶۰]
حال در ایران تحت ستم بنگرید که علماء کجا نشسته اند و چه کسی روح و روان مردم ایران را به بند کشیده است و آراء مردم چقدر ارزش دارند؟
در این رابطه تلویزیون رژیم اقدام به پخش گزارشی نمود که بیشتر شبیه یکه آتش تهیه برای سرکوب مردم خوزستان بود.
«بعضی ها تو فضای مجازی ۲۲ نفر را بالای دار بردند اونها را اعدام كردند بعد جای جلاد و شهید را عوض كردند سپس برای خونخواهی جلادها هشتگ هم راه انداختند». [شبکه دو ۲۱ آبان ۹۷]
اگر به این گزارش رسانه ای آخوندی توجه کنیم در همین جمله شیادی های متعددی را نشان می دهد و به این روش فریبکارانه قصد خراب کردن فضای مجازی را دارد . در کشوری مثل ایران که تحت سرکوب و خفقان مطلق قرار دارد و خفقان و سانسور از واجبات حفظ نظام رو به زوال آخوندی است و نیازمند این است که این فضای خفقان همچنان حاکم باشد تا حقایق و واقعیت هایی که حاکی از فروپاشی این تبهکاران است پنهان بماند. اما به دلیل اینکه مردم ایران هیچ اعتمادی به رسانه های حکومتی ندارند وقایع را در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی دنبال می کنند لذا اقدام به پخش این گزارشات مضحک می کند تا واقعیت های جامعه تحت ستم که در شبکه های اجتماعی مطرح می شود را مخدوش کند و البته این تاکتیک عوامفریبانه بطور کامل برای مردم ایران لورفته و ارزشی برای آن قائل نیستند .
از طرفی با طرح این موضوع که جای جلاد و شهید را عوض کردند قصد پوشاندن چهار دهه جنایت و کشتار و زندان و شکنجه و سرکوب را که در جریان جنبش دادخواهی مردم ایران که توسط اپوزیسیون مطرح شد و بازتاب وسیع اجتماعی گرفت را دارد و مردم ایران هم که روزانه با توحش وسرکوب عریان آخوندی مواجه هستند فقط این ادعاها و افاضات خلیفه را بیشتر به تمسخر خواهند گرفت. همچنانکه در جریان انتخابات ریاست جمهوری آخوندی مردم ایران با شعار «نه شیاد نه جلاد» کل این خیمه شب بازی را تحریم کردند و دار و دسته ولی فقیه که پشت آخوند رئیسی جنایتکار بودند را از اساس سوزاندند.
جودیت اورلف روانشناس و نویسندهی کتاب The Empath’s Survival Guide میگوید: «دروغگوها از گفتن دروغ مانند ما ناراحت یا دچار عذاب وجدان نمیشوند. »[باشگاه خبرنگاران جوان]
واقعیت هم همین است دراین چهل سال حکومت آخوندهای دزد و ستمگر به وضوح دیده شد و برای مردم هم تجربه تلخ و دردناکی بود که برای صاحبان اندیشه ولایت فقیه هیچ عذاب وجدانی نخواهد بود والا این همه فجایع بر سر مردم ایران آوار نمی شد.
براساس تجربه، کارکردهای کثیف رسانه ای در نظام آخوندی مقاصد مشخصی را دنبال میکند بطور مشخص در رابطه با داستان اهواز ابتدا یک درگیری ایجاد شد به نحوی که به هیچ کدام از سردمداران و کارگزان نظام که در نزدیک ترین نقطه بودند آسیبی وارد نشد و تنها حادثه برای این مهره های بدنام زهره ترک شدن وغش کردن آخوند جزایری بود که مردم خوزستان در فضای مجازی آن را بسیار بازتاب دادند. بعد نیروهای سرکوبگر به مناطق مختلف در اهواز حمله کردند و نفرات بیگناه زیادی را دستگیرکردند. بعد از دستگیری هیچ ملاقات و اطلاعاتی از وضعیت دستگیرشدگان به مردم که هیچ حتی به خانواده های آنها هم ندادند و این طبیعی است که به دلیل ماهیت ضدبشری خیلی از شک و شبههها را ایجاد کند و شاید این هدف را هم داشته باشد که برای جلوگیری از بازتاب های اجتماعی اقدام به تست کردن فضای جامعه بکند و در حکومت آخوندی تجربه جدیدی نیست که از همه ابزارهای سرکوب و اختناق برای مهار هرچه بیشتر جامعه استفاده می کند در این رابطه موضع گیری نماینده عفوبین الملل قابل توجه می باشد.
فیلیپ لوتر، مدیر بخش تحقیقات شمال آفریقا و خاورمیانه: «در غیاب هرگونه اطلاعاتی در مورد محل نگهداری بازداشتشدگانی که بیم آن میرود اعدام شده باشند، انکار استاندار تسلای چندانی برای خانوادههایی که نتوانستهاند از زمان دستگیری عزیزانشان از آنها خبر بگیرند یا با آنها ملاقات کنند، فراهم نمیکند.»
«عفو بینالملل گفته اعدام این زندانیان این نگرانی را به وجود آورده که صدها زندانی عرب اهوازی دیگر نیز که پس از حمله اهواز دستگیر شدهاند، با خطر اعدام یا مجازاتهای سنگین روبرو شوند.» [سایت دویچه وله فارسی ]
حکومت آخوندی نیاز به سرکوب و ایجاد هراس و ترس در جامعه دارد برای مهار کردن اوضاع آشفته ای که خلیفه نظام با آن درگیر است و به همین دلیل فرهنگ دروغ و شیادی که در عرف جامعه یک رذیلت هست به آن ردای فضیلت پوشانده تا شاید از مهلکه هایی که سرراه نظام است چند صباحی جان به در ببرد ولی آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و هرچه جلوتر میرویم این نظام با تمامیت نهادهای سرکوب و چپاول خود به دست توانای مردم درخیزش های توفانی به گور سپرده خواهد شد.
فرهنگ شیادی و دروغگویی در نظام ولایت فقیه دیگر یک رذیلت نیست بلکه یک فضیلت است. بانی این فرهنگ شخص خلیفه اول خمینی مرتجع بود. وی که لفاظی ها و شیادی های عوامفریبی اش قبل از حکومت و بعد از حکومت دچار یک چرخش معکوس شد و همینکه میخ ظالمانه حکومتش را محکم کوبید همه چیز فراموش شد و حفظ نظام از واجبات شد.
در این رابطه اول کسی که در این حکومت بنای شیادی و فریبکاری و دروغ و دغل را بنا نهاد شخص خمینی بود کسی که می گفت: «علماء خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند. این حكومت در همه مراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.» [مصاحبه با رویترز، ۱۴ آبان ۵۷، پاریس؛ صحیفهی نور، جلد ۴، صفحهی ۱۶۰]
حال در ایران تحت ستم بنگرید که علماء کجا نشسته اند و چه کسی روح و روان مردم ایران را به بند کشیده است و آراء مردم چقدر ارزش دارند؟
در این رابطه تلویزیون رژیم اقدام به پخش گزارشی نمود که بیشتر شبیه یکه آتش تهیه برای سرکوب مردم خوزستان بود.
«بعضی ها تو فضای مجازی ۲۲ نفر را بالای دار بردند اونها را اعدام كردند بعد جای جلاد و شهید را عوض كردند سپس برای خونخواهی جلادها هشتگ هم راه انداختند». [شبکه دو ۲۱ آبان ۹۷]
اگر به این گزارش رسانه ای آخوندی توجه کنیم در همین جمله شیادی های متعددی را نشان می دهد و به این روش فریبکارانه قصد خراب کردن فضای مجازی را دارد . در کشوری مثل ایران که تحت سرکوب و خفقان مطلق قرار دارد و خفقان و سانسور از واجبات حفظ نظام رو به زوال آخوندی است و نیازمند این است که این فضای خفقان همچنان حاکم باشد تا حقایق و واقعیت هایی که حاکی از فروپاشی این تبهکاران است پنهان بماند. اما به دلیل اینکه مردم ایران هیچ اعتمادی به رسانه های حکومتی ندارند وقایع را در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی دنبال می کنند لذا اقدام به پخش این گزارشات مضحک می کند تا واقعیت های جامعه تحت ستم که در شبکه های اجتماعی مطرح می شود را مخدوش کند و البته این تاکتیک عوامفریبانه بطور کامل برای مردم ایران لورفته و ارزشی برای آن قائل نیستند .
از طرفی با طرح این موضوع که جای جلاد و شهید را عوض کردند قصد پوشاندن چهار دهه جنایت و کشتار و زندان و شکنجه و سرکوب را که در جریان جنبش دادخواهی مردم ایران که توسط اپوزیسیون مطرح شد و بازتاب وسیع اجتماعی گرفت را دارد و مردم ایران هم که روزانه با توحش وسرکوب عریان آخوندی مواجه هستند فقط این ادعاها و افاضات خلیفه را بیشتر به تمسخر خواهند گرفت. همچنانکه در جریان انتخابات ریاست جمهوری آخوندی مردم ایران با شعار «نه شیاد نه جلاد» کل این خیمه شب بازی را تحریم کردند و دار و دسته ولی فقیه که پشت آخوند رئیسی جنایتکار بودند را از اساس سوزاندند.
جودیت اورلف روانشناس و نویسندهی کتاب The Empath’s Survival Guide میگوید: «دروغگوها از گفتن دروغ مانند ما ناراحت یا دچار عذاب وجدان نمیشوند. »[باشگاه خبرنگاران جوان]
واقعیت هم همین است دراین چهل سال حکومت آخوندهای دزد و ستمگر به وضوح دیده شد و برای مردم هم تجربه تلخ و دردناکی بود که برای صاحبان اندیشه ولایت فقیه هیچ عذاب وجدانی نخواهد بود والا این همه فجایع بر سر مردم ایران آوار نمی شد.
براساس تجربه، کارکردهای کثیف رسانه ای در نظام آخوندی مقاصد مشخصی را دنبال میکند بطور مشخص در رابطه با داستان اهواز ابتدا یک درگیری ایجاد شد به نحوی که به هیچ کدام از سردمداران و کارگزان نظام که در نزدیک ترین نقطه بودند آسیبی وارد نشد و تنها حادثه برای این مهره های بدنام زهره ترک شدن وغش کردن آخوند جزایری بود که مردم خوزستان در فضای مجازی آن را بسیار بازتاب دادند. بعد نیروهای سرکوبگر به مناطق مختلف در اهواز حمله کردند و نفرات بیگناه زیادی را دستگیرکردند. بعد از دستگیری هیچ ملاقات و اطلاعاتی از وضعیت دستگیرشدگان به مردم که هیچ حتی به خانواده های آنها هم ندادند و این طبیعی است که به دلیل ماهیت ضدبشری خیلی از شک و شبههها را ایجاد کند و شاید این هدف را هم داشته باشد که برای جلوگیری از بازتاب های اجتماعی اقدام به تست کردن فضای جامعه بکند و در حکومت آخوندی تجربه جدیدی نیست که از همه ابزارهای سرکوب و اختناق برای مهار هرچه بیشتر جامعه استفاده می کند در این رابطه موضع گیری نماینده عفوبین الملل قابل توجه می باشد.
فیلیپ لوتر، مدیر بخش تحقیقات شمال آفریقا و خاورمیانه: «در غیاب هرگونه اطلاعاتی در مورد محل نگهداری بازداشتشدگانی که بیم آن میرود اعدام شده باشند، انکار استاندار تسلای چندانی برای خانوادههایی که نتوانستهاند از زمان دستگیری عزیزانشان از آنها خبر بگیرند یا با آنها ملاقات کنند، فراهم نمیکند.»
«عفو بینالملل گفته اعدام این زندانیان این نگرانی را به وجود آورده که صدها زندانی عرب اهوازی دیگر نیز که پس از حمله اهواز دستگیر شدهاند، با خطر اعدام یا مجازاتهای سنگین روبرو شوند.» [سایت دویچه وله فارسی ]
حکومت آخوندی نیاز به سرکوب و ایجاد هراس و ترس در جامعه دارد برای مهار کردن اوضاع آشفته ای که خلیفه نظام با آن درگیر است و به همین دلیل فرهنگ دروغ و شیادی که در عرف جامعه یک رذیلت هست به آن ردای فضیلت پوشانده تا شاید از مهلکه هایی که سرراه نظام است چند صباحی جان به در ببرد ولی آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و هرچه جلوتر میرویم این نظام با تمامیت نهادهای سرکوب و چپاول خود به دست توانای مردم درخیزش های توفانی به گور سپرده خواهد شد.
از همین نویسنده:
بیداد فقر در حاکمیت سیاه ولایت فقیه
سرکوب خبرنگاران در حکومت استبدادی ولایت فقیه
طلاق زخمی عمیق برقلب زندگی مردم؛ طلاق و ریشههای آن
وزارت اطلاعات و یاوه گویی برای سفیدسازی چهرهای کثیف و بدنام
بیداد فقر در حاکمیت سیاه ولایت فقیه
سرکوب خبرنگاران در حکومت استبدادی ولایت فقیه
طلاق زخمی عمیق برقلب زندگی مردم؛ طلاق و ریشههای آن
وزارت اطلاعات و یاوه گویی برای سفیدسازی چهرهای کثیف و بدنام
مطالب مارا در وبلاک انجمن نجات ایران ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر