حكایت مقاومت ایران از بنیانگذاری تا تبعید
آلترناتیو ایران - حكایت مقاومت ایران از بنیانگذاری تا تبعید
منبع :تلویزیون الاخباریه :
در اوایل دهه قرن گذشته, ایران در یك برهه تاریخی مهمی بسر میبرد كه عمیقاً در سرنوشت این كشور تأثیر گذاشت. در این دوران شدت نزاع برسر حاكمیت بین شاه ایران و جبهه ملی به رهبری محمد مصدق به اوج خود رسید. بویژه این كه آمریكا و انگلیس از شاه در جریان كودتا علیه مصدق در سال 1953حمایت كردند. امری كه گروهی از جوانان جبهه ملی را بر آن داشت كه سازمان نوپایی را در سال 1965 برای پشتیبانی از افكار مصدق تأسیس كنند و سرنگونی نظام شاه و برپایی نظام دموكراتیك در ایران را برعهده گرفتند و نام آن را سازمان مجاهدین خلق گذاشتند.
موسی افشار, عضو كمیسیون خارجی (شورای ملی) مقاومت ایران: سازمان مجاهدین خلق در سال 1965 تأسیس شد و جوانان مؤسس این سازمان شامل: محمد حنیفنژاد, سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان بودند. این سه نفر از جریان جوانان نهضت آزادی بودند. نهضت آزادی ادامه دهنده راه جبهه ملی به رهبری مرحوم دكتر محمد مصدق بود كه رهبر ملی كردن نفت ایران بود و تنها دولت ملی منتخب در دهه 50بود.
محمد محدثین: بعد از گذشت 51سال از تأسیس مقاومت ما در سازمان مجاهدین خلق میتوانیم افتخار كنیم كه ما تنها جنبش سیاسی مردمی واقعی و پایدار مردم ایران از زمان تأسیس تا الان است كه از زمان شاه تا امروز به مبارزهاش ادامه میدهد.
گزارش: محمد رضا شاه پهلوی از قدرت و اتوریته بر مردم از طریق دستگاه امنیتی و دستگاه اطلاعاتی سفاكی برخوردار بود كه از سوی آژانس اطلاعات مركزی آمریكایی (سی آی ای) حمایت میشد. این سرویس اطلاعاتی در سال 1972 موفق شد عمده رهبران سازمان مجاهدین خلق را دستگیر كند و بعد از آن توانست حكم اعدام علیه همه آنها به جز یك نفر كه كوچكترین آنها از نظر سنی بود را اجرا كند و حكم او را به زندان ابد كاهش داد. او مسعود رجوی بود كه بعد از آن رهبر این سازمان شد.
موسی افشار: سازمان مجاهدین خلق فعالیت مخفی خود را شروع كرد كه تا سال 1971 ادامه داشت. طی این مدت, بعد از 1971 هنگامی كه آوازه سازمان به علت جلسات دادگاه بنیانگذاران و كادرهای مركزی بسیار بالا رفته بود, با استقبال بسیار زیاد تودهای به ویژه بین افراد روشنفكر ایرانی روبرو شد. به خوبی بیاد میآورم كه بسیاری از روحانیون كه الان در حاكمیت هستند بویژه علی خامنهای موسوم به ولی فقیه در مشهد, كه شهر من نیز هست, آن زمان یك آخوند و روحانی درجه3 و پیشنماز مسجد امام حسن در مشهد بود, او در اوایل دهه 70 با شهید احمد رضایی دیدار داشت و او با خود من صحبت كرد كه چگونه از نظر اعتقادی از مجاهدین خلق انگیزه و بویژه از شهید احمد رضایی, اولین شهید سازمان مجاهدین خلق انگیزه میگرفته است.
فاطمه رضایی, عضو مقاومت ایران: در سال 1350 نیروهای امنیتی وابسته به شاه به خانه ما حمله كردند و تمامی افراد داخل خانه را از كوچك و بزرگ, زن و مرد وحتی میهمانانی كه در خانه بودند دستگیر كردند و آنها را در یك زندان خاص زندانی كردند و ما را تحت شكنجه قرار دادند بویژه پدر و مادرم را. اما من حامله بودم و در زندان وضع حمل كردم. ما را به این خاطر دستگیر كردند كه از خانواده بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق بودیم.
عزیز رضایی از مقاومت ایران: هنگامی كه خمینی آمد دنبالم فرستاد چون آن موقع من در ایران به عنوان مادر شهدا معروف بودم. شاه چهار تن از فرزندانم را كشته بود برای این كه آنها از رزمندگان مقاومت بودند. خمینی تلاش میكرد تا برای كسب حمایت بیشتر مردمی ما را در كنار خودش داشته باشد. هنگامی كه پیش او رفتم دیدم در یكی از سالنها گروهی دست بسته هستند. نگهبانان از من خواستند تا صحنه كشتن آنها را تماشا كنم. اما من كشتن مردم بدون محاكمه عادلانه را رد كردم و به خمینی گفتم كه نگران هستم كه تاریخ در ایران دوباره تكرار شود و این حرف باعث شد كه او از دست من خشمگین شود.
مسعود رجوی, رهبر سازمان مجاهدین خلق (بخشی از سخنان برادر مسعود در فاز سیاسی در دانشگاه تهران) : چقدر شورانگیزه كه ما امروز بازهم در دانشگاه كه شهادتگاه آزادی است سخن از آزادی میگوییم. بله بدون تضمین آزادی برای همه احزاب و اندیشهها و قلمها, هیچگونه پیشرفت و حمایت تودهای برای انقلاب نخواهد بود. اگر كسی فكر میكند كه در زمان شاه پیشرفتی وجود داشته, اشتباه میكند. آیا ما نقشی را كه مطبوعات در دوران حكومت نظامی ایفاء میكردند فراموش كردهایم. بله به این خاطر مشخصاً باید جلوی همه گونه پدیدههای سركوب و شكنجه را قاطعانه بگیریم. اسلوب چماق و باتون, اسلوبی محكوم است و… این كدام نیرو است كه از فضای آزادی و دموكراسی میترسد؟ این نیروی میراست.
گزارش: در جریان انقلاب و بعد از آن, سازمان مجاهدین خلق اقدام به تغییر سازماندهی صفوفش گرفت بویژه بعد از خروج مسعود رجوی از زندان و از سوی اعضای سازمان به عنوان رهبر پذیرفته شد. در ژانویه 1980 در انتخابات ریاست جمهوری شركت كرد. اما این چیزی بود كه رهبر انقلاب با آن مخالف بود و این خمینی بود.
فاطمه رضایی: چند روز قبل از انقلاب, باقیمانده اعضای خانوادهمان آزاد شدند. فعالیتهای سیاسیمان بعد از انقلاب را شروع كردیم و وارد مرحله انتخابات شدیم و ما از كاندیداتوری آقای مسعود رجوی برای ریاست جمهوری حمایت میكردیم. و من نیز از سوی سازمان مجاهدین خلق در انتخابات اول در حوزه انتخابیه تهران كاندیدا شده بودم. ما از پایگاه مردمی گستردهای برخوردار بودیم. چه مسعود رجوی یا حتی سایر كاندیداها از اعضای سازمان. ما اطمینان داشتیم كه به آرای نسبتاً زیادی دست پیدا كنیم و بتوانیم دولت را تشكیل دهیم.
سنابرق زاهدی, مسئول كمیسیون قضایی مقاومت ایران: در سال 1980 هنگامیكه كاندیداتوری مسعود رجوی برای دور اول ریاست جمهوری را اعلام كردیم, مشاهده كردیم كه تمامی احزاب سیاسی و همچنین اقلیتها و قومیتها و نژادها و اقلیتهای مذهبی از ریاست جمهوری مسعود رجوی حمایت میكردند. آنزمان خمینی از پایگاه مردمی مسعود رجوی نگران بود به نحوی كه روزنامه لوموند ارزیابی از داخل نظام ایران ارائه كرد كه اگر مسعود رجوی در كاندیداتوری باقی میماند, میلیونها رأی مردم ایران را كسب میكرد. از این نظر خمینی ترسید و از موضع قبلی خود عقب نشینی كرد و گفت كه كسی كه به قانون اساسی رأی نداده, نمیتواند برای ریاست جمهوری كاندیدا شود. این جمله روشن بود كه ما به قانون اساسی رأی نداده بودیم زیرا این قانون اساسی, قانون اساسی ولایت فقیه است و ما با این سخن كاملاً مخالف بودیم.
گزارش: در سپتامبر 1986 (سازمان مجاهدین) قرارگاهشان را برپا كردند كه قرارگاه اشرف نامیده میشد به یاد اشرف رجوی همسر فقید رهبر این سازمان.
ایو بونه, رئیس اطلاعات سابق فرانسه: روابط بین فرانسوا میتران و شورای ملی مقاومت بسیار خوب بود, بعد از چهار سال از ورود رجوی, انتخابات فرانسه برگزار شد و میتران شكست خورد و دولت جدید به ریاست ژاك شیراك برسر كار آمد و اوضاع تغییر كرد و ژاك شیراك و اطرافیانش دیدگاه متفاوتی نسبت به نقش و فعالیتهای شورای ملی مقاومت ایران داشتند و شاید كاملاً غیر منعطف. نتیجه این شد كه حكم خروج مسعود رجوی از فرانسه را صادر كردند. آن زمان شیراك برای آزادی یك گروگان فرانسوی در لبنان كه توسط ایرانیها ربوده شده بود, مذاكره میكرد و توسط میانجی كه مذاكره میكردند, وعده داد امتیازاتی به ایران بدهد.
(صحنههایی از عملیات ارتش آزادیبخش نشان داده میشود) .
گزارش: یك سال بعد از تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران و مشاركت فعال در جنگ علیه ارتش ایران, خمینی به این نتیجه رسید كه آتش بس را در سال 88قبول كند. جنگ عملاً بین دو كشور متوقف شد, اما ارتش آزادیبخش دست به عملیات نظامی مهمی زد و توانست 170كیلومتر داخل عمق ایران نفوذ كند اما به علت خودداری عراق از دادن پوشش هوایی به یگانهای این ارتش نتوانست بیشتر از این نفوذ كند و نهایتاً به داخل خاك عراق عقب نشینی كرد. این عملیات آژیر هشداری نسبت به خطر این ارتش برای نظام ولایت فقیه بود, بنابراین واكنش خمینی علیه این سازمان بسیار شدید بود و فتوای قتل حدود 30هزار زندانی سیاسی را صادر كرد كه اغلب آنها از طرفداران و هواداران این سازمان در داخل بودند كه در واكنش به این عملیات صورت گرفت كه یك شكست تاریخی در پروسه این سازمان بشمار میرود.
مریم رجوی, پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران: خواسته مقاومت ایران از خمینی برای تأمین آزادی برای مردم بود اما او با دجالیت موضوع را به نزاع بین اسلام و مخالفانش تبدیل كرد و باید بدانیم كه مجاهدین خلق مخالف اسلام نیستند بلكه مسلمان هستند. اما خمینی به آنها منافقین میگفت و دست به اعدام گسترده ما زد و دهها هزار تن از زندانیان سیاسی را در سال 88 به قتل رساند. به نحوی كه در یك نوار درز داده شده از سوی منتظری, جانشین خمینی در آنزمان فاش شد كه به این اعدامها اعتراض كرده است. این نوار شوك بزرگی در تمامی محافل ایجاد كرد.
بهزاد نظیری, عضو كمیسیون خارجی مقاومت ایران: تا امروز نظام بیش از 120هزارتن از مردم ایران را به قتل رساند و حرث و نسل را نابود كرد. اینجا تصاویر دهها هزار تن از اعدام شدگان از جمله خواهر كوچك من است كه هنگامی كه به اتهام وابستگی به مقاومت در كشتار زندانیان سیاسی اعدام شد, 24ساله بود.
گزارش: این سازمان بعد از كشتار زندانیان سیاسی عمده فعالیتهایش را تا سال 1993 قرن گذشته متوقف كرد. در این سال شورای ملی مقاومت ایران خانم مریم رجوی را كه همسر مسعود رجوی بود, به عنوان پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران انتخاب كرد.
سالها رویدادها یكی پس از دیگری در عراق و ایران رخ میداد كه مستقیماً در وضعیت ساكنان قرارگاه اشرف تأثیر میگذاشت. اما رهبران مقاومت فعالیتشان را در پاریس پایتخت فرانسه از سر گرفتند.
شكی نیست كه سال 2003 هنگامی كه بغداد به دست آمریكا سقوط كرد, بیشترین تأثیر را در وضعیت مقاومت ایران و سرنوشت تاریخی آن برجای گذاشت. مقاومت بین چكش اشغالگر جدید و سندان دولت جدید عراق, كه با تمام وجود طرفدار تهران بود, قرار گرفت. (صحنهای از سقوط بغداد و حضور احمدی نژاد در عراق و دیدار با مالكی و ابراهیم جعفری و سعدون دلیمی نشان داده میشود).
شقایق عظیمی, عضو مقاومت ایران: من در قرارگاه اشرف به دنیا آمدم و امكان ندارد كه اشرف را بتوانم با كلمات و جملات توصیف كنم, اشرف یك شهر كامل بود و مردمی كه در آن زندگی میكردند توانستند یك وطن كوچكی را در داخل دیوارهای این قرارگاه بنا نهند اما بعد از ورود نیروهای آمریكایی به عراق و تشكیل دولت عراق, فشار زیادی روی ما آوردند. به نحوی كه تبدیل به زندانیانی در داخل قرارگاه شدیم.
(صحنههایی از حمله مزدوران عراقی به اشرف نشان داده میشود) .
گزارش: كادرها و اعضای مقاومت در عراق طی بیش از یك دهه سالهای سختی را سپری كردند كه با اقدام دولت آمریكا برای خلع سلاح اشرف شروع شد كه باعث شد قرارگاه و ساكنان آن در تیررس نیروهای عراقی قرار گیرند كه بارها دست به تهاجمات خونین علیه ساكنان اشرف زدند و دهها كشته و مجروح برجای گذاشت.
الهام زنجانی, عضو مقاومت ایران: حمله اول در سال 2009 بود و تهاجم دوم در سال 2011 بود كه صبح زود صدها تن از افراد تا دندان مسلح با انواع سلاحها و خودروهای زرهی و ضدگلوله وابسته به مالكی جنایتكار دست به حمله زدند. آنها از سپاه قدس ایران بودند زیرا با ما به زبان فارسی صحبت میكردند و شروع به تیراندازی كور به سمت ساكنان اشرف كردند و میخواستند قرارگاه را به تصرف در آورند اما ساكنان با دستان خالی دلیرانه در مقابل آنها ایستادند و متأسفانه دهها تن شهید و مجروح شدند و منهم از مجروحین بودم و دست راست من و سایر اجزای بدنم براثر انفجار نارنجكهای دستی كه از سوی مهاجمین به سمت ما پرتاب شد آسیب دید.
گزارش: سازمان ملل برای حفاظت از ساكنان اشرف دخالت كرد و توافقنامهای با طرفهای ذیربط امضاء كرد كه به موجب آن ساكنان بالاجبار به قرارگاه دیگر در نزدیكی فرودگاه بینالمللی بغداد موسوم به قرارگاه لیبرتی منتقل شدند تا آنها را به خارج عراق اعزام كنند. اما این امر سالیان دیگر به تأخیر افتاد و تهاجمات مسلحانه دیگر با شلیك موشك صورت گرفت كه اعضای مقاومت دهها قربانی دیگر دادند. اخیراً رهبری آنها توانست در هماهنگی با دولت آلبانی اعضایش را كه در كمپ لیبرتی بلاتكلیف بودند بپذیرد. سال 2016 همگی آنها توانستند از عراق خارج شوند و به این ترتیب محاصره مقاومت ایران شكسته شد و فعالیتهای سیاسیش را چه در داخل و چه در خارج از سر گرفت و اقدام به برپایی تظاهرات در پایتختهای اروپایی كرد و تلاش كرد تا نظام (ایران) را در محافل بینالمللی افشاء كند. (سازمان) همچنین توانست اجلاس سالانهاش را در پاریس پایتخت فرانسه با حضور بیش از صدهزار نفر از طرفدارانش و صدها شخصیت سیاسی از كشورهای مختلف برگزار كند. مهمترین پیامش به جهان این است كه اگر امكانات برایش فراهم شود, آماده سرنگونی نظام در تهران است تا جایگزین (رژیم ایران) شود.
در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر