۱۳۹۶ بهمن ۲, دوشنبه

.گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی دوشنبه دوم بهمن ۹۶




 
.گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی دوشنبه دوم بهمن ۹۶
 
مهم‌ترین عنوانهای روزنامه‌های حکومتی در روز دوشنبه دوم بهمن به بحران اقتصادی اختصاص دارد:
آرمان: مدیریت اقتصادی دولت ترمز بریده
ابرار اقتصادی: انفعال بانک مرکزی در ماجرای ارز
ابرار اقتصادی: ارز رسماً ۴نرخی شد
افکار: قیمت دلار هم‌چنان در حال افزایش است، تکرار مکدرات!
بهار: پرواز دلار
جهان صنعت: صعود نرخ ارز سقف ندارد؛ دست دولت در جیب مردم
جوان: دلار ۳۷۰۰بیشتر از خوش‌بینی جشن برجام
عصر ایرانیان: اگر دولت رویه‌های اشتباه خود را ادامه دهد امکان افزایش ۳برابری قیمت دلار هم وجود دارد
کیهان: افسار گسیختگی نرخ ارز هدیه دوسالگی برجام به مردم
کیهان: شیرین کاری ۲۰دقیقه‌ای و دلار ۴۶۵۰تومانی

ابراز نگرانیها از قیام مردم ایران موضوع مشترک روزنامه‌های هردو باند حاکم است:
آرمان: علی خمینی: همه تقصیرها را گردن دشمن خارجی نیندازیم
ابتکار: وزیر اطلاعات: نقطه شروع بحران از اقدامات دشمنان نبود
رسالت: هشدار مراجع عظام در مورد فضای مجازی جدی است
کیهان: ادعای مضحک مدعیان اصلاحات: سریالهای تلویزیونی عامل حوادث اخیر در کشور! 

در صفحات داخلی روزنامه‌ها اعتراف به پایان نیافتن قیام و ابراز نگرانیها از آن همراه با هشدار به باند رقیب دیده می‌شود. روزنامه‌های حکومتی ناخواسته خلاف ادعای رژیم در مورد ریشه خارجی قیام، به علل داخلی و خشم انفجاری مردم اعتراف کرده‌اند:
آرمان: ناگهان چند شهر کوچک و بزرگ چون ایذه، قهدریجان و فلاورجان اعتراض کردند و چند نفر جانشان را از دست دادند اما این پایان کار نیست وگرچه در ظاهر خاموش شده اما آتش زیر خاکستر است. نسل جوانی که اصلاً انقلاب را ندیده و آن را لمس نکرده هم در اعتراضها حضور خواهند داشت. اگر‌چه در ابتدا موضوع اقتصادی بود و با مسأله بیکاری به دولت حمله شد، اما در اندک مدتی معلوم شد چیزهای دیگری در لایه‌های زیرین جامعه وجود دارد. این حرکت ناگهانی اما از نظران جامعه‌شناسان کاملاً محتمل، قابل انتظار بود و بارها به آن اشاره شده بود. زیرا معلوم بود انحصارگرایی و انحصارطلبی، خودخواهی و خودگرایی در بخش‌هایی در جریان است و گروهی خاص همه امتیازات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را در اختیار گرفته و برای خود می‌خواهد... هنوز هم نمی‌خواهند واقعیت موجود اجتماعی را درک کنند و اظهارنظرها و گفته‌های نادرست درباره معترضان به‌کار برده می‌شود و یکبار هم نمی‌خواهند درک کنند که مشکل جای دیگری است.

مردم‌سالاری: در سال‌های اخیر مجموعه‌یی از مسائل موجبات تسریع در روند رو به زوال سرمایه اجتماعی در بخش‌های مختلف کشور را فراهم نموده‌اند، تا جایی که اخیراً بخش‌هایی از جامعه بدون توجه به تبعات ملی و فراملی اقداماتشان به نافرمانی‌های مدنی ساختارشکنانه گرایش پیدا کرده‌اند.
عدم پاسخگویی شفاف و کارشناسانه به‌درخواستها و اعتراصات قانونی مردم، عدم برخورد قاطع با مفسدین اقتصادی و قانون شکنان، ایجاد احساس نابرابری سیاسی و قانونی در میان مردم و... سبب تعمیق شکاف‌های سیاسی و اجتماعی و برافراشته شدن دیوار بی‌اعتمادی میان مردم و حکومت شده، به‌گونه‌یی که اعتمادها به یکدیگر کمرنگ شده و نتیجه این امر ضمن تشدید ناامیدی از صندوق‌های رأی، به کشیده شدن بحثهای سیاسی به سطح خیابانها و پوپولیستی شدن سپهر سیاسی کشور منجر گردیده است.
زلزله کرمانشاه و آشفتگی سیستم خدمات رسانی در مدیریت بحران پیش آمده و سیل حضور مردم بدون سازماندهی به این مناطق به‌رغم این‌که نشان داد مردم هم‌چنان در لحظات سختی و نیاز همراه و همدل یکدیگرند، در مقابل نشان واضحی نیز از عدم اعتماد مردم به سیستم و کاهش سرمایه اجتماعی آن بود که در آستانه دی ماه خود را به شکل اعتراضات خیابانی نشان داد.
بیان شعارهای ساختارشکنانه در این تجمعات، علاوه بر به ستوه آمدن مردم از مشکلات معیشتی حکایت از رخنه آفت بی‌اعتمادی در بدنه نظام سیاسی دارد. آفتی که سبب شده مردم به‌ویژه در مسائل مالی اشخاص حقیقی را قابل اعتمادتر از دولت و نهادهای حقوقی بدانند.
از نگاه مردم زمانی که صدمه زدن حتی به یک سطل زباله تعقیب قانونی خاص خود را داشته و مصداق تضییع بیت‌المال محسوب می‌گردد اما سرنوشت بسیاری از اختلاس‌های میلیاردی که برخی قادر به تصور صفرهای آن نیز نیستند، در‌هاله‌ای از ابهام هستند، تناقضی عمیق در خصوص برابری حقوقی ایجاد نموده است.
حال بهره‌برداریهایی که مخالفان داخلی و خارجی از این اعتراضات داشته و در آینده نیز خواهند داشت نباید مانع چشم‌پوشی بر بسیاری از حقایق موجود شود و بهانه دخالت خارجی چماقی بر سر معترضان گردد. تنها راه پیش روی مردم گذار از جامعه مدنی و روی آوردن به اعتراضات خیابانی و تحمیل هزینه‌های مالی و جانی بر هر دو طرف می‌باشد، امری که نشان از کاهش سرمایه اجتماعی حکومت و به صدا درآمدن مجدد این زنگ خطر است که برای بخش‌هایی از جامعه هزینه فریاد کشیدن در خیابانها و اعتراضات ساختارشکنانه کمتر از هزینه‌های زندگی عادی خواهد بود.

در روزنامه‌های حکومتی تشدید مخاصمات باندها در اثر قیام مردم به چشم می‌آید:
وطن امروز: مثلاً ۲۳تیرماه ۷۸، رئیس‌جمهور فعلی از تریبون نماز جمعه تهران درباره فعالان فتنه ۱۸تیر می‌گوید: «این اوباش حتی به مساجد هم تعرض کردند... دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هرگونه حرکت این عناصر فرصت‌طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند». حالا اما هم او نسبت به این جملات خطیب موقت جمعه تهران ایراد می‌گیرد که چرا به برخی از همین اراذل و اوباش، گفته‌اید «آشغال». شاید ما نمی‌فهمیم و منظور جناب رئیس‌جمهور این است که تنها «مجمع روحانیان مبارز» و دوستانش حق دارند در این‌باره اظهارنظر کنند و به اغتشاشگران القابی چون «مزدوران منافق»، «آشوب‌طلب»، «کرکس» و... بدهند. خیالی نیست.
مسأله و سؤال اصلی این است: خط‌کش و معیار افرادی چون جناب رئیس‌جمهور و اصلاح‌طلبان چیست که در طول زمان می‌تواند این‌قدر متغیر باشد؟! مثلاً اصل این‌که اصلاح‌طلبان ۸ماه و تا هم‌اکنون از اغتشاشات ۸۸و قرار دادن جوانان این ملت در برابر یکدیگر دفاع کرده‌اند ولی سال ۹۶به فاصله تنها چند روز، بیانیه آتشین علیه اغتشاشات صادر می‌کنند، خود از بزرگ‌ترین ابهامات تاریخ سیاسی کشور است. اینجا اما کسی حاضر نیست پاسخ چنین ابهاماتی را بدهد. انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است!... سؤال واضح از جمیع اصلاح‌طلبان و حامیان فتنه ۸۸ این است که شما چطور در سال ۹۶به فاصله تنها چند روز دست ایادی استکبار، کرکس‌ها، فرصت‌طلبان و آشوبگران را در پشت‌پرده حوادث می‌بینید ولی سال ۸۸، با قدرت هرچه تمام‌تر از آنها حمایت کرده، جوانان مردم را به جان هم انداختید؟ سؤال دیگر این‌که شما در کدام سیستم آموزشی پرورش یافته‌اید که چنین زود به‌زود رنگ عوض می‌کنید؟

روزنامه‌های باند روحانی نسبت به پیامدهای جنگ باندی به باند رقیب هشدار داده‌اند:
آرمان: تندروها دست به بازی خطرناکی زده‌اند که تبعات سیاسی و اجتماعی بسیار نامطلوبی درپی دارد.
ناامیدی از صندوق رأی این بار ممکن است ابعاد وسیع بیابد. اگر‌چه اعتراضات مهارشد اما بسیار خطرناک است که جریان تندرو اجازه دهند سرخوردگی و ناامیدی در جامعه گسترش پیدا کند. این تاکتیک که مردم از صندوق رأی ناامید شوند به نفع تندروهاست اما امید می‌رود که در بلندمدت آنها متوجه این مهم بشوند که شاخه‌ای که امروز می‌برند خود بر روی آن نشسته‌اند.
ابتکار: می‌توان در مواجهه با این روزهای سخت به منتقدان توصیه کرد به ترامپ پاس گل ندهند و یادشان باشد هرتوپی که از خط دروازه دولت عبور می‌کند تنها دولت نیست که گل می‌خورند بلکه اقتصاد نحیف ایران است که پی‌درپی باز می‌شود و در این وضعیت نمی‌گویند دروازه‌بان باخت بلکه می‌گویند تیم ملی باخت.

روزنامه‌های باند روحانی ضمن تشریح اوضاع وخامت‌بار بین‌المللی و منطقه‌یی رژیم توصیه به عقب‌نشینی از زیاده‌خواهیهای منطقه‌یی و موشکی کرده‌اند:
شرق: باید توجه داشت که با وجود اختلافات اروپا با ترامپ در موضوع برجام، آنها در بسیاری از اتهامات آمریکا علیه ایران با ترامپ همسو یا در خوشبینانه‌ترین حالت برای کاهش فشارها در مسأله برجام مجبور به پذیرش و همراهی با واشینگتن هستند. مهم‌ترین راهبرد در عبور کم‌هزینه از این دوره ملتهب، مدیریت روابط خارجی ایران در سطح بین‌المللی و منطقه و گرفتن هرگونه بهانه از دست ماجراجویان حاکم بر واشینگتن و متحد استراتژیک آن، اسرائیل، و قرار دادن آنان در شرایط تردید در اتخاذ تصمیمات سخت در برابر ایران(Non Decision situation) است.
از عناصر کلیدی و الزامات این راهبرد پرهیز از افزایش تنش در منطقه و جهان در همه سطوح است.
ایران باید در هر شرایطی از هرگونه اقدام که پایبندی‌اش به برجام را دچار شبهه و تزلزل کند، پرهیز کند.
شرق: در حالی‌که در سند راهبرد دفاعی (وزارت دفاع آمریکا) از چین و روسیه به‌عنوان «کشورهای رقیب» یاد شده، از ایران و کره‌شمالی به‌عنوان «رژیم‌های یاغی» اسم برده شده و تلاش شده توانایی هسته‌یی و موشکی کره‌شمالی و توانایی موشکی ایران بزرگ‌نمایی شود. این هر دو تعبیر در سند راهبرد امنیت ملی نیز به همین شکل استفاده شده بود. متأسفانه ترامپ در ابراز دشمنی با ایران در یکی، دو سال گذشته همواره ثابت‌قدم بوده و فرازونشیبی نداشته است.
موقعیت ایران در منطقه حساس خاورمیانه شاید وجه تمایز اصلی ایران و کره‌شمالی از نظر ترامپ باشد. پایگاه رأی ترامپ در آمریکا نیز در‌حالی‌که حساسیت زیادی به کره‌شمالی ندارد، اما در مورد ایران به‌خاطر مسأله اسراییل و جهات مذهبی قضیه بسیار حساس است.
بنابراین می‌توان گفت که اگر ترامپ یک استراتژی خاورمیانه‌ای داشته باشد، متأسفانه تقابل و مهار ایران خط اصلی و محوری آن است. این خط را ترامپ از ٢٠ مه ٢٠١٧یعنی در زمان سفر به عربستان که اولین سفر خارجی او بود، آشکار کرد.

روزنامه‌های هر دو باند حاکم پیام تلویزیونی روحانی در دوشنبه شب دوم بهمن را به باد حمله گرفته‌اند. هم باندی وی آن را به سخره گرفته و باند رقیب به او حمله کرده‌اند:
کیهان: از همین حالا می‌توان پیش‌بینی کرد که بخشی از این برنامه کما فی‌السابق به مدح و منقبت برجام، همان آفتاب درخشان دولت اختصاص یابد!
طبیعتاً نمی‌توان دولتمردان و به‌ویژه شخص رئیس‌جمهور را با هر زبان و منطقی متقاعد کرد که در این گور مرده‌ای نیست و گریه و شیون بر سر آن، هیچ فایده‌ای برای مردم ندارد! اما حالا که آن مطالبه منطقی در آنها اثر ندارد، خوب است اینگونه مطالبه شود که لطفاً پس از مدح و ثنای بلیغ در باب برجام و ساختن آثار و فواید ممتاز و هربار نوظهور درباره برجام، اندکی از دنیای خودساخته و انتزاعی خارج شوید
اکنون که برای مجریان صدا و سیما امکان یک گفتگوی حقیقی و حرفه‌یی وجود ندارد و هاله قدسی رئیس‌جمهور چنین اجازه‌ای نمی‌دهد، برخی از سؤالات مردم را اینجا بخوانید و به آن پاسخ بدهید:
آقای رئیس‌جمهور! شما در هفتم خرداد ۹۲در برنامه تبلیغات انتخاباتی خود درباره افزایش قیمت دلار گفتید: «قیمت دلار به چند برابر قیمت افزایش یافته. مشکل کجاست!؟ مشکل عدم مشورت، مشکل خودشیفتگی، مشکل عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور است. مشکل بی‌ثباتی‌هاست... برای من قابل‌قبول نیست هر روز هر فرد ایرانی که به عمره می‌رود به‌خاطر کاهش هر روز قیمت ریال، در کنار یک عرب، خجالت بکشد.» آقای روحانی حتماً خبر دارید که دلار در روزهای گذشته از ۴۶۵۰تومان هم عبور کرد! یعنی نسبت به روز آمدن شما حدود ۵۰درصد رشد کرده است! آیا شما هم‌اکنون هم معتقدید علت افزایش قیمت دلار خودشیفتگی و عدم مشورت شما با دانشمندان است!؟
 این روزها که یک‌سوم سرمایه مردم در دولت شما دود شده، حرف یا پیشنهادی برای حفظ ثروت مردم و تثبیت قدرت خرید و ارزش پول ملی ندارید!؟
 آیا ادامه روند صعودی قیمت دلار موجب تکرر تکدر شما نمی‌شود و آیا نمی‌خواهید به جز تکدر کار دیگر انجام بدهید!؟

جهان صنعت: امشب  حسن روحانی  از طریق تلویزیون با مردم صحبت می‌کند. تجربه نشان داده هر وقت ایشان در تلویزیون با مردم صحبت کرده، همواره یک مُشت کلی‌گویی کرده‌اند و در عرض حرکت کرده است!
به عبارتی چیز دندان‌گیری نگفته و فقط مردم را گرفته‌اند.
ما فرض کردیم اگر آقای روحانی امشب بخواهد رک و پوست‌کنده و صریح با مردم صحبت کند چگونه خواهد شد.
جناب رئیس‌جمهور دلیل ناآرامی‌های اخیر رو چی می‌دونید؟
روحانی: اعتراضات مردمی اخیر دلایل زیادی دارد. فقر، گرانی، بیکاری، مشکل درمان، مشکل مسکن، مشکل ازدواج، افسردگی، ناامیدی، فساد اقتصادی، نبود آزادی‌های اجتماعی و نبود آزادی‌های سیاسی عمده دلایل ناآرامی‌های اخیر بود. اما به نظر من دلیل اصلی این اعتراضات ما بودیم. من حس می‌کنم مردم از ما خسته شده‌اند!
دقیقاً از کی؟
روحانی: خیلی ریز نشو دیگه/ ما!
چرا با گذشت مدت زیادی از برجام ولی هنوز سرمایه‌گذاری خارجی چشم‌گیری صورت نگرفته است؟
روحانی: خب وقتی خارجی‌ها می‌بینند که مردم خودمان در مؤسسات مالی مجوزدار سرمایه‌گذاری کرده‌اند و پول‌شان خورده شده، طبیعی است که جرأت نکنند سرمایه‌گذاری نکنند. پیش خودشان می‌گویند: اینها به داخلی رحم نمی‌کنند چه برسد به خارجی‌ها!
چرا هیچ اتفاق خوبی در کشور نمی‌افته؟
روحانی: برای افتادن اتفاق‌های خوب در یک کشور، به مسوولانی مثل مسئولان آلمان، نروژ، سوئد و هلند نیاز است. طبیعی است که با وجود من و امثال من در مناصب کلان، شاهد خبرهای خوب و امیدوارکننده نباشیم.
نظر حضرتعالی در مورد گرانی ناگهانی دلار در بازار ارز چیست؟
روحانی: افزایش قیمت دلار ریشه روانی دارد. این گرانی‌ها روانی است. مردم به این چیزها توجهی نداشته باشند و زندگی شاد خود را ادامه دهند.

روزنامه‌های حکومتی به نفرت مردم از قطع دست یک سارق گوسفند پس از ۵سال اذعان کرده‌اند:
آرمان: برخی افراد در  خراسان رضوی  و جنوبی دست به سرقت از منازل روستایی زده و گوسفندان اهالی را به سرقت می‌بردند. این مسأله به سایر شهرها نیز کشیده و موجب ناراحتی مردم شد. پس از چندی که یکی از این سارقین دستگیر و به دادگاه معرفی شد. قاضی برای وی حکم رد مال و قطع ید صادر کرد که این حکم پس از ۵سال ساعت ۹روز شنبه ۲۹دی به اجرا در آمد و دست مجرم با گیوتین قطع شد.
یک عضو کمیسون قضایی مجلس در واکنش به این خبر اظهار داشت:
«نگاه به جوانب این قضیه می‌تواند قابل بحث، بررسی و تأمل باشد زیرا در کشور شاهد اختلاس‌های میلیاردی، رانت‌خواریها، ویژه‌خواریها، جرایم سنگین‌تر و به مراتب خانمان‌براندازتر از یک سرقت در مشهد هستیم.
بعد از مدتها چنین حکمی در کشور اجرایی شده بنابراین نگاه‌های بین‌المللی نسبت به آن منفی خواهد بود و از سویی مردم نیز روی خوشی به این موضوع نشان ندادند.»

روزنامه‌های حکومتی نسبت به وخامت اوضاع اقتصادی و چپاولگری دولت از بازی با نرخ ارزهشدار داده و ارقام جدیدی از ابعاد این چپاول برملا کرده‌اند:
کیهان: نرخ ارز که طی ماه‌های اخیر با افزایش‌های چشمگیری مواجه شده بود، هم‌چنان به تاخت و تاز خود ادامه می‌دهد.
با گذشت حدود دو روز از پیام رئیس‌بانک مرکزی مبنی بر کاهش این نرخ در بهمن و اسفند هم، حدود ۲۰۰تومان افزایش یافته است!
روز گذشته قیمت دلار تا چهار هزار و ۶۲۷تومان بالا رفت تا یکی از شگفت‌انگیزترین اتفاقات اقتصادی کشور در سال جاری رخ داده باشد.
طی یک ماه اخیر (مقایسه روز اول دی با روز اول بهمن) نزدیک به ۴۵۰تومان افزایش یافته و جالب‌تر این‌که نسبت به ابتدای پاییز امسال بیش از ۷۲۰تومان افزایش داشته است.
در حالی‌که در ایام دو سالگی برجام به‌سر می‌بریم، توافقی که قرار بود با رفع تحریم‌ها و رفع موانع درآمدهای کشور، گشایشی در اقتصاد ایجاد کند، مشاهده می‌کنیم ارزش پول ملی به کمترین میزان خود در تاریخ رسیده است.
با این افزایش‌های افسار گسیخته، چه نمره‌ای می‌توان به‌عملکرد بانک مرکزی دولت حسن روحانی برای مدیریت بازار ارز کشور داد؟
 قیمت یورو در روز اول دی ماه پنج هزار تومان بود و امروز پس از گذشت تنها ۳۰روز تا نزدیکی مرز پنچ هزار و ۷۰۰تومان رسیده، یعنی ۱۴درصد سود در یک‌ماه، تقریباً دو سوم سود یک‌ساله بانکی!
به‌طور حتم سیاستهای بانک مرکزی باعث شده تا این سوداگریها در بازار باشد و سودش به جیب دلال‌ها و سرمایه‌دارها برود!
میرمحمد صادقی، نایب‌رئیس‌اتاق بازرگانی اعلام کرد: سکوت دولت و مقامات بانک مرکزی در این زمینه خیلی ابهام‌برانگیز است.
جهان صنعت: باید این پیش‌بینی را برای بازار داشته باشیم که به‌زودی قیمت‌های داخلی با روندی جهشی رو به جلو حرکت می‌کنند و معلوم است که دود آن به چشم مردم به‌خصوص اقشار ضعیف جامعه می‌رود، چه آن که باز هم به دوران تلخ قیمت‌های نجومی در دولت محمود احمدی‌نژاد برمی‌گردیم.
بنابراین باید بگوییم که زیان اصلی در این خصوص به مردم وارد می‌شود؛ چرا که افزایش قیمت ارز می‌تواند منافع دولت را تأمین کند‌ به این معنی که دولت با افزایش نرخ‌ها می‌تواند ارز را با قیمت بیشتری به فروش برساند و به این صورت سود زیادی به جیب بزند. این مهم دور از واقعیت نیست، چرا‌که اکنون در ماه‌های پایانی سال قرار داریم و منابع مالی دولت رو به اتمام است و کسریهای بودجه دولت بیداد می‌کند؛ بنابراین رها کردن فنر ارز در این شرایط مساوی است با سودهای فراوانی که به حساب دولت سرازیر می‌شود تا بتواند بخشی از کسر‌های بودجه دولت را ترمیم کند.


در توئیتر با نام @ bahareazady  مطالب مارا  دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر