قیام ایران
سخن روز :آتش زیر خاکستر و نگرانی برای از دست رفتن فرصت!
سران رسانهها و مهرههای حاکمیت آخوندی در این روزها اعترافات عجیب و بیسابقهیی، در زمینه فساد و اشرافیگری، اوضاع بهشدت خراب اقتصادی و سایر زمینهها، عمق و گستردگی نارضایتی و خشم مردم، اعتراف به ناتوانی آن در حل مسایل و معضلات اقتصادی اجتماعی و... میکنند.
بخشی از این اعترافات زیر پوش دلسوزی برای مردم و بهمنظور ریختن آب برآتش خشم مردم صورت میگیرد.
همه این موارد در وحشت از آتش زیرخاکستر قیام است، زیرا آنها به خوبی میدانند که آتش زیر خاکستر قیام چنانچه شعلهور شود، نفرت و خشم مردم دودمان حاکمیت فاسد و چپاولگر ولایتفقیه را برباد خواهد داد.
سایت حکومتی استاد نیوز 28دی 96 با کنایه به سران و مهرههای حکومتی که ”40سال مردم را به صبرو تقوا فرا خوانند“ صبر و صرفهجویی مردم را در جهت ”اشرافی گری“دانسته است.
این سایت حکومتی ضمن اشاره به رواج بیعدالتی، اختلاس و فساد در تمامی ارگانهای رژیم و... این امر موجب ”به ستوه “ آمدن مردم میداند زیرا ”مردم دیگر این وضعیت را نمیتوانند تحمل کنند و هیچ راهی جز اعتراضات خیابانی ندارند“.
محمدرضا نجفی عضو مجلس ارتجاع نیز خواهان شنیدن صدای مردم میشود و اذعان میکند که ”مشکلات در حال تشدید هستند“
او در ادامه به ناکارآمدی نهادهای حکومتی در حل مشکلات مردم اشاره میکند و فرصت را نیز ”تا ابد“ میسر نمیداند ”لذا باید امروز برای حل اصلیترین معضلات ایران به اتفاق، چاره کنیم و باور کنیم“ (خبرگزاری مهر 27دی 96)
اسفندیار رحیم مشایی از مقامات سابق نیز خواهان شنیده صدای مردم میشود و فرصت را برای نظام همیشگی نمیداند ”باید به این نکته توجه داشت که اگر شاه در ۲۶دیماه ۵۶، با قبول اشتباهات و خطاهای دستگاه حکومتی، از مردم عذر میخواست و به اصلاح امور همت میکرد، شاید دیگر ناچار نمیشد در۲۶دیماه ۵۷ از کشور بگریزد!
از اینرو، باید دانست که برای جبران اشتباهات و اصلاح رویهها و مبنا قرار دادن منافع و نظرات مردم در تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی و... همیشه فرصت وجود نخواهد داشت (سایت دولت بهار 26دی 96)
اگر چه رسانهها و مهرههای حکومتی هنوز هم فرصتی برای باقی ماندن نعش پوسیده این حاکمیت پلید در صحنه سیاسی قابل هستند، اما واقعیت این است که این آرزوی پنبهدانهیی بیش نیست، زیرا واقعیت صحنه سیاسی و اجتماعی و آتش زیر خاکستر قیام عکس آن را ثابت میکند که هیچ فرصتی برای این رژیم پابه گور باقی نمانده است.
همچنان که وقتی مردم در عاشورای سال 57شعار مرگ برشاه را دادند و صفحه نوینی در انقلاب سال 57بازکردند، تمامی فرصتها به روی سلطنت و شخص شاه بسته شد.
اکنون چگونه ممکن است که هنوز فرصتی برای آن باقیمانده باشد، در حالی که مردم بهطور گستردهیی شعار مرگ برخامنهای، ”مرگ بر جمهوری اسلامی“ و مرگ برروحانی دادند.
ضمنا با توجه به اعترافات اشاره شده ازقول رسانهها و مهرههایی که ازآنها نام برده شد، که تابهحال نظام آخوندی عاجز از پاسخگویی به مطالبات مردم بوده، و این وضعیت باعث شده که اوضاع به این حدت وشدت بحرانی شود، طبعاً هر چند مدت دیگر نیز که بر سرکار باقی است، نمیتواند پاسخگوی مطالبات مردم باشد.
زیرا بنیان این نظام بر سرکوب وچپاول مردم استوار است، و نمیتواند از این طینت ضدمردمی فاصله بگیرد، و اگر چنین امری تاکنون ممکن بود، یک فرصت 39ساله را پیش روی داشت.
این هم امر واضحی است که هیچکس و هیچ جریانی هم نمیتواند با پزهای طرفداری از مردم، بتواند مردم را بفریبد و فرصت از دست رفته را دوباره برگرداند.
این هم که سران، مهرهها ورسانه وانمود میکنند صدای مردم را شنیدهاند دیرهنگام است وکسی فریب آنها را نمیخورد، چرا که عهد این مردم با رژیم ولایتفقیه به سرآمده است
بنابراین فروپاشی حکومت پلید آخوندی توسط قیامآفرینان و مقاومت سراسری مردم ایران امری حتمی و نوشته شده در ناصیه آن است.
. در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر