۱۳۹۶ آذر ۲۱, سه‌شنبه

.رونمایی یک بریده مزدور نو رسيده در سایتهاي تابعه اطلاعات آخوندي






لینک کامل این مطلب در سایت مجاهد با لینک زیر :



کرهماهنگ وزارت بدنام جديدترين ورژن شاهدان زندة »قتلهای مشکوک« از کارگاههای نمدمالی آخوند علوی سرکردة وزارت بدنام اطلاعات از راه رسيد! يک بريدة روان پريش به نام »سيامک نادری« که مانند »ايرج مصداقی« قصد دارد تاوان »ندامت گذشتة خود در آستان خليفه ارتجاع« را با لجن پراکنی به »دشمن اصلی نظام آخوندها يعنی مجاهدين« بپردازد و جايی در پيشبردن مأموريت دستگاه امنيتی نظام در خنثی سازی خطر مجاهدين برای خود دست و پا کند، بدون اينکه لازم ببيند در تمام لجن پراکنی خود هيچ مصداق مشخصی را معرفی کند به تکرار لاطائلات اطلاعات آخوندی عليه مجاهدين مي پردازد. پيشاني سياهان افشا شده وزارتي از قبيل باقروند و قربانعلي حسين نژاد نيز چهاردست و پا به مدد امده اند تا قلعه حيوانات نظام كم و كسري و ذره اي ابهام نداشته باشد! چكيده صحبت های مزدور نورسيده عبارت از اين است که بفرموده »امام امت« ثابت كند كه : مجاهدين خودشان خودشان را شکنجه و اعدام می کنند و به گردن رژيم مي اندازند ! لابد قتل عامهاي 76 را هم مجاهدين انجام داده اند و يا در هر حال مسئوليت با آنهاست ! نتيجه اين كه مناسبات مجاهدين با اعضای خود، بدتر از اعدام و کشتار آزاديخواهان توسط خمينی است و اينكه آخوندها بهتراز مجاهدين هستند يعني »البته خميني«. اينجاست كه مزدور سيامك نادري ميگويد: »از موضع افتخار، از موضع دانش، از موضع فهم، از موضع شناخت، که بدونيم داريم چه کار می کنيم و کجا می رويم؟ و چه بايد کرد؟ تا به همان دامی که و همان چاهی که و همان سياه چاله ای که افتاديم سال76 با خمينی، باز نيفتيم و اگر بشه جلويش ]منظور سرنگونی رژيم و حاکميت آلترناتيو انقلابی[ را گرفت«. برای مستند کردن اين دعاوی نياز به سناريو سازی هايی است که چهاردهه توسط دستگاه جنگ روانی رژيم آخوندی، هزاران بار استفادهو ديگر نخ نما شده است. او تازه به انتهای صفی رسيده است که از دجال ضدبشر آغاز شد و تا همين امروز با جانشينان و دم و دنبالچه هايش درداخل و خارج كشور ادامه دارد . آخوند جنايتکار احمدی شاهرودی که در دهه 76 حاکم ضدشرع استان خوزستان بوده است، مي گويد : »در زندان به خودشان لطمه میزدند تا نظام را بدنام کنند . موردی بود که به من گزارش شد يک فردی که اتفاقا محکوم به اعدام هم بود تمام بدن خود را با سيگار سوزانده بود. اول با خودم گفتم شايد يکی دو جا از بدنش را سوزانده باشد ولی وقتي که آوردنش و لباسهای او را از تنش در آوردند, ديدم که دهها نقطه از بدنش را با سيگار سوزانده بود.اين کار را به طرز فجيعی انجام داده بود و به او گفتم چرا اين کار را انجام دادی؟ گفت من میدانستم که محکوم به اعدام هستم اين کار را انجام دادم تا وقتی که جنازهام را پس از اعدام به خانوادهام تحويل داديد از بدن من عکس بگيرند و برای منافقين بفرستند تا آنها هم بگويند که اين عکسها سند جنايت جمهوری اسلامی است.« )خبرگزاری نيروی تروريستی قدس -76مرداد67) استقبال سايتهای وزارت اطلاعات و هم ريشان آن از خوشرقصی يک بريدة فرنگ دوست، البته که بهترين گواهی برای نشان دادن منشا چنين ترهات آخوندی است. بنا بر تجربه 71 ساله اشرف و ليبرتي و تجارب ترورهاي قبلي رژيم در سوئيس و رم و وين و استانبول و كراچي و فرانسه ، همچنين ترور سعيد كريميان در ارديبهشت 67 در استانبول و ترور احمد مولا در آبان گذشته در لاهه، بريده مزدوران و هم ريشان و همدستان آنها در فرنگ جاده صاف كنهاي تروريسم افسارگسيخته سپاه پاسداران و نيروي قدس و اطلاعات آخوندي بويژه در مرحله پاياني اين رژيم هستند. از سوي ديگر در برابر اوجگيري داخلي و بين المللي جنبش دادخواهي شهيدان قتل عام 76 ، رژيم بشدت نيازمند »قتلهاي مشكوك« در داخل مجاهدين و برگرداندن صورت مسأله توسط طيف مستخدمان خود در داخل و خارج كشور است كه اكنون به فرمان ولي فقيه ارتجاع در حالت آتش به اختيار، هر يك در چنبرة يكي از باندهاي اطلاعات آخوندي به كاربري ويژه خود مشغول هستند. بنابراين صورت مسأله، ياوه هاي صدبار و هزار بار رله شده در اشرف و ليبرتي نيست. چرا كه بعداز سال 7831 در عراق، تمامی ساکنان اشرف و از جمله مزدور نامبرده، از دهها اسکرين توسط نيروهای ائتلاف و امريکايی و 71 آژانس اطلاعاتی و مصاحبه خصوصی با وزارت خارجه امريکا، نمايندگان دولت مالکی و کميساريای عالی پناهندگی، بدون حضور هيچ نماينده ای از مجاهدين، عبور کرده اند که در هيچکدام از آنها چنين ادعايی مطرح نشده است. سالها بعد مقامات امريکايی اعتراف کردند كه چنان بساطی اساساً برای درهم پاشاندن تشکيلات مجاهدين و فروپاشی نرم آنها طراحی شده بود. بريده مزدور نورسيده مدعي است » خود سازمان باعث سکته مغزی من بود!!! « اما فقط يك مشكل كوچك وجود دارد كه از اساس سكتة مغزي در كار نبوده است! ادعای عدم رسيدگی پزشکی در دوران محاصره و تحريم پزشكي و دارويي اشرف و ليبرتي چيزي نيست جز دوقورت و نيم طلبكاري رژيم و اطلاعات آخوندي كه خود مسبب اصلي كشتارها و تحريمها بوده است . در يك ادعاي مضحك ديگر ميگويد : »سازمان فقط بخاطر اينکه به من رشوه بده، باج بده که من سکوت کنم! افشا نکنم! من شعرهايم را ريزنويس کردم بار اول فکر کنم 66 صفحه بود با دو طرح اينها را گفت عکس نميگيريم، برات اسکن ميکنيم با اسکن فرستادم برای خارج ]!!![ خيلی خوشحال بودم که اين شعرهام بره، گفتم ممکنه اينجا باز من تو ليبرتی بودم باز به وسيله دارو يا مواد سمی ديگه من رو از بين ببرند بگذار شعرهام بره خواهرهام بدانند.]!!![« اما جانی دالر وزارت بدنام دست بردار نيست و با الگوی داستان ساختگی »فراز و رها« توسط ايرج مصداقی )تواب تشنه به خون(، توطئه های مخوف! مجاهدين را چنين کشف می کند: »]سازمان[ گفت ما برات وکيل ميگيريم. يه روز من را صدا کردند ... ساعت 7,76 شب بهم گفتند که ما برات يک وکيل گرفتيم 16 هزار دلار هزينه اش است که خودش سه وکيل کمکی داره که ميخواهيم تو رو ببريم پرونده ات را تو دادگاه کانادا از طريق دادگاه کانادا تو رو ببرند پيش خواهرت تو کانادا، ... من گفتم ... اصلا من نميخوام وقتی خود من نميخوام بی اجازه من اين کار را کرديد من چه نيازی دارم به اين کار؟ چون من ميدانستم يه توطئه ای ]!!![ هست«. ضمنا از آنجا كه مزدور نامبرده خوب می داند رله کننده چه کسی است، در يک فرار به جلوي ناشيانه تلاش می کند تا مجاهدين را در افشای نقش مزدوری او برای ولی فقيه ارتجاع در تنگنا قرار دهد. فارغ از اينکه در دنيای سياست طرح هر حرف مخاطب و خريداری دارد و مزدور مربوطه بيش از هرکس به مخاطب خود در اين اراجيف اشراف دارد. از اينرو خودش مبدا سفارشات را لو می دهد: »بعضی ها ميگن حرف نزنيد رژيم سوءاستفاده می کنه ... منتسب ميکنند به رژيم خمينی، مارک ميزنند که اين پاسدار خمينيه، اين وزارت اطلاعاتچيه، اين خائنه، اين بريده است، ولی من از هيچی نميترسم! از هيچی!« . تصادفاً در همين ايام آخوند نکونام نماينده ولی فقيه ارتجاع در نمازجمعه مقارن رونمايی از همين مزدور ، خط تبليغی نظام را به اين صورت فرموله كرد: » جنايات منافقين بايد در جهان و برای آحاد مردم تببين و بازگو شود تا منافقان در ذهن افراد تطهير نشوند.« )آخوند محمدعلی نکونام - ايسنا 76آذر67) در راستای تب فراگير افشای مجاهدين در نظام آخوندی در مرحله سرنگوني، مدير شبکه سحر رژيم هم گفت: »در کانال بالکان شبکه سحر توليد برنامه هايی برای افشاگری در باره ماهيت و جنايات گروه تروريستی منافقين در دستور کار قرار دارد. ضمن آن که نبايد از نظر دور داشت که امريکا پس مانده منافقين را به اجبار از عراق به آلبانی کوچ داد تا با سازماندهی دوباره از آنها به عنوان اهرم فشاری بر ضد جمهوری اسلامی بهره گيرد و از همين رو در کانال بالکان شبکه سحر توليد برنامه هايی برای افشاگری در باره ماهيت و جنايات اين فرقه تروريستی در دستور کار قرار دارد.« )سليمانی زاده مدير شبكه حکومتی سحر 77خرداد67) اما عليرغم تمام تلاشی که در رونمايی از بريده مزدور ابله در اين سناريوسازی اطلاعاتی صورت گرفته است، دستگاه جاسوسی آخوندی النهايه نتوانسته سوزش و درد بی درمان خود از حضور قدرتمند و منسجم مجاهدين در زمين تازه نبرد را پنهان سازد و ميگويد : »حتی در آلبانی ... باز هم همان تشکيلاتی که تو ليبرتی بود همانجا جا انداخته بودند« ! مشخصات و دستگيري جان بدر بردن از قتل عام و آزادي از زندان با ندامت و مصاحبه ویدئویي و محكوم كردن سازمان .....اما بعد از كشتار اوليه بچه ها براي جلوگيري از كشتارهاي وسيعتر مواضع خود را پايين تر آوردند با اين خط كه از مواضع كوتاه مي آييم تا زمان بدست بياوريم.....]منظورش موجوداتي مانند ايرج مصداقي است[ . رژيم نيز مستمراً خواسته هايش را افزايش ميداد .... ....بدليل شرايط خواستم كه آزاد شوم و از طرفی هم انتقام اين خونها را بگيرم و هم اطلاعات اين کشتار را برسانم و در ثانی می دانستم که رژيم از اين مسائل نمی تواند استفاده کند زيرا ديگر برگ سوخته است به همين دليل همه بچه هايی که مانده بوديم همين هدف را داشتيم و بعد از اين مسئله من در يک مصاحبه ويدئويی و يک جمله آخر سازمان را محکوم کردم و با اين شرايط از زندان آزاد شدم اگر چه از من نيز می خواستند که اسم افراد سر موضع بدهم می گفتم که من کاری با کسی ندارم و برخلاف ميل خودم چنين کاری کردم زيرا مردن بهتر و راحت تر از زنده بودن بود زيرا چه بسا بازی اطلاعات لو ميرفت و بازهمان شکنجه های روزهای اول ادامه می يافت. وقتي كفگير تواب تشنه به خون به ته دیگ ميخورد و براي لوس كردن خود نزد اربابان اعتدالي وزارتي طعمه اي جز یك تواب دیگر از جنس خود نميیابد نشخوارهاي وزارتي در فيسبوك مصداقي -61 آذر 61 بعد 71 سال ميخوام حرف بزنم.....انگشت خواهم گذاشت روي قتلهاي مشكوك در سازمان كه خودم سوژه اش بودم احمد رازاني كارگر نانوايي كه بعداً احتمالاً در سال 09 خودش را حلق آويز كرد با اينكه بچه مذهبي بود و هميشه قرآن ميخواند پيرمرد 56 ساله كه هيچوقت خودكشي نميكرد از همين فجايع بود )!!( ]خبرگزاري سپاه پاسداران 09 آبان 90 تحت عنوان » قتل يكي از اعضاي ناراضي پادگان اشرف توسط سران منافقين«/ بنيادسحر آخوندي جمعه 89 آبان 7090« احمد رازاني از اعضاي فرقه رجوي در داخل پادگان اشرف به قتل رسيد«/ مزدور سبحاني 82 نوامبر 8979« بررسي قرباني شدن احمد رازاني توسط فرقه مجاهدين« / مزدور روح الله تاجبخش 88 نوامبر 8979« قتل زنده ياد احمد رازاني« / انجمن نجاست اطلاعات آخوندي در گيلان 09 آبان 7090 « از تجربه دردناک مرگ مشکوک احمد رازاني نسبت به بروز فاجعه مشابه براي ساير ناراضيان تشکيلات فريبنده رجوي هشدارميدهيم واز وجدان هاي بيدار بشري و تمام مجامع حقوق بشري خصوصا دولت آقاي نوري المالکي براي رهايي اعضاي ناراضي اسارتگاه اشرف استمداد مي طلبيم ....زهرا رجبي خود از قربانيان رجوي است و در سال 4731 در تركيه به قتل رسيده است....[ دو روز تمام 59 نفر بودند كه فقط مرا كتكم ميزدند )!!( همه پاهايم کبود و سياه شده بود. سرم بر اساس ضربات پوتين و مشت هيچ جايش سالم نبود و و سر و صورت تمام لباسهايم را ... همان بازجويي هايي كه از زن سعيد امامي ميكردند توي اون بنگال از من ميكردند )!!( ]معلوم نيست چرا چنين فردي نبايد با آنهمه ابلاغيه هاي ترك اشرف، شكنجه گاه را ترك كند و يا لااقل به بريده خانه آمريكاييها برود يا خود را به پليس يا شعبه دادگاه عراق معرفي كند. آنهم در حاليكه مجاهدين حكم اخراج او از اشرف را صادر كرده بودند. تفسير بازجويي هاي زن سعيدامامي هم بر عهده يكي از ميراث خوارانش عليه مجاهدين تواب تشنه به خون )مصداقي( باد! [. اين چه سازمان و چه پزشكي است كه كادر خودش را ممنوع العصا ميكند؟ )!!( ميخواستند من را تحويل پليس بدهند...نامه نوشتم به خانم سوميترا كه من ... هزار بار هم بميرم از ليبرتي بيرون نميرم! ]چرا كسي كه 59 نفر او را دو روز كتك ميزدند و 71 سال زير شكنجه رواني بود و حكم اخراجش را هم داده اند با نمايندگان كميساريا كه هر روز در ليبرتي بوده اند از قبيل خانم روزالين كه به ملاقات خود با او اشاره كرده و يا با خانم سوميترا از ليبرتي بيرون نرفته؟![ بمن قرص تاريخ مصرف گذشته دادند . سازمان باعث سكته مغزي من بود ميخواست من رو نابود كنه بزبان ساده منو بكشه )!!( توي 69 متر در 69 متر زندگي ميكرديم با 759 نفر هيچكس خبر ندارد من سكته مغزي كردم ) !!( ] شايد سكته مغزي در كار نبوده![ در سال 90 بعد از سرنگوني صدام .... حتي سازمان اجبار ميكرد به افراد بريد با خانواده هايتان تماس بگيريد ميخواستيم نيروهاي داخل ايران را جذب كنيم .... ميخواستيم كمك مالي جذب كنيم. روزي كه ميخواستم از ليبرتي بيايم به آلباني خيلي دلم ميخواست زماني كه با مژگان پارسايي روبرو ميشم بهش بگويم خيلي خواستيد مرا بكشيد ولي نتوانستيد! سؤال اساسي : ادعاها و اراجيف مزدور نورسيده را باور كنيم یا درخواست عضویت مجدد در آلباني در 2 آذر 3131 را؟ تجديد عهد وپيمان در سال 3131 درخواست تجديد عضويت در مأموريت من، مجاهد خلق سيامك نادري بعد از يك دهه پايداري و مجاهدت در اشرف وليبرتي ، كه تماما سند افتخار و شرف مبارزاتي ام مي باشد، مي دانم كه دوري از اشرف و ليبرتي، مسئوليت و تعهدم را سنگين تر و جدي تر مي كند. در شرايط جديد و آمدن به خارجه، علي رغم اينكه سازمان مجاهدين به من گفت مي توانم به دنبال زندگي مطلوب خود بروم، اينجانب با غناي ايدئولوژيكي و از سر نياز خود، و با اتكاء به جمع مجاهدين و باايمان و ايقان به استراتژي و خطوط مبارزاتي سازمان پر افتخار مجاهدين خلق ايران، براي مستحكم تر كردن سوگند خون و نفس، درخواست تجديد عضويت مي كنم. سرلوحه كارم در دوران جديد مسئوليت پذيري و جنگ صدبرابر ايدئولوژيك و تشكيلاتي خواهد بود. 31/3/2 نادري سيامك نگاهي به سوابق امر حكم اخراج بخاطر بریدگي مفرط و ایفاي نقش طعمه رژیم آخوندي در اشرف-7 تير 6831 تعهدات مجدد و مؤكد براي برگشتن نزد مجاهدین در خروجي اشرف بعنوان يک مجاهد خلق خود را پايبند تعهد و التزامات می باشم 3-عضوی از موسسان سوم ارتش آزاديبخش 2-تشکيلات پذيری و جمع و نشست عمليات جاری و نشست های ديگر 1-نشست غسل هفتگي 4-مسئوليت پذير و مسئول در موسسين سوم برای بردن رئيس جمهور برگزيده مقاومت خواهر مريم به تهران ميباشم. 58/4/3 -نادری سيامک تعهدنامه با التزام به بحث های جديد اپورتونيسم 38 ماده ای تکميلی تعهد ميدهم که بعنوان مجاهد خلق حافظ و مدافع آن چه در خودم و چه در مناسبات باشم از تک تک 38 ماده های اين بحث جديد در پروسه ای که بوده ثابت کنم که مجاهد خلق می تواند و بايد بر هر اپورتونيسمی غلبه کرده و راه و مسير مبارزه را هر چه باشکوهتر پيش ببرد. بنابراين خودم را متعهد و ملزم به تمام اين ماده ها ميدانم -بعنوان عضوی از موسسان سوم ارتش آزاديبخش خودم را متعهد ميدانم............ 58/4/31 نادری سيامک تقاضاي عضویت »با جان و دل« ! در مؤسسان سوم و درخواست تصویب از جمع تقاضانامه عضويت در موسسان سوم با شاخص جمع پذيری اينجانب سيامک نادری با عبور از بند ص و اپورتونيسم و نوشتن گواهينامه آب بندی در برابر طعمه از جمع تقاضای بررسی و تصويب عضويت خود را در موسسان سوم را دارم. آگاهانه و داوطلبانه و با جان و دل از جمع پذيری و انضباط و حسابرسی جمعی استقبال می کنم و آنرا شاخص عضويت و قبول در موسسان سوم ميدانم. 58/6/ 4-نادری سيامک اتمام حجت 16 اسفند 6836 یك ماه قبل از حمله زرهي مالكي به اشرف در 66 فروردین 6861 اتمام حجت نهايي در دستگاه جنگ 311 برابر با رژيم ولايت فقيه در تاريخ 23 اسفند 3153 در شرايطي كه اشرف در محاصره كامل قرار دارد و هنوز مزدوران با 231 بلندگو مجاهدين را به تسليم شدن به قاتلان مردم ايران و قاتلان شهيدان قهرمان خلق فرا مي خوانند.... براي آخرين بار با اينجانب سيامك نادري اتمام حجت شد كه اگر تحمل اين شرايط را در مبارزه با دشمن ضدبشري ندارم، اگر مي ترسم و يا اگر در مبارزه با رژيم نادم و »تواب« هستم و نمي خواهم در اشرف بمانم، سازمان آمادگي دارد هر كدام از گزينه هاي زير را كه من بخواهم انجام بدهد: 3.سازمان آمادگي دارد در اولين فرصت من را به ايستگاه پليس عراق معرفي كند. تا از اشرف بروم. سازمان كمك مالي هم مي كند تا محتاج رژيم نشوم و كار به مزدوري براي اطلاعات بدنام آخوندي نكشد. 2.خانواده اينجانب هم مي توانند بيايند و من را از اينجا بدون آلودگي و ارتباط با رژيم به هركجا مي خواهند ببرند. 1.سازمان مجاهدين بعد از لغو محاصره و در زمانيكه امكان رفتن من از اشرف بدون آلودگي با رژيم فراهم شود، كمك مي كند و همه مخارج را براي رفتن به هركجا كه مي خواهم برعهده ميگيرد و بشرط اينكه تا زمانيكه در اشرف و در مناسبات هستم بدون وقت گيري و مسئله سازي به ضوابط ومناسبات جمعي پايبند باشم. جواب من به اين سه گزينه بطور خلاصه بشرح زير است: »هيهات مناالذله« فقط همين! خلاصه تر از اين مفهوم غني و سرخ چيزي ندارم كه بيانگر باشد. اگر چه موضوع فرار و تسليم شدن بسوي قاتلان مردم و مجاهدين فراتر از هر خيانتي است، مختص از هر شرايطي! چه در شرايطي كه قيام مردم ايران و شهدايش ر اداريم و چه شكنجه شدگان آن، خودم پيشاپيش براي اختصار آن 1 گزينه يك گزينه است اعدام. اين شرف انقلابي مردمي و انساني من است كه چنين حكمي براي خودم قائل باشم و نه تنها چيزي از من كم، بلكه بيش تر خواهد كرد. هيچ وقت و هرگز نبايد گذاشت يك لبخند به چهرة كثيف مالكي مزدور ولايت پيشه در عراق بنشيند و اولين انعكاس من از شنيدن اين موضوع چهرة نحس سرد و سگ بدسگالي اش بود. مرگ برخائنين و تسليم شدگان بي بته و بي اصل ونسب، كه ريشه و جرثومه اي نزد خامنه اي كثيف كهريزكي دارند. ما براي پيروزي نيامده ايم يا روزهاي رؤيائي آزادي، اگرچه يقين داريم كه در جنگ 311 برابر محقق ميشود اما براي آزادي مردم و سرنگوني رژيم پليد آمده ايم كه در حداقل آن ) جانمان( را بدهيم، خودم هم نمي دانم براي چه بايد بنويسم يا بيشتر از اين، چون در درونم متناقض مي شوم، اما براي ثبت موضع خودم و گزينه هاي پيش رو جا دارد كه به همين مقدار اشارتي كرده باشم! با ايقان به پيروزي و سرنگوني رژيم مفلوك خامنه اي و رساندن رئيس جمهور برگزيده مقاومت مريم رجوي به ايران. 53/32/23 نادري سيامك ابلاغيه ترك اشرف قبل از ضرب الاجل مالكي براي 86 دسامبر 1166 سازمان در اتمام حجت نهائي به من 8 گزينه ابلاغ كرد تا اگر تحمل اين شرايط را ندارم و نمي خواهم در اشرف بمانم ، گزينه مطلوب خود را انتخاب كنم ) معرفي به ايستگاه پليس عراق – ترك اشرف با كمك خانواده – ماندن در اينجا تا زمانيكه امكان رفتن بدون آلودگي با رژيم با هزينه سازمان فراهم شود( ... ............................................ جواب و موضع من اينست: من مجاهد خلقم مجاهد مي مانم و مجاهد مي ميرم به عهد و پيمان با خدا و خلق وشهيدان و برسوگندهاي خود پايدار و استوارم. هيچ گاه فرصت طلبانه و با زالوصفتي از دستاوردهاي خون شهيدان و درد و رنج مجروحان و نبرد بي امان مجاهدين سوء استفاده نمي كنم در اين رابطه از همرزمان و سازمان و ياران اشرف نشان و مردم ايران كه شاهد سوگند مجاهدي من بوده اند مي خواهم كه روي من حساب كنند. 31/5/4-نادري سيامك ابلاغيه مجدد تعيين تكليف سيامك نادري -22 آبان 33 ... سازمان در مرحله جديد تاکيد دارد و به من ا بلاغ و تکليف کرد در صورتيکه تحمل سختی های مبارزه و جنگ سرنگونی با رژيم ضدبشری ولايت فقيه را ندارم در اولين فرصت با دريافت کمک مالی به کميساريا معرفی شده و ليبرتی را ترک کنم. تعيين تکليف نهايی و موضع اين جانب بشرح زير است: من يکماه پس از آزادی از زندان به ارتش آزاديبخش ملی ايران پيوستم زود نيامده بودم که زود بروم! در آذر 66 هم گزينه خودم را نوشته بودم فکر ميکنم آخرين برگه امضا شده در اين رابطه باشد که الان هم همان را امضا می کنم کما اينکه در ماه رمضان هم مجددا نوشتم و تاکيد به همان بود. .... مجاهد خلق سيامک نادری-26آبان33 ابلاغيه »چراغ خاموش«، تصفيه و اخراج و ترك ليبرتي -66 آبان 68 دو سال پيش در همين ايام سازمان به من تصفيه و اخراج ابلاغ كرد كه به شيوه مولايم قاطعانه جواب دادم : هيهات... در اين فاصله چند بار تجديد عهد كردم و نقشه مسير نوشتم. اما اكنون پس از بختك زدايي ، با پرچم فروغ ، همزمان با فروغ جاويدان حسيني ، سازمان بار ديگر به سنت خاموش كردن چراغ توسط امام حسين ، ابلاغيه اتمام حجت داده و من را به ترك رزمگاه ليبرتي مخير كرده است تا اگر تحمل ندارم، در اسرع وقت به هر كجا كه ميخواهم بروم. ميدانم كه لازمه ماندن در ليبرتي براي كسي كه نميخواهد طعمه رژيم و مزدور اطلاعات آن در زالوخانه بشود مراعات ضوابط زندگي و امنيت و مراعات حيثيت و شرافت دستجمعي بدون هرگونه تزلزل و شكاف است. ميدانم كه مجاهد پايدار اشرفي آزمايشهاي خود را داده و در برابر ابلاغيه وضعيت چراغ خاموش به آتشباري روشنگر و درخشان مبادرت ميكند. بر ايمان و ارتقاء ايدئولوژيكي خود مي افزايد و سستي و ضعف و ذلت نمي پذيرد . همچنين ميدانم كه هيچ گونه پيمان شكني و نقض عهد پذيرفته نيست و سازمان در اين موارد هيچ تعهد و مسئوليتي نخواهد داشت . جواب من به اتمام حجت پرچم فروغ و ابلاغيه ترك ليبرتي اين است : هيهات من الذله ، همين يك كلام و همين مفهوم كافي است كمااينكه قبلاً گفته بودم و بعداً نيز خواهم گفت و رژيم آخوندي را در تماميتش چه با ارتش آزادي و چه با ارتش قيام سرنگون ميكنيم. 00/9/77 نادري سيامك ادعاي مسخره سكته مغزي یا تمارض از ترس مرگ براي رفتن به خارج پس از قتل عام 61 شهریور در اشرف؟ مزدور نورسيده كه طبق حكم اخراج تيرماه 7837 روي دست مجاهدين باقي مانده بود و در عين حال خاطرجمع بود كه مجاهدين او را هر طور شده مواظبت ونگهداري مي كنند، پس از موشكباران هاي ليبرتي و مخصوصاً بعد از قتل عام 76 شهريور 61 در اشرف ديگر از فرط ترس و بريدگي به سيم آخر زد اما بجاي اينكه مانند ساير بريدگان به هتل مهاجر برود، با تمارض كه شيوه شناخته شده اين قبيل افراد در چنين شرايطي است ،شروع به جنگ اعصاب با همرزمان و اطرافيان خود نمود تا شايد او را هر چه سريعتربا استفاده از امكانات سازمان به خارجه بفرستند. در اين رابطه شاعري هم پيشه كرد و با بهم بافتن و رديف كردن كلمات بي ربط به يكديگر ،كه هر شنونده اي را به خنده ميانداخت، تا آنجا كه مي توانست مادر و خواهرش را هم عليه سازمان مجاهدين برانگيخت و ادعا كرد سكته مغزي كرده اما كسي از او قبول نميكند .... جالب اينكه، هم دكترمتخصص عراقي و هم دكتر سازمان جهاني مهاجرت و همچنين برخي نمايندگان كميساريا كه فهميده بودند سكته مغزي دروغي بيش نيست ، جداگانه به مشاوران حقوقي مجاهدين رهنمود ميدادند كه از بنگلادش تا بوسني و آفريقا از اين قبيل پناهجويان، بسيار ديده اند كه خيلي از آنها هم رواني شده اند و نبايد آنها را جدي گرفت اما سوژه نيازمند توجه است . در همين خصوص، مزدور نورسيده به نحو مضحكي مي گويد : » خانم کميساريا به نام روزالين سه بار از جاش بلند شد از من معذرتخواهي کرد که گفت خيلي مي بخشيد ما اصلا اطلاع نداشتيم شما توي اين وضعيت هستي شما اورژانس هستي بايد شما را سريعا بفرستيم به خارج از کشور...«. فقط اين سؤال باقي مي ماند كه خانم روزالين كه سه بار از جايش بلند شده ، چرا مريض اورژانس را سريعاً با خود از ليبرتي نبرده تا به معالجه او در عراق يا »خارج از كشور« اقدام كند؟! دستورالعمل دكتر كلينيك عراقي در ليبرتي براي ام آر آي كه سيامك نادري از آن آگاهانه اجتناب كرد و نرفت نسخه داروهاي دكتر رافل اما مزدور نورسيده بجاي اينكهه بها كميسهاريا از ليبرتهي بهرود، اكنهون يقهه مجاههدين را ميگيهرد كهه علهت اينكهه مجاهدين او را به آلباني يا يك كشور ديگر نفرستاده اند اين بود كه : » مسهئله آمهدن مهن بهه آلبهاني يها يهک کشهور ديگه يکي از مشکلات اصلي سازمان مجاهدين خلق بود چهون اگهر مهي آمهدم افشها ميشهد بهويژه همهين قتهل ههاي مشکوک«. اينجا ديگر اگر كسي ذره اي شرف و انصاف ميداشت وقتهي كهه صهحي و سهالم بهه آلبهاني رسهيده اسهت نبايد چنين اراجيفي را سر هم بندي ميكرد . از قضا اگهر راسهت ميگويهد، بايهد در همهان ليبرتهي، كهه بقهول خهودش نماينده كميساريا سه بار بخاطر سكته مغهزي او از جها بلنهد شهده )!(او ههم از جهاي خهودش يكبهار بلنهد ميشهد و از كميساريا ميخواست كه او را براي مداوا و معالجه فوري و نجات از »قتل مشكوك« با خود از ليبرتي ببرد. نامه مشاور حقوقي در ليبرتي به كميساریا در باره بيماري سيامك نادري-11 فروردین 6868 00/7/86 كميسارياي عالي پناهندگان ملل متحد-پروژه اشرف خانم سوميترا گرامي، همچنانكه ميدانيد ما در ملاقات 9 آوريل با آقاي جاناتان واينر مشاور ارشد وزارتخارجه آمريكا در بازاسكان مجاهدين در مورد ضرورت تسريع در بازاسكان بيماران )از جمله آقاي سيامك نادري(گفتگو كرديم و ايشان تأكيد كرد كه پيگيري خواهد كرد. ميخواهم به اطلاعتان برسانم كه خواهر سيامك در كاناداست و ميتواند با وكيل كه هزينه هاي آنرا PMOI بعهده ميگيرد نقش تسريع كننده داشته باشد . درخواست ما اين است كه موضوع را با سفارت كانادا در بغداد براي صدور تراول داكيومنت براي آقاي نادري در ميان بگذاريد. با تشكر و احترام -بهزاد صفاري To UNHCR-Ashraf Project-20140414 Table of patients and disabled No. 3- April 2014 نامه مشاور حقوقي در باره ضرورت فوري خارج كردن سيامك نادري از ليبرتي -5 اردیبهشت3131 7000 ارديبهشت 6 به:پروژه اشرف در عراق –كميسارياي عالي پناهندگان ملل متحد خانم آلا آقاي سيامك نادري كه در باره ضرورت فوري انتقال او به كانادا در 34 آوريل 2134 براي خانم سوميترا نامه نوشتم، ميگويد كه حال او شديداً رو به وخامت ميرود . با توجه به محاصره و محدوديتهاي پزشكي در كمپ ليبرتي ما خواهان كمك كميساريا هستيم تا سيامك نادري در اسرع وقت از ليبرتي منتقل و كمپ را ترك كند تا به نحو مناسب زير نظر كميساريا مورد مداواي اورژانس قرار بگيرد. ما همچنين از كميساريا ميخواهيم خانواده او در كانادا را از اين نامه و نامه 34 آوريل 2134 مطلع كند تا هر اقدامي را كه ميتوانند براي تسريع در بازاسكان او در كانادا انجام دهند و در صورت امكان براي ديدار با سيامك به عراق سفر كنند. ضمناً ما علاوه بر كانادا، اسم سيامك نادري را براي بازاسكان هر چه سريعتر به خانم جين لوت هم داديم )رديف 16 در ليست آوريل )1671 بهزاد صفاري-مشاور حقوقي ساكنان كمپ ليبرتي رونوشت : آقاي سيامك نادري اما بريده )سيامك نادري( پس از دريافت رونوشت نامه مشاور حقوقي به كميساريا مبني بر ضرورت فوري ترك ليبرتي با كميساريا )يعني يكنوع اخراج محترمانه در ارتباط با ادعاي دروغين سكته مغزي( بوضوح مي فهمد كه دستش رو شده و ديگر پايان بازي »سكته مغزي« است و از اينكه نماينده كميساريا هم سه بار بخاطر سكته مغزي او از جا بلند شده »خارجه« اي در نمي آيد . از اين رو شوكه شده و به فوريت در نامه زير دنده عقب ميگيرد و از آنجا كه ميداند در هيچ كجا، بيش از مجاهدين به او رسيدگي و محبت و احترام نخواهند كرد، براي ادامه استثمار و خونخواري از مجاهدين ، سريعاً پس از دريافت رونوشت نامه مشاور حقوقي، نامه زير را به نماينده كميساريا مينويسد و عليرغم بريدگي مفرط ادعا ميكند كه مجاهد خلق است ، مطلقاً قصد ترك ليبرتي را ندارد ولو بميرد ! و فقط در ليبرتي مي ميرد! مگر اينكه به كانادا فرستاده شود)!( و يا طبق همان ليستي كه سازمان مجاهدين اسم او را هم همراه با ساير بيماران به واينر داده است با ساير بيماران »بازاسكان« شود! دنده عقب و نامه سيامك نادري به نماینده كميساریا بلافاصله پس از دریافت رونوشت نامه مشاور حقوقي براي ترك ليبرتي 3131اردیبهشت 2 به خانم سوميترا با سلام اينجانب سيامك نادري ساكن كمپ ليبرتي امروز جمعه ساعت 4 بعدازظهر از متن نامه مشاور حقوقي ساكنين ليبرتي مطلع شدم و بسيار متعجب و شوكه شدم خواستم بدينوسيله بنويسم تا به فوريت به دست شما برسد . همين كه در همه مصاحبه ها هم گفته ام من مجاهد خلق هستم و عضو سازمان و خواهم ماند- تنها در صورتي كه در پروسه بازاسكان كه در مصاحبه 8/3/31 توسط خانم رزالين صورت گرفت و بدليل بيماري گفت اورژانس هستي و بدليل اينكه خواهرم در كانادا ساكن است وقتي گفت موافقت مي كنيد كه به كانادا برويد خواهرتان هم آنجاست من گفتم: بله. جاي توضيح يا تأكيد ندارد چون از قبل هم گفته ام اگربميرم هم در همين كمپ مي ميرم و حاضر به رفتن از كمپ نيستم مطلقا ولو بميرم. مگر اينكه طبق همان نامه اي كه سازمان اسم مرا هم همراه با تعداد بسياري از بيماران به جاناتان واينر و خانم جين هال براي بازاسكان اينجانب به شما ارسال كرده و آقاي جاناتان هم داده است. با اينكه خودم فردا نيازي به توضيح و تأكيد اين نداشتم چون 18 سال است كه در سازمان هستم و تا آخر هم خواهم ماند اما بلحاظ پرونده حقوقي يا هرگونه ابهام يا ... خواستم اين موضوع را درجريان بگذارم. لطفا مرا از رسيد نامه مطلع سازيد . با تشكر سيامك نادري 6/ارديبهشت31 فقط جاي اين سوال باقي مي ماند كه فردي كه 13 ساعت توسط 76 نفر كتك مي خورده، فردي كه مجاهدين ميخواسته اند او را بكُشند، فردي كه موقع ترك ليبرتي ميخواسته به خواهر مژگان بگويد » خيلي خواستيد مرا بكُشيد ولي نتوانستيد« ، چرا براي اخراج نشدن از ليبرتي بايد اين همه قسم و آيه بخورد ؟ و چرا بايد به آلباني هم كه مي رسد در كمپ پناهندگي تحت نظارت كميساريا براي آمدن نزد مجاهدين درخواست عضويت بدهد ؟ اينهم نامه مجاهدين براي فرستادن سيامك نادري به كانادا با قبول هزينه هاي وكالت به منظور اينكه بريده در موشك بعدي قالب تهي نكند. نامه مجدد مشاور حقوقي برای فرستادن سيامک نادری در اسرع وقت به کانادا با قبول هزینههای وکالت 6868 اردیبهشت 66 من در نامه 34 آوريل 2134 و در نامه 28 آوريل موضوووع آقاي سوويامك نادري را توضوويح دادم و نامه ها را ضووميمه مي كنم . شووما همچنين در جريان نامه نماينده سواكنان در خارج كشور آقاي محدثين به وزير خارجه كانادا آقاي جان برد در مورد باز اسكان اورژانس سيامك نادري هستيد و مجدداً اين نامه را هم برايتان ضميمه مي كنم. علاوه بر اين ما براي تسوريع در بازاسكان او برجسته ترين وكيلي را كه در كانادا مي شناختيم با تيم همكارانش وارد كرديم كه رونوشت وكالتنامه را برايتان ضميمه مي كنم. روشن است كه پرداخت حق الوكاله را سازمان مجاهدين خلق ايران از طريق آقاي ابوالقاسم رضايي كه اسم او در وكالتنامه ثبت شده بر عهده گرفته است . همچنين ميدانيد كه ما اسم سيامك نادري را پس از درميان گذاشتن موضوع بيماران با آقاي جاناتان واينر و به توصيه ايشان براي خانم جين لوت مشاور ويژه دبيركل در باز اسكان ساكنان فرستاديم )رديف 22 ليست ضميمه ( من و نماينده سواكنان آقاي براعي شوب گذشوته وكالتنامه را براي امضا به نزد سيامك نادري برديم تا امضا كند و بلادرنگ براي آقاي كليتون روبي و تيم او بفرستيم تا در باز اسكان او تسريع شود اما با كمال تاسف،سيامك نادري از امضاي وكالتنامه خودداري كرد و گفت نيازي به اين كار نيست به اين ترتيب ما هر آنچه را كه در توانمان بود براي حل و فصوول هر چه سووريعتر اين كيس انجام داديم. به نظر ميرسوود ادامه گفتگو با سوويامك نادري بي فايده باشوود و از اينرو من تقاضهاي مندرج در نامه 17 آوريل را تكرار مي كنم كه » با توجه به محاصهره و محدوديت هاي پزشهكي در كمپ ليبرتي ما خواهان كمك كميسهاريا هسهتيم تا سهيامك نادري در اسرع وقت از ليبرتي منتقل و كمپ را ترك كند تا به نحو مناسب زير نظر كميساريا مورد مداواي اورژانس قرار بگيرد« خواهشمندم خواهر او را هم كه در كانادا و در ارتباط با خودتان موضوع را پيگيري مي كند مطلع كنيد نامه ها و تلاشهاي مسئول كميسيون خارجه شورا و تشكرات مكرر خواهر سيامك نادري سعيده نادري، خواهر سيامك نادري كه شهروند كاناداست بخوبي ميداند كه تا كجا و چقدر، وقت آقاي محمد محدثين مسئول كميسيون خارجه شورا را براي »سكته مغزي« ادعايي برادرش و همچنين براي انتقال وي به كانادا و اگر نشد به سوئد يا نروژ و اگر نشد به آلباني گرفته است. محمد محدثين در 8 مي 1671 به جان برد وزيرخارجه كانادا از جمله نوشت : با توجه به اينكه خواهر سيامك نادري، خانم سعيده نادري در كانادا زندگي ميكند و با توجه به محاصره ضد انساني پزشكي كه 8 سال و نيم است از سوي دولت عراق بر ساكنان اعمال ميشود، از شما و از طريق شما از دولت كانادا درخواست ميكنم ترتيبات انتقال اورژانس آقاي سيامك نادري به كانادا را فراهم نماييد، اين يك اقدام ضروري براي معالجه و بهبود وضعيت جسمي ايشان است.من به ضميمه نامه هاي 34 و 28 آوريل مشاور حقوقي ساكنان به كميسارياي عالي پناهندگان را ضميمه ميكنم، همچنانكه ملاحظه مي كنيد، اين موضوع هم با خانم جين لوت نماينده دبيركل ملل متحد در امر بازاسكان ساكنان ليبرتي و هم با آقاي جاناتان واينر مشاور وزير خارجه آمريكا در مورد باز اسكان در ميان گذاشته شده است. آقاي وزير پيشاپيش از توجهاتتان به اين موضوع انساني صميمانه تشكر ميكنم. با احترام -محمد محدثين -نماينده ساكنان اشرف و ليبرتي در خارج از عراق رونوشت : عاليجناب كريس الكساندر وزير مهاجرت كانادا عاليجناب والكر تورك آقاي مهدي براعي آقاي بهزاد صفاري جواب وزارت خارجه كانادا - 8خرداد 31( 23مه2430) Reply from DFATD - A06010-2014 corres@international.gc.ca Sent: Thursday, May 29, 2014 5:57 PM To: M. Mohaddessin Mr. Mohammad Mohaddessin Representative of Ashraf and Liberty residents outside Iraq m.mohaddessin@ncr-iran.org Dear Mr. Mohaddessin: Thank you for your correspondence of May 3, 2014, addressed to the Honourable John Baird, Minister of Foreign Affairs, seeking to have Mr. Seyamek Naderi admitted to Canada. Your request falls under the responsibility of the Honourable Chris Alexander, Minister of Citizenship and Immigration. I have, therefore, taken the liberty of forwarding a copy of your correspondence to his office for consideration. Thank you for writing. Yours sincerely, Hélène Chouinard Ministerial Correspondence Division c.c. Office of the Honourable Chris Alexander, P.C., M.P. آقاي محمد محدثين نماينده ساكنان اشرف و ليبرتي خارج از عراق آقاي محدثين عزيز از نامه مورخ 1 مي 2134 شوما متشوكرم كه خطاب به عاليجناب جان برد وزير خارجه ارسال شده بود و خواستار پذيرش آقاي سيامك نادري در كانادا گشته بود. درخواسوت شما در كادر مسئوليت عاليجناب كريس الكساندر وزير شهروندي و مهاجرت قرار ميگيرد. من به اين جهت با اجازه شما يك نسخه از نامه تان را به دفتر ايشان جهت بررسي ارسال كردم. با تشكر از نامه شما-با احترامات خالصانه-هلن چوينارد-بخش مكاتبات وزارتخانه CC-دفتر عاليجناب كريس الكساندر نامه مسئول كميسيون خارجه به معاون كميسر عالي در ژنو براي فرستادن سيامك نادري از ليبرتي به نروژ یا فنلاند 1164 ژوئن 4 June 4, 2014 Mr. Volker Türk, Director of International Protection, UNHCR Dear Mr. Türk, Your colleagues in Camp Liberty are aware of Mr. SeyamekNaderi’s case who is one of the residents in the camp and they know about his illnesses and our efforts to resettle him. I wish to ask you, as we have already requested, to include seyamek Naderi regarding his illnesses, in the list of those to be transferred to Norway or Finland and expedite his resettlement process. I thank you in advance for your kind attention. Best regards M.Mohaddessin آقاي والكر تورك –مدير حفاظت بين المللي كميساريا – 2 ژوئن8972 همكاران شما در ليبرتي از موضوع آقاي سيامك نادري و در باره بيماري او و تلاشهاي ما براي بازاسكان او مطلعند. من ميخواهم از شما درخواست كنم همچنانكه قبلاً تقاضا كرده ايم سيامك نادري را بخاطر بيماري اش مشمول ليست انتقالي ها به نروژ و فنلاند نموده و پروسه بازاسكان او را تسريع كنيد. پيشاپيش از توجهات و لطف شما سپاسگزارم. با احترام-محمد محدثين نامه تشكر سعيده نادري - 61 خرداد6868( 1 ژوئن 1164) آقاي سيد المحدثين رئيس کميسيون خارجي شوراي ملي مقاومت و مسول ساکنين کمپ ليبرتي در عراق با سلام ايميل شما به آقاي والکر ترک در رابطه با انتقال برادرم سيامک نادري به کشور نروژ يا فنلاند دريافت شد. بسيار از تلاش شما براي خروج سريع برادرم سيامک که درشرايط بسيار وخيمي است سپاسگزارم.من نيز به پيگيري مستمروتماس با کميساريا ادامه خواهم داد، اما يقين دارم که درخواست و پيگيريهاي شما براي خروج هر چه سريعتر سيامک قطعا تاثير گذارترخواهد بود. خواهش من از شما اين است که هر گونه که امکان پذير است به کميساريا براي قبول انتقال سريع سيامک به کشور ثالث جهت شروع درمان فشار بياوريد. ما به شدت نگران وضعيت سيامک هستيم.خانواده سيامک و من که ساکن کانادا هستم براي هرگونه کمکي براي نجات جان سيامک عزيزمان آماده هستيم. از طرف خودم و به ويژه مادرم از شما کمال تشکر را دارم و بيصبرانه در انتظار نتيجه درخواست شما هستيم.با احترام -سعيده نادري- خواهر سيامک نادري-38 خرداد 31 نامه مجدد سعيده نادري - 63 خرداد6868(3 ژوئن 1164) Re: to saeideh naderi Saeideh Naderi [saeideh.naderi@gmail.com] To:M. Mohaddessin Sunday, June 08, 2014 3:51 pm آقاي سيد المحدثين با تشکر از پيگيريها و ارسال پاسخ دلگرم کننده آقاي ترک. اميدوارم روند انتقال برادرم سيامک به نروژ و يا فنلاند به سرعت انجام گيرد و هيچ مشکلي پيش نيايد. کميسارياي عالي پناهندگان ضمن پاسخ مثبت جهت اقدام براي باز اسکان سيامک به يکي از دو کشور نروژ يا فنلاند اشاره داشتهاند که تضميني براي پذيرش برادرم سيامک نيست. آقاي سيد المحدثين چه مسئله يا مسائلي ممکن است مانع از پذيرش سيامک باشد؟ ....... با توجه به شرايط وخيم سيامک ما نميخواهيم اين فرصت و امکان انتقال سريع او به يکي از دو کشور نروژ يا فنلاند جهت درمان که توسط شما فراهم گرديد از دست برود. خواهش ميکنم همه توانتان را در به نتيجه رساندن باز اسکان برادر عزيزم سيامک به کار گيريد .......... مجددا از تلاش شما براي تسريع روند انتقال سيامک سپاسگزارم و بيصبرانه در انتظار نتيجه مثبت اين تلاشها ميباشم .با احترام-سعيده نادري -خواهر سيامک نادري خواهر سيامك نادري فقط از اين حقيقت غافل بود كه سكته مغزي در كار نيست و طرفهاي ذيربط در فنلاند و نروژ هم ، آنقدر از اين نمونه ها ديده اند كه بدون گواهي پزشك متخصص ، هيچ اعتنايي نميكنند . كسي هم كه به آزمايش MRI نرود و وكيل را هم كه مجاهدين ميخواهند براي او استخدام كنند نپذيرد بدون شك اعتماد برنمي انگيزد. آيا جناح اعتدالي وزارت، از طريق تواب تشنه به خون )مصداقي( بازي كثيفي را با بريده پيش ميبرده ؟ ضمناً در همين ايام اصرار بيش از حد براي اينكه به او در ليبرتي ايميل جداگانه داده شود بسيار شك برانگيز بود زيرا اين قبيل ارتباطات در ليبرتي،تحت كنترل مستقيم وحوش استخبارات مالكي و كميته سركوب و سفارت رژيم بود. شايان توجه اينكه عليرغم دهها بار تقاضاي مكتوب كه اسناد آنها موجود است،كوبلر و مالكي نگذاشتند كه حتي يك عدد كامپيوتر و يك عدد موبايل يا تجهيزات اينترنتي و ارتباطات، وارد ليبرتي شود زيرا ميگفتند كه مهندسين مجاهدين با دستكاري در تجهيزات الكترونيك از آنها عليه امنيت عراق و ايران استفاده ميكنند! كمااينكه مالكي دراوايل سال 4711 آشكارا ادعاكردهبود، مجاهدين ازاشرف با اقدامات الكترونيكي، نتيجه انتخابات را دركامپيوترهاي كميسارياي عالي انتخابات عراق به زيان او تغيير داده اند! آنتنهاي شنود و استراق سمع اينترنتي در ليبرتي نيز چيز كاملاً لو رفته اي بود كه مجاهدين بارها در باره آن اطلاعيه دادند و عكسها را منتشر كردند. مزدوران ارتجاع تحت عنوان خانواده مجاهدين نيز پيوسته در صدد شناسايي دقيق محل اصابت موشكها و تصحي گراي آنها براي پيدا كردن و در هم كوبيدن مقر فرماندهي بودند. اطلاعيه كميسيون امنيت و ضد تروریسم شوراي ملي مقاومت -24 مهر 3131( 32 اكتبر 2430) كميسيونامنيت و ضدتروريسم سند استراق سمع تلفني، كنترل ایميلها ، شنود الكترونيكي و باز كردن كليه نامه ها و بسته هاي پستي ساكنان ليبرتي دستورات سركوبگرانه رژيم ايران به مالكي عليه اعضاي اپوزيسيون ايران در عراق دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران در روز 8 اسفند 7009 بنا بر گزارشهاي رسيده از درون رژيم آخوندي، طي اطلاعيه يي از »نصب دستگاههاي استراق سمع در جنب ليبرتي بر روي دكلهاي 76 متري« براي پرونده سازي عليه ساكنان ليبرتي خبر داد. روز بعد، مقاومت ايران در روز سوم اسفند 7009« اعتراض شديد ساكنان ليبرتي و مقاومت ايران به اقدامهاي سركوبگرانه پليسي براي انهدام اپوزيسيون به درخواست فاشيسم ديني« را منعكس كرد. همچنين در روز 09 ارديبهشت 08 دبيرخانه شورا اعلام كرد: به اسناد جديدي از داخل رژيم ملايان دست يافته است كه شامل دستورات سركوبگرانه عليه اپوزيسيون ايران به مالكي در آستانه انتخابات ديكتاتوري ديني است . طبق اين اسناد ، به دنبال سفر وزير اطلاعات رژيم به بغداد، وي دستورات سركوبگرانه جديدي را عليه اپوزيسيون ايران در عراق به حكومت مالكي ابلاغ كرده است. اين دستورات شامل باز كردن كليه ايميلها و نامه ها ، استراق سمع تلفني و شنود الكترونيكي و ضبط آنها براي پرونده سازي عليه مجاهدان اشرفي در ليبرتي است. سند ضميمه و به هر دادگاه بين المللي قابل ارائه است. اين دستورات سركوبگرانه كه يونامي و سازمان ملل در مورد آنها سكوت پيشه كرده اند نقض آشكار يادداشت تفاهم 86 دسامبر8977 در باره التزام حكومت عراق به مراعات استانداردهاي حقوق بشر انساندوستانه در ليبرتي است. هم اكنون نيز طبق گزارشهاي نيروي تروريستي قدس در تهران ، 72 نفر عوامل مرتبط با رژيم، با ايجاد يك مقر دائمي در پشت ديوار غربي ليبرتي )جنب قسمتهاي شماره 7 و شماره 8 )با دوربين و تجهيزات ديدباني و مراقبت تلويزيوني به كنترل شبانه روزي اشتغال دارند. ترجمه فارسي و كپي سند ضميمه است : جمهوري عراق دبيرخانه شوراي وزيران اداره پيگيري و هماهنگي دولتي 11111/1/2/11/ت م: شماره تاريخ: 12/5/2112 شماره 100111 مهر: سري و فوري مشاور امنيتي ارگان مشاور امنيت ملي اداره اطلاعات نظامي )استخبارات( موضوع: كميته هاي بازرسي با استناد به فرامين جناب نخست وزير در مورد پيگيري مسائل اعضاي سازمان خلق در قرارگاه ليبرتي، تصميمات زير گرفته شد: 1-تشكيل يك كميته ويژه كه نامه ها و بسته هاي پستي وارده و خارجه آنها ]ساكنان ليبرتي[ را بازكرده و ميخواند. 2-انتخاب يك كانال پستي كه اقدام به دريافت و يا ارسال نامه ها و بسته هاي پستي ميكند. 2-بر اساس پيشنهاد اداره تكنولوژي اطلاعات، يك باند الكترونيكي كنترل شده براي پيگيري و نظارت پستهاي الكترونيكي ايجاد ميشود. به منظور اطلاع و انجام اقدامات لازم... با تشكر علي محسن اسماعيل - دبيركل شوراي وزيران 9/5/2112 رونوشت به:  رياست شوراي وزيران/دفتر جناب نخست وزير، جهت اطلاع... با تشكر  دفتر مشاور امنيتي شوراي ملي مقاومت ايران كميسيون امنيت و ضد تروريسم )0241اكتبر 40( 37مهر02 گزارش مشاور حقوقي در ليبرتي در باره آخرین وضعيت سيامك نادري-3 ژوئن 1164 اطلاعيه 14 اردیبهشت32 دبيرخانه شوراي ملي مقاومت در باره كنترل ایميلهاي ساكنان و استراق الكترونيكي كه امنيت جمعي ساكنان كمپ را به خطر مي اندازد اسناد قابل ارائه به دادگاه بين المللي دستورات سركوبگرانه رژیم ایران به مالكي عليه اپوزیسيون ایران در عراق در آستانه انتخابات ریاست جمهوري ملایان مقاومت ايران به اسوناد جديودي از داخول رژيوم ملايوان دسوت يافتوه اسوت كوه شوامل دسوتورات سوركوبگرانه بوه موالكي عليوه اپوزيسويون ايران درعراق در آستانه انتخابوات ديكتواتوري موذهبي اسوت. طبوق ايون اسوناد كوه قابول ارائوه بوه دادگواه بينالمللوي اسوت، بوهدنبال سوفر وزير اطلاعات رژيم به بغداد، همزمان با بالا گرفتن جنگ قدرت در داخل رژيم، دستورهاي جديدي به دولت عراق ابلاغ شده است: 7-تعيين يك وكيول از جانوب دولوت عوراق بوراي سولب مالكيوت از سواكنان اشورف، توجيوه و آمووزش دادن بوه او در ايون خصووص هموراه با نحوه ارائه موضوعات به سازمان ملل و مقامهاي آمريكايي از طريق مارتين كوبلر. 8-درخواسووت از صووليب سوورخ بووراي از سوور گوورفتن انتقووال پيامهووا و نامووههاي سووازماندهي شووده از سوووي وزارت اطلاعووات در تهووران بووه ساكنان اشرف و ليبرتي در پوش خانواده براي اعموال فشوار بور مجاهودين. ايون اقودام بوه مثابوه جوايگزين 099بلنودگو اسوت كوه بوه مودت 511روز از فوريه 8979 تا دسامبر 8977 در اطراف اشرف بهطور شبانه روزي به شكنجه رواني ساكنان اشتغال داشت. 0 -پلويس و نيروهواي امنيتوي در ليبرتوي بايود اقودامهاي سوركوبگرانه عليوه سواكنان را تشوديد نمووده و از هرگونوه نورمش در برابور آنهوا پرهيز كنند. 2 -دواير ذيربط عراق بايستي هرگونه ارتباط تلفني و الكترونيكي ليبرتي با دنياي بيرون را كنترل و ضبط كنند 6-اعمال محدوديت هر چه بيشتر براي بازديدهاي كنسولي و ملل متحد و به ويژه سفارت آمريكا از ليبرتي. ايون در حاليسوت كوه مسوأله مبورم امنيوت سواكنان ليبرتوي همچنوان حول ناشوده بواقي مانوده و سوه مواه و نويم پوس از حملوه موشوكي، هيچيك از الزامهاي حداقل امنيتي برآورده نشده است. اين از يك قصد شوم و جنايتكارانه خبر ميدهد. مقاوموت ايوران بوا يوادآوري بيانيوه 80 اوت 8978 وزارت خارجوه آمريكوا مبنوي بور تلواش در راسوتاي حول و فصول مقولوات انساندوسوتانه در كمووپ ليبرتووي و تعهوود بووه حمايووت از امنيووت و سوولامت سوواكنان، و بووا يووادآوري مسووئوليت و تعهوودات ملوول متحوود دربووارة حقوووق پناهندگان و پناهجويان، دولت آمريكا و سازمان ملل را به جلوگيري از اين اقدامهاي سركوبگرانه فرا ميخواند. دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران )0248 مي 02 ( 30 ارديبهشت 72 پاسخ كميساریا به اقدامات مسئول كميسيون خارجه شورا در مورد سيامك نادري- 5 ژوئن2430 From: Bruce Scoffield [scoffiel@unhcr.org] Sent: Thursday, June 05, 2014 3:43 PM To: M. Mohaddessin Cc: Janice Lyn Marshall Subject: FW: Letter Dear Mr. Mohaddessin, I write on behalf of Mr. Turk. UNHCR staff in Iraq confirm they are aware of Mr. Naderi’s situation, including his health issues. His case will be submitted on a priority basis for resettlement. Sincerely Bruce Scoffield Principal Advisor آقاي محدثين عزيز من از طرف آقاي تورك مي نويسم. كاركنان كميسارياي عالي پناهندگان ملل متحد در عراق تاييد كردند كه از وضعيت آقاي نادري باخبرند از جمله وضعيت سلامتي وي. پرونده وي با اولويت بالا براي بازاسكان ارجاع خواهد شد. احترامات خالصانه-بروس اسكافيلد-مشاور اول تشكر مجدد خواهر سيامك نادري -61 ژوئن 1164 Regarding my brother Siamak Naderi-Relocation to Sweden Saeideh Naderi [saeideh.naderi@gmail.com] Sent: Thursday, June 12, 2014 17PM To: M. Mohaddessin Attachments: to Mr. Mohaddessin-12Jun14.pdf (31 KB)[Open as Web Page] آقاي سيد المحدثين رئيس کميسيون خارجي شوراي ملي مقاومت و مسئول ساکنين کمپ ليبرتي در عراق با سلام بسيار از اقدام سريع شما در رابطه با برقراري ارتباط ايميلي با برادرم سيامک و همينطور ارسال درخواست به کميساريا جهت باز اسکان سريع او به کشور نروژ يا فنلاند سپاسگزارم. طي نامهاي که ديروز از سيامک دريافت کردم مسئول کميساريا در عراق روز دوشنبه به ديدار سيامک رفته و به او اطلاع دادهاند که او را براي باز اسکان به کشور سوئد معرفي ميکنند.من ديروز در همين رابطه به کميساريا در عراق ايميل زدم تا از وضعيت باز اسکان او به کشور سوئد مطلع گردم چرا که تا ديروز طبق درخواست شما قرار به انتقال سريع سيامک به يکي از دو کشور نروژ يا فنلاند بوده است. اما تا کنون پاسخي نگرفته ام. آقاي سيد المحدثين انتخاب کشورهايي که آمادگي پذيرش ساکنان ليبرتي و يا بيماران را دارند بر چه اساسي است؟ آيا باز اسکان سيامک به کشور سوئد سريعتر است يا به نروژ؟ از آنجا که سيستم پزشکي کشور سوئد بسيار بهتر است ما هم ترجيح ميدهيم که سيامک جهت درمان فوري و مناسب به آنجا منتقل شود، اما با توجه به وضعيت اورژانسي سيامک زمان نيز بسيار اهميت دارد. در کداميک از اين کشورها پروسه انتقال جلوتر است؟ بسيار سپاسگزار خواهم بود اگر من را هم در جريان وضعيت انتقال سيامک قرار دهيد و از آنجا که کميساريا به شما پاسخگو است و اقدام شما بسيار تاثير گذار است باز هم خواهشم اين است که پرونده انتقال او را در اولويت قرار دهيد تا هر چه سريعتر به امکانات پزشکي و بيمارستاني دسترسي يابد .متأسفانه روز به روز شرايط جسمي او بدتر ميشود و ما بسيار نگران او هستيم. من همچنان پيگير پرونده او و تماس با کميساريا خواهم بود. مجددا از زحمات و تلاش شما سپاسگزارم. با احترام سعيده نادري شايان توجه است كه به محض اينكه پاي بريده به محل امن ميرسد ديگر نه از »سكته مغزي« خبري است و نه از وخامت روزافزون شرايط جسمي! بعكس وزارت و شكارچيان آن سر ميرسند تا بريده مزدور به»قتلهاي مشكوك مجاهدين« كه خودش سوژه آن بوده بپردازد. نامه مجدد سعيده نادري - 67ژوئن1164 سوئد سكته مغزي و فوریت انتقال را قبول نميكند آقاي سيد المحدثين با سلام همانطور که در ايميل زير ملاحظه ميکنيد آقاي اسکافيلد به من پاسخ داده اند که سيامک در ليست اضافي به کشور سوئد معرفي شده بوده که اين کشور نيز حاضر به پذيرش بيش از تعداد تعيين شده نيست و سيامک را قبول نکردهاند. آقاي محدثين وضعيت سيامک بسيار خطرناک است. من بارها بارها خواهش کردهام که با توجه به وضعيت بحرانياش او را در اولويت قرار داده و در اولين فرصت به کشور ثالث منتقل کنند. بيش از 5 ماه او در اين شرايط بوده بدون هيچ اقدامي. خواهش ميکنم کاري بکنيد. خواهش ميکنم به کميساريا فشار بياوريد که او را جزو نفرات تعيين شده در اول ليست در اولويت هر سريعتر منتقل کنند. آيا براي فنلاند هم جزو ليست اضافي است؟ خواهش ميکنم کاري کنيد. بيصبرانه منتظر اقدام و پاسخ شما هستم.با احترام-سعيده نادري ---------- Forwarded message ---------- From: Bruce Scoffield Date: Mon, Jun 16, 2014 at 7:34 AM Subject: RE: URGENT: Relocation of Siamak Naderi to Sweden-number with UNHCR 154-11C000349 To: Saeideh Naderi Cc: Anna Rich , Sumitra Visvanathan Dear Ms Naderi, Thank you for your email and phone message. On behalf of Mr. Turk I can assure you that UNHCR recognizes the very difficult situation facing your brother. His case is a priority for UNHCR. As you know, the final decision with respect to relocation to a third country rests with the government of that country: because Sweden recently informed us that it is not able to accept additional cases your brother’s application is being submitted to Finland. I regret that it is not possible to predict at this point how long it will take to receive a response from Finland. Sincerely Bruce Scoffield نامه بعدي و تشكر مجدد سعيده نادري - 11ژوئن1164 آقای سيد المحدثين با سلام از تماس تلفنی شما و پيگيریهای مستمر شما در رابطه با تسريع انتقال سيامک به فنلاند سپاسگزارم. اميدوارم هر چه زودتر اين کشور با پذيرش او موافقت کرده و هر چه سريعتر منتقل گردد. من همانطور که گفتيد نامهای تهيه کردم برای وزارت امور خارجه فنلاند. در وب سايت اين وزارت خانه دپارتمانهای متفاوتی وجود درد که من مطمئن نيستم درخواستم را به کدام دپارتمان بفرستم. ممنون خواهم شد اگر شما راهنمايی کنيد که پرونده سيامک به چه قسمتی ارسال شده و من با همان دپارتمان تماس بگيرم.باز هم از کمک و تلاش شما سپاسگزارم. به اميد ديدار هر چه زودتر عزيزانمان . با احترام-سعيده نادری در ادامه ماجرا، فنلاند هم پس از چك پزشكي وضعيت فرد بريده از كميساريا و كلينيك عراقي و طبيبان سازمان جهاني مهاجرت در عراق، موافقت خود از پذيرش سيامك نادري را پس ميگيرد. سرانجام از آنجا كه كانادا و سوئد و فنلاند جواب منفي ميدهند و هيچيك از اقدامات در باره انتقال بريده مزبور به اين كشورها جواب مثبت پيدا نميكند، مجاهدين در توافق با كميساريا سيامك نادري را بجاي يكنفر از مجاهدين در ليست اولين چارتر مسافرين وارد نموده و او را با خودشان در 02 آبان 37( 43 نوامبر 0241 )به آلباني ميبرند. تشكر پایاني سعيده نادري پس از رسيدن بریده به آلباني -38 نوامبر 2430 :Reسالم و درخواست Saeideh Naderi [saeideh.naderi@gmail.com] To: M. Mohaddessin Tuesday, November 18, 2014 8:38 AM سلام آقای سيد المحدثين خدا رو شکر . تماس گرفتم ازتون تشکر کنم برای همه تلاش و زحماتتون و عذر خواهی برای اينهمه تماس هايی که داشتم. من مجدد خدمتتان تماس خواهم گرفت .باز هم برای همه تلاشتان سپاسگزارم. با احترام-سعيده نادری اكنون بنگريد كه بريده مزدور بي شرافت، مدعی شده است: »الان ... توسط کميساريا به آلبانی منتقل شدم نه سازمان مجاهدين خلق، چون سازمان مجاهدين خلق تماما مانع ميشد... واقعيت اين است که اگر فعاليت سه الی چهار ساله خواهرم که در کانادا بود صورت نميگرفت سازمان براحتی مرا ميکشت و بعدش هم اسم مرا ميگذاشت مجاهد شهيد سيامک نادری، از هر طرف سواستفاده ميکرد....«. پيش از او ، دژخيم جواد منصوری از سرکردگان اوليه سپاه پاسداران ولی فقيه ارتجاع گفته بود : »حتی در داخل خود سازمان اگر کسی به آنها انتقادی داشت به هيچ وجه تحملش نمی کردند و در اولين فرصت منتقدان درون سازمانی خود راهم بی هيج ملاحظه ای می کشتند.« )سايت حکومتی الف 77تير67) پاسخي از بریده مزدور سيامك نادري به خودش – 61 آبان 34 » در قبال تمام توطئه ها و زدوبندهاي رژیم پليد آخوندي و بریده مزدورانش مي ایستيم و با اینگونه خودفروشيها و رفتن به دامن رژیم آخوندي هيچ بریده و مزدوري نمي تواند این رژیم كثيف آخوندي را نجات دهد« هيهات من الذله پيمان نامه بازگشت ناپذير و آب بندي شده در برابر طعمه هيهات من الطعمه در طي اين 28 سال و بطور خاص 1 سال اخير، رژيم پليد آخوندي با استفاده از شرايط منطقه اي و عراق با تمام قوايش در صدد ضربه زدن به اشرف و مقاومت بوده از بمباران قرارگاهها تا تبليغات و فشارها و اتهامات مسموم چه توسط خودش و چه بريده مزدورانش بوده و هست از آنجا كه اين رژيم پا به گور هدفش در هم شكستن مقاومت و ضربه زدن به آن مي باشد در قبال تمام توطئه ها و زدوبندهاي رژيم پليد آخوندي و بريده مزدورانش مي ايستيم و با اينگونه خودفروشيها و رفتن به دامن رژيم آخوندي هيچ بريده و مزدوري نمي تواند اين رژيم كثيف آخوندي را نجات دهد. و با آب بندي در قبال هرگونه سازش و تسليم و خارجه گرائي و طعمه گرائي مي ايستيم و مقاومت و پايداري را تا به آخر ادامه خواهيم داد. بي شك روز سرنگوني رژيم پليد آخوندي فرا خواهد رسيد و رئيس جمهور برگزيده مقاومت خواهر مريم رجوي را به ايران خواهيم برد، رژيم پليد آخوندي كه تا بحال هيچ كاري نتوانسته است بكند بعد از اين هم با هر زدوبند و توطئه و ايجاد فشار و اذيت و آزار چه توسط خودش و چه بريده مزدورانش طرفي نخواهد بست. يا مرگ يا آزادي. 54/5/36 -نادري سيامك


در توئیتر با نام @ bahareazady  مطالب مارا  دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر