بودجه ۹۷و پیامدهای آن بیشترین عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز یکشنبه سوم دیماه 96را به خود اختصاص داده است:
آفتاب یزد: سال 97؛ سال رونق ماله کشی مالیاتی؟
ابرار: حذف یارانه 34میلیون نفر منطقی نیست
اقتصادپویا: «تورم تک رقمی» سال 97از دست میرود
جهان صنعت: خطر افزایش شکاف طبقاتی
رسالت: دولت همین تعداد شغل را حفظ کند هنر کرده است
عصر ایرانیان: زندگی مردم زیر تیغ بودجه 97
قانون: آوار آمار اشتباهی بر سر بودجه
کیهان: گرانیها نقد، اشتغال نسینه – نسخه دولت برای اقتصاد کشور!
کیهان: ارزیابی نمایندگان از بودجه 97؛ سفره مردم کوچکتر میشود
روزنامههای هر دو باند حاکم وجوه مختلفی از گرانیهای سرسامآور اخیر را برجسته کردهاند:
افکار: تخم مرغ ناگهان 25درصد گران شد، تخم طلا
اقتصاد پویا: افزایش قیمت شیر و ماست همزمان با سکوت سازمان حمایت
جامعه فردا: سایه سنگین گرانی بر سر خوراکی ها
جوان: شانه 20هزار تومانی تخم مرغ بر زلف پریشان اقتصاد ایران
خراسان: دیگ قیمت خوراکیها به جوش آمد
وطن امروز: موج بلند گرانی
حملات باندی موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است:
آفتاب یزد: احمدینژاد بستری شود! دیروز محمدعلی رامین معاون سابق مطبوعاتی وزارتخانه ارشاد خواستار بستری شدن احمدینژاد در آسایشگاه روانی شد. این در حالی است که روزگاری او امین و تئوریسین محمود احمدینژاد بود
جامعه فردا: فصل جدید سربرآوردن جبههها، تعطیلی جمنا: آغاز به کار جبهه جدید در اصولگرایان
کیهان: مدعیان اصلاحات: کسانی که از رأی به دولت پشیمان شدهاند نفوذی و دسیسهگر هستند!
اذعان به ناکارآمدی «مدیریت بحران» موضوع روزنامههای هر دو باند حاکم است:
شهروند: گسل «مدیریت بحران» - در کرمانشاه هنوز مشکل برنامهریزی و ساماندهی و مدیریت بحران وجود دارد
عصر ایرانیان: زلزله مدیریت بحران را دچار بحران کرد
ایران: بلاتکلیفی 30ماهه لایحه مدیریت بحران کشور در مجلس
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع واکنش هراسآلود بیت علی خامنهای به لایحه کنگره آمریکا در مورد داراییهای سران نظام را انعکاس دادهاند:
حمایت: واکنش دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب به یاوهگویی کنگره
چرا آمریکا عمود خیمه انقلاب را نشانه رفته است؟
دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای در مطلبی با عنوان «چرا آمریکا عمود خیمه انقلاب را نشانه رفته است؟» بهعملیات روانی جدید کنگره ایالات متحده در خصوص افشای دارایی های مقامات ایران واکنش نشان داد.
اذعان به بنبست و ناکارآمدی نظام در روزنامههای حکومتی منحصر به ناکارآمدی مدیریت بحران نیست. بلکه بنبست و ناکارآمدی کل نظام در چنبره تخاصمات باندی بر اساس اختلاف منافع، بهمثابه مادر چالشها موضوع نگرانی و هشدار روزنامههای باند روحانی است:
اعتماد: سرمقاله: مادرِ ابرچالشها
چندپارگی در عرصه سیاست و در عینحال کوشش برای پوشش دادن سایر حوزههای دیگر در ذیل خود، موجب میشود که عملاً کارها قفل شود و هیچ اقدام موثری که بتواند جامعه را از حیث توسعه پایدار اقتصادی یک گام به جلو ببرد شکل نمیگیرد. چندپارگی سیاسی موجب میشود که هر جناح سیاسی برحسب اینکه در چه جایگاهی قرار دارد، سیاستهای متضاد با جناح دیگر را درخواست میکند و هیچیک از طرفین اجازه نمیدهند که سیاست یکپارچهای شکل گیرد. در نتیجه هیچگاه؛ تأکید میشود، هیچگاه سیاست اقتصادی کارآمدی شکل نخواهد گرفت، مگر زمانی که به قول معروف کارد به استخوان برسد
این حد از تنش و عدم تفاهم سیاسی اجازه نمیدهد که تصمیمات مناسب برای اصلاحات اقتصادی اتخاذ شود، بهویژه در شرایطی که حوزههای دیگر در برابر سیاست فاقد حداقلی از استقلال در تصمیمگیری و بیان نظر هستند. هر جناح و نهاد سیاسی ساز خود را میزند.
سرمایهگذاری خارجی و نظام بانکی، مبارزه با فساد نیز به نوعی تحتتاثیر چالشهای سیاست داخلی است. سیاستهای گمرکی و واردات و صادرات، بحث مالیاتها، محیطزیست و آلودگی هوا و... نیز کمابیش چنین وضعی دارند. بنابراین اگر ایران با ٦ابر چالش یا حتی ٨تا مواجه باشد، بهمعنای دقیق همه این ابرچالشها، یک ابرچالش مادر نیز دارند که آن هم فقدان انسجام سیاسی در کنار فقدان استقلال سایر حوزهها در برابر سیاست است.
روزنامههای باند علی خامنهای پیامدهای بودجه 97را بهانه حمله به باند رقیب کردهاند:
کیهان: نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مصاحبههای مختلف انتقادهای خود را نسبت به لایحه بودجه دولت اعلام کردند که از آن میان به عدم شفافیت، کم شدن منابع عمرانی، راهکار غلط دولت برای قطع یارانهها، تصمیمهای اقتصادی که به کوچکتر شدن سفره مردم میانجآمد و ریلگذاری غلط فرهنگی میتوان اشاره کرد.
کیهان: «در صورت آزادسازی قیمتها بهطور مثال درباره بنزین شاهد رشد 5برابری قیمت و در نتیجه تورم 500درصدی خواهیم بود. ما نگران مردم هستیم.
باور میکنید این حرفها را آقای نوبخت به زبان آورده باشد!؟
این حرفها مربوط به سال 87است و تورم 500درصدی، حربهای بود که گرا دهندگان تحریم داخلی در آستانه تحریم سوخت از سوی آمریکا، بهعنوان چماقی کوبنده در برابر طرح «کارت سوخت» به کار میبردند.
حالا دولت در حال افزایش یکباره 50درصدی قیمت بنزین (و البته همه حاملهای انرژی) ولی هیچ خبری از این حرفها نیست! برعکس دولتمردان در کمال تعجب با خونسردی عجیبی ادعا میکنند تاثیر افزایش قیمت بنزین بر نرخ تورم، تنها یک درصد خواهد بود!
مرکز آمار ایران اعلام کرده تورم در آذرماه سال جاری 8درصد بوده است! میدانیم که آمارسازی، خیانتی بزرگ به مردم و چشمهای نظارتی و دستگاههای محاسباتی است.
اما واقعاً در همین آذر ماه، کدام کالا گران نشد!؟ و آیا از شعار معروف «ملاک تورم جیب مردم است» به این آمارسازیها رسیدن، علامت بزرگی نیست که نسخههای لیبرالیستی، هیچ کاری برای مردم نمیکند!؟
رئیسجمهور در موجسازی عجیبی، مدعی شفافیت بودجه میشود و چنان با مردم سخن میگوید که گویی پیش از این، هیچ عدد و رقمی درباره مفاد بودجه منتشر نمیشده است!
دولتی که مدعی کاهش تورم و رشد اقتصادی است، در بودجه پیشنهادی خود، پیشاپیش به استقبال تورم فزاینده رفته و همه چیز را بر اساس آن تنظیم کرده است! البته در این بین، حقوق کارگر و کارمند، منطبق با سطح تورم اعلامی افزایش مییابد تا دولت به خیال خود، به وعده «افزایش حقوق متناسب با نرخ تورم» وفا کرده باشد! اما همان کارمند و کارگر، وقتی برای خرید چند تخم مرغ اقدام کند، متوجه میشود که دولت چه لطف بزرگی در حق او کرده و میزان صداقت دولتمردان، بیشازپیش بر او معلوم خواهد شد! در آن لحظه که میبیند یک شانه تخممرغ 12هزار تومانی را باید 20هزار تومان یعنی 70درصد گرانتر بخرد، میفهمد که تورم 8درصدی یعنی چه و افزایش حقوق متناسب با تورم چه منافع عجیبی داشته که خودش هم از آنها بیاطلاع بوده! بودجه به مانند غنیمتی شیرین، طعمه برخی دستگاهها و افراد شده است. بهعنوان یک نمونه ناراحتکننده، نگاهی به سخنان برخی نمایندگان مجلس، تفاوت شهروندان درجه یک و دو را در مسلک اقتصاد لیبرالیستی بیشتر نشان میدهد. جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده حامی دولت معتقد است: «حقوق مجلس برای نمایندهها فاجعه است، خدا شاهد است من در خانه میخوابیدم و 8میلیون میگرفتم (!) میگویند در راه اسلام کار کن، آخر تا کی؟!» و پزشکیان هم که پیشینه سیاسی او مشخص است مدعی است: «حقوق نمایندگان مجلس از رانندگانی که آنها را جابهجا میکنند کمتر است»!
حالا اگر یک کارگر یا راننده مستحق افزایش 8درصدی حقوق است، حتماً برای نمایندگان محروم باید حداقل هفتاد – هشتاد درصد افزایش یابد، چون آنها مشغول کار برای خدا هستند و حقوقشان هم کم است!... یقینا با این بودجه، پروژه کارگزارانی دهه 70مبنی بر له شدن مردم زیر چرخ توسعه تکرار خواهد شد، با این افزونه که توسعهای هم در کار نیست!
کیهان: در حالی که دولت حسن روحانی قیمت برخی اقلام ضروری مردم نظیر حاملهای انرژی را به بهانه ایجاد اشتغال در لایحه بودجه سال آینده تا 50درصد گران کرده است برخی کارشناسان معتقدند در صورت تصویب نهایی این لایحه در مجلس گرانیهای ناشی از آن بلافاصله عملیاتی میشود اما اشتغال ادعایی، در خوشبینانهترین حالت نسیه خواهد بود... مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی تأکید کرد افزایش قیمت حاملهای انرژی موضوع تبصره ١٨موجب کاهش ۰.۷۵تا یک درصدی رشد اقتصادی کشور در سال ١٣٩٧میشود که این کاهش رشد میتواند به کاهش ٣٦٠ تا ٤٨٠ هزار نفری اشتغال منجر شود. دولت و مجلس باید توجه داشته باشند که خود دولت بزرگترین مصرفکننده است... فرشاد مؤمنی کارشناس اقتصادی حامی دولت نیز در سلسله سخنرانیهای بررسی بودجه 97تصریح کرد: افزایش قیمت سوخت 400هزار فرصت شغلی را از بین میبرد. وی گفت: در تحقیقی که مرکز پژوهشهای مجلس انجام داده گفته شده با افزایش بهای بنزین حدود 7درصد تورم ایجاد میشود اما در مقابل محمد باقر نوبخت مدعی است افزایش بهای سوخت تنها ۴.۲درصد تورم به همراه دارد. از منظر اقتصاد سیاسی این سیاست در عینحال که معیشت مردم را بهم ریخته فقر را هم بیشتر و بنگاههای تولیدی را هم با مشکل مواجه کرده است.
وی گفت: بنده 17مورد سرنوشتساز از عدم شفافیت سند بودجه را شناسایی کردم، از سال 91تا 97بودجه عمومی دولت ۷.۲برابر شد و در همین دوره درآمد حاصل از خدمات قضایی ۶.۵برابر و درآمد حاصل از خدمات درمانی ۴.۵برابر شد.
رسالت: رئیسجمهور اواخر هفته گذشته در همایش اجلاس ملی حقوق شهروندی گفت: «اگر کسی میآید از ما کنتور آب میخواهد و از آب میخواهد استفاده کند، از دین و مذهبش میپرسیم! میگوییم اول بیا این را پر کن که دین و مذهبت چیست؟ برای کدام گروه سیاسی هستی؟ نماز شب میخوانی یا نه؟ روزه و ماه رمضان و مستحبات را انجام میدهی؟ چه کار به کار مردم داری، آب می خواهد، خب به او بدهید. مردم برق میخواهند، تو بگو برق می خواهی کتاب بخوانی و بعد یک نامهای بنویسی خلاف مصالح با این برق؟ شما چه کار به این کارها داری؟ برق را بده، پولت را بگیر.»
اگر هم در دولت آقای روحانی از این اتفاقها افتاده است باید خود او پاسخگو باشد.
قسم جلاله خوردن به اینکه دستگاه قضایی نمیتواند با فساد مبارزه کند، آن هم در شرایطی که برادر رئیسجمهور و برادر معاون اول او به جرم فساد اقتصادی تحت پیگرد قضایی هستند، خیلی معقول نیست.
در مورد گران کردن بنزین و گازوییل استدلال رئیسجمهور محترم این است که قیمت جهانی آن حکم میکند مردم نصف این قیمت را به دولت بپردازند. اولاً مگر سطح دستمزدها و حقوقها در ایران به قیمت جهانی و یا نصف آن است؟ ثانیاً این قیمت در کدام نهاد نظارتی تقویم شده است؟
مرکز پژوهشهای مجلس میگوید بنزین 1500تومانی موجب از بین رفتن 480هزار شغل در کشور میشود. تعهدات دولت در مورد ایجاد اشتغال چه میشود؟
دو سال و چند ماه از توافق هستهیی گذشته است ولی هیچیک از وعدههای برجامی که داده شده، به آن عمل نشده است. حالا اندر مزایای گران شدن بنزین چنین تحلیلی غیرواقعی داده میشود. آیا مردم باور میکنند با گران شدن بنزین مشکل اشتغال حل شود؟ پس توافق هستهیی چه شد؟
برجام و پیامدهای آن موضوع حملات به باند حسن روحانی و ابراز دلواپسی از طرف روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع است:
جوان: دولت در حالی این روزها مشغول اعمال قوانین مربوط به گروه ویژه اقدام مالی یا همان FATF است که رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی از این ابهام سخن میگوید که «اگر ما همه تعهداتمان را انجام دهیم و همچنان در «لیست سیاه » باقی بمانیم، چه باید بکنیم؟»
این درست همان اتفاقی است که بیم آن نیز در موضوع برجام میرفت و از قضای روزگار به حقیقت هم پیوست... نکته مهمتر الزام ایران به شناسایی و معرفی «ذینفع واقعی » معاملات بانکی است. یعنی اگر یک نهاد تحریم شده مثل یک شرکت تولیدکننده موشک، برای معاملات جهانی خود چند شرکت پوششی تأسیس کرده و با آنها تحریمها را دور میزده است، بر اساس تعهد جدید ایران باید شناسایی شده و به نهاد FATFمعرفی شود! همچنین ایران ملزم است همه تراکنشهای بالای 15هزار دلار خود را در یک مرکز مشترک ثبت کرده و در صورت درخواست این نهاد یا کشورهای عضو به آنها تحویل دهد. و در نهایت، ایران طبق این توافقنامه متعهد است که 23فرد و 61نهادی را که در قطعنامه 2231تحت تحریم هستند، تحریم کند. شاخصترین این افراد حاج قاسم سلیمانی است!
یک روزنامه همسو با باند حسن روحانی به افزایش شکاف طبقاتی در اثر سیاستهای وی اذعان کرده است:
جهان صنعت: خطر افزایش شکاف طبقاتی
روحانی در حالی رفع فقر و گسترش عدالت اجتماعی را در بودجه 97در دستور کار خود قرار داده است که آمار مربوط به بودجه خانوارهای شهری در دولت یازدهم نشان از افزایش فاصله دهکهای مختلف جامعه و گسترش فقر دارد.
تکرار سیاستهای اتخاذشده گذشته جز گستردگی بیشتر فقر در جامعه نتیجهیی نخواهد داشت.
اکنون در لایحه بودجه 97دولت که تقدیم مجلس شده است حذف یارانه 30میلیون نفر در جامعه به نفع دهکهای پایین جامعه تعیین شده است. باید دید آیا دولت با این تصمیم بهدنبال راهی برای پر کردن جیب محرومان جامعه یا پر کردن کسریهای بودجه خود است؟
نگاهی به گزارش بودجه خانوارها در دوره اول دولت حسن روحانی حاکی از افزایش فاصله غنی و فقیر در این سالها بوده است.
گزارش بودجه خانوارهای شهری بانک مرکزی در سال 1391نشان میدهد که متوسط هزینه ناخالص یک خانوار شهری طی یک سال، 6/21میلیون تومان عنوان شده است. تقسیم این عدد بر 12ماه سال این نتیجه را میدهد که متوسط هزینه ناخالص یک خانوار شهری طی یک ماه 8/1میلیون تومان بوده است. بررسی دهکهای مختلف جامعه و واکاوی هزینه ماهانه آنها نیز نشان میدهد که دهکهای پایینتر فقیر و دهکهای بالاتر غنیتر هستند. چرا که متوسط هزینه ماهانه دهک اول جامعه که فقیرترین قشر جامعه در آن حضور دارند در سال 91، حدود 400هزار تومان یا 4/0میلیون تومان بوده است. متوسط هزینه ماهانه دهک دهم جامعه نیز که غنیترین قشر جامعه در آن حضور دارند، حدود 5میلیون و 300هزار تومان یا 3/5میلیون تومان بوده است یعنی دهک دهم 2/13برابر بیشتر از دهک اول در ماه هزینه میکرده است. این همان اختلاف طبقاتی است که در جامعه از آن سخن میگویند.
در سال 1391، متوسط هزینه ماهانه 60درصد از خانوارهای جامعه یا 6دهک، زیر متوسط هزینه متوسط خانوارها بوده است. یعنی شش دهک کمتر از 8/1میلیون تومان در ماه هزینه میکردهاند و تنها هزینه چهار دهک بالاتر از 8/1میلیون تومان بوده است.
اما بررسی گزارش بودجه خانوارهای شهری در سال آخر دولت یازدهم یعنی سال 1395نشان میدهد در این سال متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری 39میلیون تومان بوده است. بنابراین متوسط هزینه ماهانه یک خانوار شهری حدود 3/3میلیون تومان بوده است. در این سال متوسط هزینه خانوارهای شهری دهک اول (فقیرترین قشر جامعه) حدود 700هزار تومان یا 7/0میلیون تومان و متوسط هزینه خانوارهای شهری در دهک دهم (ثروتمندترین قشر جامعه) حدود 10میلیون و 300هزار تومان یا 3/10میلیون تومان بوده است. یعنی دهک دهم در سال 95، 14برابر بیشتر از دهک اول در ماه هزینه میکرده است که این مقدار در سال 91تقریبا 2/13برابر بوده است. یعنی در طول دولت یازدهم فاصله فقیر و غنی یا همان اختلاف طبقاتی بیشتر شده است. از طرفی در سال 1395، 70درصد خانوارهای جامعه یا هفت دهک زیر 3/3میلیون تومان (متوسط هزینه ماهانه خانوارهای شهری در سال 1395) در ماه هزینه میکردهاند. این یعنی یک دهک بیشتر نسبت به سال 91، به زیر متوسط هزینه خانوارهای شهری سقوط کرده است.
یک روزنامه باند روحانی از گسترش تور سرکوب در دانشگاهها در وحشت از تکرار قیام ۸۸خبر داده است:
آرمان: حضور شبکهیی بسیج در دانشگاهها
«حضور شبکهیی بسیج در دانشگاهها» پیشنهادی بود که روز گذشته از سوی رئیس سازمان بسیج مستضعفین مطرح شد. در حالی سردار غلامحسین غیبپرور روز شنبه این موضوع را مطرح کرد... هماهنگی بین کلیه دانشگاهها و همکاری نزدیک با بسیج اساتید و بسیج طلاب در بسیج دانشجویی بسیار حائز اهمیت است.
در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر