۱۳۹۶ دی ۸, جمعه

سخن روز :دو پیام متناقض حرفهای خامنه‌ای، نمودی از بن‌بست نظام





سخن روز :دو پیام متناقض حرفهای خامنه‌ای، نمودی از بن‌بست نظام

سخنان  علی خامنه‌ای  در روز چهارشنبه 6دی، حاوی محورها و نکات قابل تأملی است؛ یک محور آن را که معطوف به ‌بحران درونی رژیم و پاسخ دادن به‌ حملات اخیر روحانی و احمدی‌نژاد بود، در سخن روز قبلی (عمق بحران و حمله همزمان خامنه‌ای به ‌دو رئیس‌جمهور نظام) مورد توجه قراردادیم؛ اما این پرسش مطرح است که خامنه‌ای در این سخنرانی می‌خواست چه پیامی به‌ مخاطبانش که گروهی از تبلیغاتچی‌های رژیم (اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی) بودند، برساند؟
به‌طور خلاصه خامنه‌ای می‌خواست نیروهای رژیم را متوجه اوضاع فوق‌العاده حساس و خطرناک کنونی کند و این‌که رژیم اکنون در بحرانی‌ترین شرایط و در بزنگاه بود و نبود خود قرار دارد. وی در عین‌حال تلاش می‌کرد در این شرایط مهیب به‌ نیروهای مأیوس و در حال ریزش خود امیدواری بدهد که رژیم این شرایط را پشت سر خواهد گذاشت و به‌حیات خود ادامه خواهد داد.
او تلاش کرد وضعیت مطلقاً تیره و تار کنونی را تبلیغات و سیاه‌نمایی دشمنان وانمود کند: «هزاران توپخانه، توپخانه دروغ‌پردازی، توپخانه بزرگ‌نمایی مشکلات... مشغول شلّیکند». اما درد خامنه‌ای این است که آنچه را که او سعی می‌کند تبلیغات دشمنان قلمداد کند، گفته‌ها و نوشته‌های سردمداران و مهره‌ها و رسانه‌های خود رژیم است؛ این‌جاست که خامنه‌ای با غیظ و ناامیدی، خودش توپخانه اتهامات را به‌سمت ایادی نظام که دست بر قضا! دو تن از رئیس‌جمهورهای خودش هم جزو آنها هستند، نشانه رفت: «ناامیدکردن مردم، متّهم کردن این و آن، دروغهای شاخدارِ دشمن‌ساز را به‌جای راستْ وانمود کردن و قلمداد کردن در ذهن مردم. اینها کارهایی است که متأسّفانه در داخل هم یک عدّه‌ای دارند انجام می‌دهند. آن کسانی که کار دشمن را دارند در داخل انجام می‌دهند تقوا ندارند؛ دین اینها سیاسی است، به‌جای این‌که سیاستشان دینی باشد؛ دینشان سیاسی‌کاری است... به ‌قیمت ناامیدکردن مردم، ناامیدکردن نسل جوان و نسل نو. به‌خصوص کسانی که همه امکانات مدیریّتی یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده؛ فرقی نمی‌کند».
اما خامنه‌ای که نگران انعکاس همین حرفهایش در نیروهای ناامید و روحیه باختة رژیم بود، ناچار دو سه جمله بعد، از همین افراد بی‌تقوا که کار دشمن را می‌کنند، تقدیر و تمجید کرد: «همه مدیران جمهوری اسلامی، از اوّل جمهوری اسلامی تا امروز، خدمات مهمّی انجام دادند».
با این همه وضعیت به‌شدت تیره و تار رژیم خواه ناخواه خود را جا به‌جا به ‌ ولی‌فقیه ارتجاع  و اظهاراتش تحمیل می‌کرد؛ یکی از این واقعیتها منفوریت روزافزون رژیم سراپا فاسد آخوندها نزد توده‌های مردم به‌ویژه جوانان بود «یکی از کارهایی که در باب تبلیغات باید انجام داد، پاسخگویی به‌ شبهات پرتاب‌شده‌ی در میان مردم است... دشمن به‌طور دائم دارد شبهه ‌ایجاد می‌کند؛ شبهات متراکم پشت سر هم! باید این گره‌ها را باز کرد... نباید جوان ما احساس گیجی و حیرت بکند».
یک اعتراف استثنایی دیگر در اظهارات دیروز خامنه‌ای این بود که گفت: «حفظ نظام اسلامی در طول این 40سال، می‌دانید چه فشار عظیمی را بر این کشور و بر این ملّت وارد می‌کند؟!». اگر ‌چه او می‌خواست با دجالگری فشارهای خرد کننده‌یی را که رژیم به اسم اسلام و به اسم صدور انقلاب، اما برای حفظ خود بر مردم ایران تحمیل کرده، داوطلبانه جلوه دهد؛ اما شعارهای توده‌های به ستوه آمده که: «اسلامو پله کردن، مردمو ذله کردن!» و «نه سوریه نه لبنان، جانم فدای ایران!» روشن‌ترین گواه رسوایی این ادعای ولی‌فقیه درمانده و مفلوک ارتجاع است.
به هر حال، پیام و حرف اصلی خامنه‌ای این بود که به‌رغم آن که همه نشانه‌ها حاکی از آغاز شمارش معکوس رژیم است، اما رژیم سرنگون نخواهد شد! دلیل و حجتش هم این بود که چون تا حالا سرنگون نشده است!: «اگر چنان‌چه این تحلیل‌هایی که آنها می‌کنند نسبت به‌ جمهوری اسلامی -که جمهوری اسلامی اینجایش خراب است، اینجایش ویران است، اینجایش نابود شد، اینجایش از بین رفت، پدرش درآمد - بنا بود این تحلیل‌ها، تحلیل‌های واقعی باشد... باید صد بار تا حالا ما کفن پوسانده باشیم».
خامنه‌ای به‌ این ترتیب با شیادی می‌خواست اشتباهات استراتژیک دولتهای قبلی آمریکا را که برای رژیم در حساسترین مقاطع، فرجه بقا خریدند را به‌حساب قدرت رژیم و ظرفیت بقای نظام بگذارد. [1]
اما خامنه‌ای قادر نبود حسرت خود را از پایان دوران مماشات پنهان کند؛ دوران طلایی و طولانی که با کلت و کیک توسط ریگان شروع شد و با آزاد کردن داراییهای ایران و ارسال یک میلیارد و 700میلیون دلار نقد با هواپیمای اختصاصی برای رژیم توسط دولت اوباما به‌پایان رسید. او در این رابطه گفت: «آن کسانی که قبلاً در رأس حکومت آمریکا بودند، بیکار نبودند، آنها هم خیلی کار می‌کردند. ریگان از ترامپ، هم قوی‌تر بود، هم عاقل‌تر بود؛ عملاً هم علیه ما اقدام کرد، حالا با تهدید و هیاهو. او هنرپیشه بود، بازیگری‌اش هم به‌تر از این بود...» پیام واضح این تمجید از ریگان، اعلام آمادگی برای معامله با آمریکاست، چرا که ویژگی ریگان به‌زعم خامنه‌ای این بود که اهل معامله با رژیم بود. اما ترامپ، علاقه‌یی به ‌معامله با رژیم نشان نمی‌دهد، لابد به‌دلیل شم تجاری خود، درماندگی و استیصال مطلق رژیم را دریافته است و از این رو نرخ را هر چه بیشتر بالا برده است، کمااین‌که دولت فرانسه نیز به‌رغم اشتیاق بسیار برای برخورداری از خوان یغمایی که رژیم برایش گسترده و بهره‌جویی از بازار 80میلیونی ایران، هرگونه مراوده و سفر رئیس‌جمهور این کشور به ‌تهران را مشروط به‌دست کشیدن رژیم از برنامه موشکی و دخالتهای منطقه‌یی و پذیرش رصد کردن عملکردهای رژیم در زمینه حقوق‌بشر نموده است.
خامنه‌ای در قانع کردن نیروهایش به‌ این‌که کشتی فرسوده و درهم شکسته رژیمش خواهد توانست از این دریای پر توفان به‌سلامت عبور کند، دستش کاملاً خالی بود و دلیلی جز این‌که تا به‌حال سابقه نداشته سرنگون شویم (!) و حجتی جز «توفیق الهی» نداشت: «جمهوری اسلامی به‌ توفیق الهی سرِ پا خواهد ماند» کمااین‌که حل بحرانها و باز کردن گره‌ از کار فروبسته رژیم را هم به‌ خدای متعال واگذار کرد: «... این مشکلاتی که وجود دارد -که بنده می‌دانم مشکلات گرانی‌ها و مشکلات توّرم و مشکلات رکود و مشکلات گوناگونی که مردم در زمینه مسائل معیشتی و اقتصادی دچارش هستند... خدای متعال... ان‌شاءالله گره‌ها را باز می‌کند.»


[1]  قدرتهای غربی و در رأسشان دولتهای پیشین آمریکا، با ساقط کردن دولت قبلی عراق، این کشور را در سینی طلایی تقدیم رژیم کردند و سپس با سیاست ننگین مماشات و با قرار دادن نام مجاهدین در لیست تروریستی، بر دست و پای تنها هماورد رژیم و مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران بند و زنجیر نهادند و متقابلاً دست رژیم را، هم در سرکوب در داخل ایران و هم در کشتار و جنگ‌افروزی در منطقه باز گذاشتند و در سال 88نیز به ‌قیام مردم به‌پاخاسته ایران پشت کردند و عملاً جانب رژیم را گرفتند.

           در توئیتر با نام @ bahareazady  مطالب مارا  دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر