۱۳۹۶ آذر ۲۲, چهارشنبه

سایت سازمان مجاهدین خلق ایران :بحران بی‌اعتمادی»، «ابرچالشها» و انفجار اجتماعی





سایت سازمان مجاهدین خلق ایران :بحران بی‌اعتمادی»، «ابرچالشها» و انفجار اجتماعی



اوجگیری و گسترش حرکتهای اعتراضی اقشار مختلف مردم به‌جان آمده، در تهران و سراسر کشور، رژیم را سراپا دچار هراس و تلاطم کرده که آثار آن در تمام وجنات رژیم، از رسانه‌های حکومتی تا تریبونهای نمایش جمعه و جلسات علنی مجلس ارتجاع نمود و بروز دارد؛ از جمله در جلسه علنی روز سه‌شنبه (21آذر) مجلس رژیم، یکی از اعضای مجلس ارتجاع، با اشاره به‌ این‌که تجمعات اعتراضی جلو مجلس، تبدیل به‌ یک رویه شده، گفت اگر تدبیری نشود، «می‌آیند این‌جا و علیه هر کسی که بخواهند شعار می‌دهند».

حرکتهای اعتراضی اخیر، ویژگی‌هایی دارد که برای رژیم بسیار هراس‌آور است و آژیرهای خطر را از هر سو به‌صدا درآورده است؛ از جمله:
دامنه اعتراضات اکنون سراسر کشور و همه اقشار را فراگرفته است.

در تظاهرات روز یکشنبه (19آذر) در برابر مجلس ارتجاع در تهران، شاهد به‌هم پیوستن غارت‌شدگان و بازنشستگان با شعار «اتحاد! اتحاد!» بودیم که حاصل آن شکل گرفتن بزرگترین تظاهرات اعتراضی چند هزار نفره سالهای اخیر بود و رژیم بیم آن را دارد که جویبارهای اعتراضات در این‌جا و آنجا به‌هم بپیوندند و به‌ سیلابی بنیان‌کن تبدیل شوند.

خواسته‌ها و شعارهای معترضان نیز پیوسته سیاسی‌تر و رادیکالتر شده و نظام آخوندی و رأس آن را نشانه می‌رود؛ بازنشستگان در تظاهرات روز یکشنبه خود شعار می‌دادند: «عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، حقوق بازنشسته زیر عباست امروز!» و غارت‌شدگان با ریتم و آهنگ شعار «مرگ بر شاه!» دوران انقلاب ضدسلطنتی، شعار «مرگ بر سیف!» را تکرار می‌کنند که معنا و پیام خاص خود را دارد.

این فضای بی‌سابقه که از سالهای اول دهه 60 به‌ این سو، به‌استثنای مقطع سلسله قیامهای 88، بی‌سابقه است، رژیم را به‌شدت هراسان و متلاطم کرده و به ‌فکر انداخته که به ‌همان شیوه‌های قهر عریان آن سالها و سال 88 پناه ببرد. پاسداری به‌نام «یزدی» سرکرده سپاه تهران بزرگ که وظیفة حفظ امنیت پایتخت در شرایط اضطراری را به‌عهده دارد، از «زلزله‌های اجتماعی که هر ساعت در تهران رخ می‌دهد» اظهار وحشت کرده و در حالی که «لزوم توجه جدی همه دستگاهها به ‌آسیبهای اجتماعی پایتخت» را گوشزد می‌کند، از قصد رژیم برای راه‌اندازی «گشتهای ویژه» در سطح شهر خبر می‌دهد. اقدامی که به‌وضوح حاکی از درماندگی و عجز نیروی انتظامی از برخورد با شرایط انفجاری کنونی است.

این بحران بی‌سابقه سیاسی امنیتی، خود محصول بحرانهای متعدد و در هم تنیده است که در خود رژیم، گاه از آنها به‌نام «ابرچالش» نام می‌برند؛ یکی از اعضای مجلس ارتجاع به‌نام محمود صادقی با استناد به ‌اظهارات علی لاریجانی رئیس مجلس به‌ «20ابرچالش» که از هر سو رژیم را احاطه کرده، اشاره کرد. گاهی نیز از این وضعیت با تعبیر «بحران بی‌اعتمادی» مردم به ‌نظام یاد می‌کنند. یکی از مهره‌های نظام (1) می‌گوید: «بحران بی‌اعتمادی در کشور مثل خوره‌یی است که در تمام ارکان کشور نفوذ می‌کند» هم او می‌افزاید: «زیرساخت همه این چالشها فساد است». جالب است که آن عضو مجلس رژیم (محمود صادقی) نیز در ادامه اظهاراتش می‌گوید: «فراتر از این چالشها، چالش مهم فساد و ناکارآمدی، بر همه این مشکلات و چالشها سایه انداخته». یعنی هر دو باند با هر تعبیری از شرایط کنونی، بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که پایه و علت‌العلل سایر بحرانها، فساد و تباهی رژیم است.

وقتی که از فساد فراگیر در نظام، فسادی که به‌ گفته سردمداران رژیم، «سیستمی» است، «مانند خون در تمام پیکره‌ نظام جریان دارد»، «یک جای سالم وجود ندارد»، «منجلاب فسادی که دولتها را در خود غرق می‌کند»، «اقیانوس فساد» و... و... صحبت می‌شود، نتیجه روشن و منطقی از آن این است که علاج این ابرچالشها و بحرانها، در این رژیم و در خود رژیم مطلقاً بی‌پاسخ است؛ زیرا چه کسی و کدام نهاد و ارگان و با کدام اهرم می‌خواهد بحرانها را علاج کند؛ در خود رژیم از این تلاش بی‌نتیجه، با تعبیر «پاک کردن آلودگی با دستمال آلوده» یاد می‌کنند. همان عضو مجلس (محمود صادقی) که به‌وجود 20ابر چالش در نظام اذعان می‌کند، ضمن اشاره به ‌فسادی که از وزرای دولت تا سپاه پاسداران و تا آخوندهای دانه درشت و مراجع حکومتی را هم آلوده، به‌طور مسخره‌یی پیشنهاد می‌کند: «نهادهای نظامی، انتظامی، امنیتی و هم‌چنین بعضی از علما، باید از حضور در فعالیتهای اقتصادی خودداری بکنند». (2) 

شگفت آن که همه عناصر و باندهای رژیم ظاهراً صدای توفان سهمگینی را که با شتاب دارد نزدیک می‌شود، می‌شنوند و به‌هم هشدار می‌دهند که «همه سوار یک کشتی هستیم... کشتی را سوراخ نکنید» «بر سر شاخ نشسته و بن نبرید» و... اما همه این هشدارها برای باند رقیب است و هم‌چون مسخ شدگان، خودشان صدای خودشان را نمی‌شنوند و خودشان حاضر نیستند حتی ذره‌یی از منافع خود صرف‌نظر کنند و اندکی در چپاول مردمی که کارد به ‌استخوانشان رسیده، تخفیف دهند. به ‌تعبیر قرآن در دریایی از ظلمت و تیرگی گرفتارند و حتی قادر به ‌دیدن دست خود هم نیستند؛ چرا که خدا نور خود را از آنها دریغ کرده است. (3) 

پانویس: ـــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران ـ روزنامه حکومتی ایران- ۲۱آذر
2 ـ جلسه علنی مجلس ارتجاع ـ 21آذر
3 ـ سوره نور ـ آیة 40.

           در توئیتر با نام @ bahareazady  مطالب مارا  دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر