.تظاهرات پاریس، شکنندگی رژیم و شکست روحانی (گفتگو با محمدعلی توحیدی
سوال: روز 20آذر که تظاهرات مقاومت ایران در پاریس برگزار شد، رژیم آخوندی به فوریت وارد شد و واکنش نشان داد که چرا فرانسه به مجاهدین برای برگزاری این تظاهرات، مجوز داده است. به نظر شما علت این واکنش چیست؟
محمدعلی توحیدی: علت این است که رژیم در یک وضعیتی بسیار شکننده قرار دارد. هم از بعد داخلی، یعنی در درون رژیم و در جامعه ایران؛ هم در رابطه با سیاست منطقهیی و خارجیاش. در یک چنین شرایط شکننده و بحرانی که رژیم قرار دارد، این تظاهرات ضربه بسیار سنگین سیاسی برای رژیم بود. در عینحال که پیام بسیار قوی اجتماعی هم داشت.
به وضعیت رژیم نگاه کنید؛ الآن در هر دو باند این حاکمیت یک کشاکشهای روزمره حادی در جریان است. داستان احمدینژاد و دعوایش با لاریجانی، نماینده خامنهای. این وضعیت باند غالب و جناح خود خامنهای هست.
خود روحانی بهطور خاص در داخل باند خودش وضعیت بسیار داغانی دارد. الآن بعد از داستان طرح بودجه، همچنین بعد از داستانهای 16آذر در داخل باند روحانی غوغاست.
از نظر وضعیت سیاسی بینالمللی- که بیدرنگ هم تبدیل میشود به بحران بودجه، مسأله مالی- و بحث تحریمها هم وضعیت رژیم دچار چالشهای جدیست. نگاه کنید، الآن رژیم با موضوع موشکی روبهروست. همینطور موضوع دخالتهای منطقهای. بهویژه حساب کلانی کرده بود روی شکاف بین سیاستهای دولت ترامپ و سیاستهای اروپا. رژیم میخواست با کار روی اروپا، سیاستهای ترامپ بر ضد رژیم را خنثی کند. اما الآن همین موضوع هم برای رژیم با بحران جدی روبهرو هست. خب این بحرانها سرریز میکند داخل رژیم.
در چنین شرایطی که رژیم درگیر این بحرانها هست، باند روحانی روی رفتن او به پاریس حساب باز کرده بود. اما بعد به جای اینکه در اینجا آبی برای رژیم گرم شود، یا گریزگاهی در میان بحرانها پیدا کند، یک ضربه بسیار سنگین دریافت کرد. مانند همان تظاهرات پیشین «نه به روحانی» که آنقدر طنین پیدا کرد، این بار هم با این تظاهرات به پیکر تمامیت رژیم و روحانی چنین ضربه کلانی وارد شد. خب وقتی رژیم چنین ضربهای میخورد، این واکنشها هم قابل فهم است.
سوال: با توجه به اینکه الآن رژیم درگیر بحران موشکی هم هست و اینکه فرانسه و اروپا تأکید دارند که این برنامه متوقف شود، آیا این بر میگردد به بهم ریختگی سپاه پاسداران و خامنهای که این واکنشها را شاهد هستیم؟
محمدعلی توحیدی: موضوع موشکی و باجخواهی رژیم با پرتاب موشک به ریاض و اقداماتی که خامنهای طی 2-3هفته گذشته انجام داد، یک موضوع بسیار حیاتی برای سپاه پاسداران و حفظ تعادل رژیم است. در نتیجه باید حساسیت ویژه داشته باشند. امروز تلویزیون رژیم طلبکار بود که چرا وزارتخارجه با بحران موشکی ضعیف برخورد کرده است؟
پس بسیار طبیعیست که خامنهای و سپاه بسیار بهمریخته باشند. اما فکر میکنم ضربه تظاهرات بر روحانی هم بسیار کاری و سنگین است.
به این علت که روحانی میخواست کارت برجام و تعامل در منطقه را داشته باشد؛ در داستان موشکی و دخالتهای رژیم و مواضعی که روحانی در جریان زهر شقه داشت، هیچ بردی در رابطه با اروپا نداشت. برای همین هم خیلی رفته بود در کنار ولیفقیه و پاسداران ایستاده بود؛ در نتیجه شعارهای «نه به روحانی» در تظاهرات پاریس و سخنرانیهای هیاتهای اروپایی و آمریکایی، برای کسی مثل روحانی سنگین تمام میشود. در حقیقت میخی هست بر تابوت پروژه روحانی.
سوال: در موضوع شلیک موشک به ریاض هم دیدیم که بیدرنگ روحانی وارد شد و گفت این موشک قدیمی و در انبارهای یمن بوده. اما شاهد بودیم که این ترفند روحانی نه تنها کارساز نشد، بلکه بلافاصله کشورهای مختلف، رئیسجمهور فرانسه و... موضع گرفتند. حتی سفیر آمریکا در سازمان ملل آن کنفرانس مطبوعاتی رو گذاشت و با سند و مدرک انگشت اتهام رو بر ضد رژیم نشانه رفت.
حالا که فریبکاری روحانی محلی از اعراب نداره، پس چرا فردی مانند اوباما فریب روحانی رو خورد؟
محمدعلی توحیدی: مماشات با دیکتاتورها بهطور عام و با این رژیم بهطور خاص، توسط طرفهای خارجی نیست که با شکست روبهرو میشود. همین میزان که این دخالتهای رژیم آشکار شده و سیاستی در حال شکلگیریست که میگوید باید در برابر این رژیم فاشیسم مذهبی باجخواه ایستاد، کار مقاومت ایران است.
ببینید سیاست مماشات چگونه عمل میکند؛ حتی پیش از جنگ جهانی دوم، وقتی هشدارهایی هم نسبت به اقدامات و زمینهسازیهای هیتلر بود، باز هم مماشات با هیتلر به آغاز جنگ کشیده شد. در حالیکه کسانی مانند چرچیل-که هنوز در قدرت نبود- هشدار میدادند. اما کار، بنا و منافع مماشاتگران بر کنار آمدن و مماشات با دیکتاتورهاست.
حالا اگر میبینیم که این سیاست مماشات با آخوندها درهم شکسته، اگر رژیمی مانند فاشیسم مذهبی و مهرهای مانند روحانی اینگونه خنثی شده، این کار مقاومت ایران است. وجود یک مقاومت اصیل، قوی، پایدار و سازشناپذیر برای سرنگونی رژیم هست که میتواند سیاست مماشات را باطل کند. این هم از دستاوردها و کارکردهای شگفت مقاومت مردم ایران است. ببینید، روحانی کارت استراتژیک کلیت این رژیم بود. یادم هست وقتی هنوز در بحبوحه نمایش انتخابات سال 92بود، بعضی از همین اصلاحطلبان، مانند عبدی و حجاریان مینوشتند نظام تنها یک شانس دارد که بتواند از بحران خارج شود؛ آنهم اینکه خامنهای (آنها میگفتند رهبری و مقام معظم) و رفسنجانی بتوانند روی روحانی توافق کنند. یعنی روحانی را شانسی برای نظام میدانستند. بهویژه اینکه روحانی مهره امنیتی خامنهای هم بود؛ سر تیم مذاکرات اتمی رژیم هم بود. یعنی روی روحانی بهعنوان برگ استراتژیک حساب میکردند. در همان مذاکرات اتمی آن سال هم که روحانی صحنهگردانش بود، عقبنشینی فریبکارانه رژیم از اتمی را مشروط کردند به اینکه اتحادیه اروپا قول بدهد مجاهدین را از لیست خارج نکند. بعد خود فرانسویها این موضوع را افشا کرده و گفتند بزرگترین افتضاح تاریخ بود.
خب روحانی چنین مهرهای بود. تازه بعد هم وقتی روی کار آمد، همان لحظه اولی که در نمایش انتخابات برنده شد، درست همان روز 25خرداد، به لیبرتی موشک زدند. یعنی میخواستند با کشتار مجاهدین آینده نظام را تضمین کنند.
حالا چنین مهره رژیم را، مقاومت ایران سوزانده است؛ این کارت رژیم را باطل کرده است. این دقیقاً دستاورد شورای ملی مقاومت ایران است. بر ضداین رژیم یک آلترناتیو دموکراتیک انقلابی معرفی شده و طرحها و توطئههایش هم توسط این آلترناتیو به زیر کشیده شده است. یعنی نباید تعجب کرد چرا مماشاتگران فریب میخورند. آخر منافعشان همین را اقتضا میکند که با آخوندها مماشات کنند. اگر نمیتوانند کار مقاومت ایران است که صحنه را به این نقطه رسانده که اینطور رژیم و روحانی و مماشاتگران افشا میشوند.
تظاهرات پاریس در ادامه تظاهرات بار قبل فرانسه واقعاً میخی بود بر تابوت یک کارت امنیتی و ارتجاعی-استعماری به اسم آخوند روحانی که به مفتضحانهترین صورت این آخوند شیاد و جلاد شکست خورد.
علت این هم که کل رژیم از تظاهرات پاریس تا اینجا بهم ریخته بود و داد و قال میکرد، همین موضوع بود. میگفتند چرا روز حقوقبشر را بهانه کردهاید؟ حالا خود رژیم از اساس ضدبشری و رکورددار اعدام هست. در دوران روحانی هم که حتی نسبت به قبل اعدامهایش بیشتر شده؛ بعد میآید میگوید چرا به بهانه حقوقبشر در پاریس، بر ضد رژیم تظاهرات کردند.
سوال: شما اشاره کردید که روحانی در دو جبهه شکست خورده است. هم داخلی و هم خارجی. شما شکست در موضوع خارجی را توضیح دادید. اگر ممکن است در مورد شکست در موضوع داخلی هم توضیح دهید.
محمدعلی توحیدی: البته در رابطه با وضعیت روحانی در داخل نیاز به یک بحث جداگانه هست. اما کوتاه توضیح میدهم. بعد از نمایش انتخابات و زهر شقهای که پیش آمد، الآن در هر دو باند رژیم بهم ریختگی بسیار است. هفته گذشته یک روزنامه باند روحانی به نام «آفتاب یزد» نوشت: «بیتعارف باید اذعان نمود که سخنرانیها و نطقهای رئیسجمهور محترم روز به روز خنثیتر و کلیشهایتر میگردد. وقتی ایشان در نشست تلویزیونی از اقتصاد کشور میگویند و آن را رو به جلو میپندارند، بهوضوح لمس میکنیم که چرخ اقتصاد خوب نمیچرخد؛ و خانوادههای بسیاری بهعلت رکود، هشتشان گرو نهشان است. چه خوب بود حسن روحانی در روز دانشجو به جای آن که به یکی از دانشگاههای شهرستان برود (منظورش بلوچستان است) به یکی از دانشگاههای اصلی کشور در پایتخت میرفت و بیپیرایه در برابر دانشجویان قرار میگرفت تا ببیند در جامعه چه میگذرد».
دقت کنید که این را حامیان دوآتشه خود روحانی نوشتهاند؛ الآن هم کماکان از او طرفداری میکنند. یعنی وضع داخل رژیم اینقدر افتضاح است، بهویژه در پروژهیی که به اسم روحانی راه انداختند . بهرحال رژیم این آخوند را به اسم اصلاحات غالب کرده بود و عدهیی هم- همین سازشکاران و مدعیان اپوزیسیونی که البته دمشان به خیلی جاها وصل است و کاری هم جز ضدیت با مقاومت ایران ندارند- برای روحانی و نمایش انتخابات رژیم تنور گرم میکردند؛ اما الآن وضعیت رژیم و پروژه روحانی چنان افتضاح شده که طرفداران خودش هم چنین حرفهایی را مینویسند.
برای سفر به پاریس، رژیم کیسههای زیادی هم برای روحانی دوخته بود. اینکه الآن روحانی به فرانسه خواهد رفت و آنجا صحبت میکند و... در حالیکه اصلاً روحانی به پاریس هم نیامد. خب واقعیت این است که کارت در اساس سوخته است. البته انکشاف و بارز شدن سیاسی آن، کار مقاومت ایران است. بنابراین در داخل، خود نیروهای روحانی هم پوسیده و پوکیده هستند.
البته داستان زهر شقه در تمامیت رژیم بحث مفصلیست که انشاالله در فرصتهای بعد به آن هم بپردازیم.
در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر