..اجلاس «سوچی» شکست یا پیروزی رژیم؟
لینک منبع :
روز چهارشنبه (اول آذر) نشست یک روزه و سه جانبه میان «ولادیمیر پوتین» «رجب طیب اردوغان» و «حسن روحانی» رؤسای جمهور روسیه ترکیه و رژیم آخوندی در شهر «سوچی» روسیه برگزار شد.
رسانههای حکومتی در انتشار اخبار و گزارشهای این نشست، رویکرد متفاوتی داشتند؛ رسانه باند روحانی و شرکا، با عنوانهایی مانند «اتحاد استراتژیک» یا «مثلث ثبات در منطقه» یا «نشست تاریخی سوچی» در مورد این اجلاس، آن را حلوا حلوا کردند و پیشرفت یا پیروزی جلوه دادند و متقابلاً مایه نگرانی آمریکا و سرآغاز صلح در این کشور قلمداد کردند. اما روزنامههای باند خامنهای با تیترهای خنثی و کوچک، از استقبال تا بیاعتنایی آن را منعکس نمودند.
لذا این سؤال مطرح میشود که واقعیت و مضمون اجلاس «سوچی» چه بود؟ پیروزی و پیشرفت؟ یا شکست و عقبنشینی و مقدم بر آن، آیا «سوچی» یک گام بهسوی برقراری صلح بود؟
البته «سوچی» میتواند سرآغاز صلح باشد. اما صلح مورد نظر رژیم آخوندی با صلح مطلوب جامعه جهانی و مردم سوریه متفاوت است. باید دید صلح منشأ گرفته از «سوچی» اگر بهنتیجه برسد از کدام نوع است؟ در تیترهای بزرگ صفحات اول روزنامههای حکومتی بهخصوص روزنامههای باند روحانی و شرکا، کلمه پیروزی دیده نمیشود اما رژیم را بهعنوان یکی از قدرتهای منطقهیی و پایههای ثبات در سوریه و منطقه جلوه میدهند. از همین جا میتوان فهمید که نتیجه، دلخواه آخوندها نیست والا کر هماهنگ پیروزی و شکست دشمن و از این قبیل سر میدادند.
البته نمیتوان بهصرف بهکار نبردن کلمه پیروزی، آن را شکستی برای رژیم محسوب کرد؛ اما با شناختی که از رژیم و سوابق ۴دهه حاکمیت آخوندهای فریبکار داریم، حتماً اگر کورسویی از پیروزی در «سوچی» دیده میشد، رژیم و تبلیغاتچیهایش آن را خورشید تابان و فتحالفتوح و امثالهم جلوه میدادند.
برای پی بردن به واقعیت، چند مؤلفه را باید در نظر گرفت.
1. نکته محوری این است که در بیانیه پایانی بر وحدت سوریه، برگزاری انتخابات آزاد زیر نظر مللمتحد و تدوین قانون اساسی جدید، تأکید شده است؛ اما نکته مهمتر در این ماده آن است که بر قطعنامه 2254 بهعنوان مبنای گفتگوهای صلح تأکید شده است. خود قطعنامه 2254 بر مبنای کنفرانس «ژنو یک» تنظیم شده که در آن ضرورت تشکیل دولت انتقالی تصریح شده، دولتی که بهطور ضمنی بدون بشار اسد تعریف شده است. قطعنامه 2254 همان قطعنامهیی است که رژیم آخوندی پیوسته با آن مخالفت میکرد و اگر بر مبنای این قطعنامه انتخابات آزاد برگزار شود، نظر اپوزیسیون سوریه تأمین شده است.
در همین رابطه پوتین رئیسجمهور روسیه تأکید کرد: «انجام تغییرات اخیر در روند توافق سیاسی سوریه در چارچوب توافق ژنو خواهد بود و ضروری است که به همه گروههای سوری انگیزه توافق بر اساس قطعنامه سازمان ملل داده شود». (سایت العربیه ـ اول آذر)
2. همزمان با اجلاس «سوچی»، کنفرانس بزرگ اپوزیسیون سوریه در ریاض با حضور «دیمیستورا» نماینده مللمتحد برای صلح سوریه تشکیل شد؛ در این کنفرانس گروههای بیشتری از مخالفان دیکتاتور سوریه پشت یک میز نشسته و بر روی اعلام مواضع مشترکی توافق کردند.
خبرگزاری رویتر (۲آذر) از توافق گروههای مختلف اپوزیسیون اسد بر سر بیانیه پایانی نشست ریاض خبر داده و تأکید دگرباره آن، بر کنارهگیری اسد از قدرت را مهمترین موضوع بیانیه پایانی شمرده و خاطرنشان میکند شرکت کنندگان در نشست ریاض نه تنها بر پایبندی به مضمون توافق شده نشست 'ریاض ۱' تأکید کردند بلکه فراتر از آن خواستار کنارهگیری اسد حتی پیش از تشکیل دولت گذار شدند.
3. پس از کنفرانس «سوچی»، جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا تأکید کرد نیروهای آمریکایی تا برقراری ثبات، در سوریه میمانند. این در حالی است که روحانی در «سوچی» گفته بود که نیروهای خارجی باید سوریه را ترک کنند که منظورش نیروهای آمریکا بود. از سخنان متیس میتوان دریافت که در گفتگوی تلفنی طولانیمدت میان ترامپ و پوتین، شب قبل از کنفرانس «سوچی»، تصمیم نهایی برای آینده سوریه گرفته شده که بر اساس آن ابقای نیروهای آمریکایی در سوریه است. خبرگزاری بلومبرگ (اول آذر) این سخن متیس را که «ما در سوریه میمانیم تا یک صلح عملی را در آنجا تضمین کنیم» بهعنوان نشانهیی برای مقابله با رژیم ایران تلقی کرد.
رد پای این واقعیت در رسانههای رژیم نیز دیده میشود. از جمله سایت حکومتی تابناک نوشته است: «در اینجا، نگاه مسکو بهسهم بازیگران از جنگ و صلح چیست؟ آیا از کارت خود برای ما (رژیم آخوندی) هزینه خواهد کرد؟ نمیدانیم!...»
خبرگزاری حکومتی ایلنا (اول آذر) پرده را قدری بیشتر کنار زده و از عقبنشینی رژیم بهعنوان «احتمال» یاد کرده و مینویسد: «احتمال «انعطاف سیاسی» ایران و ترکیه در نشست «سوچی» ؛ نقش تعیینکننده در نشست «سوچی» با مسکو است. نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه با توجه به هزینههایی که محور مقاومت بهرهبری ایران در سوریه پرداخت کرده است، تهران نتواند در میز مذاکره در برابر روسیه در برخی از مسائل، ملاحظات مد نظر خود را درباره آینده سوریه اعمال کند».
به این ترتیب بهنظر میرسد در تعادلقوای بینالمللی نهایتاً سمت و سوی حل بحران سوریه برخلاف خواستها و منافع رژیم آخوندی رقم خورده و سوداهای خام رژیم که میلیاردها دلار از ثروت مردم ایران را صرف کشتار مردم سوریه کرد تا بهخیال خودش عمق استراتژیک بهدست آورد، بر باد رفته است.
در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر