۱۳۹۶ خرداد ۱۱, پنجشنبه

این همه وعده وعید در انتخابات ایران چی شد؟


این همه وعده وعید در انتخابات ایران چی شد؟



این همه وعده وعید در انتخابات ایران چی شد؟



ایام انتخابات ،چه ایامی بود. هرکی ساز خودش رو میزد و مردم هم ساز خودشون رو. فرصتی پیش آمده بود و بگیر وببندها هم کم شده بود. نیرو انتظامی و گشت محسوس و گشت ارشاد هم فقط نگاه میکردن و به کسی گیر نمیدان. استودیوم ها بر روی زنان باز شد، با روسری یا بدون روسری با هم فرقی نداشتندو......
کلمه «آزادی»، که در حالت معمول کلمه ممنوعه هست، در روزهای انتخابات ورد زبان کاندیداها شده بود. یکی از «آزادی» کنسرت و موسیقی میگفت، یکی از نبودن «آزادی» ها، خلاصه بازار مکاره ایی بود که هرکس متاع خود را با استفاده از کلمه مقدس «آزادی» میخواست معتبر کند.
مردم هم که از ترس «عقرب جراره به مار غاشیه » پناه بردند و به حساب اینکه اگر در انتخابات شرکت نکنند ، رئیسی سرکار می آید رفتند و به روحانی رای دادند( البته خیلی ها هم بخاطر اینکه اگر شناسنامه شان مهر نمیخورد کارشان راه نمی افتاد برای رای دادن رفته بودند).الان روزهای انتخابات تمام شده است و روحانی دوباره رئیس جمهور خامنه ایی شد.
مردم و ملت هم که در «فرهنگ جمهوری اسلامی = موجوداتی یکبار مصرف که فقط زمان انتخابات مورد نیاز و استفاده هستند»، دیگه زمان استفاده شون تمام شده و دوباره در حافظه دولتمران جمهوری اسلامی به فراموشی سپرده شدند.
چرخ های کشور دوباره برهمان دور قبلی شروع به چرخیدن کرد و در این ۱۰ روز که از روزهای پرشور و التهاب و شادی انتخابات میگذرد تمامی گشت ها و نیروهای محسوس و غیر محسوس نظام شروع به کار کردند و عقب ماندگی این ۱۰ روز را به «نحوه احسنت» جبران نمودند.
۱۹ اعدام ، حمله به زنان میهن حتی در خودروهای شخصی شان و دستگیری آنان، فعال شدن ممنوعیت حضور زنان در استادیوم های ورزشی و دستگیری دختری که با لباس پسران برای  دیدن فوتبال به استادیوم رفته بود ، حمله به دستفروشان و .......... که بیشترش را خودتان میدانید و من نمیخواهم که گزارش خبری بدهم، ولی میخواهم که این سئوال ها را ازخودتان بکنید:
۱- با این وضیعت میخواهیم چکار کنیم؟
۲- آیا باید تن به وضع موجود بدهیم؟
۳- آیا نباید اعتراضات و تجمعات را گسترش داد؟
۴- تا به کی باید تسلیم شرایط موجود باشیم ؟
۵-آیا زمان آن نرسیده که شروع به شکستن دیواراختناق کنیم؟
 واقعیت اینست که :
۱-باید شرایط را دست بگیریم،سخت است ولی غیر ممکن نیست.
۲- دیوار اختناق شکستنی است و باید که آنرا خراب کرد.
۳- حتی یک دیوار نویسی ساده یا حتی برروی یک کاغذ زیراکس میتوان خواهان آزادی زندانیان سیاسی شویم و در جاهای مختلف پخش کرد.
۴- اکنون زمان اینست که ما دوباره به صحنه وارد شویم و اجازه ندهیم که ما را حذف کنند ، باید از روحانی بخواهیم که به وعده هایش عمل کند،
۵- در اجتماعات مالباختگان کاسپین و آرمان و .... شرکت کنیم و صدای معترضین را به گوشه و کنار ایران برسانیم.
۶- مهمتر از همه متحد شویم چیزی که ولی فقیه و همه آخوندها از آن به شدت میترسند.
همه برای آزادی باید بجنگیم و آنرا بدست آوریم.

مطالب مارا  در وبلاک  های انجمن نجات ایران وخط سرخ مقاومت 
و در توئیتر @bahareazadyدنبال کیند با تشکر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر