تغیر دوران ونمود عمق شقه در رأس نظام
تغیر دوران ونمود عمق شقه در رأس نظام
تغییر دوران و افزایش شقه و شکاف در رأس رژیم در روزهای اخیر، در ارتباط با بحران درونی رژیم، با موارد ضد و نقیضی مواجه بودیم، در خلال جنگ و جدال میان مهرهها و رسانههای دو باند، شاهد اظهارات اخیر خامنهای بودیم که مواضع روحانی در مورد ارتباطات جهانی را تأیید کرد[1] این اظهارات توسط خامنهای آیا بهمعنی کاهش تنش و تضاد بین خامنهای و روحانی یا دستکم تمایل خامنهای در این جهت است؟ و جایگاه این سخن در حالی که جدال و بحران در رژیم بهخصوص بر سر تقلبات بهشدت بالا گرفته؛ چیست؟
این حرف خامنهای ظاهراً مربوط به رابطه با آمریکاست، اما خامنهای در همین سخنرانی در مورد عربستان خیلی تند و تیز صحبت کرد، سران این کشور را احمق نامید و گفت: «عربستان با سقوط حتمی مواجه است». این در حالی است که روحانی چند ساعت پیش از آن، به کرات از برادری و دوستی و اعتدال و غیره دم زده و گفته بود: «یکی از اصول سیاست خارجی ما تداوم همکاری با کشورهای همسایه در خلیجفارس است و معتقدیم با اراده مستحکم دو طرف میتوانیم موانع موجود را برطرف و پیوندهای برادری را تقویت کنیم». وی خواستار حاکمیت فضای اعتدال، میانهروی و عقلانیت در روابط میان کشورها شد و افزود: «معتقدیم که راهکارهای سیاسی باید در اولویت قرار داشته باشند.»[2]
شکاف بین ولیفقیه و رئیسجمهور نظام توجه خبرگزاری رویتر را نیز برانگیخته و در پایان گزارش از این رویارویی افزوده بود: «روحانی بهطور قابل توجهی قدرت کمتری از ولیفقیه دارد».
لحن مهرههای باند خامنهای نسبت به روحانی و دولتش، طبعاً از خود خامنهای بسیار تندتر است. مثلاً رئیسی گفته است: «زانو زدن در برابر یک مقام عربی که هزاران مسلمان را در منا بهشهادت رسانده است، سیاست ملتمسانه است.»[3]
یکی از اعضای مجلس ارتجاع از باند خامنهای در مجلس ضمن هشدار به روحانی آشکارا او را تهدید به عزل کرد: «ملت ما با کسی عقد اخوت نبسته است اگر که خطوط قرمز نظام را نادیده بگیرند مردم در رأی خود تجدید نظر خواهند کرد و این شواهد تاریخی دارد؛ امیدوارم کار به آنجاها نکشد...»[4]
اما آیا این بالا رفتن تب جنگ و تضاد در این رژیم امری عادی نیست؟ آیا پس از مدتی بیش یا کم تخفیف پیدا نخواهد کرد و دوباره شرایط درون رژیم عادی نخواهد شد؟
در نمایشهای قبلی انتخابات، پس از پایان نمایش هر دو باند رژیم همدست میشدند تا یاوه «حماسه» و «مشارکت عظیم و تاریخی» و از این قبیل را جا بیندازند؛ اما این بار با اینکه بیش از همیشه به این قبیل تبلیغات و دود و دمها نیاز دارند، از این خبرها نیست و اگر هم چیزی در این رابطه گفته شود، قویاً تحتالشعاع تک و پاتک پرهیاهوی باندهای متخاصم علیه یکدیگر است.
مثلاً خامنهای گفت انتخابات یک حماسه درخشان بوده و از جشن انتخابات و غیره حرف زد... اما اظهارات او به سرعت در غوغای تقلبات نجومی و میلیونی محو شد و با حرفهایی که هر دو باند در این رابطه علیه یکدیگر زدند «حماسه درخشان» بهکلی مفتضح و لجنمال شد. این نمودی از این واقعیت است که نمایش انتخابات نه تنها شکاف در رژیم را کاهش نداده و ترمیم نکرده، بلکه شقه در رأس نظام را بسا بیشتر به عمق برده، تشدید کرده و بارز نموده است.
ثانیاً این نمایش انتخابات درِ دیگ تضادهای جوشان رژیم را برداشته و آن را از مهار خارج کرده و در برابر انظار همگان قرار داده است و از سوی دیگر، تضادها را نهادینه و ماندگار کرده است.
از یک سو رئیسی خود را نماینده و سخنگوی 16میلیون نفر و مطالبات آنها قلمداد میکند و سعید جلیلی نیز به رئیسی پیشنهاد تشکیل دولت در سایه میدهد! در این شرایط، رژیم زیر فشارهای خرد کننده مطالبات مردم به جان آمده از یک سو و فشارهای خارجی و انزوای منطقهیی و بینالمللی دارد از هم وا میرود و شکاف رژیم بهخصوص در رأس نظام بیشتر و عمیقتر میشود و این خواه ناخواه فضا را برای عنصر اجتماعی و بلندتر شدن اقشار به جان آمده مهیاتر میسازد و گویای این است که سال96، سال توفانهای بنیانکن در میهن ما خواهد بود.
مطالب مارا در وبلاک های انجمن نجات ایران وخط سرخ مقاومت
و در توئیتر @bahareazadyدنبال کیند با تشکر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر