اعتیاد کودکان در خلافت اسلامی!
اعتیاد کودکان در خلافت اسلامی!
مواد مخدر و سپاه
در فیلم تبلیغاتی محسن رضایی برای انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه در سال ۸۴، رسول ملاقلی پور از او میپرسد که نظرت چیست؟ اگر توزیع مواد مخدر در سر چهارراه ها را به تو بدهند تا پول زیادی درآوری و خودت میدانی که این کار توسط نیروی انتظامی انجام میشود و ...
در آن فیلم تبلیغاتی قرار بود از محسن رضایی چهره فردی نشان داده شود که در موضع فرماندهی سپاه همه عمرش را در جنگ گذرانده، به طوری که حتی فرصت بودن با خانواده خود را نیز به دست نیاورده است و ...
در فیلم تبلیغاتی محسن رضایی برای انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه در سال ۸۴، رسول ملاقلی پور از او میپرسد که نظرت چیست؟ اگر توزیع مواد مخدر در سر چهارراه ها را به تو بدهند تا پول زیادی درآوری و خودت میدانی که این کار توسط نیروی انتظامی انجام میشود و ...
در آن فیلم تبلیغاتی قرار بود از محسن رضایی چهره فردی نشان داده شود که در موضع فرماندهی سپاه همه عمرش را در جنگ گذرانده، به طوری که حتی فرصت بودن با خانواده خود را نیز به دست نیاورده است و ...
زندان و اعدام
موضوع گسترش توزیع مواد مخدر در ایران، موضوعی تازه نیست. بسیاری از زندانیان به خاطر جرایم مربوط به مواد مخدر دستگیر شده اند، بسیاری از افرادی که حکم اعدام گرفته و میگیرند نیز به خاطر جرایم مواد مخدر است، در حالی که توزیع مواد مخدر روزانه افزایش مییابد و برای جلوگیری از رکود بازارش در آن تنوع های گوناگون نیز وارد میشود. تعداد مصرف کننده و تنوع سنی آن ها نیز رو به افزایش و گسترش است.
جدا از نقشی که عوامل حکومت به طور مستقیم در این تجارت پرسود ایفا میکنند، زمینه های اجتماعی و اقتصادی که در طول ۳۸ سال حکومت ولی امر مسلمین جهان! در ایران رقم خورده است موید این وضعیت است.
گشترش اعتیاد
روزنامه جهان صنعت در ۸ خرداد به بررسی گوشه ای از فاجعه اعتیاد در ایران میپردازد. جهان صنعت مینویسد: «اعتیاد در میان کودکان و دانشآموزان در سالهای دهه ۹۰ بسیار گستردهتر شده و شیوع بیشتری در میان دانشآموزان نوجوان یافته است به طوری که طبق آخرین آمار به گفته مسوولان ستاد مبارزه با مواد مخدر یک درصد دانشآموزان کشور گرفتار اعتیاد هستند.»
علت گسترش اعتیاد در دهه ۹۰ چیست؟ آیا میتوان از استدلال برخی از مراجع حکومتی استفاده کرد و آنرا از آثار شوم گسترش ماهواره دانست یا میتوان بنا به استدلال برخی دیگر از نهادهای حکومتی آنرا بخشی از توطئه غرب برای فروپاشاندن دارالخلافه مسلمین به شمار آورد؟ یا باید در نقطه دیگری به جستجوی پاسخ رفت؟
فقر و اعتیاد
در مناظره های انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه، قالیباف از ۲۵ میلیون فقیر مطلق در کشور سخن گفت، و رئیسی اشاره کرد که ۱۶ میلیون ایرانی حاشیه نشین هستند. در سرزمینی که فقر تا این پایه گسترش یافته است روی آوردن افراد به قاچاق مواد مخدر و متعاقب آن اعتیاد به آن، امری طبیعی است. تجارتی پر سود، و بدون نیاز به آموزش، سرمایه و تخصص، تنها کافی ست که فرد خود را به یک چرخه تباهی بسپارد، چرخه ای که با اولین مصرف یا اولین توزیع آغاز میشود.
در اذعان به واقعیت فقر و گسترش اعتیاد، رییس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد که «هر جا حاشیهنشینی گسترش پیدا کند به همان اندازه اعتیاد در کودکان و نوجوانان نیز گسترش پیدا میکند».
تهدید گسترش اعتیاد تنها مختص به کودکان دانش آموز نیست بلکه «موج خطر در میان کودکان کار بیشتر است.» به عبارت دیگر رابطهای بی واسطه بین فقر و از دست دادن پشتیبانی های خانوادگی و اجتماعی، با اعتیاد وجود دارد.
یکی از کارشناسان در توضیح اجتماعی فاجعه کودکان معتاد میگوید: «در مراکز روزانه خدمات مددکاری و برنامهریزیشدهای به کودکان میدهیم اما این کودکان پس از گذراندن ساعاتی در این مراکز به آغوش خانوادههایی بازمیگردند که یا اعتیاد دارند یا توانایی سرپرستی کودکان و نوجوانان را ندارند.» اظهار نظری که در خود حامل این واقعیت است که حل معضلی به نام اعتیاد با گسترش موسسه های مددکار میسر نیست. هر چند که در بسیاری موارد، نیت گردانندگان آن خیر و هدف شان کم کردن آسیب های یک فاجعه اجتماعی باشد.
وقتی در جامعه ای به طور نظام مند چرخه هایی در جریان است که در ابعاد میلیونی فقیر و حاشیه نشین تولید میکند، وقتی این چرخه زمینه ساز ورود افراد به موضوع مواد مخدر میشود، تنها با برهم زدن چنین نظامی است که میتوان با معضلات اجتماعی و از جمله اعتیاد مقابله کرد.
در جامعه فروپاشیده ایران، بنیان خانواده از پیش بسا سست تر شده است، این در حالی است که نهادهای اجتماعی قدرتمند نیز جایگزین آن نشده اند. در چنین شرایطی «جهان اقتصاد» اذعان میکند که «عامل ۹۰ درصد گرایش نوجوانان به اعتیاد، وضعیت نامناسب خانوادههاست.»
وقتی یک کودک یا نوجوان در جامعه ای رها میشود، جامعه ای که از طرفی در معرض تاراج منابع اقتصادی اش توسط جناح های حکومت گر است و از طرف دیگر قربانی نزاع قدرت در بین آنها برای تصاحب مواضع بیشتر، چنین کودکی عاری از هرگونه پشتیبان، مسیر تباهی را میپیماید.
راه حل پایان دادن به مصائب اجتماعی، پایان دادن به حاکمیت سیاسی نامشروعی است که جامعه را بعد از ۳۸ سال در چنین نقطه ای قرار داده است.
موضوع گسترش توزیع مواد مخدر در ایران، موضوعی تازه نیست. بسیاری از زندانیان به خاطر جرایم مربوط به مواد مخدر دستگیر شده اند، بسیاری از افرادی که حکم اعدام گرفته و میگیرند نیز به خاطر جرایم مواد مخدر است، در حالی که توزیع مواد مخدر روزانه افزایش مییابد و برای جلوگیری از رکود بازارش در آن تنوع های گوناگون نیز وارد میشود. تعداد مصرف کننده و تنوع سنی آن ها نیز رو به افزایش و گسترش است.
جدا از نقشی که عوامل حکومت به طور مستقیم در این تجارت پرسود ایفا میکنند، زمینه های اجتماعی و اقتصادی که در طول ۳۸ سال حکومت ولی امر مسلمین جهان! در ایران رقم خورده است موید این وضعیت است.
گشترش اعتیاد
روزنامه جهان صنعت در ۸ خرداد به بررسی گوشه ای از فاجعه اعتیاد در ایران میپردازد. جهان صنعت مینویسد: «اعتیاد در میان کودکان و دانشآموزان در سالهای دهه ۹۰ بسیار گستردهتر شده و شیوع بیشتری در میان دانشآموزان نوجوان یافته است به طوری که طبق آخرین آمار به گفته مسوولان ستاد مبارزه با مواد مخدر یک درصد دانشآموزان کشور گرفتار اعتیاد هستند.»
علت گسترش اعتیاد در دهه ۹۰ چیست؟ آیا میتوان از استدلال برخی از مراجع حکومتی استفاده کرد و آنرا از آثار شوم گسترش ماهواره دانست یا میتوان بنا به استدلال برخی دیگر از نهادهای حکومتی آنرا بخشی از توطئه غرب برای فروپاشاندن دارالخلافه مسلمین به شمار آورد؟ یا باید در نقطه دیگری به جستجوی پاسخ رفت؟
فقر و اعتیاد
در مناظره های انتخابات ریاست جمهوری ولایت فقیه، قالیباف از ۲۵ میلیون فقیر مطلق در کشور سخن گفت، و رئیسی اشاره کرد که ۱۶ میلیون ایرانی حاشیه نشین هستند. در سرزمینی که فقر تا این پایه گسترش یافته است روی آوردن افراد به قاچاق مواد مخدر و متعاقب آن اعتیاد به آن، امری طبیعی است. تجارتی پر سود، و بدون نیاز به آموزش، سرمایه و تخصص، تنها کافی ست که فرد خود را به یک چرخه تباهی بسپارد، چرخه ای که با اولین مصرف یا اولین توزیع آغاز میشود.
در اذعان به واقعیت فقر و گسترش اعتیاد، رییس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد که «هر جا حاشیهنشینی گسترش پیدا کند به همان اندازه اعتیاد در کودکان و نوجوانان نیز گسترش پیدا میکند».
تهدید گسترش اعتیاد تنها مختص به کودکان دانش آموز نیست بلکه «موج خطر در میان کودکان کار بیشتر است.» به عبارت دیگر رابطهای بی واسطه بین فقر و از دست دادن پشتیبانی های خانوادگی و اجتماعی، با اعتیاد وجود دارد.
یکی از کارشناسان در توضیح اجتماعی فاجعه کودکان معتاد میگوید: «در مراکز روزانه خدمات مددکاری و برنامهریزیشدهای به کودکان میدهیم اما این کودکان پس از گذراندن ساعاتی در این مراکز به آغوش خانوادههایی بازمیگردند که یا اعتیاد دارند یا توانایی سرپرستی کودکان و نوجوانان را ندارند.» اظهار نظری که در خود حامل این واقعیت است که حل معضلی به نام اعتیاد با گسترش موسسه های مددکار میسر نیست. هر چند که در بسیاری موارد، نیت گردانندگان آن خیر و هدف شان کم کردن آسیب های یک فاجعه اجتماعی باشد.
وقتی در جامعه ای به طور نظام مند چرخه هایی در جریان است که در ابعاد میلیونی فقیر و حاشیه نشین تولید میکند، وقتی این چرخه زمینه ساز ورود افراد به موضوع مواد مخدر میشود، تنها با برهم زدن چنین نظامی است که میتوان با معضلات اجتماعی و از جمله اعتیاد مقابله کرد.
در جامعه فروپاشیده ایران، بنیان خانواده از پیش بسا سست تر شده است، این در حالی است که نهادهای اجتماعی قدرتمند نیز جایگزین آن نشده اند. در چنین شرایطی «جهان اقتصاد» اذعان میکند که «عامل ۹۰ درصد گرایش نوجوانان به اعتیاد، وضعیت نامناسب خانوادههاست.»
وقتی یک کودک یا نوجوان در جامعه ای رها میشود، جامعه ای که از طرفی در معرض تاراج منابع اقتصادی اش توسط جناح های حکومت گر است و از طرف دیگر قربانی نزاع قدرت در بین آنها برای تصاحب مواضع بیشتر، چنین کودکی عاری از هرگونه پشتیبان، مسیر تباهی را میپیماید.
راه حل پایان دادن به مصائب اجتماعی، پایان دادن به حاکمیت سیاسی نامشروعی است که جامعه را بعد از ۳۸ سال در چنین نقطه ای قرار داده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر