مناظره سوم و آماج ها
فینال نمایش مضحکی به نام مناظره در انتخابات ریاست جمهوری! نظام به پایان رسید، همان طور که انتظار میرفت بخش عمده ای از مناظره مهندسی شده به اتهام زنی و افشای پرونده کاندیداها گذشت و قسمت دیگری هم خرج دعاوی توخالی اقتصادی شد. در این بین میرسلیم و هاشمیطبا خودشان میدانندکه عروسکی بیش، در این شو نیستند و در تلاش برای سقوط به دسته دو هستند.
دعوای جهانگیری و قالیباف اما از این حیث مهم است که نقش پوششی برای روحانی و رئیسی دارند و گرنه به خودی خود وزنهای در مهندسی انتخابات خامنهای به شمار نمیآیند. اما در میان حرفهای جهانگیری و قالیباف، همچنین دو نیمکت نشین این مناظره، حرفهایی رد و بدل میشود که در ایام دیگر سال کمتر از این حرفها میشنویم. در سایر ایام سال، کار مهندسی تمام شده و خامنهای سهم هر کدام از کاندیداهایش را داده و آنها به برداشتن سهم خود از سفره انقلاب! مشغول میشوند.
دعوای جهانگیری و قالیباف اما از این حیث مهم است که نقش پوششی برای روحانی و رئیسی دارند و گرنه به خودی خود وزنهای در مهندسی انتخابات خامنهای به شمار نمیآیند. اما در میان حرفهای جهانگیری و قالیباف، همچنین دو نیمکت نشین این مناظره، حرفهایی رد و بدل میشود که در ایام دیگر سال کمتر از این حرفها میشنویم. در سایر ایام سال، کار مهندسی تمام شده و خامنهای سهم هر کدام از کاندیداهایش را داده و آنها به برداشتن سهم خود از سفره انقلاب! مشغول میشوند.
جهانگیری از همان بدو ورود به محل مناظره شلیک خود را آغاز میکند تا دست پیش را بگیرد، تهاجم همیشه بهترین دفاع بوده است، جهانگیری ازکسی نام نمیبرد، اما مخاطب او کاملا مشخص است. جهانگیری میگوید: «مناظرهها به گونهای طراحی شده که به جای اینکه کاندیداها به برنامهها و عملکرد خود بپردازند بیشتر وعدههای خود را مطرح میکنند»، بازگویهای از آنچه که هیچ کدام از کاندیداها ندارند، برنامه و عملکرد.
جهانگیری میداند که این مناظره فقط شعار دادن است اما آن را مستقیم نمیگوید بلکه کمی آن را پیچیده میکند؛ «برنامه فقط یک شعار نیست بلکه راه رسیدن به اهداف و منابع آن نیز باید اعلام شود» تا القاء کند که بیننده باید پای مناظره بنشیند وانتخابات برایش مهم باشد.
قالیباف هم در بدو ورودش با آتشباری وارد میشود؛ «در جلسه دوم ما پیشنهادی داشتیم که هزینههای آن را نیز در هفته گذشته پرداختیم». اشاره قالیباف به بحث رو کردن داراییهای کاندیداهاست که در ولوله حمله وزرای روحانی به او گم شد و جدی گرفته نشد، اگر این موضوع جدی گرفته میشد و همه کاندیداها پای آن میآمدند، بیشک در صحنههای بعدی جنگ قدرت و افشاگریها، صحنههای مناظره ۸۸ و اعتراضات آن در چشمانداز بود و مهندسی انتخاباتی خامنهای این را بر نمیتابد.
همه و از جمله خود قالیباف حرف را ناشنیده گرفتند و از روی آن گذشتند، این صرفا یک ژست بود تا تنور باز هم داغتر شود و کسانی که هنوز ذرهای به نظام ولایت فقیه امید دارند، دل مشغول دارند که مناظره و انتخاباتی در نظام ولایت وجود دارد، در حالی که همه کاندیداها از فیلتر شورای نگهبان خامنهای عبور کردند که حتی به احمدینژاد وفا نکرد. کاندیداها خوب حواسشان هست که نباید به مرز سرخ اعتراض و قیام نزدیک شوند.
قالیباف ادامه میدهد: «امیدوارم کسی به جاده خاکی نرود و به مسائل حاشیهای نپردازد». مسائل حاشیه همان مسائلی است که خامنهای در دانشگاه امام حسین سپاه طرح کنندگان آن را به سیلی خوردن تهدید کرد؛ قتل عام ۶۷ ، اختلاسهای میلیاردی، بیت ولایت، سپاه، زندانیان سیاسی و ...
مجری مناظره نیز سهم خود را در این مهندسی میپردازد؛ «بر مبنای تجارب به دست آمده» اصطلاحی بود که حیدری از آن استفاده کرد تا خط خامنهای با محمل « کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری» را پیش ببرد و به کاندیداها هشدار داد که با متخلف برخورد قانونی! خواهد شد، در «نظام جنگل» وقتی بین کفتارها نزاع بر سر لاشه بالا میگیرد، باید جلو آنها را گرفت تا اسرار نظام فاش نشود.
بالاخره مناظره! شروع میشود، سوال پیرامون برنامه کاندیداها برای مقابله با قاچاق کالا و مدیریت واردات. ازهمه جا و همه موضوعات صحبت میشود الا اقتصاد، هر کس شروع به صحبت میکند گویا سوگند خورده است حریف را به بهترین شیوه رسوا کند، و سهم خودش را بیشتر کند.
در ادامه جهانگیری پرده دیگری از تعزیه را شروع میکند و به قالیباف میتازد، اما خوب حواسش هست که پا را از دایره درونی نظام بیرون نگذارد، جهانگیری با اشاره به مسأله دزدیهای بانک قوامین وابسته به نیروی انتظامی که یک فقرهاش در دزدیهای احمدی مقدم رئيس و رادان جانشینش دوسال قبل بر ملا شد، بانک شهر و بانک سرمایه و برجسته کردن فساد در آن، به قالیباف شلیک دیگری میکند، اما خاطر حریف را جمع میکند که «به خاطر رعایت مسائل ملی کشور نمیگویم»، یعنی تو هم پایت را از گلیم سوراخ شده ولایت بیرون نگذار.
جهانگیری با این تهدید ادامه میدهد: «بیشترین تخلف را شما در بانکها داشتید موسسات اعتباری را شما تاسیس کردید امروز ببینید موسسه قوامین چگونه است من برای مصالح ملی چیزی نمیگویم اما باید دید در بانک شهر چه میگذرد بانک سرمایه را به چه کسی واگذار کردید. سهام این بانک متعلق به شهرداری بود اما به یک مفسد اقتصادی واگذار کردید». در نظام ولایت هیچ کس پاسخگوی هیچ فسادی نیست و فقط همدیگر را به صورت کاملا خشک و خالی و بدون پیگیری متهم میکنند. درباره فاجعه ای که بر سر مردم ایران آمده است، هیچ گاه هیچ یک از مسببانش پای میز محاکمه نیامدهاند. البته آنها هم که محاکمه میکنند خودشان دزدترند!
تک از جانب جهانگیری رو به قالیباف ادامه دارد، «امروز شما خود را طرفدار ۹۶ درصدی میدانید و بنده طرفدار ۴ درصدی شدم. در زمان تحریمها وقتی که مردم به دنبال دارو میگشتند شما بستنی ۴۰۰ هزار تومانی را برای چه کسانی در برج میلاد سرو میکردید؟» واقعیت اما عریانتر از این حرفها و ادعاهاست، هیچ یک از سران حکومت جزء ۹۶ درصد نبودهاند، آنها همیشه از خون و درد مردم برای خود برج و بارو ساختهاند و برای استمرار این روند و کسب قدرت، اکنون از این اصطلاحات استفاده میکنند.
جهانگیری میداند که این مناظره فقط شعار دادن است اما آن را مستقیم نمیگوید بلکه کمی آن را پیچیده میکند؛ «برنامه فقط یک شعار نیست بلکه راه رسیدن به اهداف و منابع آن نیز باید اعلام شود» تا القاء کند که بیننده باید پای مناظره بنشیند وانتخابات برایش مهم باشد.
قالیباف هم در بدو ورودش با آتشباری وارد میشود؛ «در جلسه دوم ما پیشنهادی داشتیم که هزینههای آن را نیز در هفته گذشته پرداختیم». اشاره قالیباف به بحث رو کردن داراییهای کاندیداهاست که در ولوله حمله وزرای روحانی به او گم شد و جدی گرفته نشد، اگر این موضوع جدی گرفته میشد و همه کاندیداها پای آن میآمدند، بیشک در صحنههای بعدی جنگ قدرت و افشاگریها، صحنههای مناظره ۸۸ و اعتراضات آن در چشمانداز بود و مهندسی انتخاباتی خامنهای این را بر نمیتابد.
همه و از جمله خود قالیباف حرف را ناشنیده گرفتند و از روی آن گذشتند، این صرفا یک ژست بود تا تنور باز هم داغتر شود و کسانی که هنوز ذرهای به نظام ولایت فقیه امید دارند، دل مشغول دارند که مناظره و انتخاباتی در نظام ولایت وجود دارد، در حالی که همه کاندیداها از فیلتر شورای نگهبان خامنهای عبور کردند که حتی به احمدینژاد وفا نکرد. کاندیداها خوب حواسشان هست که نباید به مرز سرخ اعتراض و قیام نزدیک شوند.
قالیباف ادامه میدهد: «امیدوارم کسی به جاده خاکی نرود و به مسائل حاشیهای نپردازد». مسائل حاشیه همان مسائلی است که خامنهای در دانشگاه امام حسین سپاه طرح کنندگان آن را به سیلی خوردن تهدید کرد؛ قتل عام ۶۷ ، اختلاسهای میلیاردی، بیت ولایت، سپاه، زندانیان سیاسی و ...
مجری مناظره نیز سهم خود را در این مهندسی میپردازد؛ «بر مبنای تجارب به دست آمده» اصطلاحی بود که حیدری از آن استفاده کرد تا خط خامنهای با محمل « کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری» را پیش ببرد و به کاندیداها هشدار داد که با متخلف برخورد قانونی! خواهد شد، در «نظام جنگل» وقتی بین کفتارها نزاع بر سر لاشه بالا میگیرد، باید جلو آنها را گرفت تا اسرار نظام فاش نشود.
بالاخره مناظره! شروع میشود، سوال پیرامون برنامه کاندیداها برای مقابله با قاچاق کالا و مدیریت واردات. ازهمه جا و همه موضوعات صحبت میشود الا اقتصاد، هر کس شروع به صحبت میکند گویا سوگند خورده است حریف را به بهترین شیوه رسوا کند، و سهم خودش را بیشتر کند.
در ادامه جهانگیری پرده دیگری از تعزیه را شروع میکند و به قالیباف میتازد، اما خوب حواسش هست که پا را از دایره درونی نظام بیرون نگذارد، جهانگیری با اشاره به مسأله دزدیهای بانک قوامین وابسته به نیروی انتظامی که یک فقرهاش در دزدیهای احمدی مقدم رئيس و رادان جانشینش دوسال قبل بر ملا شد، بانک شهر و بانک سرمایه و برجسته کردن فساد در آن، به قالیباف شلیک دیگری میکند، اما خاطر حریف را جمع میکند که «به خاطر رعایت مسائل ملی کشور نمیگویم»، یعنی تو هم پایت را از گلیم سوراخ شده ولایت بیرون نگذار.
جهانگیری با این تهدید ادامه میدهد: «بیشترین تخلف را شما در بانکها داشتید موسسات اعتباری را شما تاسیس کردید امروز ببینید موسسه قوامین چگونه است من برای مصالح ملی چیزی نمیگویم اما باید دید در بانک شهر چه میگذرد بانک سرمایه را به چه کسی واگذار کردید. سهام این بانک متعلق به شهرداری بود اما به یک مفسد اقتصادی واگذار کردید». در نظام ولایت هیچ کس پاسخگوی هیچ فسادی نیست و فقط همدیگر را به صورت کاملا خشک و خالی و بدون پیگیری متهم میکنند. درباره فاجعه ای که بر سر مردم ایران آمده است، هیچ گاه هیچ یک از مسببانش پای میز محاکمه نیامدهاند. البته آنها هم که محاکمه میکنند خودشان دزدترند!
تک از جانب جهانگیری رو به قالیباف ادامه دارد، «امروز شما خود را طرفدار ۹۶ درصدی میدانید و بنده طرفدار ۴ درصدی شدم. در زمان تحریمها وقتی که مردم به دنبال دارو میگشتند شما بستنی ۴۰۰ هزار تومانی را برای چه کسانی در برج میلاد سرو میکردید؟» واقعیت اما عریانتر از این حرفها و ادعاهاست، هیچ یک از سران حکومت جزء ۹۶ درصد نبودهاند، آنها همیشه از خون و درد مردم برای خود برج و بارو ساختهاند و برای استمرار این روند و کسب قدرت، اکنون از این اصطلاحات استفاده میکنند.
جنگ را پایانی نیست کار از افشا میگذرد و به عمق دزدی میرسد؛ «شما با املاک مردم چه کردید؟ ۲ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان اموال مردم را بخشیدید. آپارتمان ۲ میلیارد تومانی را ۲۰۰ میلیون تومان بخشیدید. مجلس خواست تحقیق و تفحص کند رفتید لابی کردید و جلویش را گرفتید. چرا جلوی تحقیق و تفحص از شورای شهر را گرفتید؟ چرا کسی که افشا کرد را ۳ ماه در سلول انفرادی انداختید». تعجب نکنید صحبت از باندهای مافیایی نیست صحبت از دزدانی است که ۳۹ سال است بر سرنوشت مردم ایران چنبره زدهاند و مانند زالو خون مردم را میمکند.
این جنگ پایان خواهد یافت، و یک پیروز خواهد داشت، پیروز آن نه جهانگیری و روحانی از جناح اصلاح طلب! و نه قالیباف و رئیسی از جناح اصول گرا! خواهند بود، پیروز این میدان مردم ایران خواهند بود و بازنده اصلی خامنهای که اینگونه با مهندسی، مردم را با ۶ نفر از کفتاران حکومتش میخواهد که بفریبد.
این جنگ پایان خواهد یافت، و یک پیروز خواهد داشت، پیروز آن نه جهانگیری و روحانی از جناح اصلاح طلب! و نه قالیباف و رئیسی از جناح اصول گرا! خواهند بود، پیروز این میدان مردم ایران خواهند بود و بازنده اصلی خامنهای که اینگونه با مهندسی، مردم را با ۶ نفر از کفتاران حکومتش میخواهد که بفریبد.
مطالب مارا در توئیتر @bahareazadyدنبال کیند متشکریم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر