سمیه محمدی و زینب کریمی- از مجاهدان اشرفی
به: خواهران مجاهد سمیه محمدی و زینب حسین نژاد، شیر زنانی که با همه تهدیدات، فشارها، تهمت های ناروا، همچون سرو سهی راست قامت و استوار ایستادند و لحظه ای مرعوب لجن پراکنی و شانتاژ رژیم نشدند..
رژیمی که از ناپدریهای مزدور این دو مجاهد سوء استفاده کرده و آنها را در مقابل یک انتخاب اصلح و انقلابی قرار داده است.
دو دنیای سراپا متضاد در مقابل هم صف آرایی کردند.
دنیای مبارزه و مجاهدت که توان و انرژیش را از خلقش می گیرد و آن که به زور و تهدید و کینه ورزی مجهز است. اما، آنچه پیروز شد و می شود نیروی مقاومت و ایستادگی بر اصول است.
عزم و رزم شمایان، ارج نهادن به جایگاه انسانی است، آنجا که تبلور و جوهره اش، اختیار و انتخاب آزادانه است. مقاومت جانانه شما اثباتگر فردای روشن و آزادی، بعد از سرنگونی رژیم آخوندی است که به شأن و مقام و جایگاه انسانی پر بها داده و هیج اجباری در انتخاب راه و مسیر زندگی کسی وجود ندارد.
کاشکی خمینی و اعوان و انصارش فقط انسان را می کشت و کاری به مسائل عادی دیگر جامعه نداشت. اما مگر می شود رژیمی که اندیشه و ایدئولوژی منحطش شرک آلوده و قرون وسطایی است به دور از تروریسم، ارعاب، شکنجه و اعدام و دخالت در امور خصوصی دیگران و … نباشد.
از نخستین روز، نازل شدن این بلیه شوم سعی در پاشاندن خانواده ها، تهدید و ارعاب کرد، اختلاف بین اعضای خانواده ها، خبر چینی و تبلیغ مزدوری از خانه، مدرسه، کارخانه، دانشگاه همه جا در دستور قرار گرفت که همه و همه باید تحت نظر! باشند.
گستردگی مجاهدین در سطح جامعه افزایش روز افزون هواداران، سخنرانیها، میتینگها، روزنامه پر تیراژ مجاهد و … برای رژیم آخوندی گران آمده بود.
سرکوبها، چماقداریها، حمله ها به ستادهای مجاهدین آغاز شد. شهید و مجروح… اما! اراده مصمم و استوار مجاهدی در برابر خمینی بیشتر می شد.
عاطفه ها سر بریده شدند
از آن نامادری که در شو تلویزیونی پسرش را تهدید به مرگ می کرد، که از امام! معذرت بخواهد و…
از آخوند گیلانی ملعون و شیخ جنتی خائن، ملا حسنی جلاد که فرزندان مجاهدشان را تسلیم دادگاه! کردند و حکم اعدام برای آنها صادر شد ولی بجایش، مقام و ارتقا یافتند.
این فقط نمونه ای ا ز شقاوت و ترفند های خمینی دجال بود.
بعداً از ترفند خانواده رژیم به طور بسیار گسترده ای در اشرف و حالا در لیبرتی استقاده کرده و می کند، گسیل خائنین و بریده مزدورانی با پوش خانواده به اشرف، راه اندازی سیرک ها ی مفتضح با شکل و شمایلهای سخیف، اراجیف گوئیها، ماهها طبل و سنج و تهدید به انهدام اشرف و در آوردن زبان مجاهدین!
در این میان مزدوران قربانعلی حسین نژاد و مصطفی محمدی ناپدریهای مجاهدین سمیه و زینب، صحنه گردان صحنه ها بودند که با پوش فرزند، مزدوریِ با جیره و مواجب رژیم را می‌کردند و هزاران رفتار سخیف دیگر.
بلی خانواده مشکل رژیم نیست بلکه پاشاندن خانواده کار و خواست رژیم است. اشک تمساح ریختن رژیم نشان از حیله و تزویر، دغلکاری و مردم فریبی است.
در این راستا، چندین وزارت، ادرات دولتی و سفارتخانه های رژیم، هزاران انجمن! درست کردند، صد ها سایت، صد ها جلسه و هزاران کتاب در مذمت مجاهدن و خانواده نوشتند و تبلیغ کردند، صدها مزدور را به خدمت گرفتند ولی به جز نکبت و خواری چیزی عایدشان نشد.
پلید جفت پلید است پاک جفت پاک
محمود نیشابوری- تیر۹۴
برگرفته از سایت ایران آزادفردا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر