تهاجم به اشرف در ۱۹ فروردین ۹۰؛ نقش استراتژیک یک شهر
در ۱۹ فروردین ۹۰، سپاه به شهر اشرف حمله کرد؛ این دومین حمله پس از شروع قیام ایران در انتهای بهار ۸۸ و نخستین حمله پس از آغاز انقلاب سوریه به اشرف بود.
صبح ۱۹ فروردین
«صبح ۱۹ فروردین سال ۱۳۹۰ پیش از طلوع آفتاب و هنگامی که آسمان هنوز کاملا تاریک بود؛ سیاجهای شمال اشرف توسط نیروهای عراقی گشوده شد. خودروهای زرهپوش و سربازانی که تا دندان مسلح بودند با پرتاب نارنجک و شلیک راه خود را به سمت جنوب اشرف باز میکردند.
در این سو اما ایرانیان با دستانی خالی و تنها سلاح پیکرشان؛ تلاش میکردند به هر ترتیب مانع از این پیشروی شوند؛ نبردی نابرابر در تاریخ جنگهای آزادیبخش که حداقل تا ظهر همان روز ادامه یافت و در سمت مجاهدین خلق ایران ۳۶ شهید و چند برابر آن مجروح بر جای گذاشت تا بخش شمالی شهر اشرف به تصرف نیروهای عراقی درآمد.
بهانهی تهاجم بازپس گرفتن زمینهای کشاورزانی بود که به تصاحب مجاهدین درآمده بود! کشاورزانی که وجود خارجی نداشتند و زمینهایی که هرگز از تصاحب کسی توسط مجاهدین خارج نشده بود و به طور قانونی در اختیار آنها قرار گرفته بود.
بهانهای که تنها بهانهای برای اشغال و درهمشکستن اشرف بود؛ و هرگز آن زمینهای اشغالی به کشاورزی واگذار نشد بلکه تبدیل به پادگانی شد که از طریق آن به کشتار مردم عراق اقدام کردند.
حملهکنندگان در ۱۹ فروردین به اشرف به ظاهر عراقی بودند اما آنها جزئی از پیکرهی سپاه پاسداران بودند که اشرف را هدف قرار میدادند.» [بازنویسی از روایت یک شاهد عینی]
دو تهاجم
در ۱۹ فروردین ۹۰ برای بار دوم بود که پس از آغاز قیام ایران در انتهای بهار سال ۸۸، اشرف مورد حمله قرار میگرفت. بار نخست بخش عراقی سپاه پاسداران در ۶ و ۷ مرداد با هدف تسلط بر شهر اشرف به آن حمله کرد؛ دو روز نبرد بیامان میان مجاهدین با دستان خالی و نیروهای عراقی مسلح به سلاح گرم، باتون، آبپاش منجر به استقرار نیروهای عراقی در بخش شمالی قرارگاه شد؛ پس از آنکه شماری از مجاهدین شهید، مجروح و به اسارت درآمدند.
آنبار بهانهی حمله اجرای قانون عراق در شهر مجاهدین بود؛ اما واقعیت چیز دیگری بود؛ قیام ایران از انتهای بهار سال ۸۸ آغاز شده بود؛ در همان زمان مجاهدین اعلام کرده بودند که در صورتی که خامنهای به آزادی بیان و مصون ماندن مجاهدین از دستگیری و شکنجه متعهد شود ظرف ۴۸ ساعت به تهران بازخواهند گشت؛ اما برای خامنهای تنها مجاهدین مرده یا افرادی درهم شکسته و بدون تشکیلات قابل پذیرش بودند اما مجاهدین میخواستند در هیبت تشکیلات و هویت عقیدتیشان یعنی نفی ولایت فقیه و دفاع از حق حاکمیت مردم به خاک خود بازگردند و پاسخ خامنهای صدور فرمان حمله به اشرف بود.
اشرف در محاصره
اشرف پس از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی و استقرار دستنشاندگان نظام ولایت فقیه بهعنوان حاکمان جدید عراق، در محاصره بود. بلندگوهای نظام ولایت فقیه اینگونه تبلیغ میکردند که مجاهدین به پایان رسیدهاند و دیگر قادر به اثرگذاری در ایران نیستند؛ اما آغاز قیام ایران از انتهای بهار ۸۸ بار دیگر به همگان نشان داد که خامنهای تنها و تنها از همین مجاهدین میترسد.
در فاصلهی تهاجم نخست به اشرف در ۶ و۷ مرداد ۸۸ تا تهاجم دوم در ۱۹ فروردین ۹۰ حوادث بسیاری در ایران و منطقه رخ داد. قیام ایران استمرار پیدا کرد و از شعار «رأی من کو» به شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» فرا روئید. عاشورای سال ۸۸ به قیام بزرگی از جمله در تهران تبدیل شد که هیمنهی ولی فقیه را برای همیشه در هم شکست. در آن روز سرد دیماه نیروهای سپاه تنها با کشتن بیمحابا توانستند از پس مردم تهران بربیایند.
بهار عربی
اما قیام متوقف نشد و تا یکسال بعد از آن به اشکالی خود را نشان میداد. در پاییز ۸۹ بهار عربی از شمال افریقا آغاز شد و به سرعت رژیمهای استبدادی با قیامهای مردمی به زیر کشیده شدند. و در اسفندماه بود که بهار عربی به سوریه رسید؛ جایی که به تعبیر ولی فقیه حلقهی وصل جبههی مقاومت و عمق استراتژیک نظام ولایت فقیه است؛ بدون همکاری رژیم سوریه، امکان نظام برای گسترش تروریسم تا سواحل مدیترانه از کار میافتاد و بدون سلاح تروریسم نظام از صدور بحرانهای درونیاش به فراسوی مرزها ناتوان میشد پس به زیر کشیده شدن بشار اسد توسط یک انقلاب مردمی میتوانست مقدمهی به زیر کشیده شدن خامنهای در تهران باشد.
نخستین پاسخ نظام فرمان سرکوب عریان انقلاب سوریه بود. بشار اسد براساس رهنمود تهران به کشتار تظاهرکنندگان مسالمتجو پرداخت. اما گام بلندتر و استراتژیکتر برای نظام کشتار و درهم شکستن اشرف بهمثابه کانون الهام برای قیام و تغییر در خاورمیانه بود.
قیام ۹۶
در چنین بستری بود که حمام خون در ۱۹ فروردین ۹۰ در اشرف برپا شد.
روزگار گذشت و پس از فراز و نشیبهای بسیار و حملههای متعدد، مجاهدین در نیمهی سال ۹۵ از عراق خارج شدند و هنگامی که قیام ایران در دی ۹۶ آغاز شد اینبار نیز خامنهای انگشت اشاره را به سمت مجاهدین گرفت و اعلام کرد که فراخوان، سازماندهی و هدایت قیام کار مجاهدین بوده است. [روایت یک شکست نظام؛ سخنرانی خامنهای دربارهی قیام ایران]
ایران #تهران #قیام_دیماه#اعتصاب #تظاهرات_سراسری #قیام سراسری #اتحاد #آزادی#ما براندازیم #آ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر