۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه

ایران - مجاهدین به جاه و مقام دل نبستند...از زبان مسعود رجوی بمناسبت انتخابات





ایران - مجاهدین به جاه و مقام دل نبستند...از زبان مسعود رجوی بمناسبت انتخابات


مسعود رجوي: آره آره آقاجون مي زنن از ما مي برن اصلا اعليحضرت رضاشاه كبير مي بره اصلا آريامهر از قبر زنده مي شه اصلا امام ملعون راحل برمي گرده ما عقب مي مونيم به ما هيچي نمي رسه ما مطرح نيستيم مطرح هم نخواهيم شد چند سال باز بايد اپوزيسيون باشيم آره آره آره تا آخر عمرمن كه تا آخر عمر اپوزيسيونم اينو خاطرجمع باشيد در انتخابات رياست جمهوري سال 58 خميني گفت هركي به قانون اساسي (منظورش ولايت فقيه) رأي نداده، صلاحيت رياست جمهوري اين رژيم رو ندارد نيم ساعت بعد من اطلاعيه دادم كه... خداحافظ شماما نيستيم ما اينكاره نيستيم الآن چه مي گويم؟اول روشن باشه از روز اول ما هيچي نمي خوايم ببين آقاجان هركي مي خواد توايران بياد روي كارخوب ما ستادمون آزادي بيان، آزادي اجتماعات و اين كه شكنجه و اعدام نباشه همين دو تا چيزهيچي نمي خواهيم هيچي از هيچكس هم هر كي مي خواد رييس بشه هركي مي خواد مرئوس بشه هركي مي خواد انتخاب بشه خون شهدامون و رنج زنده هامون و تاريخچه يي كه پشت سر گذاشتيم بسا بسا بسا فراتر از همه اين حرفهاس مگه به خميني چي مي گفتيم مي گفتيم آقاجون ما رياست جمهوري تون رو نخواستيم
 مجلستم نخواستيم ببين آقاجون، مي گم اعدام و شكنجه نكن آخه حق داشته باشم حرفمو بزنم يا آقا ميريم ...بالاخره خونه يكي از شهدامون رو پيدا مي كنيم اگر نشد اجاره مي كنيم اگر نشد يادتون باشه قرار ما خاوران محل شهداي قتل عام و اشرف و موسي
اونجا چادر مي زنيم هيچي نمي خوايم هيچي پس قرار ما خاوران است ببين آقاجان
 حقوق خلقم...ديگه دعوايي ما نداريم مي ذاريم جلومون، اگه آزادي رو مراعات كنه، چه بهتراگه آزادي رو مراعات نكنه، واي به حالش واي به حالش از روزي كه اگه مشت و گلوله بياره، بازم هكذا قرار است خسته بكنيم خسته نشويم ما مجاهديم ما كه از قبل گفتيم كسي بيشتر مقاومت كنه از ما جلوي اين رژيم زانو هم مي زنيم هژمونيش رو هم مي پذيريم با افتخار هم اين كار رو مي كنيم هركي از پس اين آخوندا برمي آد بسم الله لكن اول روشن باشه من... آزادي بيانم رو مي خوام و آزادي خلقم چرا؟ چون كه مجاهد خلقم مگه آمدم قدرت بگيرم مگه آمدم حكومت بگيرم مگه اومدم تو مسابقه فرصت طلبي شركت كنم مگه اومدم توي موج سواري شركت كنم اول روشن باشد كه ما چي مي خواهيم روشن باشد كه نسلمون و خطمون و سابقه مون و تاریخچه مون، چيه؟نمي خوام، نمي خوام، نمي خوام كه جلو بيفتيم، اينطوري يعني جلو بيفتيم با صدق و فدا آري ما يك مشت آدميم يك كارايي بلد بوديم كرديم همه هم از ما جلوترند باشد
 لكن موج سوار و ميوه چين و فرصت طلب نيستيم به ابوسعيد ابوالخير گفتند كه (مراجع زمانش)تو در مقابل ما پشه يي بيش نيستي گفت من همون پشه هم نيستم، پشه هم خودتونين ما، آقا، اشرفيان پشه هم نيستيم، هيچيم هيچيم، بي نام و نشان چند ده نفر بوديم از زندان آزاد شديم حرفهاي خودمون رو زديم ديگه تف كرديم به رریاست جمهوري خميني كه لازمه ش ولايت فقيه بود و سركوب خلايق و خورديم چماق و گلوله و شلاق...و يكصد و بيست هزار شهيد و آواره شديم و آواره هم هستيم...هيچي نيستيم پشه هم نيستيم اما... به خودمون مطمئنيم ديگه بالاي سر مزار شهدامون كه مي تونيم بشينيم و حرفمون رو مي زنيم اگر حرف حق است، راه خودش رو باز خواهد كرد...


 مطالب مارا  در وبلاک   های انجمن نجات  ایران وخط سرخ مقاومت 
 همچنین در توئیتر @bahareazadyدنبال کیند متشکریم 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر