قرارداد آمریکا و کره شمالی و نگرانیهای رژیم ایران
آیا رژیم ایران می تواند تصمیمی مانند گره شمالی بگیرد؟ چرا؟
کاریکاتور از شرق الوسط
قرارداد آمریکا و کره شمالی و نگرانیهای رژیم ایران
اهمیت دیدار رهبران آمریکا و کره شمالی
دیدار رهبران دو کشور آمریکا و کره شمالی و توافق آنها برای خلعسلاح هستهیی کره شمالی جدای از تحلیلهای مختلفی که بهدنبال داشت؛ بههرحال بهعنوان یک دیدار تاریخی توصیف شد که میتواند مقدمه و مدخلی برای حل و فصل یکی از بحرانهای بینالمللی عصر حاضر باشد. بحرانی که طی بیش از نیم قرن یکی از کانونهای تنش دنیا بوده است.
این رویداد طبعاً پیامدها و آثار ویژه خود را بر روی یکی دیگر از کانونهای بحران، یعنی رژیم آخوندی حاکم بر ایران هم خواهد نهاد.
ترامپ، کیم جونگ و یک سند جامع
ملاقات ترامپ و کیم جونگ اون، اولین دیدار بین سران دو کشور پس از پایان جنگ کره در سال ۱۹۵۳بود. سندی که امضا شده در مرحله کنونی یک «سند جامع» نامگذاری شده است. این، توافقی است که میتواند سنگ بنای خلعسلاح هستهیی در یک بخش حساس از جهان باشد و بهعنوان مبنا و اساسی به کار گرفته شود تا مسائلی همچون خلعسلاح هستهیی، توقف برنامه موشکی از سوی کرهشمالی و لغو تحریمها را از سوی آمریکا در آن جای داد.
واکنش دو طرف قرارداد
«کیم جونگ اون» پس از امضای سند جامع، از ترامپ تشکر کرد و گفت این دیدار پرونده گذشته را میبندد. دورهیی جدید آغاز خواهد شد و جهان، تغییر بزرگی خواهد دید.
واکنش قانونگذاران آمریکا در مورد دیدار رئیسجمهوری آمریکا و رهبر کره شمالی توأم با استقبال بوده است. اما گروههایی از آنها، بهویژه دموکراتها، خواستار نظارت و دخالت کنگره در مورد هر گونه توافق با پیونگ یانگ شدهاند.
واکنشها در میان جمهوریخواهان کنگره با تأیید و ستایش از دیپلوماسی دونالد ترامپ ابراز شده است.
چشماندازهای مناسبات دو طرف
پس از امضای توافق بین ترامپ و کیم جونگ اون، حرفهای مختلفی درباره اینکه آینده چه میشود؟ گفته شد برخی محافل سیاسی بینالمللی نسبت به آینده مناسبات آمریکا و کره شمالی چندان خوشبین نیستند ولی بسیاری دیگر، آن را با ملاقات ریگان و گورباچف که به انهدام بخش بزرگی از تسلیحات اتمی دو کشور آمریکا و شوروی منجر شد و چشماندازهای جدیدی پیش روی دو طرف و جهان قرار داد، مقایسه میکنند. به هر حال از پروسهیی که طی شده میشود نتیجه گرفت که کره شمالی تصمیم گرفته است که از تسلیحات اتمی چشمپوشی کند و متعهد به خلعسلاح هستهیی شده است.
رئیسجمهوری آمریکا هم در حین امضای سند گفته بود که خلعسلاح هستهیی «خیلی زود» شروع میشود. آمریکا خواستار خلعسلاح است و گفته تا از حسن نیت کره شمالی مطمئن نشود، تحریمهای سنگین علیه این کشور را بر نمیدارد.
آمانو رئیس آژانس هم اعلام آمادگی کرد که آژانس خیلی زود کار راستیآزمایی را شروع خواهد کرد.
واکنش رژیم در برابر خلعسلاح هستهیی کره
از آنجا که رژیم در اکثر موارد موضع یکدستی ندارد و بسته بهمنافع باندی، هر جناح آخوندی ساز خودش را میزند، در این مورد نیز واکنشها در رژیم تا هنگام تنظیم این نوشته مختلف بوده است.
در مورد واکنش رسانههای رژیم بهدیدار رهبران آمریکا و کره شمالی بیشتر بخوانید
رژیم برخلاف اینکه اول ژست میگرفت و از زبان سخنگوی وزارتخارجه میگفت که ما با هر اقدام صلحآمیز موافقیم و از آن استقبال میکنیم ولی همین که توافق دو طرف عملی و متن توافق هم امضا شد، بلافاصله نگرانی خودش را بروز داد. و پس از آن هم، سخنگوی دولت و سخنگوی وزارتخارجه رژیم، با تلخکامی و لحنی زهرآگین شروع به نصحیت کردن رهبر کره شمالی کردند!
قاسمی سخنگوی وزارتخارجه گفت: باید دولت کره در این خصوص با هوشیاری کامل برخورد بکند.
نوبخت سخنگوی دولت روحانی گفت: کره باید هوشیار باشد که رئیسجمهور آمریکا به امضای خود پایبند نیست.
در رسانهها این ابراز نگرانی صریحتر بود:
علی خرم گفت: ورود نابهنگام رهبر کره شمالی به معادلات جهانی، ترامپ را قوت قلب داد که حرفهایش و عملکردش همانطور که فکر میکرده، درست بوده و اگر زورگویی کند، جهان در مقابلش به زانو در خواهد آمد و... بگوید توافق خوب یعنی تسلیم کره شمالی و اگر این به نتیجه رسید، ایران هم بهقول جان بولتون باید صنایع هستهیی خود را بستهبندی نموده، برای آمریکا بفرستد!
لیلاز از باند روحانی گفت: «اگر آنها به توافق برسند، فشار بر ایران افزایش خواهد یافت»
اما جدای از این موضعگیریهای علنی، یک نگرانی دیگر آخوندها که اعلام نشده این است که مبادا کره اسرار همکاریهای اتمی و موشکی خود با رژیم را در اختیار آمریکا و آژانس قرار دهد!
نوعی دیگر از اظهارنظر آخوندی
از سوی دیگر، بعضی از اظهارنظرها هم در درون رژیم تلویحا حاکی از این است که رژیم باید از الگوی کره شمالی تبعیت کند:
روزنامه ابتکار ۲۳خرداد نوشت: «کره شمالی؛ عبور از گذشته! شاید کیمجونگ اون چنین نتیجه گرفته است که با افول قدرت ایدئولوژی و شدتگیری ملیگرایی در فضای عمومی جامعه جهانی و بهویژه منطقه شرق آسیا، از انقلابیگری مدتدار دست کشیده و بکوشد از کره شمالی کشوری قدرتمند بسازد.
شاید او بر این تصور است که اگر همانند ژاپن و کرهجنوبی امنیت خود را با آمریکا پیوند زند، مطمئنتر از گذشته میتواند نظام سیاسی منحصربهفرد خود را مصون از بلایای ناشی از تهدیدها و آسیبها کند.
آنچه بیش از همه برجسته مینماید، این درک روشن از مواضع کیمجونگاون است که مزایای بالقوه هر گونه تدابیر امنیتی از جمله سیستمهای موشکی در مقایسه با مزایای ناشی از کاهش دیگر آسیبپذیریها باید سنجیده شود. از همینرو یکباره شاهد افول غیرمنتظره دغدغههای آرمانگرایانه امنیتی در کشوری هستیم که تصور میکرد قادر به ایجاد امنیت تمامعیار برای خود در شرایط کنونی جامعه جهانی است. بهنظر میرسد رهبران کره شمالی پذیرفتهاند که امنیت کشورشان نمیتواند بیارتباط با محیط بیرونی آنان باشد».
حسین موسویان هم در اظهارنظری تقریباً مشابه گفت: «در این توافق کلی روشن است که کره در مقابل خلعسلاح هستهیی و موشکی، امتیازاتی را خواهد گرفت... تضمینهای امنیتی که همیشه مهمترین خواسته کره شمالی بوده است، پذیرفتن مشروعیت سیستم حکومتی کره شمالی توسط آمریکا که گام اول با دیدار سران و امضاء یک توافق رسمی تحقق یافت، آغاز روند برقراری مناسبات سیاسی تازه و روابط دیپلوماتیک که این بهمعنی آغاز کاهش روند تحریمها، فشارها و تهدیدهای آمریکا علیه پیونگ یانگ است»
نظرات متفاوت در باند خامنهای
در باند ولیفقیه البته اظهارنظرها منسجم نیست و کمی متفاوت است در این باند برخی تلاش میکنند وانمود کنند کره شمالی چون اتمی داشت از موضع قدرت با آمریکا وارد مذاکره شد و انهدام تأسیسات اتمی هم واقعی نیست.
وطن امروز ۲۳خرداد نوشت: « برخی کارشناسان نگاهی متفاوت به این موضوع دارند و دلیل انهدام مرکز آزمایشات هستهیی کرهشمالی را فرسودگی بیش از حد آن عنوان کردهاند...
مقامات کرهشمالی با وجود تحریم و تهدیدات جهانی سالها به آزمایشات موشکی و هستهیی خود ادامه دادند تا این که اکنون این میزان توانمندی را برای حفظ کشور خود و حضور در عرصه قدرت کافی میپندارند و امروز با دست پر پشت میز مذاکرات حاضر شدهاند. به باور بسیاری از ناظران، رهبر کرهشمالی حاضر نخواهد شد آنطور که کاخ سفید اراده میکند از توان موشکی و هستهیی خود دست بکشد.»
ولی بعضیهای دیگر هم از همین باند، از خلعسلاح هستهیی کره ابراز نگرانی کرده و مانند روزنامه حمایت ۲۳خرداد نوشتهاند: ترامپ بهدنبال کشاندن ایران پای میز مذاکره جدید!
تأثیرات قرارداد آمریکا و کره شمالی بر روی رژیم آخوندی؟!
به هر حال شکی نیست که این تحول، فشار را از درون و بیرون بر رژیم افزایش میدهد و رژیم را بیش از پیش تحت فشار قرار میدهد که هر چه زودتر تعیینتکلیف کند که بالاخره بین دو تابلوی مذاکره و پذیرش شروط ۱۲گانه آمریکا یا ایستادگی در برابر آن، یک راه را انتخاب کند. کاری که تا کنون نکرده است.
نکته بسیار مهم البته تفاوت کره شمالی با رژیم آخوندی است. به هر حال و فارغ از اینکه نتیجه این دیدار و توافق هر چه باشد، این هم بسیار روشن است که کره شمالی ظرفیت چنین چرخشی را در سیاست و استراتژی خود دارد، در حالی که رژیم آخوندی مطلقاً چنین ظرفیتی ندارد و سوابق ۴دهه گذشته این را نشان میدهد.
یک تفاوت جدی رژیم حاکم بر ایران با کره شمالی
یک تفاوت دیگر کره شمالی و رژیم حاکم بر ایران این است که کره شمالی با مقاومت مردم و یک مقاومت سازمانیافته مواجه نیست، در حالیکه در ایران بهشهادت رسانههای داخلی و خارجی، ساعتی نیست که یکی از مقامات رژیم یا نهادهای حکومتی از وحشت حضور مجاهدین، مصاحبه یا سخنرانیاش را قطع نکند و به پای مجاهدین نپیچد! از آنها به سنای فرانسه و کمیسر سیاسی اروپا و... شکایت نکند و آه و ناله سر ندهد!
امری که نشان میدهد در ایران، عنصر تعیینکننده، مردم و مقاومت ایران هستند، عاملی که با خیزشها و اعتصابها و قیامی که از دیماه سال گذشته تا کنون همچنان شعله میکشد، به نگرانی شماره یک آخوندها تبدیل شده است.
دو تفاوت اساسی رژیم ولایت فقیه با حکومت کره شمالی:
کره شمالی ظرفیت چنین چرخشی را در سیاست و استراتژی خود دارد. رژیم ولایت فقیه مطلقاً چنین ظرفیتی ندارد و سوابق ۴دهه گذشته این را نشان میدهد.
کره شمالی با مقاومت مردم و یک مقاومت سازمانیافته مواجه نیست، در حالیکه در ایران عنصر تعیینکننده، مردم و مقاومت ایران هستند.
چند تفاوت دیگر! ایران آخوندی با کره شمالی!
در کنار این عامل اصلی، به برخی عوامل دیگر نیز میتوان اینگونه اشاره کرد:
وضعیت انفجاری ایران و بهقول مقامات خود رژیم ۲۱ابر چالشی که رژیم با آنها بهطور روزانه درگیر است. از جمله: شکاف عمق یابنده بین مردم و مسئولان و لاعلاج شدن بحران اعتماد، احساس ناخوشایند حضور حکومت در همه شؤون خصوصی و حتی محرمانه زندگی مردم، حضور فعال و مهاجم زنان تحصیل کرده و سرخورده ایرانی که اینک آشکارا در برابر آخوندها میایستند؛ اوجگیری بحران آب و... بیکاری و همزمان خروج مستمر سرمایههای مالی و انسانی از کشور.
در چنین شرایطی با تحریم، بیتحریم، با مذاکره، بیمذاکره، مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها از آرمان سرنگونی این رژیم دست بر نمیدارند. آرمانی که ۳۷سال است بر آن پای فشردهاند و نگرانیهای رژیم را بیشک محقق خواهند کرد! و نشان خواهند داد عامل اصلی و تفاوت اصلی رژیم با هر کس دیگر در دنیا در درون ایران است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر