اختلاف و شکاف بر سر چگونگی برخورد با احمدینژاد در رژیم
اختلاف و شکاف بر سر چگونگی برخورد با احمدینژاد در رژیماحمدینژاد بار دیگر به صحنه آمد و نوشت: « نامه اخیر به مقام معظم رهبری ترسیم کننده افق جدیدی برای برونرفت از شرایط بغرنج و پیچیده امروز کشور است. برخی طی روزهای اخیر گفتهاند احمدینژاد منحرف شده است، اگر آنها معیار تشخیص انحراف هستند، لازم است بگویم که انحراف بهمعنی چند درجه اختلاف است، این در حالی است که ما با این افراد چند درجه اختلاف نداریم، بلکه «ضد هستیم» و در نقطه مقابل قرار داریم» (سایت دولت بهار، وابسته به احمدینژاد-8اسفند).
رئیسجمهور 8ساله رژیم که خامنهای او را بهعنوان نزدیکترین نسبت به خود معرفی کرد، اکنون به بحرانی برای نظام و استخوانی در گلوی خامنهای تبدیل شده است که نه فقط ولیفقیه، بلکه هیچیک از کارگزارانش نمیدانند با او چه کار کنند. زیرا نه میتوان او را بهعنوان معاند رژیم فرض کرد و نه میتوان از کنار حرفها و مانورهایش گذشت و او هم با تشخیص همین بنبست بر حملات و ضربات خود ادامه میدهد تا طرف مقابل را مجبور کند به چیزی که میخواهد تن بدهد.
از سوی دیگر این روزها احمدینژاد و اظهاراتش چماقی در دست باند مغلوب شده که با آن بر سر ولیفقیه و باندش بکوبند. و به این ترتیب احمدینژاد تبدیل شده است به کاتالیزور تشدید مخاصمات درونی رژیم.
مثلاًًً سایت حکومتی جماران متعلق به حسن خمینی در ۸اسفند اظهارات عبدالله ناصری از مهرههای باند موسوم به «اصلاح طلب» را درج کرده است که میگوید: «معتقدم سؤالات و نظرات احمدینژاد بهعنوان یک شهروند و یک رئیسجمهور سابق باید پاسخ داده شود؛ با یک نگاه خوشبینانه شاید بهعنوان یک جمعبندی متفاوت از نظرات گذشته خود رسیده، اما در هر صورت نباید از کنار سؤالات احمدینژاد ساده عبور کرد و دستکم برای تنویر افکار عمومی به آنها پاسخ داد. با نگاهی دیگر، اتفاقاً سؤالات و نظرات احمدینژاد در مورد انتخابات و نظارت شورای نگهبان میتواند باب گفتگو را باز کند. اگر سؤالات او پاسخ داده شود میتواند سرآغاز یک گفتگوی خوب در درون جریان اصولگرایی باشد و مسائلی که تا کنون باز نشده بود هم مطرح و پاسخ داده شود.»
یک روزنامه دیگر همسو با باند روحانی ضمن حملات معمول این باند به احمدینژاد تلویحا نقطه قوت او را در تقابلش با ولیفقیه ارتجاع دانسته و با لحن تأیید آمیزی نوشته است: «در یک نکته تردیدی نیست. احمدینژاد برای قدرت نهاد ریاستجمهوری جنگید و در مقابل کسانی که سودای تشریفاتی کردن آن را داشتند ایستاد و حداقل به این خاطر قابل ستایش است» (جهان صنعت-9اسفند).
در باند خامنهای که عمری پای علم احمدینژاد سینه زده بودند سختشان است به احمدینژاد حمله کنند. اما هر وقت که او پا در گلیم ولیفقیه میگذارد لاعلاج وی را در جوف روحانی گذاشته و هر دو را مینوازند. مثلاًًً پاسدار حسین شریعتمداری گماشته خامنهای در کیهان در سوزنامهای با پاسدار ضرغامی نوشته است «امروز هم اشعثها هستند و مثل همان اشعثها نق میزنند، یکی تسلیم شدن در مقابل آمریکا را سیاست هوشمندانه! جا میزند، آن دیگری نامه به علی زمان را سرگشاده مینویسد که دیگران هم ببینند و تحسینش کنند». (کیهان خامنهای- 9اسفند 96).
یا محمدرضا باهنر سرکرده باندهای موسوم به «پیروان خط امام و رهبری» از باند خامنهای در روز ۸اسفند ضمن تلاش برای کوچکنمایی «موضوع احمدینژاد» تلاش کرد به او تفهیم کند که «باید» در رفتارش تجدید نظر کند. و تلویحا چنگ و دندان نظام را به احمدینژاد خاطرنشان کرد و از جمله گفت «احمدینژاد در رفتارهای خود تجدید نظر کند موضوع احمدینژاد هر از چند گاهی سر زبانها میآید و شاید یکی از موضوعات ایشان این است که همواره در آنتن باشد. برای برخورد با یک مقام باید استدلالها قوی و افکار عمومی آماده باشد و در برخورد باید مواظب سرمایه اجتماعی هم باشیم؛ چون ممکن است برخورد خشن و یا بدون در نظر گرفتن افکار عمومی سرمایه اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد».
باند خامنهای همچنین برخی مهرههای قبلی احمدینژاد را برای ابراز برائت و نیش به وی به صحنه آوردهاند. از جمله محمدعلی رامین معاون وزارت ارشاد و مشاور مطبوعاتی احمدینژاد در روز 8اسفند 96 «سبک نگارش نامههای احمدینژاد را تقلیدی از بیانیههای مسعود رجوی خطاب به خمینی» دانسته و میگوید احمدینژاد بهدنبال انتقام از نظام به هرقیمتی است و خودش را مهیای طرد کامل از نظام کرده تا نقش یک اپوزیسیون تمامعیار را به عهده بگیرد. رامین خاطرنشان میکند «رئیسجمهور سابق یکجا راه را به خطا رفته و اشتباه وحشتناک او این است که (فکر میکند) اگر نظم نظام را متزلزل و موجبات تحریک احساسات مردم را برای ارضای زیادهخواهان جهانی فراهم کند او را بهعنوان آلترناتیو نظام خواهند پذیرفت.»
به این ترتیب خواسته و ناخواسته اذعان میکنند که موضوع «پایان نظام» بیتاثیر در مواضع احمدینژاد نیست. این نکته را باند روحانی هم قبول دارند. روزنامه حکومتی ابتکار نوشته است: «به نظر میرسد مشاوران و نزدیکان احمدینژاد از مدتها پیش پروژه عبور از جمهوری اسلامی ایران را کلید زده و در پی ایفای نقش در میدان «پساجمهوری اسلامی» هستند. عملکرد و رفتارهای احمدینژاد در ماههای اخیر حکایت از آن دارد که تئوریسینهای حامی او به این باور قطعی رسیدهاند که جمهوری اسلامی توان ادامه حیات نداشته و لازم است برای روزگار پس از این نظام ترفندی بیندیشند و جایی برای خود در ماشین قدرت، پس از فروپاشی نظام دست و پا کنند» (روزنامه حکومتی ابتکار- 9اسفند).
بیان این واقعیت که کار نظام از نظر برخی از باندهای درونش به پایان رسیده یکی از نتایج قیام ایران با طنین شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی است. طبعاً طنین قیام با علائم بارز از تداوم آن لرزههای سنگینتر سرنگونی را برای نظام به ارمغان خواهد آورد. و همانطور که روزنامه حکومتی ایران در روز 7اسفند 96 نوشته بود قیام دیماه، بهمن کوچکی بود و بهمنهای بزرگتری در راه است.
مطالب مارا درتو ئیتر بنام @ bahareazady ووبلاک انجمن نجات ایران دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر