۱۳۹۷ بهمن ۱۵, دوشنبه

اینس‌تکس؛ باب نجات یا گیر افتادن‌های بیشتر



اینس‌تکس؛ باب نجات یا گیر افتادن‌های بیشتر




اینس‌تکس برای نظام ایران باب نجات است یا اسباب گرفتاری‌های بیشتر خواهد بود. تا اینجای کار از آنچه به‌عنوان INSTEX نام‌برده می‌شود، آبی برای خلافت اسلامی! گرم نخواهد شد؛ حاکمان تهران به این ترتیب باید در برجام باقی مانده و به FATF گردن بگذارند؛ و در عوض آنها، از امکان معاوضه نفت در برابر دارو و غذا برخوردار خواهند بود!؛ این در حالی‌ست که دارو و غذا هرگز جزو اقلام تحریمی نبوده است.
جنیدی و دو پاراگرف تعیین کننده
لعیا جنیدی گفت: INSTEX «یک نهاد اعتباری است که فروشندگان و خریداران ایرانی از آن استفاده کنند. براساس این سازوکار، پول اجناس صادر شده ایرانی به صندوق رفته و پول کالاهای خریداری شده از این صندوق پرداخت می‌شود. فعلا قرار است که این صندوق برای اقلام دارویی، پزشکی، و کشاورزی باشد».
معاون حقوقی رئیس جمهور نظام افزود: «این سازوکار، یک شرط ماهوی دارد که این سازوکار تا زمانی کار می‌کند که ایران به برجام پایبند باشد. شرط شکلی هم دارد و آن تکمیل روند FATF است.» [ایلنا ۱۳ بهمن ۹۷]
روز شنبه ۱۳ بهمن ۹۷، طی دو پاراگرف، لعیا جنیدی به مخاطبان خود گفت که نظام چه چیزی از INSTEX به دست خواهد آورد و در مقابل چه‌کارهایی باید انجام دهد. آنچه براساس این سازوکار اروپایی -که روز ۱۱ بهمن توسط سه قدرت اصلی اروپا اعلام شد- نصیب خلافت اسلامی! می‌شود؛ چیزی نیست مگر نفت در برابر دارو و غذا؛ و در عوض کارهایی که نظام باید انجام دهد پایبندی به برجام و پذیرش محورهای مورد نظر FATF است.
به عبارت خیلی ساده؛ به بیان معاون حقوقی روحانی؛ نه تنها از طریق INSTEX چیزی نصیب نظام نمی‌شود -زیرا دارو و غذا قبلا هم از تحریم‌ها مستثنی بودند- بلکه باید به انجام آن‌چیزی که جامعه جهانی از آن می‌خواهد، شتاب نیز بدهد.
مسرت و ضعف‌های برجام
محسن مسرت نیز در گفت‌وگو با ایلنا، وظیفه INSTEX را «بطور عمده» فراهم کردن «شرایط و امکانات تکنیکی معاملات پایاپای اتحادیه اروپا با ایران» توصیف می‌کند.
استاد اقتصاد دانشگاه اوزنابروک آلمان، «ضعف‌های» INSTEX را به این ترتیب صورت‌بندی کرد:
۱.«این نهاد از نظر حقوقی زیر چتر وزارت خانه‌های خارجی این سه کشور است و نه زیر چتر وزرات خانه‌های اقتصاد و یا مالی این کشورها؛ این امر نشان می‌دهد که مسئولین واقعی سیاست‌های اقتصادی این سه کشور از ترس آمریکا حاضر به قبول مسئولیت نبوده‌اند.»
۲. «به احتمال قوی فقط بنگاه‌های کوچک و متوسط اروپایی که حجم معاملات‌شان با ایران بیشتر از حجم معاملات با آمریکا است تمایل به استفاده از این کانال مالی خواهند داشت و لذا راه برای معاملات کلان با شرکت‌های بزرگ اروپایی کماکان بسته است.»
۳.«واردات نفت و گاز اتحادیه اروپا از ایران فقط ۵.۲ درصد کل مصرف را تشکیل می‌دهد و این در حالیست که صادرات نفتی ایران به اروپا کمتر از ۲۰ درصد کل صادرات نفت ایران می‌باشد. لذا حجم صادرات اتحادیه اروپا به ایران و کل تجارت اتحادیه اروپا با ایران محدود خواهد ماند.»
مسرت سپس این چالش را پیش روی INSTEX می‌گذارد؛ که چگونه می‌خواهد منابع ارزی، کالاهایی را که نظام از اروپا وارد می‌کند را، تامین کند؟ مسرت خود می‌افزاید: «نظر کارشناسان اروپایی برای حل این مشکل پیوستن واردکننده‌گان کلان نفت ایران از جمله چین و هندوستان» به INSTEX است تا به این ترتیب این واردکننده‌گان، پرداخت ارزی خود را به جای نظام ایران به INSTEX انجام دهند. اما مسرت بلافاصله این پیشنهاد را غیر «منطقی» توصیف می‌کند زیرا چین و هند همین الان هم «تجارت خود با ایران را بصورت پایاپای سازمان‌دهی می‌کنند و کالاهای خود را در معاوضه با نفت به ایران صادر می‌کنند. لذا دلیلی ندارد که چین و هندوستان به نهاد مالی اتحادیه اروپا بپیوندند.» [ایلنا ۱۳ بهمن ۹۷]
سعیدی و وضعیت واقعی شرکت‌های اروپایی
پرسش دیگری که در رابطه با INSTEX می‌توان مطرح کرد عبارت از این است که شرکت‌های اروپایی حاضر در ایران، آیا می‌توانند از این سازوکار مالی اروپایی بهره ببرند؟
به نوشته دویچه‌وله INSTEX «برنامه‌ای برای معاملات پایاپای بیرون از حوزه تسلط آمریکا بر اقتصاد جهانی» و با «هدف اولیه» «حمایت از شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی است.»
در چنین مختصاتی شرکت‌هایی که حضور واقعی در صحنه دارند و از آنها با عنوان شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی یاد می‌شود، با وجود INSTEX چقدر قدرت عمل خواهند داشت؟
مهندس سریم سعیدی، مدیر عامل شرکت «روهر مونتان پارس» یکی از شرکت‌های وابسته به «روهر مونتان گروپ» در این رابطه گفت: «شرکت‌های متوسط فعال در ایران با وجود اینس‌تکس وضعیت ناروشنی دارند و این کانال مالی نمی‌تواند مشکل آنها را حل کند.»
مدیر عامل این شرکت متوسط آلمانی که «بیش از ۶۰ کارمند دارد و در حوزه صنایع کابل‌سازی و انتقال قطعات به ایران فعالیت دارد.» دلایل بی‌فاید بودن INSTEX را این موارد دانست:
۱.در حال حاضر تنها سه کشور آلمان، بریتانیا و فرانسه در INSTEX شرکت کرده‌اند.
۲.هنوز مشخص نیست که کشورهای دیگر اروپایی چه موضعی درباره INSTEX اتخاذ خواهند کرد.
۳.«اینس‌تکس فقط در عرصه کالاهای اساسی دارو، غذا و محصولات کشاورزی اجازه کار دارد و برای شرکت‌های آلمانی که در این سه عرصه فعال نیستند عملا وضعیت فرقی نکرده است.»
۴.«هنوز چارچوب همکاری اینس‌تکس با بانک‌های آلمانی ناروشن مانده است و مشخص نیست که آیا بانک‌های آلمانی با اینس‌تکس همکاری خواهند کرد یا خیر.» به گفته سریم سعیدی، «مشکل شرکت‌های متوسط آلمانی فعال در ایران بدون همکاری بانک‌های آلمانی قابل حل نیست.» و «این بانک‌ها به دلیل فشار آمریکا و ترس از تحریم شدن از طرف این کشور در معاملات با ایران با شرکت‌های آلمانی فعال در ایران همکاری نمی‌کنند.»
در ادامه مدیرعامل این شرکت متوسط آلمانی با طرح یک ابهام و یک نتیجه‌گیری همه‌ی آنچه را که باید بگوید، می‌گوید؛
سریم سعیدی درباره «دلیل» «برداشته شدن محدودیت‌ها برای دارو و غذا» در INSTEX، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند زیرا «تبادلات تجاری» «در این عرصه‌ قبلا هم مشکلی نداشته و کانال‌هایی برای تأمین نیازهای اساسی و انسان‌دوستانه وجود داشته است.»
او همچنین تصریح می‌کند: «من خوشبین نیستم و تردید دارم که با اینس‌تکس بتوان یک معامله آزاد و قانونی با ایران انجام داد.» [دویچه‌وله ۱۲ بهمن ۹۷]
از باب نجات خبری نیست
آنچه در اظهارات لعیا جنیدی، محسن مسرت، و سریم سعیدی مشاهده می‌شود، واقعیت واحدی است؛ نظام ایران چیزی از INSTEX به دست نیاورده است اما اگر بخواهد آنرا حفظ کند باید چیزهایی بپردازد. پیش از آنکه INSTEX برای خلافت اسلامی! به باب نجات تبدیل شود خود تبدیل به زمینه‌ای می‌شود که نظام مقدس! را بیشتر و بیشتر در رابطه با جامعه جهانی گیر خواهد انداخت؛ مفهوم دوران پایانی سلطنت ولایت مطلقه فقیه را از جمله در این موارد می‌توان مشاهده کرد.

پیش بسوی قیام   سراسری ، ما بر اندازیم#  کانونهای شورشی در شهرهای ایران #  
اعتصاب واعتراض و تظاهرات#  سرنگونی رژیم  #  اتحادوهمبستگی  
   مرگ_بر_دیکتاتور   #IranRegimeChange  

مطالب ما را در وبلاک انجمن نجات ایران  
ودر توئیتر @bahareazady دنبال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر