گروگانگیری جنازه کودک با مبادله ۲۳میلیون تومان پول ناموفق بود
بخشهایی از یک گزارش مربوط به گروگانگیری جنازه یک نوزاد توسط بیمارستان و نهایتا گم شدن جنازه به نقل از یکی از نشریات حکومت به نام شهرآرا
گروگانگیری جنازه یک نوزاد بعد از ۱۴ روز در بیمارستانی به نام اکبر. در مشهد
مسولین بیمارستان به خانواده فقیر این کودک گفته اند برای تحویل دادن جنازه باید ۲۳ میلون تومان پول به سردخانه بیمارستان بدهند. اما الان جنازه گم شده است.
تا کنون گوشواره و انگشتر مادر و گوشوارههای کوچک خواهر بیمار و گذرنامه این خانواده به دلیل نداشتن پول به بیمارستان داده شده است اما..
مادر میگوید: شب (١٨آبان) نوزاد به دنیا آمد. زود به دنیا آمده بود و دکترها گفتند وزنش خیلی کم است و باید داخل دستگاه باشد تا رشد کند و بزرگتر شود. ١٠روزی داخل دستگاه بود. همان روزهای اولی که بچه را داخل دستگاه گذاشتند، گوشهای از سرش ورم کرد.
هر روز که میگذشت، سرش بیشتر از قبل بزرگ میشد.
نگران شده بودم و مدام از دکترها میپرسیدم مشکلش چیست. گفتند موقع بهدنیاآمدن مشکل پیدا کرده و مغزش آب آورده است.
دکتر گفت این بیمارستان نمیتواند کاری برای ما انجام دهد.
سر نوزاد آب آورده و باید هرچه زودتر درمان شود و بهتر است او را به بیمارستان اکبر ببریم تا سرش را عمل کنند.
پدر این کودک میگوید: به حسابداری بیمارستان رفتم تا بچه را به بیمارستان اکبر منتقل کنم.
حسابدار بیمارستان امامزمان(عج) گفت باید ١٩میلیلونتومان بدهیم تا کار انتقال بچه به بیمارستان اکبر انجام شود.
پدر کودک: من یک کارگر هستم. اگر تمام جیبهایم را زیرورو کنم، بهزحمت میتوانم ۵٠٠هزارتومان پیدا کنم.
چند روز گذشت تا توانستم از اقوام پول جمع کنم.
اقوام ما هم مثل خود ما بدبخت هستند! به هرکسی رو انداختم ١٠٠ یا ٢٠٠تومان بیشتر نداشت. بعداز چندروز سرانجام یکمیلیون و ٣٧٠هزار تومان جور کردم و به مسئول بیمارستان امامزمان(عج) دادم تا بچه را منتقل کنند.
به آقایی که پشت میز بود گفتم کارگر هستم و کمی تخفیف بدهد.
بعداز کلی صحبت، مسئولان بیمارستان دوباره حسابوکتاب کردند و گفتند بهجای ١٩میلیونتومان ١٣میلیلون بدهیم.
١٣میلیون هم برای من زیاد بود. همه زندگی ما اینقدر نمیشود. به مسئول بیمارستان گفتم من کلا یکمیلیون و ٣٧٠هزارتومان بیشتر ندارم. همین پول را هم از طریق فامیل جور کردم.
مسئول حسابداری گفت: کارت ملی، شناسنامه، طلا یا وسیله گرانقیمتی گرو بگذارم. همسر و دخترم چشمانتظار بیرون اتاق بودند تا کار پرونده را انجام دهیم و امیرحسین را به بیمارستان اکبر منتقل کنیم.
به آنها گفتم گوشوارههایشان را دربیاورند تا به بیمارستان بدهم. کل طلای همسر من یک جفت گوشواره و یک انگشتر بود.
همان لحظه گوشواره همسر و دخترم را درآوردم و با انگشتر کوچکی که همسرم داشت، به مسئول بیمارستان امامزمان(عج) دادم.
سرانجام او فرم انتقال را امضا کرد.
چندبار پیش دکتر جراح رفتم و از او خواستم بچه را عمل کند و اطمینان دادم که دنبال پول هستم.
دکتر گفت برای عمل بچه، دستگاهی لازم دارند که بیمارستان اکبر آن دستگاه را ندارد.
به تهران اعلام کرده و منتظر آمدن دستگاه بودند. ٢٠روز طول کشید تا اینکه جمعه ٢٣آذر، همسرم از بیمارستان زنگ زد و گفت پرستارها گفتهاند بچه را آماده کند تا همان شب او را عمل کنند.
خوشحال شدم. نمیدانم بیمارستان خودش این کار را کرد یا آن خیریههایی که سراغشان رفتم با بیمارستان صحبت کردند تا امیرحسین را عمل کنند.
بالاخره بچه را عمل کردند. یک روز طول کشید تا بچه بههوش آمد. انگار عمل خوب انجام شده بود، چون به محض بههوشآمدن، شیر مادرش را خورد. خدا را شکر کردیم که عمل بچه موفقیتآمیز بوده است.
علی ادامه میدهد: خوشحالی ما چند روز بیشتر طول نکشید. دکتر به ما گفت کلیهها و ریههای بچه از کار افتاده است.
پرستارها آمدند و بچه را دوباره به اتاق عمل بردند. آن روز من سر کار بودم که همسرم زنگ زد و گفت پرستارها به او گفتهاند که باید بچه را برای ریههایش به اتاق عمل ببرند. یکیدو روز که گذشت، بچه فوت کرد.
برای تسویهحساب که رفتیم، گفتند هزینه بیمارستان اکبر ٢٢میلیون است. پولی نداشتم. گفتند برو هر زمان که پول را جور کردی بیا جنازه را تحویل بگیر.
الان ١۴روز گذشته است، اما نتوانستهام حتی یکمیلیون جور کنم. چند روز قبل باز به بخش مددکاری بیمارستان اکبر رفتم.
دوباره نشانی چند خیر و مجمع خیران سلامت استان را به من دادند و گفتند ازطریق آنان پول جور کنم.
در نهایت تماسهایی که با دانشگاه علوم پزشکی مشهد گرفته میشود آنها از پایه و اساس منکر بستری شدن و جراحی این کودک در بیمارستان اکبر میشود، اما با مراجعه خبرنگار به واحد مددکاری و مالی بیمارستان اکبر، پرونده این کودک رو میشود.
دوباره سراغ روابطعمومی بیمارستان اکبر میرویم. اینبار به ناچار میپذیرند که چنین کودکی در این بیمارستان بستری و جراحی شدهاست.
در خصوص سرنوشت جنازه کودک هم فقط به این پاسخ بسنده میکنند که جنازهها را بهطور معمول بعد ازیک هفته به مقام قضائی تحویل میدهند.
بیمارستان در حالی به گروگانگیری جنازه ادامه میدهد که جنازه را یک هفته قبل به قضاییه تحویل داده است!!!
مطالب مارا در وبلاک انجمن نجات ایران ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر