نزول رابطه اقتصادی نظام ایران با چین؛ رویای «نگاه به شرق» پایان مییابد؟
نزول رابطه اقتصادی نظام ایران با چین، توجهات را بر میانگیزد به خصوص وقتی حجم تبلیغات نظام درباره امکان «نگاه به شرق» را از خاطر میگذرانیم.
آنچنان که سپاه ترویج میکند گویی که با پشت کردن به اروپا؛ سرزمین فراخی رو به شرق برای نظام ایران گشوده است؛ سرزمینی که در آن از تجارت و پشتیبانی در عرصههای مختلف بهرهها خواهد برد. دو ستون اصلی «نگاه به شرق» برای نظام ایران؛ چین و روسیه هستند که البته قرار است در کنار هند رزق و روزی حاکمان ایران از طریق تداوم معامله با آنها فراهم شود.
با این همه واقعیتها حکایت از چیز دیگری دارند. در حالی که این روزها توجهات به سمت SPV و باز کردن راهی میان نظام ایران و اروپا است، اما آمارها نشان میدهد که پشت دیگر نظام در شرق، کاملا در حال فروریزیست. صادرات چین به ایران که در ماه اکتبر ۲۰۱۸ حدود ۱.۲ میلیارد دلار بود، در دسامبر همان سال به ۴۰۰ میلیون دلار رسید یعنی نزدیک به ۷۰ درصد سقوط کرد. [توییتر الی گرانمایه ۵ بهمن ۹۷]
با این همه واقعیتها حکایت از چیز دیگری دارند. در حالی که این روزها توجهات به سمت SPV و باز کردن راهی میان نظام ایران و اروپا است، اما آمارها نشان میدهد که پشت دیگر نظام در شرق، کاملا در حال فروریزیست. صادرات چین به ایران که در ماه اکتبر ۲۰۱۸ حدود ۱.۲ میلیارد دلار بود، در دسامبر همان سال به ۴۰۰ میلیون دلار رسید یعنی نزدیک به ۷۰ درصد سقوط کرد. [توییتر الی گرانمایه ۵ بهمن ۹۷]
پل اروپا برای نظام ایران خراب میشود؟
برای درک کاملتری از واقعیت، یک مقایسه بسیار کمک کننده است؛ در اکتبر ۲۰۱۸ برای نخستین بار طی سالهای طولانی، صادرات ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا به ایران، بیش از صادرات چین به ایران بود؛ واضح است که این کوشش بخشی از تلاش طرفهای اروپایی برای تکمیل سفارشات پیش از آغاز مرحله دوم تحریمهای آمریکا علیه نظام ایران بود؛ وضعیتی که واقعی بودن خود را در نوامبر یعنی ماه آغاز مرحله دوم تحریمهای آمریکا نشان داد؛ به این ترتیب صادرات اروپا از ۱.۳ میلیارد دلار در اکتبر به ۵۵۰ میلیون دلار پس از نوامبر کاهش یافت. [توییتر الی گرانمایه ۵ بهمن ۹۷] با این حال چه در اکتبر چه در دسامبر، اتحادیه اروپا در نقطهی بالاتری نسبت به چین در رابطه با حجم صادرات به ایران قرار داشت.
اظهار تمایل نظام ایران به گسترش روابط اقتصادی با اروپا به خاطر ناگزیری نظام آن در نزدیکی جستن به اروپا به دنبال توافق برجام بود؛ چرا که بدون پل اروپا، نظام هرگز نمیتوانست با آمریکا بر سر یک میز بنشیند؛ لبخندهای ظریف و کری؛ مقدماتش با خندههای خرازی؛ وزیر خارجه خاتمی با سه وزیر خارجه اروپایی فراهم شده بود. با این همه عددها نشان میدهد که نهتنها چشمانداز رابطه با اروپا و به عبارت دقیقتر برجام اروپایی روشن نیست که همچنین برخلاف تصورات و تبلیغات نظام؛ نگاه به شرق نیز چیز نقدی در جیب حاکمان تهران نیست؛ چرا که خود «شرق» نگاهی به غرب دارد.
برای درک کاملتری از واقعیت، یک مقایسه بسیار کمک کننده است؛ در اکتبر ۲۰۱۸ برای نخستین بار طی سالهای طولانی، صادرات ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا به ایران، بیش از صادرات چین به ایران بود؛ واضح است که این کوشش بخشی از تلاش طرفهای اروپایی برای تکمیل سفارشات پیش از آغاز مرحله دوم تحریمهای آمریکا علیه نظام ایران بود؛ وضعیتی که واقعی بودن خود را در نوامبر یعنی ماه آغاز مرحله دوم تحریمهای آمریکا نشان داد؛ به این ترتیب صادرات اروپا از ۱.۳ میلیارد دلار در اکتبر به ۵۵۰ میلیون دلار پس از نوامبر کاهش یافت. [توییتر الی گرانمایه ۵ بهمن ۹۷] با این حال چه در اکتبر چه در دسامبر، اتحادیه اروپا در نقطهی بالاتری نسبت به چین در رابطه با حجم صادرات به ایران قرار داشت.
اظهار تمایل نظام ایران به گسترش روابط اقتصادی با اروپا به خاطر ناگزیری نظام آن در نزدیکی جستن به اروپا به دنبال توافق برجام بود؛ چرا که بدون پل اروپا، نظام هرگز نمیتوانست با آمریکا بر سر یک میز بنشیند؛ لبخندهای ظریف و کری؛ مقدماتش با خندههای خرازی؛ وزیر خارجه خاتمی با سه وزیر خارجه اروپایی فراهم شده بود. با این همه عددها نشان میدهد که نهتنها چشمانداز رابطه با اروپا و به عبارت دقیقتر برجام اروپایی روشن نیست که همچنین برخلاف تصورات و تبلیغات نظام؛ نگاه به شرق نیز چیز نقدی در جیب حاکمان تهران نیست؛ چرا که خود «شرق» نگاهی به غرب دارد.
سقوط صادرات نفت به چین
موضوع البته فقط در نزول صادرات چین به ایران نیست؛ قسمت مهمتر ماجرا سقوط صادرات نفت خلافت اسلامی! به چین است.
در ماه دسامبر یعنی ماه بعد از نوامبر؛ یعنی در زمانی که مشخص بود ۸ کشور برای ششماه مجاز به خرید نفت از ایران خواهند بود؛ یعنی اینکه خرید نفت منجر به اعمال تحریمهای آمریکا علیه آنها نخواهد شد؛ یعنی دقیقا در همین ماه با همین شرایط؛ صادرات نفت نظام ایران به کمتر از ۸۰۰ هزار بشکه در روز سقوط کرد؛ این در حالی بود که کل تولید نفت کشور ۲.۸ میلیون بشکه در روز بود. [توییتر سارا وخشوری ۱ بهمن ۹۷] کاهش واردات نفت از ایران توسط چین، خود از جمله دلایل موجد این وضعیت است.
در تحریمهای اتمی پیش از رسیدن به توافق برجام، چین روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت از نظام ایران خریداری میکرد اما اکنون واردات نفت چین از ایران به ۳۵۰ هزار بشکه کاهش یافته است.
موضوع البته فقط در نزول صادرات چین به ایران نیست؛ قسمت مهمتر ماجرا سقوط صادرات نفت خلافت اسلامی! به چین است.
در ماه دسامبر یعنی ماه بعد از نوامبر؛ یعنی در زمانی که مشخص بود ۸ کشور برای ششماه مجاز به خرید نفت از ایران خواهند بود؛ یعنی اینکه خرید نفت منجر به اعمال تحریمهای آمریکا علیه آنها نخواهد شد؛ یعنی دقیقا در همین ماه با همین شرایط؛ صادرات نفت نظام ایران به کمتر از ۸۰۰ هزار بشکه در روز سقوط کرد؛ این در حالی بود که کل تولید نفت کشور ۲.۸ میلیون بشکه در روز بود. [توییتر سارا وخشوری ۱ بهمن ۹۷] کاهش واردات نفت از ایران توسط چین، خود از جمله دلایل موجد این وضعیت است.
در تحریمهای اتمی پیش از رسیدن به توافق برجام، چین روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت از نظام ایران خریداری میکرد اما اکنون واردات نفت چین از ایران به ۳۵۰ هزار بشکه کاهش یافته است.
نزول جایگاه نظام ایران
همراهی چین با تحریمهایی که تنها از طرف آمریکا اعمال شده است با تحریمهایی که در دوره قبلی براساس یک اجماع میان قدرتهای جهانی صورت گرفته بود، بیشتر است. نه تنها چین واردات نفت از ایران را به شدت کاهش داده است بلکه حتی «از واردات LPG و محصولات پتروشیمی هم که وارداتش از ایران تحریم نشده» نیز کاسته است. [توییتر سارا وخشوری ۶ بهمن ۹۷] چنین وضعیتی بیش از آنکه نشان دهنده همراهی یا عدم همراهی چین با تحریمهای آمریکا باشد؛ حکایت از آن دارد که نظام ایران به چه میزان در مناسبات بینالمللی دچار نزول جایگاه شده است.
در چنین مختصاتیست که گزارش اسدالله عسگراولادی یا همان سلطان خشکبار از وضعیت اقتصادیاش طور دیگری فهمیده میشود. او که «رییس اتاق مشترک ایران و چین» یا به عبارت دقیقتر پدرخوانده رابطه اقتصادی با چین است، گفته که «پس از ۶۴ سال فعالیت صادراتی، دو ماه است که فعالیت خود را متوقف» کرده است زیرا با «چالشهای جدی مواجه» است و از جمله برای «بازگرداندن ارز حاصل از صادرات» مشکل دارد. [جهان صنعت ۲۵ دی ۹۷]
همراهی چین با تحریمهایی که تنها از طرف آمریکا اعمال شده است با تحریمهایی که در دوره قبلی براساس یک اجماع میان قدرتهای جهانی صورت گرفته بود، بیشتر است. نه تنها چین واردات نفت از ایران را به شدت کاهش داده است بلکه حتی «از واردات LPG و محصولات پتروشیمی هم که وارداتش از ایران تحریم نشده» نیز کاسته است. [توییتر سارا وخشوری ۶ بهمن ۹۷] چنین وضعیتی بیش از آنکه نشان دهنده همراهی یا عدم همراهی چین با تحریمهای آمریکا باشد؛ حکایت از آن دارد که نظام ایران به چه میزان در مناسبات بینالمللی دچار نزول جایگاه شده است.
در چنین مختصاتیست که گزارش اسدالله عسگراولادی یا همان سلطان خشکبار از وضعیت اقتصادیاش طور دیگری فهمیده میشود. او که «رییس اتاق مشترک ایران و چین» یا به عبارت دقیقتر پدرخوانده رابطه اقتصادی با چین است، گفته که «پس از ۶۴ سال فعالیت صادراتی، دو ماه است که فعالیت خود را متوقف» کرده است زیرا با «چالشهای جدی مواجه» است و از جمله برای «بازگرداندن ارز حاصل از صادرات» مشکل دارد. [جهان صنعت ۲۵ دی ۹۷]
در همین زمینه:
جایگزین بانک کونلون چین، میتواند درآمدهای نفتی را برای نظام ایران فراهم کند؟
چین نظام ایران را تحریم میکند؛ همراهی با تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا علیه نظام ایران
جایگزین بانک کونلون چین، میتواند درآمدهای نفتی را برای نظام ایران فراهم کند؟
چین نظام ایران را تحریم میکند؛ همراهی با تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا علیه نظام ایران
مطالب مارا در وبلاک انجمن نجات ایران ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# کانونهای شورشی در شهرهای ایران #
اعتصاب واعتراض و تظاهرات# سرنگونی رژیم # اتحادوهمبستگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر