۱۳۹۷ دی ۱, شنبه

آنقدر بزرگ و شیر مردی ای مرد کز غیبت و از نشانه ات میترسند





آنقدر بزرگ و شیرمردی ای مرد    کز غیبت و از نشانه ات میترسند


شعری بسیار زیبا برای برادر مسعود از طرف یکی از دوستدارانش 
شاعر این شعر در وصف سرودن این شعر میگوید  :این شعر الان الهامم شد و من فقط کاغذ برداشتم ونوشتم، باور کنید همین موقع شب!‌
 **
از غیرت و استقامتت میترسند
از سادگی و صداقتت میترسند
چون شمع میان دشت شب میسوزی
از روشنی و هدایتت میترسند
از جنس تمام مردم ایرانی
از ریشه و از اصالتت میرسند
چشمان امید خلق محروم به توست
از هیبت و از صلابتت میترسند
همدردی و همصدای محرومانی
از دانش و از درایتت میترسند
ای شیر دلیر بی هماورد وطن
از قدرت و از شجاعتت میترسند
ای مظهر پاکبازی و جانبازی
این بزمجگان ز طاقتت میترسند
از هستی و مال و جان خود بگذشتی
از همت و استقامتت میترسند
از چیرگی ات به نقد وحشت دارند
از لهجه پر صراحتت میترسند
آنقدر بزرگ و شیر مردی ای مرد
کز غیبت و از نشانه ات میترسند
تندیس فدا تویی خدا یارت باد
چون‌کوهی و از سماجتت میترسند
القصه نه از تو بلکه از یارانت
وز مکتب و از رسالتت میترسند

مطالب   مارا در وبلاک انجمن نجات ایران    ودر توئیتربنام @bahareazady   دنبال کنید
پیش بسوی قیام  سراسری ، ما بر اندازیم#   شهرهای ایران   اعتصاب # تظاهرات
سرنگونی #  اتحادوهمبستگی     مرگ_بر_دیکتاتور   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر