فروش نفت توسط «بخش خصوصی»؛ واقعیت یا شوخی؟!
فروش نفت توسط «بخش خصوصی» آنهم در کشوری که بخش خصوصی واقعی توسط نظام حاکم در هم کوبیده شده و در عوض این نام به شرکتهای متعلق به سپاه اطلاق میشود کمی شبیه به شوخیست اما واقعیت پشت صحنه برای منافع مردم ایران، تلخ و دردناک است.
نفت جهانگیری
روز یکشنبه ۱۰ تیر ۹۷ به مناسب روز ملی صنعت و معدن، اجلاسی در سالن سران تهران برگزار شد. سخنران اصلی مراسم اسحاق جهانگیری، معاون اول رئيس جمهور و حاضران آن، آنچنان که در خبرگزاری ایرنا عنوان شده بود «صنعتگران و معدنکاران و فعالان بخش اقتصادی و مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت» بودند. هنوز فاصلهای یکماه تا شروع مرحله نخست تحریمهای آمریکا علیه خلافت اسلامی! مانده بود. تحریمهایی که قرار بود عرصههایی مانند صنایع خودروسازی و فلزات را در بر بگیرد، اما مهمتر تحریمهایی بود که قرار بود در نیمه آبان شروع شود. در قلب تحریمهای مرحله دوم کالایی قرار داشت بهنام نفت.
نفت برای خلافت اسلامی! همهچیز است؛ پس تمام توان اجرایی و تبلیغاتی خود را باید به کار میگرفت تا از مخمصه محاصره نفتی که قرار بود از نیمه آبان آغاز شود عبور کند.
وقتی ترامپ در ۱۸ اردیبهشت برجام را ترک میکرد، بزرگترین نگرانی خامنهای وداع با آمریکا نبود بلکه وداع با نفتی بود که دیگر ممکن بود به دلار تبدیل نشود، دقیقا به همین خاطر بود که خامنهای در نخستین واکنش مفصل خود به خروج آمریکا از برجام، از اروپا خواست که خرید نفت از نظام ایران را تضمین کند. [خامنهای در پاسخ به پومپئو چه گفت؟]
در چنین بستری از هیاهو و نگرانیها بود که جهانگیری در روز ۱۰ تیر در سالن سران تهران خود را در پشت تریبون سخنرانی یافت. او در حالی که مضطرب و بههمریخته بهنظر میرسید به حضار یادآوری کرد که «هدف آمریکا اول نفت است، میخواهند نفت ایران فروش نرود».
اما جهانگیری برگی در آستین داشت که آنرا روی میز گذاشت؛ «نفت خام ایران در بورس داخلی عرضه خواهد شد و بخش خصوصی می تواند بهطور شفاف نفت بخرد و صادر کند.» [ایرنا ۱۰ تیر ۹۷]
معاون اول روحانی از کدام بخش خصوصی سخن میگفت که قرار است نفت خام ایران را در بورس داخلی خریداری کند؟
پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بلافاصله به صحنه آمد و در توئیترش خطاب به جهانگیری نوشت: «بخش خصوصى واقعى امكانات صادرات نفت خام را ندارد.» [توئیتر پدرام سلطانی ۱۰ تیر ۹۷]
به این ترتیب پیش از آنکه بازی فروش نفت بهنام بخش خصوصی آغاز شود، از درون نظام اعلام شد که بخش خصوصی توانایی این کار را ندارد؛ آنهم البته بخشی خصوصییی که در پیوند با خلافت اسلامی! به حیات خود ادامه میدهد و نه بخش خصوصییی که به طور مستقل از نظام به حیات خود ادامه دهد که همواره در اندازههای حداقلی نگهداشته شده است و توانایی ورود بهعرصههای بسیار کوچکتر از نفت را هم ندارد چه برسد به تجارت نفت.
روز یکشنبه ۱۰ تیر ۹۷ به مناسب روز ملی صنعت و معدن، اجلاسی در سالن سران تهران برگزار شد. سخنران اصلی مراسم اسحاق جهانگیری، معاون اول رئيس جمهور و حاضران آن، آنچنان که در خبرگزاری ایرنا عنوان شده بود «صنعتگران و معدنکاران و فعالان بخش اقتصادی و مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت» بودند. هنوز فاصلهای یکماه تا شروع مرحله نخست تحریمهای آمریکا علیه خلافت اسلامی! مانده بود. تحریمهایی که قرار بود عرصههایی مانند صنایع خودروسازی و فلزات را در بر بگیرد، اما مهمتر تحریمهایی بود که قرار بود در نیمه آبان شروع شود. در قلب تحریمهای مرحله دوم کالایی قرار داشت بهنام نفت.
نفت برای خلافت اسلامی! همهچیز است؛ پس تمام توان اجرایی و تبلیغاتی خود را باید به کار میگرفت تا از مخمصه محاصره نفتی که قرار بود از نیمه آبان آغاز شود عبور کند.
وقتی ترامپ در ۱۸ اردیبهشت برجام را ترک میکرد، بزرگترین نگرانی خامنهای وداع با آمریکا نبود بلکه وداع با نفتی بود که دیگر ممکن بود به دلار تبدیل نشود، دقیقا به همین خاطر بود که خامنهای در نخستین واکنش مفصل خود به خروج آمریکا از برجام، از اروپا خواست که خرید نفت از نظام ایران را تضمین کند. [خامنهای در پاسخ به پومپئو چه گفت؟]
در چنین بستری از هیاهو و نگرانیها بود که جهانگیری در روز ۱۰ تیر در سالن سران تهران خود را در پشت تریبون سخنرانی یافت. او در حالی که مضطرب و بههمریخته بهنظر میرسید به حضار یادآوری کرد که «هدف آمریکا اول نفت است، میخواهند نفت ایران فروش نرود».
اما جهانگیری برگی در آستین داشت که آنرا روی میز گذاشت؛ «نفت خام ایران در بورس داخلی عرضه خواهد شد و بخش خصوصی می تواند بهطور شفاف نفت بخرد و صادر کند.» [ایرنا ۱۰ تیر ۹۷]
معاون اول روحانی از کدام بخش خصوصی سخن میگفت که قرار است نفت خام ایران را در بورس داخلی خریداری کند؟
پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران بلافاصله به صحنه آمد و در توئیترش خطاب به جهانگیری نوشت: «بخش خصوصى واقعى امكانات صادرات نفت خام را ندارد.» [توئیتر پدرام سلطانی ۱۰ تیر ۹۷]
به این ترتیب پیش از آنکه بازی فروش نفت بهنام بخش خصوصی آغاز شود، از درون نظام اعلام شد که بخش خصوصی توانایی این کار را ندارد؛ آنهم البته بخشی خصوصییی که در پیوند با خلافت اسلامی! به حیات خود ادامه میدهد و نه بخش خصوصییی که به طور مستقل از نظام به حیات خود ادامه دهد که همواره در اندازههای حداقلی نگهداشته شده است و توانایی ورود بهعرصههای بسیار کوچکتر از نفت را هم ندارد چه برسد به تجارت نفت.
مرحله نخست عرضه نفت به «بخش خصوصی»
با این همه در روز سهشنبه ۲۷ شهریور اعلام شد که در نشست شورای عالی هماهنگی اقتصادی که به ریاست حسن روحانی برگزاری شد، «طرح عرضه نفت خام به صورت ارزی در رینگ صادراتی بورس انرژی تصویب شد.» [شانا ۲۷ شهریور ۹۷]
با نزدیک شدن به مقطع نیمه آبان از یک طرف و شتاب گرفتن کاهش صادرات نفت خلافت اسلامی! از سوی دیگر، نظام متوسل به فروش نفت توسط «بخش خصوصی» میشود. برای تحقق همین هدف است که بهدنبال تصویب طرح عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی، پیش اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران نیز منتشر میشود. در این پیش اطلاعیه عنوان میشود، شرکت قصد دارد تا پایان مهرماه یک میلیون بشکه نفت خام در رینگ بینالملل بورس انرژی ایران عرضه کند.
پیش اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران اعلام میکند که فروش نفت به صورت ۲۰ درصد ریالی و ۸۰ درصد ارزی خواهد بود. به این ترتیب که تسویه بخش ریالی (براساس نرخ تسعیر سنا) به صورت نقدی قبل از تحویل محموله، و تسویه بخش ارزی به صورت اعتباری، با ارائه ضمانتنامه بانکی تعهد پرداخت ریالی معتبر از بانکهای مورد قبول شرکت ملی نفت ایران، پس از تحویل محموله صورت میگیرد.
پیش اطلاعیه همچنین تصریح میکند که تحویل نفت خام به خریداران در محمولههای حداقل ۵ هزار تنی که معادل ۳۵ هزار بشکه نفت استاندارد میشود صورت خواهد گرفت. خریداران میتوانند نفت خریداری شده را به هرکجا بهغیر از اسرائیل صادر کنند. [شانا ۱۸ مهر ۹۷]
بهدنبال انتشار پیش اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران، سپاه که به طور طبیعی تنها «بخش خصوصی» موجود در ایران به شمار میرود که میتواند وارد تجارت نفت بشود یکی از نمایندگان خود را به صحنه میفرستد.
با این همه در روز سهشنبه ۲۷ شهریور اعلام شد که در نشست شورای عالی هماهنگی اقتصادی که به ریاست حسن روحانی برگزاری شد، «طرح عرضه نفت خام به صورت ارزی در رینگ صادراتی بورس انرژی تصویب شد.» [شانا ۲۷ شهریور ۹۷]
با نزدیک شدن به مقطع نیمه آبان از یک طرف و شتاب گرفتن کاهش صادرات نفت خلافت اسلامی! از سوی دیگر، نظام متوسل به فروش نفت توسط «بخش خصوصی» میشود. برای تحقق همین هدف است که بهدنبال تصویب طرح عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی، پیش اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران نیز منتشر میشود. در این پیش اطلاعیه عنوان میشود، شرکت قصد دارد تا پایان مهرماه یک میلیون بشکه نفت خام در رینگ بینالملل بورس انرژی ایران عرضه کند.
پیش اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران اعلام میکند که فروش نفت به صورت ۲۰ درصد ریالی و ۸۰ درصد ارزی خواهد بود. به این ترتیب که تسویه بخش ریالی (براساس نرخ تسعیر سنا) به صورت نقدی قبل از تحویل محموله، و تسویه بخش ارزی به صورت اعتباری، با ارائه ضمانتنامه بانکی تعهد پرداخت ریالی معتبر از بانکهای مورد قبول شرکت ملی نفت ایران، پس از تحویل محموله صورت میگیرد.
پیش اطلاعیه همچنین تصریح میکند که تحویل نفت خام به خریداران در محمولههای حداقل ۵ هزار تنی که معادل ۳۵ هزار بشکه نفت استاندارد میشود صورت خواهد گرفت. خریداران میتوانند نفت خریداری شده را به هرکجا بهغیر از اسرائیل صادر کنند. [شانا ۱۸ مهر ۹۷]
بهدنبال انتشار پیش اطلاعیه شرکت ملی نفت ایران، سپاه که به طور طبیعی تنها «بخش خصوصی» موجود در ایران به شمار میرود که میتواند وارد تجارت نفت بشود یکی از نمایندگان خود را به صحنه میفرستد.
ورود نیمه علنی سپاه
محمدرضا پورابراهیمی،رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ضمن یادآوری اینکه «ایجاد بورس نفت راهکاری برای دور زدن تحریمهاست»، با این عبارات از طرف سپاه اعلام آمادگی میکند: «بخش خصوصی اعلام آمادگی کرده است که نفت ایران را بفروشد و دلار حاصل از آن را از هرجای دنیا به کشور بازگرداند.»
با این همه پورابراهیمی نگران آن است که دارودسته رقیب مانع از انتفاع سپاه در این معامله شوند. در همین بستر ذهنیست که او پیش از سرآمد زمانبندی اعلام شده توسط شرکت ملی نفت ایران در پایان مهرماه، تهاجم خود را شروع میکند.
این عضو مجلس اعلام میکند: «مافیایی در بدنه وزارت نفت وجود دارد که مخالف این طرح است». پورابراهیمی از جانب سپاه اضافه میکند: «در حال حاضر» «نگران هستیم که» «آن مافیا فعال شود و قیمت نفت را به نحوی در بورس نفت تعیین کند که» «مانع از ورود بخش خصوصی شود.»
پس از این مقدمات پورابراهیمی از زنگنه میخواهد که «به این مساله ورود کند و بورس نفت را تشکیل دهد.» [مهر ۲۱ مهر ۹۷]
ورود سپاه از طریق پورابراهیمی به عرصه رسانهای، وزارت نفت را وامیدارد تا به صحنه بیاید و سخنان پورابراهیمی را یک «ادعا» توصیف کرده و رد کند. [شانا ۲۳ مهر ۹۷]
شانا روز ۲۴ مهر «به نقل از شرکت ملی نفت ایران» اعلام کرد که «بورس انرژی در اطلاعیهای، شرایط عرضه نفت خام سبک را منتشر کرد.» [شانا ۲۴ مهر ۹۷]
در «فرم اطلاعیه عرضه» که از طرف «بورس انرژی ایران» منتشر شد زمان و تاریخ عرضه ساعت ۱۴ روز ۶ آبان ۹۷ اعلام میشود. همچنین قیمت پایه برای عرضه نفت خام سبک ۷۹ دلار و ۱۵ سنت در نظر گرفته میشود. [انآیاوسی]
اما کدام بانکها هستند که از طرف شرکت ملی نفت ایران مورد قبول برای صدور ضمانتنامه بانکی ریالی تعهد پرداخت هستند تا خریداران نفتی بتوانند ۸۰ درصد پرداخت ارزی را از طریق آنها انجام دهند. در فهرست اعلام شده شاهد این اسامی هستیم: پاسارگاد، تجارت، توسعه صادرات، سپه، صادرات، ملت و ملی.
روز ۵ آبان یعنی یکروز پیش از شروع عرضه نفت در بورس نام بانک پارسیان نیز بر فهرست این بانکها افزوده میشود. [شانا ۵ آبان ۹۷]
روز ۲۴ مهر وزارت خزانهداری آمریکا با انتشار فهرستی، ۲۰ موسسه، شرکت و بانک را تحریم کرده بود. از جمله اجزای فهرست تحریم، بانک پارسیان متعلق به بسیج بود. [شبکه مالی بسیج در لیست تحریمها؛ از تراکتورسازی تبریز تا فولاد مبارکه اصفهان]
وارد کردن یک بانک تحریمشده متعلق به بسیج در فهرست بانکهای مورد قبول شرکت ملی نفت ایران، یک روز پیش از عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی آیا حکایت از حضور مشتری یا مشتریانی ندارد که میتوانند اعتبارشان را از طریق این بانک تامین کنند؟ در چنین شرایطی بیاختیار نام بسیج و سپاه به ذهن متبادر میشود.
محمدرضا پورابراهیمی،رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ضمن یادآوری اینکه «ایجاد بورس نفت راهکاری برای دور زدن تحریمهاست»، با این عبارات از طرف سپاه اعلام آمادگی میکند: «بخش خصوصی اعلام آمادگی کرده است که نفت ایران را بفروشد و دلار حاصل از آن را از هرجای دنیا به کشور بازگرداند.»
با این همه پورابراهیمی نگران آن است که دارودسته رقیب مانع از انتفاع سپاه در این معامله شوند. در همین بستر ذهنیست که او پیش از سرآمد زمانبندی اعلام شده توسط شرکت ملی نفت ایران در پایان مهرماه، تهاجم خود را شروع میکند.
این عضو مجلس اعلام میکند: «مافیایی در بدنه وزارت نفت وجود دارد که مخالف این طرح است». پورابراهیمی از جانب سپاه اضافه میکند: «در حال حاضر» «نگران هستیم که» «آن مافیا فعال شود و قیمت نفت را به نحوی در بورس نفت تعیین کند که» «مانع از ورود بخش خصوصی شود.»
پس از این مقدمات پورابراهیمی از زنگنه میخواهد که «به این مساله ورود کند و بورس نفت را تشکیل دهد.» [مهر ۲۱ مهر ۹۷]
ورود سپاه از طریق پورابراهیمی به عرصه رسانهای، وزارت نفت را وامیدارد تا به صحنه بیاید و سخنان پورابراهیمی را یک «ادعا» توصیف کرده و رد کند. [شانا ۲۳ مهر ۹۷]
شانا روز ۲۴ مهر «به نقل از شرکت ملی نفت ایران» اعلام کرد که «بورس انرژی در اطلاعیهای، شرایط عرضه نفت خام سبک را منتشر کرد.» [شانا ۲۴ مهر ۹۷]
در «فرم اطلاعیه عرضه» که از طرف «بورس انرژی ایران» منتشر شد زمان و تاریخ عرضه ساعت ۱۴ روز ۶ آبان ۹۷ اعلام میشود. همچنین قیمت پایه برای عرضه نفت خام سبک ۷۹ دلار و ۱۵ سنت در نظر گرفته میشود. [انآیاوسی]
اما کدام بانکها هستند که از طرف شرکت ملی نفت ایران مورد قبول برای صدور ضمانتنامه بانکی ریالی تعهد پرداخت هستند تا خریداران نفتی بتوانند ۸۰ درصد پرداخت ارزی را از طریق آنها انجام دهند. در فهرست اعلام شده شاهد این اسامی هستیم: پاسارگاد، تجارت، توسعه صادرات، سپه، صادرات، ملت و ملی.
روز ۵ آبان یعنی یکروز پیش از شروع عرضه نفت در بورس نام بانک پارسیان نیز بر فهرست این بانکها افزوده میشود. [شانا ۵ آبان ۹۷]
روز ۲۴ مهر وزارت خزانهداری آمریکا با انتشار فهرستی، ۲۰ موسسه، شرکت و بانک را تحریم کرده بود. از جمله اجزای فهرست تحریم، بانک پارسیان متعلق به بسیج بود. [شبکه مالی بسیج در لیست تحریمها؛ از تراکتورسازی تبریز تا فولاد مبارکه اصفهان]
وارد کردن یک بانک تحریمشده متعلق به بسیج در فهرست بانکهای مورد قبول شرکت ملی نفت ایران، یک روز پیش از عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی آیا حکایت از حضور مشتری یا مشتریانی ندارد که میتوانند اعتبارشان را از طریق این بانک تامین کنند؟ در چنین شرایطی بیاختیار نام بسیج و سپاه به ذهن متبادر میشود.
شکست یک بورس که بورس نبود
با همهی اوصاف به روز ۶ آبان میرسیم. روزی که قرار است یکمیلیون بشکه نفت خام در معرض فروش به «بخش خصوصی» قرار بگیرد. پس از پایان فروش، سعید خوشرو، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت به جمع خبرنگاران میآید.
از میان یک میلیون بشکه نفت عرضه شده چه مقدار به فروش رسیده است؟ تنها ۲۸۰ هزار بشکه. وقتی خوشرو در برابر این پرسش قرار میگیرد که «آیا برآورد شما از حجم فروش، همین رقمی (۲۸۰ هزار بشکه) بود که امروز فروش رفته است». اظهار کرد: «برآوردم این بود که با توجه به شرایطی که شرکت ملی نفت ایران برای مشتریان فراهم کرده است، خریداران بخش خصوصی در همان دقایق اولیه، یک میلیون بشکه نفت خام عرضه شده در رینگ بینالملل بورس را میخرند.»
خوشرو به این ترتیب از خریداران «بخش خصوصی» گله میکند که در عمل فروش نفت به «بخش خصوصی» را ناموفق جلوه دادهاند. اما شاید خریداران مذکور اهداف دیگری در ذهن دارند؟ شاید آنها دنبال نفت ارزانتر و در ابعاد بزرگتر هستند؟ شاید هم فروش نفت به «بخش خصوصی» تنها یک نمایش قدرت از طرف دولت بود که حتی سپاه هم علاقهای به شرکت جدی در آن نداشت؟
با این همه وقتی خوشرو و علی حسینی، مدیرعامل بورس انرژی دربرابر این پرسش قرار میگیرند که هویت خریداران چیست؟ از افشای آن خودداری میکنند. خوشرو میگوید: «آنچه من از خریداران میدانم تنها در قالب یک «کد» است».
اما همهی داستان در همینجا به پایان نمیرسد؛ نفت عرضه شده در رینگ بینالملل بورس انرژی ارزانتر از عدد اعلام شده در «فرم اطلاعیه عرضه»، فروخته شده است. رقم اعلام شده در آن اطلاعیه ۷۹ دلار و ۱۵ سنت برای هر بشکه نفت بود اما بهای آنچه در ۶ آبان فروخته شد تنها بشکهای ۷۴ دلار و ۸۵ سنت بود.
وقتی مدیر امور بینالملل از طرف خبرنگاران در برابر این پرسش قرار میگیرد که آیا به خریداران تخفیف دادهاید؟ بهطور دستپاچه پاسخ میدهد: «با توجه به کاهش قیمت نفت در ۲ هفته اخیر قیمت پایه نفت نیز کاهش یافته است و این به معنای تخفیف نیست.» [شانا ۶ آبان ۹۷]
با همهی اوصاف به روز ۶ آبان میرسیم. روزی که قرار است یکمیلیون بشکه نفت خام در معرض فروش به «بخش خصوصی» قرار بگیرد. پس از پایان فروش، سعید خوشرو، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت به جمع خبرنگاران میآید.
از میان یک میلیون بشکه نفت عرضه شده چه مقدار به فروش رسیده است؟ تنها ۲۸۰ هزار بشکه. وقتی خوشرو در برابر این پرسش قرار میگیرد که «آیا برآورد شما از حجم فروش، همین رقمی (۲۸۰ هزار بشکه) بود که امروز فروش رفته است». اظهار کرد: «برآوردم این بود که با توجه به شرایطی که شرکت ملی نفت ایران برای مشتریان فراهم کرده است، خریداران بخش خصوصی در همان دقایق اولیه، یک میلیون بشکه نفت خام عرضه شده در رینگ بینالملل بورس را میخرند.»
خوشرو به این ترتیب از خریداران «بخش خصوصی» گله میکند که در عمل فروش نفت به «بخش خصوصی» را ناموفق جلوه دادهاند. اما شاید خریداران مذکور اهداف دیگری در ذهن دارند؟ شاید آنها دنبال نفت ارزانتر و در ابعاد بزرگتر هستند؟ شاید هم فروش نفت به «بخش خصوصی» تنها یک نمایش قدرت از طرف دولت بود که حتی سپاه هم علاقهای به شرکت جدی در آن نداشت؟
با این همه وقتی خوشرو و علی حسینی، مدیرعامل بورس انرژی دربرابر این پرسش قرار میگیرند که هویت خریداران چیست؟ از افشای آن خودداری میکنند. خوشرو میگوید: «آنچه من از خریداران میدانم تنها در قالب یک «کد» است».
اما همهی داستان در همینجا به پایان نمیرسد؛ نفت عرضه شده در رینگ بینالملل بورس انرژی ارزانتر از عدد اعلام شده در «فرم اطلاعیه عرضه»، فروخته شده است. رقم اعلام شده در آن اطلاعیه ۷۹ دلار و ۱۵ سنت برای هر بشکه نفت بود اما بهای آنچه در ۶ آبان فروخته شد تنها بشکهای ۷۴ دلار و ۸۵ سنت بود.
وقتی مدیر امور بینالملل از طرف خبرنگاران در برابر این پرسش قرار میگیرد که آیا به خریداران تخفیف دادهاید؟ بهطور دستپاچه پاسخ میدهد: «با توجه به کاهش قیمت نفت در ۲ هفته اخیر قیمت پایه نفت نیز کاهش یافته است و این به معنای تخفیف نیست.» [شانا ۶ آبان ۹۷]
مرحله دوم عرضه
عرضه نفت خام به «بخش خصوصی» در ۶ آبان پایان مییابد اما ۷۲۰ هزار بشکه از یک میلیون بشکه نفت خام عرضه شده به فروش نرفته است. نیاز به نگاه کارشناسی عمیقی ندارد که متوجه شویم، بورس در این زمینه شکست خورده است.
با این همه گویا قرار است که به هر ترتیب یک میلیون بشکه نفت در اختیار طرفهای مشخصی قرار بگیرد و خبرچندانی از فروش به بخش خصوصی نیست. ۲۸۰ هزار بشکه نفت فروخته شده در مرحله نخست عرضه توسط سه کارگزاری خریداری میشوند. متعاقبا اعلام میشود که مرحله دوم عرضه در بیستم آبانماه خواهد بود. عدد بشکههای باقی مانده گرد میشود و تعداد بشکههای عرضه شده در این مرحله ۷۰۰ هزار اعلام میشود. [شانا ۱۳ آبان ۹۷]
برای مرحله دوم، ابتدا رقم بشکهای ۷۶ دلار و ۲۹ سنت در نظر گرفته میشود اما سپس کاسته شده و رقم ۷۱ دلار و ۵۹ سنت برای عرضه اعلام میشود. امتیاز دیگری که در این مرحله به خریداران داده میشود افزایش زمان پرداخت مبلغ ارزی صورت حساب نهاییست. در اطلاعیه عرضه مربوط به ۶ آبان، مدت تسویه نهایی ۵۰ روز پس از تاریخ بارگیری محموله در نظر گرفته شده بود اما این بار ۶۰ روز در نظر گرفته میشود. [شانا ۱۴ آبان ۹۷]
تمامی ۷۰۰ هزار بشکه نفت خام عرضه شده در بورس انرژی ایران در ۲۰ آبان با قیمت هر بشکه ۶۴ دلار و ۹۷ سنت به فروش میرود. ارزش اعلام شده کل محموله بنا به گزارش شانا ۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال عنوان میشود.
عرضه نفت خام به «بخش خصوصی» در ۶ آبان پایان مییابد اما ۷۲۰ هزار بشکه از یک میلیون بشکه نفت خام عرضه شده به فروش نرفته است. نیاز به نگاه کارشناسی عمیقی ندارد که متوجه شویم، بورس در این زمینه شکست خورده است.
با این همه گویا قرار است که به هر ترتیب یک میلیون بشکه نفت در اختیار طرفهای مشخصی قرار بگیرد و خبرچندانی از فروش به بخش خصوصی نیست. ۲۸۰ هزار بشکه نفت فروخته شده در مرحله نخست عرضه توسط سه کارگزاری خریداری میشوند. متعاقبا اعلام میشود که مرحله دوم عرضه در بیستم آبانماه خواهد بود. عدد بشکههای باقی مانده گرد میشود و تعداد بشکههای عرضه شده در این مرحله ۷۰۰ هزار اعلام میشود. [شانا ۱۳ آبان ۹۷]
برای مرحله دوم، ابتدا رقم بشکهای ۷۶ دلار و ۲۹ سنت در نظر گرفته میشود اما سپس کاسته شده و رقم ۷۱ دلار و ۵۹ سنت برای عرضه اعلام میشود. امتیاز دیگری که در این مرحله به خریداران داده میشود افزایش زمان پرداخت مبلغ ارزی صورت حساب نهاییست. در اطلاعیه عرضه مربوط به ۶ آبان، مدت تسویه نهایی ۵۰ روز پس از تاریخ بارگیری محموله در نظر گرفته شده بود اما این بار ۶۰ روز در نظر گرفته میشود. [شانا ۱۴ آبان ۹۷]
تمامی ۷۰۰ هزار بشکه نفت خام عرضه شده در بورس انرژی ایران در ۲۰ آبان با قیمت هر بشکه ۶۴ دلار و ۹۷ سنت به فروش میرود. ارزش اعلام شده کل محموله بنا به گزارش شانا ۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال عنوان میشود.
خریداران ثابت؟!
جالب اینکه اینبار نیز سه سفارش از طرف خریداران داده میشود دو خرید ۲۴۵ هزار بشکهای و یک خرید ۲۱۰ هزار بشکهای [شانا ۲۰ آبان ۹۷] در مرحلهی نخست بورس هم سه خریدار وجود داشت. البته شاید سرنخ هرسه به یک جا برسد.
افزون بر تعداد ثابت خریدارانی که اسمی هم از آنها منتشر نمیشود، چیز دیگری که توجهات را بهخود جلب میکند پایین آمدن بهای خرید در هر دو مرحله بورس نسبت به عدد ابتدایی اعلام شده است. خوشرو در این رابطه توضیح میدهد: «قیمت کنونی نفت نسبت به زمانی که اطلاعیه نخست عرضه نفت خام در بورس انرژی منتشر شد، تقریبا حدود ۱۵ دلار کاهش یافته و این کاهش قیمت به طور طبیعی در قیمت فروش نفت در بورس انرژی هم اثرگذار است» اما این تنها توضیح خوشرو نیست او تاکید میکند که قیمت نفت در زمان تحویل به «بخش خصوصی» باز هم میتواند کاهش پیدا کند؛ «قیمت نهایی» «با توجه به قیمت روز نفت در زمان تحویل تعدیل خواهد شد.» [شانا ۲۱ آبان ۹۷]
ظاهرا یک میلیون بشکه نفتی که قرار بوده است به طرفهای مشخصی داده شود به این ترتیب یعنی با پوشش رینگ صادراتی بورس انرژی منتقل میشود؛ تخفیفهای لازم هم در نظر گرفته میشود و وعده داده میشود که بیشتر هم تخفیف خواهند داد. ظاهر امر این است که قرار است تحریمهای آمریکا دور زده شود، اما برای نظامی که حتی در زمان شروع تحریمها در نیمه آبان، روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت میفروشد، عرصه یک میلیون بشکه نفت به «بخش خصوصی» کمی خندهدار به نظر میرسد مگر آنکه مفروض بگیریم این نفت قرار است از جاهای دیگری سر درآورد یا مربوط به برخی تسویه حسابهای مالی درون نظام میشود.
بیژن زنگنه در ۱۴ آذر اعلام میکند که مرحله سوم فروش نفت در بورس «پس از اینکه گزارش دو مرحله گذشته به شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه ارائه شود، صورت می گیرد و آقایان باید تصمیم بگیرند که پس از این چه اتفاقی رخ دهد.» [خانه ملت ۱۴ آذر ۹۷]
به این ترتیب شاید زنگنه میخواهد افکار عمومی و فضای رسانهای، فعلا در این رابطه سکوت کنند. اما به مانند سایر موضوعات در درون خلافت اسلامی! که به تدریج اطلاعاتش درز پیدا میکند، عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی نیز به تدریج دستمایه افشاگری و رساندن سوخت به جنگ میان باندهای حکومتی میشود.
جالب اینکه اینبار نیز سه سفارش از طرف خریداران داده میشود دو خرید ۲۴۵ هزار بشکهای و یک خرید ۲۱۰ هزار بشکهای [شانا ۲۰ آبان ۹۷] در مرحلهی نخست بورس هم سه خریدار وجود داشت. البته شاید سرنخ هرسه به یک جا برسد.
افزون بر تعداد ثابت خریدارانی که اسمی هم از آنها منتشر نمیشود، چیز دیگری که توجهات را بهخود جلب میکند پایین آمدن بهای خرید در هر دو مرحله بورس نسبت به عدد ابتدایی اعلام شده است. خوشرو در این رابطه توضیح میدهد: «قیمت کنونی نفت نسبت به زمانی که اطلاعیه نخست عرضه نفت خام در بورس انرژی منتشر شد، تقریبا حدود ۱۵ دلار کاهش یافته و این کاهش قیمت به طور طبیعی در قیمت فروش نفت در بورس انرژی هم اثرگذار است» اما این تنها توضیح خوشرو نیست او تاکید میکند که قیمت نفت در زمان تحویل به «بخش خصوصی» باز هم میتواند کاهش پیدا کند؛ «قیمت نهایی» «با توجه به قیمت روز نفت در زمان تحویل تعدیل خواهد شد.» [شانا ۲۱ آبان ۹۷]
ظاهرا یک میلیون بشکه نفتی که قرار بوده است به طرفهای مشخصی داده شود به این ترتیب یعنی با پوشش رینگ صادراتی بورس انرژی منتقل میشود؛ تخفیفهای لازم هم در نظر گرفته میشود و وعده داده میشود که بیشتر هم تخفیف خواهند داد. ظاهر امر این است که قرار است تحریمهای آمریکا دور زده شود، اما برای نظامی که حتی در زمان شروع تحریمها در نیمه آبان، روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت میفروشد، عرصه یک میلیون بشکه نفت به «بخش خصوصی» کمی خندهدار به نظر میرسد مگر آنکه مفروض بگیریم این نفت قرار است از جاهای دیگری سر درآورد یا مربوط به برخی تسویه حسابهای مالی درون نظام میشود.
بیژن زنگنه در ۱۴ آذر اعلام میکند که مرحله سوم فروش نفت در بورس «پس از اینکه گزارش دو مرحله گذشته به شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه ارائه شود، صورت می گیرد و آقایان باید تصمیم بگیرند که پس از این چه اتفاقی رخ دهد.» [خانه ملت ۱۴ آذر ۹۷]
به این ترتیب شاید زنگنه میخواهد افکار عمومی و فضای رسانهای، فعلا در این رابطه سکوت کنند. اما به مانند سایر موضوعات در درون خلافت اسلامی! که به تدریج اطلاعاتش درز پیدا میکند، عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی نیز به تدریج دستمایه افشاگری و رساندن سوخت به جنگ میان باندهای حکومتی میشود.
شرق وارد میشود
شرق در ۱۸ آذر به نقل از نرسی قربان، کارشناس ارشد انرژی مینویسد: «اگر بخش خصوصی به صورت مستقیم وارد خریدوفروش نفت خام شود، منابع مالی کافی ندارد؛ مگر گروههای خاص.»
البته گروههای خاص، اسم مستعار دیگری برای شرکتهای متعلق به سپاه است.
در همان گزارش شرق، عباراتی از حسینی، سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفت، گاز و پتروشیمی نقل میشود که اندکی از مباحثات و جدلهای پشت پرده یا کارهای انجام گرفته در آنجا را بیرونی میکند. حسینی به شرق میگوید: «اگر وزارت نفت بخواهد سختگیری کند و اجازه صادرات نفت به هر جایی را که مشتریهای ثابت دارد، ندهد، کار برای بخش خصوصی بسیار سخت میشود». [شرق ۱۸ آذر ۹۷]
به عبارت دیگر به نظر میرسد که کشمکشی بین سپاه و دولت برای تصاحب مشتریان خارجی نظام در جریان است.
شرق در ۱۸ آذر به نقل از نرسی قربان، کارشناس ارشد انرژی مینویسد: «اگر بخش خصوصی به صورت مستقیم وارد خریدوفروش نفت خام شود، منابع مالی کافی ندارد؛ مگر گروههای خاص.»
البته گروههای خاص، اسم مستعار دیگری برای شرکتهای متعلق به سپاه است.
در همان گزارش شرق، عباراتی از حسینی، سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان فراوردههای نفت، گاز و پتروشیمی نقل میشود که اندکی از مباحثات و جدلهای پشت پرده یا کارهای انجام گرفته در آنجا را بیرونی میکند. حسینی به شرق میگوید: «اگر وزارت نفت بخواهد سختگیری کند و اجازه صادرات نفت به هر جایی را که مشتریهای ثابت دارد، ندهد، کار برای بخش خصوصی بسیار سخت میشود». [شرق ۱۸ آذر ۹۷]
به عبارت دیگر به نظر میرسد که کشمکشی بین سپاه و دولت برای تصاحب مشتریان خارجی نظام در جریان است.
نفت را در داخل کشور فروختهاند
در همان روز خانه ملت اظهارات محمد حسننژاد را منتشر میکند. در آنچه از قول عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نقل شده تقریبا آشکار میشود که یک میلیون نفت انتقال داده شده به «بخش خصوصی» از کجاها سردرآورده است.
محمد حسننژاد میگوید: «باید مشخص شود که سرنوشت نفتهای فروخته شده در بورس چه شده است، چراکه اگر قرار است یک ایرانی نفت را در داخل کشور به پالایشگاهها بفروشد دیگر نیازی به فروش نفت در بورس نیست و وزارت نفت میتواند این اقدام را انجام دهد.»
آنچه مسلم به نظر میرسد این است که خبری از دور زدن تحریمها و رساندن یک میلیون بشکه به دست خریداران خارجی از طرف «بخش خصوصی» یا همان شرکتهای متعلق به سپاه نبوده است.
از ابتدا هم معلوم بود که «بخش خصوصی» نمیتواند نفت نظام را در خارج از کشور به فروش رساند، چرا که اگر چنین امکانی وجود داشت، شرکت ملی نفت خودش به آن مبادرت میکرد. در همین رابطه این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس استدلال کرد: «اگر قرار است خریداران نفت در بورس، نفت خود را در خارج از کشور به فروش برسانند، این موضوع مطرح میشود که منابع نفتی ایران تحریم است نه شل و توتال.»
حسننژاد افزود: «در حال حاضر سوییفت تنها پول غذا را جابجا میکند و پول نفت را تحریم کرده است»؛ «تفاوتی ندارد که نفت را شرکت ملی نفت به فروش برساند و یا اینکه شرکت ملی نفت فروش طلای سیاه را به یک واسطه واگذار کند.»
این عضو مجلس درباره ماهیت رفتار خریداران «بخش خصوصی» تعارف را به کناری میگذارد و تصریح میکند که «خریداران نفت در بورس کسانی هستند که میخواهند نفت خریداری شده را به مشتریان وزارت نفت و یا به پالایشگاههای داخلی بفروشند که امیدواریم این افراد مشتریهای جدیدی برای نفت پیدا کنند.» [خانه ملت ۱۸ آذر ۹۷]
در همان روز خانه ملت اظهارات محمد حسننژاد را منتشر میکند. در آنچه از قول عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نقل شده تقریبا آشکار میشود که یک میلیون نفت انتقال داده شده به «بخش خصوصی» از کجاها سردرآورده است.
محمد حسننژاد میگوید: «باید مشخص شود که سرنوشت نفتهای فروخته شده در بورس چه شده است، چراکه اگر قرار است یک ایرانی نفت را در داخل کشور به پالایشگاهها بفروشد دیگر نیازی به فروش نفت در بورس نیست و وزارت نفت میتواند این اقدام را انجام دهد.»
آنچه مسلم به نظر میرسد این است که خبری از دور زدن تحریمها و رساندن یک میلیون بشکه به دست خریداران خارجی از طرف «بخش خصوصی» یا همان شرکتهای متعلق به سپاه نبوده است.
از ابتدا هم معلوم بود که «بخش خصوصی» نمیتواند نفت نظام را در خارج از کشور به فروش رساند، چرا که اگر چنین امکانی وجود داشت، شرکت ملی نفت خودش به آن مبادرت میکرد. در همین رابطه این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس استدلال کرد: «اگر قرار است خریداران نفت در بورس، نفت خود را در خارج از کشور به فروش برسانند، این موضوع مطرح میشود که منابع نفتی ایران تحریم است نه شل و توتال.»
حسننژاد افزود: «در حال حاضر سوییفت تنها پول غذا را جابجا میکند و پول نفت را تحریم کرده است»؛ «تفاوتی ندارد که نفت را شرکت ملی نفت به فروش برساند و یا اینکه شرکت ملی نفت فروش طلای سیاه را به یک واسطه واگذار کند.»
این عضو مجلس درباره ماهیت رفتار خریداران «بخش خصوصی» تعارف را به کناری میگذارد و تصریح میکند که «خریداران نفت در بورس کسانی هستند که میخواهند نفت خریداری شده را به مشتریان وزارت نفت و یا به پالایشگاههای داخلی بفروشند که امیدواریم این افراد مشتریهای جدیدی برای نفت پیدا کنند.» [خانه ملت ۱۸ آذر ۹۷]
چند نکته قابل اعتنا
در ماجرای عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی چند چیز جلب توجه میکند:
۱.نظام مدعی میشود که میخواهد به این ترتیب و از طریق بخش خصوصی تحریمهای نفتی را دور بزند.
۲.بخش خصوصی در خلافت اسلامی! اسم مستعار سپاه و سایر نهادهای زیر مجموعه خامنهایست؛ به آنها البته خصولتی هم گفته میشود. به این ترتیب پای «بخش خصوصی» به موضوع عرضه نفت نیز باز میشود هرچند بهانه شروع کار تنها یک میلیون بشکه نفت با حداکثر تخفیف به خریداران میباشد.
۳.در عمل صادرات نفت در جریان نیست بلکه نفتی که از شرکت ملی نفت ایران در اختیار «بخش خصوصی» قرار میگیرد سر از پالایشگاهها و سایر مصرف کنندگان داخلی در میآورد.
۴.در این میان همچنین معلوم میشود که «بخش خصوصی» ورود کننده به خرید نفت از بورس نه در پی بازارهایی جدید برای صادرات که در پی تصاحب مشتریان ثابت شرکت ملی نفت ایران است.
۵.در طول این روند تبلیغات زیادی در خلافت اسلامی! صورت میگیرد با این مضمون که هم «خصوصی سازی» تعمیق میشود و هم تحریمهای نفتی دور زده میشود اما در عالم واقع تنها پولی به جیب سپاه میرود و زمینه برای انتقال بخش بیشتری از مالکیتها و داراییهای عمومی به سپاه فراهم میشود.
۶.آنچه قطعی به نظر میرسد این است که در ماجرای فروش نفت به «بخش خصوصی» هنوز نوک کوه یخ هم بیرون نزده است.
در ماجرای عرضه نفت در رینگ صادراتی بورس انرژی چند چیز جلب توجه میکند:
۱.نظام مدعی میشود که میخواهد به این ترتیب و از طریق بخش خصوصی تحریمهای نفتی را دور بزند.
۲.بخش خصوصی در خلافت اسلامی! اسم مستعار سپاه و سایر نهادهای زیر مجموعه خامنهایست؛ به آنها البته خصولتی هم گفته میشود. به این ترتیب پای «بخش خصوصی» به موضوع عرضه نفت نیز باز میشود هرچند بهانه شروع کار تنها یک میلیون بشکه نفت با حداکثر تخفیف به خریداران میباشد.
۳.در عمل صادرات نفت در جریان نیست بلکه نفتی که از شرکت ملی نفت ایران در اختیار «بخش خصوصی» قرار میگیرد سر از پالایشگاهها و سایر مصرف کنندگان داخلی در میآورد.
۴.در این میان همچنین معلوم میشود که «بخش خصوصی» ورود کننده به خرید نفت از بورس نه در پی بازارهایی جدید برای صادرات که در پی تصاحب مشتریان ثابت شرکت ملی نفت ایران است.
۵.در طول این روند تبلیغات زیادی در خلافت اسلامی! صورت میگیرد با این مضمون که هم «خصوصی سازی» تعمیق میشود و هم تحریمهای نفتی دور زده میشود اما در عالم واقع تنها پولی به جیب سپاه میرود و زمینه برای انتقال بخش بیشتری از مالکیتها و داراییهای عمومی به سپاه فراهم میشود.
۶.آنچه قطعی به نظر میرسد این است که در ماجرای فروش نفت به «بخش خصوصی» هنوز نوک کوه یخ هم بیرون نزده است.
مطالب مارا در وبلاک انجمن نجات ایران ودر توئیتربنام @bahareazady دنبال کنید
پیش بسوی قیام سراسری ، ما بر اندازیم# شهرهای ایران اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی # اتحادوهمبستگی مرگ_بر_دیکتاتور #IranRegimeChange
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر