۱۳۹۷ آبان ۴, جمعه

روز کوروش کبیر شاه دادگستر ؛ مناسبتی علیه دیکتاتورها


روز کوروش کبیر شاه دادگستر ؛ مناسبتی علیه دیکتاتورها



بیشتر بدانید :










 روز کوروش
روز کوروش؛ مناسبتی علیه دیکتاتورها
روز کوروش برای همه‌ی دیکتاتورها بسیار هراسناک است. در این روز کوروش از اعماق تاریخ سر برمی‌آورد تا همچون سلاحی در دستان مردم ایران آنها را در به زیر کشیدن دشمنان مردم یاری کند.
روز کوروش
۷ آبان سالروز گشوده شدن بابل به دست کوروش هخامنشی‌ست. او برجسته‌ترین و شناخته‌شده‌ترین حکمران ایران باستان است. به روایتی برپاکننده‌ی امپراتوری ایران با مرزهایی به گستردگی خاورمیانه و آسیای میانه، و به روایتی پیامبری باستانی با نام ذوالقرنین.
به‌هر رو کوروش چه از زاویه مذهبی و چه از منظر ملی؛ شخصیتی معتبر و محترم است. به‌خصوص آنکه روایت‌های صورت گرفته از دوره حکمرانی او و اسناد به جا مانده‌ی منتسب به کوروش از جمله منشور معروفش پس از گشودن بابل، همه حکایت از حکمرانی عادل و آزادیبخش به دست می‌دهد.
همه او را حاکمی می‌دانند که بر خلاف رسم جهان کهن پس از گشودن بابل به غارت شهر نپرداخت، مردمان آنجا را به بردگی نگرفت، به اموال و نوامیس کسی دست درازی نکرد و در اوج قدرت؛ فروتنی و احترام به سایرین را نشان داد.
کوروش پس از گشودن بابل، یهودیان را که برای سال‌ها در آنجا به اسارت به سر می‌بردند آزاد کرد. ادیان و باورهای مردم را به رسمیت شناخت و هرکس را در شیوه‌ی زندگی‌اش محترم دانست و همه‌ی این ارزش‌ها در روزگاری که فاتحان بی‌محابا خون می‌ریختند، از کوروش شخصیتی منحصر به فرد آفریده است.
با این همه کوروش در جهان باستان محصور نمانده است. دست‌کم از سه منظر در ایران معاصر به کوروش نگریسته شده است.
سه روایت از کوروش
دیکتاتوری محمدرضا پهلوی پس از سرکوب همه آزادیخواهان و مخالفان نیازمند برپایی یک منبع مشروعیت برای خود بود. دیکتاتور، نسبتی با آرای آزاد مردم نداشت زیرا به طور مشخص تنها دولت ملی و منتخب دوران مشروطیت ایران، یعنی دولت دکتر محمد مصدق را با همکاری آخوندها، چاقوکشان تهران و سرویس‌های جاسوسی استعماری سرنگون کرده بود.
محمدرضا شاه برای مشروع نشان دادن حکمرانی‌اش خود را ادامه‌ی پادشاهی کوروش توصیف کرد و تاریخ ایران را از نقطه‌ی حکمرانی کوروش آغاز و در خودش تداوم یافته می‌نامید.
محمدرضا پهلوی برای به ثبت دادن این جعل تاریخی با هزینه‌های فراوان در سال ۱۳۵۰ جشن‌های دو هزار و پانصدساله را در تخت جمشید برگزار کرد. او در پاسارگاد بر سر مزار کوروش حاضر شد و خطاب به او گفت که آسوده بخوابد زیرا که محمدرضا بیدار است.
روایت دوم اما متعلق به خمینی و دارودسته‌ی اوست؛ آنها کوروش را همچون همه‌ی مفاخر ملی ایران نماد طاغوت می‌دانند. خمینی از آنجایی که مشروعیت خود را یکسره و به طور مستقیم به خود خدا متصل می‌کند دیگر نیازی به نمادهای زمینی ندارد. پس او هر کسی را که جلوه‌ای داشته باشد می‌کوبد و تکفیر می‌کند.
روایت سوم اما روایت مردم گرا از کوروش است. در این روایت؛ کوروش حکمرانی دادگستر و آزادیبخش است. او از نمادهای ملت ایران است؛ ملتی که با صلح و با همه‌ی تنوعات موجود در میانشان در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و برای همسایگانشان نیز پیام صلح، آزادی و همزیستی برادرانه را دارند. در این روایت احتمال بسیار داده می‌شود که کوروش یکی از پیامبران الهی‌ست و کارهایی که انجام داده است از جنس همان رسالتی‌ست که خداوند بر عهده‌ی پیامبرانش قرار می‌دهد.
از این روایت سوم هم دیکتاتوری محمدرضا پهلوی بیزار بود و هم استبداد مذهبی خمینی و خامنه‌ای هراسان است. زیرا در روایت مردم گرا از کوروش، کوروش از اعماق تاریخ سر برمی‌آورد تا همچون سلاحی در دستان مردم ایران آنها را در به زیر کشیدن دشمنان مردم یاری کند.



مطالب   مارا در وبلاک انجمن نجات ایران  ودر توئیتربنام @bahareazady   دنبال کنید

پیش بسوی قیام  سراسری ، ما بر اندازیم#   شهرهای ایران   اعتصاب # تظاهرات#
سرنگونی #   اتحادوهمبستگی     مرگ_بر_دیکتاتور   #IranRegimeChange

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر