سایت سازمان مجاهدین خلق ایران -گفتاردرمانی مشترک، با چه هدفی؟
بحث بر سر نتایج بسته اروپایی و نشست روز جمعه گذشته در وین، همچنان فعال است و بهنظر میرسد که بیشتر هم میشود. نکته عجیب و قابلتوجه در این میان، چرخش نظر ظریف درباره بستهٔ پیشنهادی اروپا و بهخصوص متناقض بودنش با نظر روحانی و تصمیمات نشست روز جمعه است. آیا واقعاً کشورهای اروپایی شرکتکننده در اجلاس وین، منافع رژیم را تضمین کردهاند که ظریف برخلاف نظر قبلیاش، نظر مثبتی در مورد آن ابراز کرده است؟
مواضع پیشین روحانی و ظریف درباره بسته پیشنهادی اروپا
پیشتر روحانی بسته اروپایی را ناامیدکننده و غیرکافی و غیرواقعی خوانده بود و ظریف هم قبلاً گفته بود طرفهای اروپایی "وعدههای کلی و مبهم" دادهاند و باید به جای آن پیشنهادهای "قابل راستیآزمایی و قابل اجرا" بدهند. و بعد هم اضافه کرده بود که بسته اروپا کافی نبود، دقیق نبود و انتظارات ما را برآورده نمیکند و هشدار داده بود که قدرتهای جهانی به جای وعدههای مبهم باید راهحلهای عملی ارائه دهند.
اما بعداً اجلاس روز جمعه وین را یک گام به پیش توصیف کرد و گفت منتظر اجرای عملی آن تا قبل از فرارسیدن موعد تحریمهای آمریکا هستیم.
علاوه بر آن مهرههای باند روحانی هم در اظهارنظرها و مطالبی که انتشار دادند، خیلی درباره این اجلاس و تصمیمات آن ابراز خوشبینی کردند مثلاً حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل، در یادداشتی با تیتر "کفه بقای برجام سنگینتر شد"، نوشت:
«مجموعه موارد یادشده از مهمترین خواستههای جمهوری اسلامی ایران در چارچوب برجام است که در مذاکرات گذشته مطرح کرده است و طی روزهای گذشته با بسته عملیاتی اروپا برای تحقق آنها روبهرو شده است. با توجه به متن پیشنهادی اروپاییها و بیانیه ۱+۴ بعد از نشست کمیسیون مشترک، پیداست که اروپا قصد دارد کف انتظارات ایران در اجرای برجام را تأمین کند.
روند مذاکرات برای ایران امیدبخش بوده است. از مواضع موگرینی و بیانیه اتحادیه اروپا هم اینگونه برمیآید که اروپاییها هم -با وجود تردیدهایی که درباره توان آنها برای حفظ برجام بدون آمریکا وجود داشت- تلاش دارند با تدارک تمهیدات ویژه و از جمله آنچه در بند ۸ بیانیه دیروز آمد، این توانایی را بهاثبات برسانند».
بیانیهٔ پایانی این اجلاس بیشتر یک گفتاردرمانی نیست؟
اروپاییها قبلاً شروط خود را در برابر رژیم مطرح کرده بودند که همان ۴شرطی است که ماکرون گفته بود و تا بهحال هم از زبان هیچ مقام مسئول اروپایی شنیده نشده که این شروط را تغییر داده باشند. بنابراین تغییر موضع ظریف بایستی علت دیگری داشته باشد.
و حتی بعضی در درون رژیم میگویند که پس از تهدید روحانی مبنی بر بستن تنگه هرمز، اروپا در بسته خود تجدیدنظر کرد و امتیازاتی را که باید به ایران میداد محدود کرد.
علی خرم، نماینده پیشین ایران در دفتر اروپایی سازمان ملل، در مصاحبه با سایت انتخاب میگوید: «اروپاییها در آخرین لحظه بسته پیشنهادی خود را بهخاطر تهدید حسن روحانی برای بستن تنگه هرمز عوض کردند».
در همین رابطه علی خرم گفت:
«همین داستان تهدیدی که آقای روحانی سهواً یا عمداً مطرح کردند، نگرانیهای اروپا را تا حدی افزایش داد؛ تا جایی که وزیر خارجه فرانسه گفت ابداً هیچگاه نباید سلاح هستهیی به دست ایران بیفتد که مثلاً تهدید کند تنگه هرمز را میبندم».
این دیپلومات سابق افزود:
«آن متنی که اروپاییها بهصورت غیررسمی داده بودند، موارد بسیار مثبتی به نفع ایران داشت. اما در آخرین لحظات آن را عوض کردند. اینگونه که میگویند هم چین در این موضوع مؤثر بوده، هم روسیه، هم اتحادیه اروپا».
چرا بسته اروپا گفتاردرمانی است؟
البته هنوز هیچ مرجع رسمی بیانیهیی که حاکی از ایجاد تغییراتی در بسته پیشنهادی اروپا بر اساس خواستهها یا تهدیدهای رژیم باشد انتشار نداده و به نوشته کیهان در این بیانیه ۱۰بندی، ۹مورد آن کلیاتی است که به نوشته کیهان خامنهای در خوشبینانهترین حالت برای رعایت عرف دیپلوماتیک در این بیانیه گنجانده شده است و بود و نبود آنها هیچ تفاوتی نمیکند. تنها بند هشتم بیانیه به اصل ماجرا پرداخته و وارد فاز اقتصادی شده است. در این بند نکاتی کلی و مبهم در خصوص تعامل و رابطه اقتصادی با ایران در قبال حفظ برجام و عمل به تعهدات خود آمده است.
نظر کارشناسان درباره بسته پیشنهادی اروپا
به گفته برخی ناظران و کارشناسان، بسته پیشنهادی اروپا معطوف به آینده است یعنی اروپا میگوید در آینده اگر ایران چنین کند، ما نیز به تعهدات خودمان عمل میکنیم.
بنابراین این بیانیه هم مثل «گفتاردرمانی»های خامنهای و «بایددرمانی» روحانی، یک «گفتاردرمانی» است. یعنی روشی که اساساً در یک تعامل دیپلوماتیک آن هم بر سر حیاتیترین معاملات مالی تجاری تاکنون در هیچ نقطهیی از تاریخ معمول نبوده و مشابه آن هم دیده نشده است. در حالیکه روزانه هزاران قرارداد در جهان بین طرفهای مختلف بسته میشود.
مگر اینکه یک قرار و مدار مشترک بر اساس مکانیزمهای فریب و بازیهای روانی در کار باشد که رژیم بتواند آن را خرج نیروهایش بکند و در این صورت بایستی یک هدف پشتپردهیی مطرح باشد.
بهعنوان مثال در همین مورد خاص باید نگاه کرد به حرفهای مهدی محمدی که از بهاصطلاح تئوریسینهای دلواپسان محسوب میشود. البته روشن است که او از دید خودش صحبت کرده است و طبعاً بایستی رگه و صبغه جنگ باندی را در آن دید اما میتواند حاوی واقعیتهایی هم باشد.
گفتاردرمانی بر اساس فریبدرمانی مرضیالطرفین!
مهدی محمدی از تئوریسینهای دلواپسان در وطن امروز شماره یکشنبه ۱۷تیر ۹۷ مینویسد:
« این نوع توافق، در واقع تکرار تجربه مذاکرات برجام است. آشنایان با سابقه موضوع، بهیاد میآورند در مذاکرات برجام هم ابتدا در فروردین ۹۴ یک توافق روی اصول و کلیات در لوزان انجام شد و سپس توافق کامل همراه با جزئیات، ۳ماه بعد در وین حاصل آمد. اینبار هم همان اتفاق در حال رخ دادن است. منتها همان تجربه مذاکرات برجام به ما میگوید همانطور که در آن مذاکرات توافقات اصلی در همان فروردینماه حاصل شده و حتی بخشهای مهمی از متن نوشته شده بود، این بار هم بخش مهمی از جزئیات همین حالا توافق شده ولی بنا به دلایلی اعلام آن را به مصلحت ندانستهاند». بنابراین آنچه رخ داده بیسر و صدا یک توافق هستهیی جدید است و عملاً اصول و کلیات یک برجام اروپایی نهایی شده است.
ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه، به صراحت گفته اقدامات عملی از سوی اروپا تا قبل از نوامبر آغاز نخواهد شد. معنای روشن این حرف این است که ایران پذیرفته در برجام بماند بدون اینکه هیچ امتیاز ملموس و عینی از اروپا گرفته باشد، یا اروپاییها از حالا تا پاییز، هیچ اراده عملی یا حتی برنامه روشنی برای مقابله با تحریمهای آمریکا داشته باشند».
راهکارهای رژیم چیست؟
این که واقعیت قضایا در مورد رابطه رژیم با طرفحسابهای تجاریاش در اروپا بدون آمریکا و در چارچوب برجام به کجا کشیده خواهد شد، در آینده روشن خواهد شد اما به هر حال ۲راه بیشتر پیش پای رژیم نیست:
- یا ایستادگی کند که مادهاش فعلاً تنها خارج شدن از برجام است و تشدید فعالیتهای موشکی و ادامه اقداماتش در سوریه و یمن و...
- یا راه دوم را برود یعنی پذیرش کامل شروط آمریکا(با واسطهگری اروپا یا بیواسطه اروپا) همان که یکی از کارشناسان و مهرههای رژیم از آن بهعنوان یک نرمش قهرمانانه دیگر نام برده بود.
اما هنوز رژیم یا ولیفقیه بین این دو، تصمیم نگرفته است و هر چه بیشتر تصمیم را عقب بیاندازد بهای آن برایش سنگینتر میشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر