مروری به رسانه های رژیم چهارشنبه 3مرداد 97
روزنامههای رژیم آینه بحرانها و جنگ قدرت در درون رژیم هستند. روزنامههای چهارشنبه ۳مرداد را با این رویکرد مرور میکنیم:
بیشترین تیترهای روزنامههای حکومتی به ادعای مبارزه با فساد و دستگیری اختلاس گران اختصاص پیدا کرده. در کنارش بحران اقتصادی و دعوا بر سر جابهجایی مهرههای اقتصادی دولت روحانی تیترهای زیادی داره. و از تغییر رئیس کل بانک مرکزی هم خبر دادهاند. دود و دمهایروحانی علیه آمریکا و واکنش به به اظهارات مقامات آمریکایی علیه رژیم هم موضوع مقالات متعددی هست.
از موضوعات اقتصادی در روزنامهها شروع میکنیم. بهرغم دود و دم در مورد مبارزه با فساد.
روزنامه حمایت اظهارات دادستان تهران را انعکاس داده که در دعوای باندی شکلگیری فساد را در بستر برخی از تصمیمات دولتی ارزیابی کرده و گفته« بخشی از ریشههای شکلگیری پروندههای فساد، به تصمیمات مسئولان دستگاههای اجرایی برمیگردد».
در روزنامههای هر دو باند حاکم فیگور ضدفساد شریعتمداری وزیر صنعت روحانی در دعوای باندی به چالش کشیده شده.
روزنامه حکومتی جهان صنعت که همسو با باند روحانی است با عنوان: سکوت وزیر صنعت در مورد برخی افراد خاص ضمن درج ادعاهای شریعتمداری در مورد مبارزه با واردکنندگان خودرو نوشته:« بلافاصله پس از انتشار فهرست واردکنندگان غیرقانونی خودرو از سوی وزارت صنعت، برخی فعالان اقتصادی میگویند که نام برخی از متخلفان از این فهرست حذف شده است». مشابه این موضوع را روزنامه حکومتی وطن امروز از باند خامنهای تکرار کرده است.
اما در مورد تغییر مهرههای اقتصادی دولت روحانی روزنامههای همسو با روحانی پیشاپیش شکست این بازی «اصلاح» را اعلام کردهاند. مثلاً روزنامه شرق از همین باند نوشته مشکل قوه مجریه مشکل نهادی است و «تغییرات افراد در کابینه عاملی برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور» نیست. این روزنامه با اشاره با ساختار رانتی اقتصاد نوشته« با وجود این مشکلات نهادی هر فردی را که بیاورید، حتی باسوادترین و مناسبترین فرد با مشکلات روبهرو میشود».
یحیی آل اسحاق از باند مؤتلفه هم در روزنامه همسو با روحانی مکانیزم فساد اقتصادی و رانت در نظام ولایت را اینطور تشریح کرده است:« اکنون بحث رانت به خودی خود یک فساد است. ما یک رانتخوار داریم که آخرین حلقه و سوءاستفادهگر است. یک رانت ساز داریم که قوانین، مقررات و فرآیندهاست. یک فضای رانتی داریم که افراد اگر میخواهند رشد کنند دنبال این میگردند که رانت کجاست؟ پس یک فاسد، یک فضای فساد و یک مجموعه قوانین و مقررات و امضاهای طلایی است. پس آنچه هست اینکه باید یک نگاه سیستمی داشته باشیم».
موضوع دود و دمهای روحانی علیه آمریکا همچنان با واکنشهای متناقض در روزنامههای حکومتی مواجه.
ابتکار از باندهای موسوم به اصلاحطلب در سرمقالهاش با عنوان: « حقوقدان یا سرهنگ»به روحانی حمله کرده و نوشته« پس از خروج رسمی ایالات متحده از معاهده بینالمللی برجام و خط و نشانهای گاه و بیگاه اهالی کاخ سفید، گویی مشی روحانی و کابینهاش نیز به کلی دستخوش تغییر شده و هر چه بیشتر از قامت دولت یک حقوقدان فاصله میگیرد. لحن عصبانی، جنگ لفظی، تهدید تلویحی به استفاده از بازدارندگی نظامی در تنگه هرمز و... همه و همه نشان میدهد شیخ دیپلمات با روزهای انتخابات و وعدههای آن روزها فاصلهیی شگرف دارد. فاصلهیی که نشان از عزم روحانی برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به نهاد قدرت دارد».
مهدی محمدی مهره پاسدار جلیلی در مذاکرات هستهیی هم در روزنامه وطن امروز خطاب به کسانی از باند خامنهای که به روحانی در حرفهای ضدآمریکاییش شک دارند نوشته:« بسیاری از کسانی که بهحق، به دولت اعتدال و رئیس آن بدگمان هستند، میگویند سادهدلی است حرفهای روحانی به آسانی پذیرفته شود و فراموش کنیم او در این سالها چه گفته و هر جا مجال پیدا کرده، چهها کرده است. برخی حتی میگویند استقبال از سخنان اصولی روحانی کمک به تطهیر کسی است که میدانیم تفاوتی جدی در احوال او حاصل نشده و معلوم نیست چه زمانی دوباره به همان وضع و حال سابق باز خواهد گشت.» مهدی محمدی در ادامه به هم باندیهای خود میگوید:« حتی اگر روحانی چنانکه برخی عقیده دارند نقشههای پیچیدهای در سر داشته باشد، نقشی که فعلاً در حال ایفای آن است نقشی که فعلاً در حال ایفای آن است بهمعنای تخریب استراتژی آمریکا در بسیج افکار عمومی ایران علیه امنیت ملی ایران است و مهمتر از آن است که پیش پای منازعات سیاسی- ولو بهحق و مهم- نادیده گرفته شود».
روزنامههای همسو با روحانی هم طبق معمول از وخامت وضعیت بینالمللی رژیم ابراز وحشت کرده و بهصورت تلویحی و علنی بر ضرورت مذاکره با آمریکا تأکید کردهاند. مثلاً روزنامهایران بهنقل از قربان اوغلی دیپلمات سابق رژیم ابتدا هشدار داده که « بعضاً یک فاز تأخیری در مجموعه دولت در خصوص تحولات و نحوه کنش و واکنش به موضوعات دیده میشود». بعد افزوده« هم وزن کاری که آمریکا با یک موتور بسیار متحرک دیپلماتیک در اجماعسازی علیه ایران انجام میدهد، حرکت نمیکنیم». وی سپس برای هموار کردن راه مذاکره با آمریکا به عقبنشینی از دخالتهای منطقهای فراخوانده و گفته است:« چنانچه ما اقداماتی در منطقه در قالب تضمین یا تسهیل سیاستهای منطقهایمان در مناطق بحرانی از جمله سوریه، عربستان، یمن و عراق انجام دهیم، پیامهای روشنتری را به دنیا و حتی آمریکاییها خواهیم فرستاد و این بهنظر من حتی میتواند بهعنوان یک رویکرد مطرح شود». « وقتی آقای ترامپ با وجود همه تنشهایی که ایجاد کرده، میگوید من منتظر روزی هستم که از سوی ایران به من تلفن شود، یعنی دارد سیگنال میفرستد، نمیگویم باید به آنها زنگ بزنیم ولی چنانچه چراغ سبزی هم آمد، بهراحتی با یک فحش کیهانی به استقبال آن نرویم».
روزنامهحکومتی اعتماد هم به قلم دیپلمات سابق همسو با باند روحانی، علی خرم ضمن ابراز وحشت از شرایط رژیم نوشته است:« فضای رابطه ایران و آمریکا بیش از حد آتشین و خطرناک است و پتانسیل هر نوع درگیری فیزیکی بالا رفته است. مشکل اصلی این است که خیلیها از بروز این درگیری استقبال میکنند». وی سپس به شرایطی اجتماعی اشاره کرده و نوشته است:« مشکل دیگر این است که خود ما نیز جو سنجی نکرده و واقعیتهای موجود جامعه خود را در نظر نمیگیریم. در چنین شرایطی با توجه به نارضایتی عمومی که هر روز در گوشه و کنار کشور شاهد هستیم باید حساب شدهتر موضعگیری و اقدام کنیم. با مشکلات داخلی گستردهیی از جمله متضرر شدن طلبکاران مؤسسات مالی، اختلاس و کلاهبرداریهای گسترده، مشکلات محیطزیست، آب، برق و... مواجه هستیم و همه اینها به آمریکا این امید را میدهد که در وهله اول بتواند ما را بدون دخالت دست به فروپاشی از درون برساند». و در ادامه با یادآوری مجبور شدن نظام به خوردن زهر آتشبس هشدار داده:« شرایط موجود بهصورت بالقوه خطرناک است و باید حساب برخی حرفهای خود را داشته باشیم ولو اینکه حرف حق باشد. اینکه آمریکا بد و ظالم است درست است اما باید دید که آیا بیان آن در شرایط موجود چه مشکلی را حل میکند؟...باید به سیاستهای انتخابی بیشتر فکر کرد».
در روزنامههای حکومتی چهارشنبه دیده میشود که شکست توطئه تروریستی رژیم علیه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در فرانسه، و دستگیری دیپلمات تروریستش در حین ارتکاب جرم، تضادهای درونی رژیم را دامن زده است. از جمله روزنامه وطن امروز از باند دلواپسان خامنهای نوشته است«آنها بدون هیچگونه دلیل و مدرکی، یک دیپلمات ایرانی شاغل در سفارت کشور مان در اتریش را به اتهام تلاش برای بمبگذاری در نشست مجاهدین دستگیر کردند. به عبارت بهتر، بازیگران اروپایی که ابایی از پناه دادن سران مجاهدین از جمله مریم رجوی، مهدی ابریشمچی... ندارند، هماکنون در موضعی طلبکارانه و البته هدفمند، دیپلماتها و کارمندان سفارتخانههای کشور مان را، آن هم بدون هیچگونه مدرکی متهم و دستگیر میکنند. بخشی از این بازی وقیح در قالب «دیپلماسی رسمی» و بخش دیگری از آن در قالب «دیپلماسیعمومی» کشورهای اروپایی عامل و دخیل در دستگیری دیپلمات کشور مان پیگیری میشود. اروپا درست در زمانی که قرار است بسته پیشنهادی خود را به ایران ارائه دهد، همه ظرفیتهای رسانهیی، رسمی و امنیتی خود را برای ارائه تصویری تاریک و سیاه از کشور مان به استخدام خود درآورده است».
اما نکته اصلی مربوط بهنحوه مواجهه تعجببرانگیز و غیرقابل توجیه وزارت امور خارجه کشور مان با موضوع دستگیری دیپلمات ایرانی شاغل در اروپاست. براستی سکوت و انفعال وزارت امور خارجه کشور مان در این باره نشانه چیست؟ آیا چنین سکوتی برگرفته از «عزت» ما است؟! آیا در میانه میدانی که هجمههای تبلیغاتی دشمنان ایران بر سر ماجرای دیپلمات ایرانی ادامه دارد، همچنان باید با «لبخند ژکوند دیپلماتیک» خود، طرف مقابل را خطاب قرار دهیم؟!
آیا صحیح است که یک دیپلمات در آن سوی مرزها، بهصورت همزمان قربانی هجمههای تبلیغاتی غرب و انفعال وزارت امور خارجه کشور مان شود؟ البته آرزو میکنیم مصدر این انفعال، ترس از تاثیرگذاری این ماجرا بر رایزنیهای دیپلماتیک ایران و تروئیکای اروپا بر سر برجام نباشد».
#قیام_دیماه#اعتصاب #تظاهرات_سراسری #قیام سراسری #اتحاد #آزادی#ما براندازیم #آ#ايران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر