کلمات «زیبای» زیباکلام و ماهیت اصلاحطلبان
خیراً برخی از اصلاحطلبان که در حال تلاش برای نجات اصلاحات یا اصلاح اصلاحات هستند حرفهایی میزنند که نشان میدهد ماسکهای اپوزیسیوننمایی که این دارودسته به چهره میزنند، تا چه حد رسواست و تمام هموغمشان حفظ همین نظام است. خوب است در فرصت این نوشته، یک بار دیگر بهمعنی واژه اصلاحطلب در نظام ولایت نگاهی بیاندازیم. یکی از این چهرههای بهاصطلاح اصلاحطلب که با پز روشنفکری و انتقاد به این و آن هم به میدان میآید صادق زیباکلام است.
۳۰خرداد و صادق زیباکلام
صادق زیباکلام در ۳۰خرداد ۹۷ کلیپی در یوتیوپ گذاشته است که در آن از جمله در مورد مجاهدین و ۳۰خرداد میگوید:
«من این مقاله را ۵سال پیش نوشتم بهمناسبت ۳۰خرداد سال ۱۳۶۰، ۳۰خرداد سال ۱۳۶۰ در حقیقت یک نقطهعطف تاریخی هستش...
حکایت یا سرنوشت مجاهدین خلق یکی از تلخترینتراژدیهای تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر میباشد هیچ چیز مثبت و ارزندهیی در داستان مجاهدین خلق نیست...
سخنی به گزاف نرفته اگر ادعا شود که اساساً انقلاب اسلامی بهخاطر ایجاد یک نظام دموکراتیک، یک نظام قانونگرا، یک نظام مردمی و آزاد در ایران بهوجود آمده بود معالاسف ترورها و در سطحی عمیقتر عملکرد سازمان مجاهدین یکی از عمدهترین موانع تحقق آن آرمانها گردید».
در همین بند آخر مطلب که میگوید «سخنی به گزافه نرفته...» دقت کنید! یکبار دیگر لطفاً این بند را بخوانید. تا ببینید این مهره نظام سخنی به گزافه گفته یا نه. کلمه به کلمه پیش میرویم:
میگوید: انقلاب اسلامی بهخاطر ایجاد یک نظام دموکراتیک... به وجود آمد...
ولی نمیگوید که خمینی کلمهٔ دموکراتیک را حذف کرد. نمیگوید وقتی مجاهدین بر آن اصرار داشتند چه کسی با تشرزدن گفت: جمهوری اسلامی! نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر!
میگوید: انقلاب اسلامی بهخاطر یک نظام قانونگرا... بهوجود آمد...
ولی نمیگوید که چه کسی مجلس مؤسسان را که قول هم داده بود زیر پا گذاشت و به جای آن مجلس خبرگان آخوندی را علم کرد؟
همینطور نمیگوید که چه کسی واژه ملی را برای مجلس شورای ملی نتوانست تحمل کند و آن را به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد؟
همینطور نمیگوید که چه کسی در همین قانون اساسی اصل بنیادی دیکتاتوری را گذاشت، که یک سلطنت مطلقه دینی را حاکم کند؟
همینطور نمیگوید چه کسی به همین قانون اساسی رأی نداد و برای اصلاح آن، پیشنهادات خود را اعلام کرد؟
میگوید(در انتهای بند) عملکرد مجاهدین یکی از عمدهترین موانع تحقق آن آرمانهای(دموکراتیک) گردید. ولی نمیگوید که همین مجاهدین بهرغم اینکه به قانون اساسی رأی ندادند و بهرغم اینکه با انحصارطلبیهای حزب خمینی از مجلس بهرغم رأی آوردن حذف شدند باز هم به عمل در چارچوب همان قانون اساسی تضمین دادند؟
میگوید: انقلاب اسلامی بر اساس یک نظام مردمی و آزاد در ایران بهوجود آمد...
اما نمیگوید که این نظام مردمی اولین اقدامش حجاب اجباری و سرکوب زنان و سنگسار و تضییع حقوق زنان و کارگران بود.
همچنین نمیگوید که از اولین اقدامات این نظام مردمی سرکوب مردم ستم مضاعف دیدهٔ کردستان بود.
همچنین نمیگوید که از جمله اقدامات مردمی همین نظام مردمی سرکوب دانشگاهها و بستن دانشگاهها بود.
در همین راستا هزاران نمیگوید هست که معلوم نیست چرا در کلام این چنین زیبای زیباکلام اصلاحطلب حذف شده است و او از برپایی نظام دموکراتیک که مردم میخواستند و خمینی نمیخواست ناگهان ۳سال پریده و رسیده به ترورها...؟؟؟
این هزاران نمیگوید را هر کسی میتواند در تاریخ همان ۳سال از ۵۷ تا ۶۰ بخواند. داستان چماقداریها را. شکنجهها را. داستان برگرداندن قوانین جزای قرون وسطا مثل سنگسار و بریدن دست و پا و بیرون آوردن چشم و پرتاب از بلندی و قصاص را. داستان حمله و هجوم به اجتماعات و قمهکشیها را. داستان حذف نامزد انتخاباتی مجاهدین در ریاستجمهوری را. داستان تقلبهای انتخاباتی مجلس را. داستان تحریک و صدور انقلاب به عراق و کشورهای دیگر را که باعث جنگ ۸ساله و ۱میلیون کشته از مردم شد را...
راستی چرا جناب بهاصطلاح اصلاحطلب از روی اینها پریده؟؟؟
تازه... حالا که ۴دهه هم از آن خیانتها و جنایتها و نقض حقوق مردم ایران گذشته! و در این ۴دهه بسا بیشتر از این گفتنیها هست که باید به قلم اصلاحطلبانی چون زیباکلام بیاید. مثلاً سرکوب اهل تسنن، سرکوب دراویش، غارت مالباختگان، فساد و اختلاسهای نجومی و... کار به جایی رسیده که دیگر کسی نیست که در این کشور به نظام و بانی و اصل و اصولش فحش ندهد و مرگ بر اصل ولایت فقیه نگوید.
اما اصلاحطلب با کلام اینچنین زیبایش به جای گفتن اینها به مجاهدین میپرد و «تلخ ترین تراژدی تاریخ» ایران را که همان روی کار آمدن خمینی و نظام ولایت فقیه است، به مجاهدین نسبت میدهد. و دلیلش را هم مثل کسی که دارد بچه گول میزند با یک کلمه مشتبه «ترورها» توصیف میکند. البته باید گفت که فرصتطلب موسوم به اصلاحطلب در آنجا هم بسیاری «نمیگوید»ها دارد. نمیگوید که خمینی نزدیک به ۷۵مجاهد را تا قبل از ۳۰خرداد به جرم فروش نشریه کشت. نمیگوید که تظاهرات ۳۰خرداد مسالمتآمیز بود و همه بیدفاع بودند. نمیگوید که از شب ۳۰خرداد مسلسلهای پاسداران در زندانها به سینه میلیشیا به کار افتاد. نمیگوید که هر خانهیی از مجاهدین با هلیکوپتر و آرپیجی و لشکری از کمیتهچی و پاسدار محاصره و کوبیده میشد. فقط برخی اعمال دفاعی مجاهدین را در برابر همه این جنایتها بزرگ میکند و میگوید «ترورها» مانع تحقق آرمانهای انقلاب گردید!
میبینید که کلام اسم زیباکلام بر خود گذاشته، چقدر زیبا و واقعاً «زیبا»ست؟ من هم میگویم واقعاً زیباست. ولی کلمه زیبا بهمعنی قشنگ نیست. بلکه بهمعنی زیبنده است. از مصدر زیبیدن. بله واقعاً این کلمات زیبنده همینگونه اصلاحطلبان است.
فکر نمیکنم هیچ اصلاحطلبی در دنیا پیدا بشود که بهتر از ایشان از دیکتاتوری خونریزی مثل خمینی و خامنهای دفاع کند و جنایات آنان را به گردن نیروی مدافع آزادی و مقاومت بیاندازد. دیدید که واقعاً کلمات زیباکلام زیبندهٔ ماهیت خود او است. آخر او از خود همین نظام است! اصلاحطلب کجا بود؟ اگر نه، کسی که اصلاحطلب باشد به این شدت و غیظ و کینه با مبارزان و فداکاران انقلاب دشمنی نمیکند و با این عشق از ولایت فقیه مطلقه خونریز دفاع نمیکند.
م. شوق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر