۱۳۹۷ تیر ۳, یکشنبه

کهکشان قیام ۹۷و سرمایه کنونی ما






کهکشان قیام ۹۷و سرمایه کنونی ما

کهکشان قیام ۹۷ ـ اراده مرز پرگهر و دیار مهرورزان
«از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و عطر نسترنی» (حافظ)
به‌راستی که زیر سلطه حاکمیت ۴۰ساله ولایت فقیه بر میهن و مردم ما، به‌یمن پایداری و رزم و قیامهای مردم و مقاومت پیشتازانشان، عجب که هنوز «بوی گلی هست و عطر نسترنی». به‌راستی که آثار زهرآگین و تباه‌ساز سلطه‌گری آخوندیسم بر مردم و میهن ما آن‌چنان سنگین و تلخ بود و باشد که گویی سمومش همه بوستان فلات وطن و کاشانه مردمان را در کام خود می‌گیرد و نشانه‌یی از افق و سپیده‌یی نخواهد بود. چندان که سر بر اسفناکی زندگی کنونی مردممان در چهارسوی ایران می‌گردانیم، شاهدیم که حاکمیت ولی‌فقیه و ملازمان و دست‌بوسانش جز نکبت و آه جانسوز بر جای نگذاشته‌اند. حقیقتاً که معیشت در ایران امروز و گذران زندگی متعارف، بدل به حماسه‌یی گشته است که خرد و کلان و پیر و جوان ایران‌زمین رقم‌زنندگان آنند. از این رو باید گفت که هنوز ماندن و تکاپو در کار رقم‌زدن آینده‌یی بهتر، شاهکار زمانه ما است. شاهکاری که حاصل «نه» بزرگ ملت و مردم و مقاومتی به خمینی و خامنه‌ای و نگهداران این حاکمیت بوده است؛ «نه»یی که تا برانداختنشان از مرز پرگهر و دیار مهرورزان از پای نخواهند نشست.


کهکشان قیام ۹۷ ـ اکنون چه داریم؟
اکنون نقد حضورمان، وجه پرتجربه پایداری‌مان، عبورمان از تمامیت نظام آخوندی، آگاهی و شناختمان از مسیر طی‌شده و نیز قیام‌هایی که خودمان به پایشان داشته‌ایم به‌علاوه کهکشانی از شهیدان آزادی، گران‌بهاترین سرمایه برای کاروان ملت ایران به جانب سپیده آزادی است. تمام وحشت و هراس و دسیسه‌چینی دستگاه ولایت فقیه هم که با قیام دی ۹۶ تا پرتگاه واژگونی برده‌ایمش، این است که ما ایرانیان بر گرد چنین سرمایه‌یی گردآییم و همبسته با درد و عشق مشترکمان، عزم سفر بزرگ به جانب سپیده آزادی کنیم. به‌راستی که صورت‌مسأله کنونی بین مردم ایران و حاکمیت ولایت فقیه همین است و جز این نیست.
این نقد روزگار را با گذر از هفتاد خانهای جگرسوز و سنگلاخ‌های فراق و کوه‌های آتش کسب کرده‌ایم. به‌راستی که نقد کردن چنین سرمایه‌یی زیر سلطه مهیب‌ترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران، راز محبتی است که فرشته آزادی در جان و نیازمان برای سعادت ملی و میهنی نهادینه کرد. رازی که شرح موجز وصفش را شاید بتوان در خلاصه‌ترین تعبیر، تصویر کرد که:

«ای گل تو دوش داغ محبت چشیده‌یی
ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم» (حافظ)

این «داغ»، همان بنیان عشق و نیرو و قدرت ما است. دهانه زخمی‌ست که هنوز شکفته و باز مانده تا مرهم آزادی‌اش نهیم. این «داغ»، همان شور برخاستن و جنبش و رسیدن و پیوستن است. ما از پس پایداریها و قیامهای سالیان ـ که به کاکل‌شان در قیام دی ۹۶ بالغ گشته‌اند ـ با چنین سرمایه و دارایی ملی و میهنی پا به عرصه‌یی نوین برای رقم زدن فصلی دیگر می‌گذاریم. اما این فصل را با فصول پیشین بسیار تفاوت‌هاست...


کهکشان قیام ۹۷ ـ سرمایه ما و دارایی دشمن
از دیگر نقدهای روزگارمان که باید پس از قیام دی ۹۶ به بازنگری آنها بنشینیم، سرمایه ما از یک طرف و دارایی تمامیت دستگاه ولایت فقیه از طرف دیگر است. دارایی خامنه‌ای جز سرکوب و اختناق و ارعاب نبوده و نیست. حتی آن مردم‌گرایی مبتذلی هم که سالیان سنگش را به سینه می‌زدند، اکنون به آب در هاون کوبیدن بدل شده است و تبلیغاتش هم برایشان به‌صرفه نیست. آن‌چنان از درون شقه و چندتکه شده‌اند که تا زیر سؤال بردن اصل ولایت فقیه و ستون خیمه نظام هم پیش رفته‌اند. دارایی‌ ولی‌فقیه و نگهداران نظام آخوندی را مقاومت ایران و مردم به‌جان آمده از ظلمت افسارگسیخته والیان جانی و چپاولگر، پنبه‌اش را زده‌اند و دیگر کرکی بیش نمانده است. به یقین شخص خامنه‌ای می‌داند که بسیار دستش خالی و انبانش پر کاه شده است.
سرمایه مردم تشنه و شیفته آزادی همیشه بسا بیشتر از دیکتاتور بوده است. وضعیت کنونی ایران، آینه‌یی مقابل سرمایه کنونی ما است. با استمرار قیام‌ها و اعتراضات و اعتصابات، تیغ سرکوبگری خامنه‌ای را به بن‌بست نظامش تبدیل کرده‌ایم. آن دیوار هیبتی که از خمینی به خامنه‌ای به ارث گذاشته شد تا با «اوجب واجبات حکومتی» توأم با دجالگری مذهبی علیه مردم استفاده کنند، آری آن هیبت و آن دیوار را جوانان و زنان ایران‌زمین ترک ترک کرده‌اند و هیولا را گرفتار توفانی نموده‌اند که خودش باد آن را از دههٔ ۶۰ کاشت.

کهکشان قیام ۹۷ ـ میمنت و خجستگی سرنوشتی در دستان ما
حالا سرمایه ما به خیابان آمده است. حالا سرمایه ما هر روز مجلس آخوندی را دچار تنش بیشتری کرده و می‌کند. حالا قیام‌ها گل داده و مژده بخشیده‌اند. حالا تضادهای بین‌المللی که روزگاری حاصل آن علیه مردم و مقاومت ایران، به جیب آخوندها می‌ریخت، سیر عکس گرفته و بدل به تنگناهایی جدی علیه دستگاه ولایت فقیه شده است. حالا خامنه‌ای بر سر برجام به بن‌بست لاعلاج رسیده است. و این همه را باید سرمایه‌یی دانست که می‌تواند سرنوشت میهن و مردم ما را به میمنت و خجستگی رقم زند.

کهکشان قیام ۹۷ ـ ما وارثان سرمایه‌یی بی‌کران برای وصال آزادی
ما وارثان چنین شرایطی هستیم. پس حق داریم که آن را موقعیت انقلابی و سرنوشت‌ساز بنامیم و برای آن مهیا باشیم. اکنون این آمادگی را باید به رویدادی پل بزنیم که بتواند قدرت ملی و میهنی و انقلابی مردم و میهنمان را به بلوغ شایسته‌اش برساند. این بلوغ را باید سرمایه کنونی ناشی از قیام دی ۹۶ بدانیم. این سیر تحولات که به برخی از آنها اشاره شد، باید به زبانی بدل شود که ارادهٔ جمیع مردم ایران برای تحقق سرنگونی را ندا و فریاد کند. این ندا و فریاد، سرمایه‌یی بیکران می‌گردد که این روزها برای به جریان انداختنش در تلاشیم: گردهمایی بزرگ ۹تیر ۹۷ در ویلپنت پاریس. آری ما وارثان سرمایه‌یی بی‌کران برای وصال آزادی هستیم. این حق ملت ما است. این حق کهکشان شهیدان راه آزادی است. این حق مردم و جوانان و زنانی است که سال‌ها و ماه‌ها و هفته‌هاست در کوی و برزن و خیابان و شهرهای ایران‌زمین فریادگر مطالبات انسانی خویش برای حق معیشت و حیات هستند. این حق زنان ایران‌زمین است که از سلطه‌ اهریمنی پلیدترین تفکرات ارتجاعی و سرکوب ضدبشری نظام آخوندیسم خلاص و رها شوند.

کهکشان قیام ۹۷ ـ سلاحی در دسترس و بر کف اراده و عزم ما
ما همه‌ چیز برای وصال آزادی و نقش‌بخشیدن سیمایی دیگر از ایران‌زمین را داریم. ما باید این دارایی بی‌همتایمان را بدل به سلاحی کارا و شکافنده در امر سرنگونی حاکمیت انحصارطلب و فاشیسم دینی آخوندی کنیم. این سلاح کارا و شکافنده که در امر داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی می‌تواند حرف و خواسته و برنامه‌ٔ ما را در انظار جهانیان متبلور کند، گردهمایی ۹تیر ۹۷ پاریس می‌باشد. سلاحی در دسترس و بر کف اراده و عزم مام وطن. این سلاح را بر کف اراده و عزممان بفشاریم و این فرصت خجسته را برای مردم و میهنمان پاس بداریم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر