وحشت از شعلهکشیدن آتش زیر خاکستر در بازار
پس از تظاهرات و اعتراضات بازاریان در تهران، گسترش آن به شهرهای دیگر، پیوستن اقشار مختلف به این تظاهرات و درگیری جوانان قیامآفرین با نیروهای سرکوب رژیم، مهرهها و رسانههای حکومتی در هراس از اینکه این اعتراضات به قیام سراسری تبدیل شود، نسبت به آن ابراز وحشت میکنند.
آنها ضمن سوزوگداز از شرایط بحرانی و بازگشتناپذیری که پیش چشمانشان هست، به همدیگر هشدار میدهند که اگر چنین و چنان نکنیم مهار اوضاع کاملاً از دست میرود.
در این رابطه دبیرکل یک تشکل حکومتی با عنوان جامعه انجمنهای اسلامی بازار به دولت روحانی نسبت به «آتش زیر خاکستر» قیام هشدار میدهد و میگوید: «دولت باید بداند که چنین آتش زیر خاکستری وجود دارد که دلیل آن عدم ثبات اقتصادی و وضعیت امروز اقتصادی ما است. دولت و رئیس دولت و تیم اقتصادی او نهایت بیتوجهی و بیتدبیری را در این کار بهوجود آوردند. من اعلام میکنم که فکر نکنند که اگر فردا بازار باز شد، قضیه تمام شده است اصل موضوع سر جای خودش باقی مانده است».(خبرگزاری ایلنا ۴تیر ۹۷)
حسامالدین آشنا، مشاور آخوند حسن روحانی نیز در وحشت از اعتراض بازاریان و همچنین در هراس از گسترش این اعتراض، مانند مقامات رژیم شاه که در واپسین ماههای حکومت به فکر مردم افتاده بودند و توصیه میکردند باید صدای مردم و صدای انقلاب را شنید، میگوید: «صدای خیابان و پاساژ و بازار را باید شنید. اولی صدای مردم است. اما باید در تشخیص صدای دوم و سوم بیشتر تأمل کرد تا صدای کاسبکاران دلال با صدای تهیدستان نگران اشتباه گرفته نشود».(سایت حکومتی ایران ۴تیر ۹۷)
محسن همدانی معاون، سیاسی امنیتی استاندار تهران، ضمن هراس از اینکه اوضاع از کنترل خارج شود میگوید: «مهمترین موضوع در حال حاضر کنترل اوضاع است».
این مهره امنیتی در ادامه توصیه میکند: «باید خواستههای بازاریان را بشنویم و ببینیم چه خواستههایی دارند و به نسبت آن یا باید پاسخگوی مشکلات باشیم یا اینکه دوستان صبر کنند تا مشکلات حل شود... عدهیی ناراضی هستند و بهدلیل نارضایتی حرکتهایی را انجام میدهند. باید خواستههای بازاریان را بشنویم و ببینیم چه خواستههایی دارند».(خبرگزاری ایلنا ۴تیر ۹۷)
این ترس و نگرانی منحصر به این مهرهها و رسانهها نیست، بلکه فریاد خشم و اعتراض مردم تهران و بازاریان، نمایندگان مجلس ارتجاع را نیز به وحشت انداخته است تا جایی که تمامی نمایندگانی که در روز ۵تیر ۹۷ در مجلس صحبت کردند موضوع اصلی حرفهایشان هراس از قیام از یک طرف و از طرف دیگر زیرضرب بردن دولت روحانی بود، تا به این وسیله بگویند مشکلات مربوط به دولت است و نه تمام حاکمیت و به این وسیله به خیال خودشان تمام حاکمیت را از خشم و کین و نفرت مردم در ببرند!
واقعیت این است که رژیم با بحرانهای لاعلاجی دست به گریبان است که محصول عملکرد چنددهساله آن است. بحران عمیق اقتصادی و فقر و ناداری و بیکاری و گرانی و... واقعیتی است که مردم ما با پست و گوشتشان لمس کردهاند. مردم بنا به تجربه سالیان دریافتهاند که از این رژیم فاسد که عامل همه بدبختیهاست آبی گرم نمیشود، لذا خواسته آنها برای رفع محرومیتها از یک خواسته اقتصادی صرف به خواست مقدس سیاسی تبدیل شده است و همین رژیم را نگران کرده و برای همین هم تلاش میکند مشکلات را صرفاً اقتصادی نشان بدهد و روی سر دولت روحانی و تیم اقتصادیاش خراب کند. در حالیکه مردم خواستار تغییر و کناررفتن تمامیت نظام حاکم هستند. واقعیتی که در شعارهایشان مدتهاست فریاد میشود از جمله «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»، «مرگ بر خامنهای، مرگ بر روحانی».
لذا در عمل شاهد هستیم که توصیهها و راهحلهای مختلفی که در رسانهها یا توسط مهرههای رژیم داده میشود تا بهزعم خود آب بر آتش خواستهای مردم باشد، بلافاصله مردم جوابشان را با خروش در کف خیابانها میدهند و نشان میدهند که دیگر سبوی فریب شکسته و پیمانه دروغ ریخته است.
آری، واقعیت این است که نفرت و خشم مردم از نظام ولایت، بیانگر خراب شدن تمامی پلها بین مردم و رژیم آخوندی است. زمان برای شنیدن صدای انقلاب مردم دیر شده است. بیتردید قیام همچنان ادامه خواهد یافت تا روزی که این رژیم پلید به دست قیامآفرینان و مقاومت سازمانیافته آنها به زبالهدان تاریخ افکنده شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر