پانزدهم رمضان میلاد باشکوه دومین پیشوای تشیع انقلابی امامحسن مجتبی، بذرافشان عاشورای حسینی مبارکباد
امام حسن مجتبی در ۱۵رمضان سال سوم هجری متولد شد. امام حسن فرزند بزرگ حضرت علی وفاطمه بود و در دامان آنها پرورش یافت. اوتا ۷سالگی از سرپرستی و آموزش مستقیم پیامبر برخوردار بود و این تأثیر تعیینکنندهیی در شخصیت امامحسن داشت. پیامبر درباره امامحسن گفته بود که «حسن در خلق و خلق از همه کس به من شبیهتر است».
امام حسن پس از شهادت حضرت علی، در۲۱رمضان سال ۴۰هجری، یعنی زمانی که ۳۷ساله بود به امامت و خلافت رسید. و این، درحالی بود که معاویه، مظهر اشرافیت منحط اموی که بر تمامی مناطق شام (سوریه امروزی) حکومت میکرد، از فرصت شهادت حضرت علی، بهره جسته و آماده بلعیدن تمامی جهان اسلام شد.به این ترتیب دوران خلافت کوتاه امامحسن که فقط ۶ماه بهطول انجامید ونیز دوران ۱۰ساله پس از آن تا هنگام شهادت حضرت، مصادف با مرحله بسیار حساسی از جنبش و مبارزه با دشمنی بود که به نام اسلام حکومت میکرد و تیشه به ریشه توحید و اسلام میزد.
بذرافشان عاشورا
دومین پیشوای اسلام انقلابی، افشاگر ارتجاع اموی و در رأس آنها معاویه بود. واقعیت این است که بزرگترین تحریف و تقلب در تاریخ صدر اسلام بهزندگی امامحسن مجتبی، برادر و راهبر امامحسین، مربوط میشود. پیشوای انقلابی بزرگی که روزگارش بسیار پرفتنه و پرمصیبت بود، زیرا در برابر معاویه میجنگید. هم او که بذرافشان و راهگشای عاشورا و زمینهساز حماسه جاودان آزادی بود و سیدالشهدا، حسینابنعلی (ع)، نیز در تمام سالهای امامت امامحسن تحت رهبری و هدایت او برای قیام جاودان عاشورا آماده میشد. با اینهمه، هنوز که هنوز است دوران امامحسن برای بسیاری از شیعیان، ناشناخته مانده و تصمیمگیریهای خطیر و تاریخی این رسواگر بزرگ دجالان، در پردهیی از اسرار و ابهام باقی مانده است.
دوستان ناآگاه تلاشهای زیادی کردند تا آنچه را که در تاریخ، مشهور به قرارداد صلح بین امامحسن و معاویه است، بهنوعی، توجیه مصلحتگرایانه کنند؛ بدون آنکه بتوانند شرایط و تعادلقوای عینی را همچنانکه بود توضیح بدهند تا همگان چندوچون اوضاع را در آن شرایط بفهمند و بهمضمون مواضع و عملکرد امامحسن و نتایج آن پیببرند.آخر اگر اوج هوشیاری انقلابی او که با صبر و متانتی شگفت، عجین است نبود و اگر او در آزمایشی خارقالعاده از حکومت و حاکمیت صرفنظر نمیکرد، در یک کلام، ارتجاع قهار اموی ریشه اسلام انقلابی را بیرون میآورد و دعاوی تاریخی آنرا هم لوث میکرد و نهضت حسینی نیز هیچ فرصتی برای شکوفایی و اثربخشی نمییافت.
بههمین خاطر بود که حسنبنعلی (ع) در طول تاریخ، هدف رگباری از ناجوانمردانهترین اتهامها و دروغها نهفقط ازجانب دشمنانش (که از آنها انتظاری جز این نبوده و نیست) بلکه حتی ازجانب دوستان ناآگاه، واقع شده است.
واقعیت این است که حضرتحسن با تمام توانش جنگ با معاویه را آزمود و بدون شک، انتخاب عاشورایی ـآنچنان که دو دهه بعد در قیام حسینی و در حماسه عاشورا رخ داد ـ برایش آسانتر بود. اما شرایط عینی، تعادل قوای واقعی و تیرهوتار بودن اوضاع و دجالگری معاویه که خیلی با یزید فرق داشت، نه جایی برای ادامه جنگـ باقی میگذاشت و نه جایی برای تسریع در قیام عاشورا. چرا که در فاز نزول جنبش انقلابی و هجوم سهمگین انحراف و ارتجاع، امامحسن باید آزمایش بسیار خطیر و بغرنجتری را از سر میگذراند که همانا صرفنظر کردن از حاکمیت برای حفظ مرام و مکتب و «حرکت از نو» و از صفر برای ماندگاری تاریخی اسلام انقلابی بود. این پیشوای انقلابی ازسویی بایستی با معاویه دست و پنجه نرم میکرد و ازسوی دیگر با انحرافاتی که در اذهان تودهها در اثر حکومت معاویه و دوران خلفا ایجاد شده بود مبارزه مینمود و آنها را اصلاح میکرد.
مهمترین فرازها و حوادث دوران امامحسن
معاویه با بسیج سنگین و اعزام جاسوس به همه جا ازسویی درصدد ترور کردن امام برآمد و میخواست وانمود کند که امام توسط یاران خودش ترور شده است تا بدبینیها را هرچه بیشتر کند. و از سوی دیگر با تهدید وتطمیع به خریدن و یا منزوی کردن سرداران سپاه امامحسن پرداخت. دراین میان، یاران سستعنصر و عافیتجو هم که بوی رفاه شنیده بودند متزلزل شده و به امام خیانت میکردند. و قشریون مرتجع هم با برداشتهای واژگونه، فریاد کافر شدن امامحسن را همانند پدرش علی سر دادند وآشوبهای زیادی بهراه انداختند که بهرغم دعاوی ابلهانهشان تماما به نفع معاویه تمام میشد. سپس عوامل نفوذی معاویه بهمنظور ازهمپاشاندن قوای امامحسن، شایعه صلح آن حضرت با معاویه را بر سر زبانها انداختند و همزمان به خیمه امامحسن حمله بردند. چندین طرح حمله و ترور دیگر نیز دراین مدت کشف شد.امام حسن ناگزیر با یارانی اندک به مدائن رفته، مردم را به جهاد فراخواند ولی جز اندکی اجابت نکردند. همه چیز درحال تباه شدن و شقه شدن بود. درچنین شرایطی امامحسن ناگزیراز صلحی موقت با معاویه شد.
درایت سیاسی امامحسن و ماجرای صلح
امامحسن در کمال درایت با قرارداد صلح با معاویه میخواست شکستهای نظامی را به پیروزی تبدیل کند و بر صحنه غالب شود.
در صلحنامه، معاویه متعهد شد که پس از خود، ولیعهدی تعیین نکند و حکومت پس از خود را متعلق به امامحسن بداند و همچنین شیعیان آل علی از آزار و دشنام درامان باشند و لعن ودشنام به امامعلی که به دستور معاویه انجام میشد، متوقف شود ومتقابلاً امامحسن هم، معاویه را امیرالمؤمنین خطاب نکند.
لازم به یادآوری است که معاویه طی دهها سال آنچنان تبلیغات سوء ودجالگرانهیی از تمامی کانالهای تبلیغاتی علیه حضرت علی کرده و او را بهعنوان یک کافر وخارجی معرفی کرده بود.بهطوری که وقتی خبر شهادت علی درمحراب نماز در همه جا پخش شد، خیلیها میگفتند مگر علی نماز هم میخواند!
در آن شرایط، امضای این موافقتنامه، پیروزی سیاسی و ایدئولویک بزرگی برای اسلام انقلابی بود. صلح امام حسن به واقع شاهکاری بیمانند بود که هم دشمن مکار را رسوا کرد وهم راه را برای حماسه جاودان عاشورا باز و هموار نمود.
راستی که «پیوسته باید بهخاطر داشت که بهکاربردن کلمه صلح در مورد امامحسن، مجازی است. زیرا همچنان که اشاره کردیم مفاد صلح، همگی دستاوردهای مهمی بودند که حفظ و استمرار جنبش را به درجات و اشکالی تضمین میکردند و بهراستی که بایستی اذعان کرد که امامحسن با پیمان صلح خود برتری درایت و ذکاوت سیاسی خود را به بهترین وجه ممکن بر معاویه نشان داد.
معاویه پیمان صلح را زیر پا میگذارد
معاویه بعد از امضای پیمان صلح متوجه میشود که چقدر باخته است. لذا حین حرکت به سمت کوفه، در نخیله، مفاد قرارداد را ملغی اعلام کرد و گفت من این قرارداد را زیر پا میگذارم و بدینصورت یکبار دیگر چهرهاش نزد تودهها برملا میشود. با این وجود رفتار وقضاوت دستهیی از یاران نیمهراه با امامحسن و نیز رفتار قشریون خوارج با او، یکی از دردناکترین صفحات تاریخ اسلام و تشیع را تشکیل میدهد.بههرحال امام حسن قاطعانه در برابر این سمپاشیها میایستد و سرانجام بهرغم همه توطئهها و نیز لجنپراکنیهای ارتجاعی درباره امامحسن، سیمای پاکباز و انقلابی و موحد امام بهعنوان راهبری پاکباز، هوشیار، اصولی و ذیصلاح که توانست شکست نظامی جنبش را به پیروزی بقا و استمرار آن بدل نماید همواره بر تارک تاریخ تشیع واسلام انقلابی درخشید و همچنان میدرخشد. بههرحال پس از قرارداد صلح، امام حسن، ۸سال علیه حکومت اموی افشاگری کرد بهطوری که بذرهای افشاندهشده توسط او زمینه را برای قیام سرخ حسینی فراهم کرد. به این ترتیب، زندگانی دومین پیشوای تشیع انقلابی، در دورانی پر از ابتلائات خطیر و طاقتفرسا سپری شد. امامحسن مجتبی سرانجام در سال ۵۰هجری، بهتحریک معاویه توسط همسرش ”جعده“ مسموم شد و بهشهادت رسید.تولد این گوهر واین ستاره کهکشان اسلام انقلابی وبذر افشان عاشورا با به همه ایرانیان وآزادیخواهان جهان تبریک میگوییم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر