فرابشر بودن؛ سهیل عربی و غلامرضا خسروی؛ کوششی صادقانه در مسیر انسانیت و دشواریهای راه
سهیل عربی، غلامرضا خسروی را فرابشر نامیده بود یعنی کسی که به قیمت از دست دادن همه چیز علیه ظلم میستیزد و اکنون او خود در این مسیر پیش میرود.
«فرابشرها به شدت کمیاب شدهاند و از دست دادن هر کدامشان به ویرانگران زادگاهمان قدرت بیشتری میدهد تا با خاطری آسوده جنایت و غارت کنند.»
فرابشرها «نه ظالمند و نه مظلوم؛ بلکه با ظلم و فساد میستیزند. حتی اگر به قیمت از دست دادن دارایی؛ آزادی و جانشان تمام شود.»
عباراتی که سهیل عربی در پاییز امسال در ستایش غلامرضا خسروی نوشته بود. کسی که سهیل «شیفته صداقت و استقامتش» شده بود.
جلادان خامنهای، غلامرضا خسروی را در خرداد ۹۳ اعدام کردند و به باور سهیل، «جهان محروم از یک فرابشر» شد.
اینک اما سهیل در آستانهی پایان پنجمین هفته از اعتصاب اعتراضیاش در پیامی از زندان فشافویه بر عهد و راه خود پا میفشارد.
او که در اعتراض به انتقال آتنا و گلرخ از بند زنان اوین به زندان قرچک ورامین وارد اعتصاب غذا شده بود، میگوید: «اعتصاب یعنی فریاد، یعنی خاموش نماندن در برابر ستمگران، اعتصاب یعنی مرگ بهتر از در ذلت زیستن است».
و عجیب نیست که داستان غلامرضا خسروی در سهیل عربی تکرار میشود؛ هر روندهی راه عاقبت به این نقطه میرسد؛ به هر قیمت باید ایستاد.
سهیل اما با نگاهی به پشت سر مسیر پیموده شده را اینگونه ترسیم میکند: «من هرآنچه در توان داشتم را صرف مبارزه، آزادی و برابر خواهی کردم، نوشتم، ترجمه کردم عکس گرفتم در راهپیماییهای اعتراضی شرکت کردم از گلوله، باتوم، زندان، اعدام نترسیدم.»
و در گلایه از نیمه راهان میگوید: «اما بس است تنها جنگیدن، همیشه در بزنگاههای تاریخ تنها ماندیم و رفیقنماها تنهایمان گذاشتند.»
با این همه چه باک، زیرا به گفتهی خسرو گلسرخی: «آنچه را که خلقها تکرار کردند و میکنند، راه مولا حسین است.»
و «زندگی مولا حسین نمودار زندگی اکنونی ماست که جان بر کف، برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه میشویم.»
و اینگونه است که دیوارهای زندان در برابر زندانی فرو میریزد. و سهیل در این باره شهادت میدهد: «تحمل حبس هنر نیست در زندان مبارزه کردن ومبارز تربیت کردن شاهکار است ما این شاهکار را انجام دادیم» هرچند «کم بودیم»
فرابشرها «نه ظالمند و نه مظلوم؛ بلکه با ظلم و فساد میستیزند. حتی اگر به قیمت از دست دادن دارایی؛ آزادی و جانشان تمام شود.»
عباراتی که سهیل عربی در پاییز امسال در ستایش غلامرضا خسروی نوشته بود. کسی که سهیل «شیفته صداقت و استقامتش» شده بود.
جلادان خامنهای، غلامرضا خسروی را در خرداد ۹۳ اعدام کردند و به باور سهیل، «جهان محروم از یک فرابشر» شد.
اینک اما سهیل در آستانهی پایان پنجمین هفته از اعتصاب اعتراضیاش در پیامی از زندان فشافویه بر عهد و راه خود پا میفشارد.
او که در اعتراض به انتقال آتنا و گلرخ از بند زنان اوین به زندان قرچک ورامین وارد اعتصاب غذا شده بود، میگوید: «اعتصاب یعنی فریاد، یعنی خاموش نماندن در برابر ستمگران، اعتصاب یعنی مرگ بهتر از در ذلت زیستن است».
و عجیب نیست که داستان غلامرضا خسروی در سهیل عربی تکرار میشود؛ هر روندهی راه عاقبت به این نقطه میرسد؛ به هر قیمت باید ایستاد.
سهیل اما با نگاهی به پشت سر مسیر پیموده شده را اینگونه ترسیم میکند: «من هرآنچه در توان داشتم را صرف مبارزه، آزادی و برابر خواهی کردم، نوشتم، ترجمه کردم عکس گرفتم در راهپیماییهای اعتراضی شرکت کردم از گلوله، باتوم، زندان، اعدام نترسیدم.»
و در گلایه از نیمه راهان میگوید: «اما بس است تنها جنگیدن، همیشه در بزنگاههای تاریخ تنها ماندیم و رفیقنماها تنهایمان گذاشتند.»
با این همه چه باک، زیرا به گفتهی خسرو گلسرخی: «آنچه را که خلقها تکرار کردند و میکنند، راه مولا حسین است.»
و «زندگی مولا حسین نمودار زندگی اکنونی ماست که جان بر کف، برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه میشویم.»
و اینگونه است که دیوارهای زندان در برابر زندانی فرو میریزد. و سهیل در این باره شهادت میدهد: «تحمل حبس هنر نیست در زندان مبارزه کردن ومبارز تربیت کردن شاهکار است ما این شاهکار را انجام دادیم» هرچند «کم بودیم»
مطالب مارا درتو ئیتر بنام @ bahareazady ووبلاک انجمن نجات ایران دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر