در روزنامههای حکومتی روز دوشنبه هفتم اسفند ماه بحرانهای داخلی، منطقهیی و بینالمللی نظام انعکاس یافته است:
آفتاب یزد: دریغ از شفافیت؛ مجلسی داریم که فقط 30درصد بودجه را بررسی میکند
ابرار: امروز انجام میشود: رأیگیری شورای امنیت درباره قطعنامه ضدایرانی
افکار: باقری: ایران و سوریه به قطعنامه آتشبس پایبندند
افکار: حل مشکل سوریه نیازمند یافتن زبان مشترک بین روسیه و آمریکا است
وطن امروز: دومین سؤال از روحانی؛ ادامه تحریمهای بانکی، بیکاری، رکود اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و نوسانات بازار ارز از محورهای اصلی سؤال نمایندگان است
در صفحات اول روزنامههای هر دو باند حاکم تلاش برای ایجاد رعب و خط ونشان کشیدن برای دستگیر شدگان اخیر در تهران با انعکاس حرفهای اژهای و دادستان تهران تیترهای زیادی را به خود اختصاص داده است. همچنین موضوع ابراز نگرانی برای امنیت نظام و اذعان به همدستی باندهای موسوم به اصلاحطلب و اصولگرا در سرکوب و چپاول مردم، دیده میشود:
اعتماد: لاریجانی: امنیت خط قرمز نظام است
وطن امروز: امنیت
کاظم صدیقی با اشاره به ناامنی اخیر ایجادشده در خیابان پاسداران تهران اظهار داشت: حفظ امنیت عمومی جزو واجبات هر حکومت و ضامن امنیت جامعه است.
باید با هر کسی که به امنیت عمومی آسیب وارد میکند، مقابله کرد؛ باید جوی به وجود آورد که چنین افرادی برای خود امنیتی احساس نکنند.
صدیقی با بیان اینکه حفظ کیان نظام و اسلام از اوجب واجبات است، گفت: هر مسالهای که در نظام رخنه ایجاد کند، جزو گناهان نابخشودنی است و بر همه دستاندرکاران واجب است محافظت کنند...باید یا نبایدهای برخورد با دراویش موضوع دیگری است؛ الآن مسأله چیز دیگری است.
ایران: ریشه ناآرامیهای اخیر؛ ائتلاف نامیمون نئولیبرالیسم و محافظه کاری
نظام حکومتی ما خصوصاً در سالهای پس از جنگ تحمیلی هشت ساله، در حوزه اقتصادی به راهبری فکری و عملی آن دسته از نیروهایی که اصلاحطلب نامیده میشوند، گرایش به نئولیبرالیسم را انتخاب کرد و در حوزه سیاسی هم به راهبری فکری و عملی آن دسته از نیروهایی که اصوالگرا نامیده میشدند، گرایش به محافظهکاری را برگزید.
بنابراین «نئولیبرالیسم» و «محافظهکاری» دو گزینه انتخابی نظام سیاسی ما بود. وقتی گرایش به نئولیبرالیسم شکل میگیرد، طبقات فردوست جامعه در یک شرایط نابرابر قرار میگیرند. در این فضا، گرایش به محافظهکاری با رویکرد تشکلستیزانه خود، به تحکیم این مناسبات طبقاتی و حکومتی کمک میکند. مجموعه این عوامل نتیجهیی جز سرکوب حقوق مدنی سیاسی ندارد.
اعتراضات دی ماه مشخصاً از چنین بستری برخاسته بودند، بستری که نظام سیاسی بیش از دو دهه در حوزه سیاسی و اقتصادی برگزیده است
دو خصلت اساسی در اقتصاد سیاسی ایران، از سویی، تحکیم مستمر مناسبات طبقاتی سرمایهدارانه و از سوی دیگر، تضعیف مستمر تولید سرمایهدارانه است. این امر نتیجهیی جز نارضایتی طبقات فرودست جامعه ندارد. محافظهکاران بهدنبال تحکیم آن دست از قواعدی هستند که مناسبات سلطه را تحکیم میبخشد.
این ائتلاف نامیمون، دستکم، از حد تابآوری دهکهای ضعیف، فراتر رفته و ناآرامیهایی همچون آنچه در دی ماه اخیر رخ داد را منجر میشود.
نیرو محرکه اصلی ناآرامیهای دی ماه، حجم عظیمی از فعل و انفعالات برخاسته از تجربه زیسته زندگی روزمره مردم بود که بر این باورم که به هیچ وجه قابلکنترل هم نیست.
از این رو، اگر دو انتخاب نظام سیاسی یعنی «نئولیبرالیسم» و «محافظهکاری» کماکان برقرار باشد، نیروی برخاسته از تجربه زیسته مردم در چارچوب رنجها، نابرابریها و فقر با شدت بیشتری تکرار خواهد شد و در پی آن تغییرات برنامهریزی نشدهای را در پیش رو خواهیم داشت.
در دی ماه گذشته، بهمن کوچکی را پشت سر گذاشتیم، اگر نظام سیاسی در انتخابهای خود تجدیدنظر نکند، بهمنهای عظیمتری را تجربه خواهیم کرد
در روزنامههای حکومتی اذعان علی یونسی وزیر اسبق اطلاعات بهقتل زهرا کاظمی توسط قاضی دژخیم سعید مرتصوی و پیامدهای این اعتراف دیر هنگام تیترهای زیادی را به خود اختصاص داده است:
خراسان: اظهارات یونسی درباره نقش سعید مرتضوی در ماجرای زهرا کاظمی
قانون: پروندهیی قدیمی که با اظهارات علی یونسی درباره نقش سعید مرتضوی دوباره مطرح شد – امکان بررسی مجدد پرونده زهرا کاظمی – شاید بتوان اظهارات وزیر پیشین اطلاعات را دلیلی برای اعاده دادرسی در پرونده زهرا کاظمی دانست، اظهارات یونسی هر چند دیر هنگام اما افشاگرانه است
مستقل: وزیر اسبق اطلاعات از هزینه گزاف قتل یک خبرنگار میگوید: مرتضوی، زهرا کاظمی را جاسوس می دانست
واکنش به نامه سرگشادهٴ احمدینژاد به خامنهای موضوع اغلب روزنامههای حکومتی است:
ابرار: برخی اعضای مجمع: احمدینژاد صلاحیت عضویت در مجمع تشخیص مصلحت را ندارد
ابرار: اژه ای: در پرونده احمدینژاد همچنان ادله جمع میآوری میشود
شرق: اتهامات متقابل احمدینژاد و باهنر
مستقل: باهنر: احمدینژاد اصل نظام را نشانه گرفته است
موضوع احمدینژاد در صفحات داخلی روزنامهها آینهٴ عمق شقه درون نظام و لاعلاجی ولیفقیه ارتجاع شده است:
شرق:هزینه هنگفت احمدینژاد برای آبروی نظام
شورای عالی امنیت ملی باید به دلایل زیر هرچه سریعتر با این پدیده برخورد قانونی لازم را انجام دهد:
بهعلت سخنان بدون مرز و بیبندوباریهای سیاسی ممکن است مورد سوءقصد جریانهای بیرونی قرار گیرد
با استمرار رفتار ایشان، در داخل کشور بیعاری و بیاخلاقی سیاسی باب میشود و موجب میشود حریمهای ضروری برای ارکان نظام مورد حمله و هجمه قرار گیرد و احترام برخی از جایگاهها که هم محترماند و هم باید احترام آنها محفوظ بماند، مورد خدشه قرار گیرد.
برخورد با ایشان ضمن رد و تکذیب عملی شایعه دسترسی ایشان به برخی اطلاعات سری و داشتن نقاط ضعف نظام و نگرانی از افشای آنها را برای همیشه خنثی خواهد کرد...
شرق: کانال دولت بهار در واکنش به سخنان باهنر او را «رانتخواری که خودش را لو داد» خواند و بهنقل از احمدینژاد نوشت: «یک آقایی که نسبت به دولت خیلی تند است، یک بار پیش من آمد و بحث کرد که انقلاب باید حفاظت شود. من پرسیدم که چگونه، او جواب داد که دو جناح داریم که برای فعالیت نیاز به پول و هزینه دارند. من پرسیدم خب چه کار کنیم. او جواب داد که دو شرکت نفتی را به آنها بدهید و از آنان پول نگیرید تا انقلاب را حفظ کنیم. به او گفتم همین را بنویس و به من بده. او نوشت و من الآن نامه را در خانه دارم... چند روز بعد از این مصاحبه محمدرضا باهنر مصاحبه کرد و لو داد که پیشنهاد بیشرمانه را او داده بود». احمدینژاد اخیراً در نامهیی که خطاب به رهبری نوشته است، از محدودشدن اختیارات رهبری، اصلاح دفتر مقام رهبری، برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و مجلس بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی و آزادی زندانیان سیاسی و سختنگرفتن به منتقدان سخن گفته بود.
جهان صنعت: یک بام و دو هوا
هر چقدر به زمان اعلام حکم بقایی نزدیکتر میشویم، گرد و خاک احمدینژاد بیشتر میشود. او همچنان طبق همان عادت پیشین که در دوران ریاستجمهوری داشت، رفتار میکند؛ با اعتماد بهنفس حرف میزند و برای همه خط ونشان میکشد. چیزی که در این میان تعجب همگان را برانگیخته، آزاد ماندن اوست. در مقام مقایسه میتوان به نفر دوم انتخابات 88اشاره کرد که الآن هشت سال است با همسرش در حصر خانگی بهسر میبرد. البته این دو علاوه بر حصر خانگی، حصر نام هم دارند. شاید در شرایط فعلی تنها کسی که بتواند نام آنها را ببرد و همچنان آزاد بماند، محمود احمدینژاد است. اگر این کارهایی که احمدینژاد میکند، دیگران جرأت انجام فقط یکی از آنها را داشتند، قطعاً سرنوشت بسیار متفاوتی پیدا میکردند.
نخست وزیر دوران جنگ پس از برنده نشدن در انتخابات، نه تنها نتوانست جوانان پرشوری که سودای ریاستجمهوری او را در سر داشتند، مدیریت کند بلکه در آخرین اشتباه خود آنها را دعوت به تجمع خیابانی کرد. مسلم است که این تجمعات هیجانی و احساسی آن هم در حالی که سازوکار تجمعات قانونی مشخص نیست، رویکرد مناسبی نبود. سوی مقابل احمدینژاد تا الآن هر کاری کرده- مصاحبه، بیانیه و نامه- فردی بوده و به هیچوجه دعوت به تجمع اعتراضی نکرده است که چه بسا این دلیل آزاد ماندن او باشد هر چند گمانههایی هم وجود دارد که او هنوز حرفهای اصلی خود را نزده است.
روزنامههای باند خامنهای به روحانی، احمدینژاد و سیاستهای دولت روحانی حمله کردهاند، این حملات بیشتر شقه درون باند ولیفقیه ارتجاع را بارز کرده است:
جوان: سؤال اساسی این است که چرا در مورد عدالت، با توجه به جهتگیریهای اصلی نظام و رهبری در این خصوص بهصورت صریح، قاطع و شفاف، موفق نبودهایم؟
یکی از دلایلش و شاید از دلایل اصلیاش، این است که برخی از منتخبان مردم در مرحله انتخابات و پس از آن، روی عدالت بهصورت جدی و پررنگتر شعار میدهند، لکن به مرور زمان با حفظ شعار عدالت در کلام و سخن، در عمل به جنگ با عدالت میروند!
مصداق برجسته این نگاه را، میتوان در رفتارهای عدالتستیزانه رئیس دولت نهم و دهم، در سالهای پایانی ریاستش دید. او در پرونده معاون اول خود، در حالی که ریاست قوه قضاییه بر اساس قانون و اصل عدالت اصرار بر رسیدگی داشت، خود یه یک مانع بزرگ تبدیل شد. او برخلاف قانون و اصل عدالت از هر امکان دولتی در قدرت از طریق تلاش برای به ریاستجمهوری رساندن عضو اصلی باندش استفاده کرد.
کیهان: همین ماهها و سالها که خط نفوذ و انحراف و تحریف، مسأله تولید میکنند تا اولویتهای مهم فراموش شود، برخی سیاستبازان از دو منتها الیه، مشغول چاقکردن کار دشمن بودهاند. چرا کار انقلاب اسلام آن چنانکه باید پیش برود، پیش نرفته است؟... مسأله خواص مخالف خوان چیست که امر را بر مردم مشتبه میسازند؟... انقلابی ناصح، نامه سرگشاده نمینویسد. صادق است نه اهل دروغ و تحریف. کسی که راست و دروغ به هم میبافد و میل به متشابهات و چند پهلو حرف زدن میکند، وارد مدار نفاق شده است. پیش رهبری میرود و درخواست ملاقات و کسب اجازه میکند، اما اگر مخالف میلش شنید، به انکار و سپس تحریف میپردازد! یا آن دیگری میگوید گفتار رهبری به مفهوم قرآنی کلمه «قول سدید» است اما خلاف مواضع روشن امام و رهبری حرکت میکند... حلقه انحرافی و فتنهگران به کار هم میآیند و از کج رفتاری یکدیگر تغذیه میکنند؛ فتنهگران میخواهند با استناد بهعملکرد حلقه انحرافی، وطنفروشی خود را به فراموشی بسپارند و حلقه انحرافی خیال میکنند خیانت هایشان به استناد عملکرد ناکارآمد تکنوکراتهای آلوده به فتنه پنهان میماند. با این حال برای انداختن مسئولیت کم فروشی و خیانتهای خود به دوش نظام توافق دارند!
واردات 160تن کود انسانی از ترکیه خبر روز گذشته روزنامههای حکومتی بود. ای خبر در روزنامههای امروز تبدیل به موضوع جنگ باندی شده است.
وطن امروز: گمرک با رد ادعای وزارت صنعت واردات گل و لای فاضلاب را تأیید کرد، کودهای داخلی بو میداد؟
جهان صنعت: واکنش رئیس مجمع واردات به واردات اقلام غیرضروری و عجیب: نیاز بوده که وارد کردیم
جهان صنعت: پیشنهادهایی در جهت تقویت تولید داخلی!
خبر آمده بود که از ترکیه 160تن کود انسانی وارد کردهایم. بعد که دیدند خبرش خیلی روی اعصاب بود تکذیبش کردند. جدا با این حجم بیکاری که در کشور ما هست باید کود انسانی را هم از ترکیه وارد کنیم؟ به این همه بیکار دبه بدهیم بگوییم پر کنید بیاورید! هم کار است و عار نیست هم در راستای تقویت تولیدات داخلی است هم اینکه اقتصاد کشور تکان میخورد.
پیشنهاد میکنیم کود انسانی خودمان را بسته بندی کنیم رویش مهر استاندارد و کنترل کیفی هم بزنیم و بنویسیم: تهیه شده توسط متخصصان توانمند داخلی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر