.هاشم خواستار: یا مرگ یا آزادی
هاشم خواستار در نامهای خطاب به خامنهای نوشت: «این شعار نهضت ملی در مبارزه با استعمار در پوست و گوشت و استخوان و تک تک سلولهای بدنم عجین شده که از جان خود گذشتم با خون خود نوشتم یا مرگ یا آزادی.»
هاشم خواستار از نمایندگان معلمان ایران در نامهای که طی آن خامنهای را خطاب قرار داده است به مروری از تاریخچهی ۳۹ سالهی نظام ولایت فقیه در ایران پرداخته است.
وعدهی دروغ خمینی
هاشم خواستار با اشاره به انقلاب ۵۷ که با مشارکت کلیه مردم ایران به پیروزی رسید یادآور میشود که «خمینی وعده داده بود، که تمام احزاب از جمله مارکسیستها آزاد و حکومتی همچون حکومت فرانسه میخواهیم. اما بتدریج که پایههای قدرت آقای خمینی مستحکم شد، فریادش بلند و بلندتر که این قلمها باید شکسته شود و ما اشتباه کردیم که آزادی دادیم.»
جنگ با عراق
در گام بعد خمینی به زمینهسازی جنگ با عراق پرداخت و «بدستور آقای خمینی، ائمهی جمعه و نهادهای حکومتی از ملت و ارتش عراق دعوت به شورش کردند!»
پس از شروع جنگ، در هفتههای نخست آن «صلح و آتش بس با پرداخت خسارت از طرف دولت عراق در دسترس بود ولی آقای خمینی آن جنگ را نعمت خواند! و فرمود اگر ۲۰ سال هم طول بکشد به جنگ ادامه خواهد داد!!»
پس از شروع جنگ، در هفتههای نخست آن «صلح و آتش بس با پرداخت خسارت از طرف دولت عراق در دسترس بود ولی آقای خمینی آن جنگ را نعمت خواند! و فرمود اگر ۲۰ سال هم طول بکشد به جنگ ادامه خواهد داد!!»
۳۰ خرداد
ادامهی روند سرکوب توسط خمینی کار را به تظاهرات مسالمتآمیز ۳۰ خرداد کشاند. هاشم خواستار در این رابطه مینویسد: «آقای خامنهای شما خوب میدانید که بعد از تظاهرات مسالمتآمیز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ شخص آقای خمینی بصورت علنی دستور قتلعام معترضین را صادر و در زندانهای کل کشور قتلعامها را شروع کردید، همه را هزار هزار کشتید!»
تمام نشدند
بیشترین صعوبت خمینی در سرکوب مجاهدین خلق بود، زیرا هم مسلمان بودند و هم آنکه سابقهی مبارزه علیه رژیم شاه را در پیشینهی خود داشتند و از آنجایی که خمینی «هرگز نمیتوانست مجاهدین خلق ایران را به این سادگی حذف کند برای همین بود وقتی دید نمیتواند رهبران مجاهدین را قانع به بیعت کند سیستماتیک آنها را منافق نامید و بعد از آن دیگر مجاهد خلق را که پنجه در پنجه ساواک انداخته بود، ائمه جمعهها و روزنامههای وابسته به آقای خمینی و پاسداران و بسیج … و بهجای مجاهد آنها را منافق مینامیدند!!! چقدر از آنها در این ۳۶ سال کشتید آیا تمام شدند؟؟؟ بطوری که تبلیغات شما و شخص شما در همین قیام اخیر و سراسری ملت در بیش از ۱۰۰ شهر ایران دست مجاهدین را در آن میبینند!»
جام زهر و قتلعام ۶۷
با کشتار مجاهدین و ادامهی جنگ، هم آزادی در ایران پایمال میشود و هم شهرها به ویرانی کشانده میشود. هاشم خواستار در ادامه مینویسد: «جنگی که بگفتهی آقای خمینی قرار بود اگر بیست سال هم طول بکشد، ما ایستادهایم ناگهان با جارو شدن سیلوهای گندم و ته کشیدن انبارهای سلاح و مهمات و همینطور خالی شدن مردم از جبههها و ارزان شدن نفت و خطر قطعی شکست از عراق، ناگهان آقای خمینی در حالیکه یک سال از قطعنامهی ۵۹۸ میگذشت، قطعنامه را پذیرفت و جام زهر را نوشید. آقای خمینی برای جبران شکست جنگ، بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی که اکثریتشان وابسته به مجاهدین خلق بودند و قرار بود بعد از اتمام حکم به آغوش خانواده بر گردند را از دم اعدام کرد.»
قیامها در دورهی خامنهای
پس از مرگ خمینی و شروع دوران خامنهای، «اولین خیزشهای عمومی» «در شهرهای اسلام شهر و قزوین و اهواز و از جمله شهر مشهد در ۴ خرداد ۷۱ بود.»؛ در خیزش مشهد، خامنهای «حداقل ۴ نفر را اعدام و صدها نفر را زندانی کرد».
«در ۱۸ تیر ۷۸دانشجویان با پشتیبانی ملت به حرکت در آمدند تا شاید بتوانند انقلاب را در همان مدار درستش یعنی آزادی قرار دهند اما بیرحمانه کشتید و ربودید و زندان کردید.»
«در خرداد سال ۸۸ مردم به حرکت در آمدند» «اما شما بیرحمانه کشتید و زندان کردید و در آخر آنها را نانجیب خواندید.»
هاشم خواستار در ادامه به قیام ایران میپردازد و مینویسد: «و اما در هفت دی ۹۶ مردم مشهد باز به حرکت در آمدند و این بار با شعار مرگ بر دیکتاتور حماسهای دیگر آفریدند که از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال یعنی تمام ملت ایران را به قیام و خیزش آورد و حمایت بینالمللی را نیز به همراه داشت که تماما در دو شعار خلاصه میشد: ۱.مرگ بر دیکتاتور ۲.استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی.
این بار نیز برای ادامهی حکومتتان دهها نفر را کشتید و هزاران نفر را به زندان انداختید و حداقل ۳ نفر را در زیر شکنجه کشتید.»
«در ۱۸ تیر ۷۸دانشجویان با پشتیبانی ملت به حرکت در آمدند تا شاید بتوانند انقلاب را در همان مدار درستش یعنی آزادی قرار دهند اما بیرحمانه کشتید و ربودید و زندان کردید.»
«در خرداد سال ۸۸ مردم به حرکت در آمدند» «اما شما بیرحمانه کشتید و زندان کردید و در آخر آنها را نانجیب خواندید.»
هاشم خواستار در ادامه به قیام ایران میپردازد و مینویسد: «و اما در هفت دی ۹۶ مردم مشهد باز به حرکت در آمدند و این بار با شعار مرگ بر دیکتاتور حماسهای دیگر آفریدند که از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال یعنی تمام ملت ایران را به قیام و خیزش آورد و حمایت بینالمللی را نیز به همراه داشت که تماما در دو شعار خلاصه میشد: ۱.مرگ بر دیکتاتور ۲.استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی.
این بار نیز برای ادامهی حکومتتان دهها نفر را کشتید و هزاران نفر را به زندان انداختید و حداقل ۳ نفر را در زیر شکنجه کشتید.»
خامنهای و شاه
هاشم خواستار ادامه میدهد: «آقای خامنهای شاه از صندوقهای رای به کمک ساواک و ارتش افرادی را بیرون میآورد که در خطش باشند و شما نیز از طریق شورای نگهبان کسانی را از صندوقهای رای بیرون میآورید که در خط شما باشند، آقای خامنهای شاه دیکتاتور بود، شما دیکتاتور نیستید؟»
هاشم خواستار میافزاید که خمینی و سپس خامنهای چنان حکومتی بوجود آوردند «که از بالا تا پایین همه فاسدند!»
هاشم خواستار میافزاید که خمینی و سپس خامنهای چنان حکومتی بوجود آوردند «که از بالا تا پایین همه فاسدند!»
امید به آینده
با این همه هاشم خواستار به آینده امیدوار است. او مینویسد: «این انقلابی که از ۷دی ۹۶ در مشهد شروع شده میرود که نه تنها نظام فاسد و ضد دین ایران را ساقط بلکه خاورمیانه را متحول تا مردم ایران و خاورمیانه همچون سایر کشورها بر سرنوشت خود حاکم و به پیشرفت و توسعه و رفاه برسند. در حکومت آینده، دین جدا از دولت و امری شخصی خواهد بود».
یا مرگ یا آزادی
هاشم خواستار در پایان ضمن تصریح انتخاب خود برای جانبازی در مسیر آزادی مینویسد: «شاید مامورهای شما بگویند که ما تو را زنده نمیگذاریم» «آقای خامنهای به شما میگویم مهم نیست، هزاران نفر در راه آزادی میهنم ایران جانشان را دادهاند و خواهند داد من هم یکی از آنها، این شعار نهضت ملی در مبارزه با استعمار در پوست و گوشت و استخوان و تک تک سلولهای بدنم عجین شده که از جان خود گذشتم با خون خود نوشتم یا مرگ یا آزادی.»
در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر