سایت سازمان مجاهدین خلق ایران :«دولت در بنبست» یا نظام در بنبست؟
حسن روحانی در مصاحبه تلویزیونی خود بهمناسبت گذشت 100روز از دوره دوم ریاستش، نسبت به مصاحبهها و سخنرانیهای مشابه خودش هم بهطور عجیبی دست خالی بود و ناچار بیش از پیش به کلیگویی و ارائه آمار و ارقام جعلی و مسخره پرداخت؛ آن قدر که حتی صدای مهرهها و رسانههای باند خودش را هم درآورد.
از جمله یکی از سینهچاکان روحانی با اشاره به وارونهگوییهای روحانی در پیروزی و نقطه قوت جلوه دادن شکستها و نقاط ضعف نوشت: «وی بهگونهیی سخن میگوید که انگار مشکل حادی وجود ندارد؛ معلوم نیست هدف آقای روحانی از اینگونه گفتاردرمانیها چیست؟» (1)
و یک روزنامه دیگر باند روحانی و شرکا، نوشت: «100روز اول دولت اعتدال در دور تازه فعالیتهایش کاملاً خنثی گذشت و بهجز چند اقدام جزیی اثر ملموسی از تلاش برای اجرایی شدن وعدههای رئیسجمهور روحانی به مردم مشاهده نمیشود». (2)
اما دو نکته نسبتاً قابل تأمل در اظهارات سهشنبه شب (7آذر) روحانی وجود داشت؛ یکی آنجا که او بهشرط بهبود وضعیت بانکها اشاره کرد و دیگری آنجا که از رابطه با کشورهای منطقه سخن گفت.
روحانی با اشاره به وضعیت اسفناک بانکها در رژیم گفت: «بانکهای ما نیاز بهیک تحول بزرگ دارند هم برای ارتباطشان با دنیا و هم با بانکهای جهانی که بتوانند کار کنند بعضیها فکر میکنند که مشکل بانکها فقط برجام است میگویند برجام که انجام گرفت! اما مشکل بانکها فقط برجام نیست. خیلی از قوانین برای حل این مشکلات لازم است که باید تصویب شود اخیراً دو لایحه مبارزه با پولشویی و مبارزه با تروریسم را به مجلس دادیم، برای اینکه بتوانیم این مشکلات را حل کنیم پس بانکهای ما باید در این زمینه فعال شوند».
اشاره روحانی به دو لایحه مبارزه با پولشویی و شفافیت بانکی موسوم به FATF و لایحه مربوط به پیوستن به «کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم، معروف بهICSFT است که بهترتیب در روزهای 15و 22آبان امسال به مجلس رژیم ارائه شده است.
حسن روحانی درباره سیاست منطقهیی هم که گویا رژیم میخواهد در پیش بگیرد، با به میان کشیدن پای خامنهای گفت: «اساس سیاست ما بر این بود که یک تعامل سازنده عزتمندانه با دنیا داشته باشیم و مقام معظم رهبری هم فرمودند یک تعامل فراگیر با کشورهای دوست داشته باشیم؛ بنابراین اساس این سیاست این است که ما مشکلاتمان در منطقه را از طریق مذاکره حل و فصل کنیم نه از طریق رویارویی و بتوانیم منطقه را امن بکنیم مشکلات ناامنی را در منطقه مرتفع کنیم». روحانی در قسمت دیگری از اظهارات خود مجدداً تأکید کرد در روابط بینالمللی «اساس سیاست ما یک تعامل سازنده و عزتمندانه است» و افزود که با اتحادیه اروپا هم روابطی بر همین مبنا شروع شده است؛ در روابط منطقهیی نیز ادعا کرد، سیاست رژیم «ایجاد صلح و ثبات» است.
روحانی به این ترتیب تلویحاً بهباند رقیب میگفت این مشکلاتی است که شما ایجاد کردهاید و من میخواهم آنها را از طریق تعامل و مذاکره و با پیوستن به معاهدات بینالمللی حل کنم و ضمناً میخواست به آنها گوشزد کند که در این مسیر، از حمایت ولیفقیه ارتجاع برخوردار است. روحانی در اظهاراتش بعد از جلسه سران سه قوه (در روز ۴آذر) نیز در کنار سران دو قوه دیگر نیز تأکید کرد «اولویت و ترجیح (رژیم)، تعامل، مذاکره و حل معضلات پای میز گفتگوست».
روشن است که منظور روحانی، عقبنشینی از کشورهای منطقه و بیرون کشیدن نیروهایش در این کشورهاست. نکتهیی که طبعاً واکنش خشمآلود مهرهها و رسانههای باند خامنهای و بهخصوص دلواپسان را برانگیخته است.
روحانی که میدانست اظهاراتش چگونه داغ دل دلواپسان و باند خامنهای را تازه میکند، خطیر بودن «شرایط فعلی کشور» و «شرایطی که ما تو منطقه داریم تو جهان داریم» را گوشزد کرد و افزود: «هیچ چیز برای ما واجبتر از انسجام و یکپارچگی و وحدت ملی نیست... باید اختلافاتمان را کم کنیم اختلافاتمان را بگذاریم کنار... این وحدت و انسجام و توازن بین قوا، بین نیروهای مسلح برای ما بسیار مهم است».
روشن است که منظور وی از وحدت و انسجام با همان الگوی «همه با هم» خمینی است که معنای واقعیاش «همه با من» است؛ اکنون روحانی هم میخواهد به باند مقابل بقبولاند که در «شرایط فعلی کشور» هیچ راهی جز تن دادن به معاهدات بینالمللی در زمینه تروریسم و عقبنشینی از کشورهای منطقه و به عبارت دیگر خوردن جامهای زهر پیاپی وجود ندارد و سکوت معنادار خامنهای هم مؤید همین واقعیت است، چرا که امتناع از خوردن جامهای زهر، معنایی جز خفگی اقتصادی و انفجار اجتماعی ندارد.
اما آیا با این عقبنشینیها، پذیرش شروط اتحادیه اروپا مبنی بر دست برداشتن از برنامه موشکی، دست برداشتن از سودای برقراری خلافت در بلاد اسلامی و متوقف کردن صدور ارتجاع و تروریسم به کشورهای منطقه، پذیرفتن نظارت جهانی بر بانکهای رژیم و بر عملکردهای ضد حقوقبشری، راه نجاتی بهروی رژیم گشوده میشود؟
کیهان خامنهای (8آذر) به این سؤال با نقلقول از ابراهیم کارخانهیی رئیس سابق کمیسیون هستهیی مجلس ارتجاع، 28سؤال را در مقابل روحانی گذاشته است که بیانگر بنبست نظام در این مسیر است. سؤال اصلی هم این است: «در حالی که از برجام جز نامی باقی نمانده و آمریکا بدون حد و مرز دائماً علیه ایران اسلامی تحریم وضع میکند آیا ایجاد فضای دو قطبی بینالمللی موافق و مخالف برجام، عرصه سیاسی را بر جمهوری اسلامی ایران برای اتخاذ تصمیم مبتنی بر منافع ملی تنگتر نخواهد کرد؟. و چرا بهرغم شدیدترین و بیسابقهترین تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران تاکنون هیچگونه اقدام بازدارندهای صورت نگرفته است و روز بهروز بر شدت تحریمها افزوده میشود؟». این همان صحنهای است که خامنهای بارها از آن ابراز وحشت کرده و از جمله یکسال و نیم پیش در دیداری با بالاترین مقامهای رژیم گفته بود که این مسیر، «تنزل بیپایان» است و تا نفی نظام ولایت فقیهادامه مییابد. (3)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سرمقاله روزنامه آرمان (۸آذر) بهقلم صادق زیباکلام
2 ـ روزنامه حکومتی بهار 8آذر
3 ـ «این تنزل پایانی ندارد همانگونه که اکنون بعد از موضوع هستهای، موضوع موشکی را پیش کشیدهاند، بعد از موشک، نوبت به حقوقبشر میرسد، بعد از حقوقبشر، موضوع شورای نگهبان، سپس موضوع ولایت فقیه و در نهایت قانون اساسی و حاکمیت اسلام مطرح خواهد شد». (سایت خامنهای ـ 25خرداد 95)
در توئیتر با نام @ bahareazady مطالب مارا دنبال کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر