مریم میرزاخانی از سقوط اتوبوس جان بدربرداما بدست سرطان جهان را ترک کرد آشنائی با کشته های این حادثه
*
در ۲۶ اسفند ۱۳۷۶ هفت تن از دانشجویان نخبه و برجسته ریاضی کشور از دانشگاه صنعتی شریف در بازگشت از بیست ودومین دوره مسابقات ریاضی که در دانشگاه شهید جمران اهواز برگزار شده بود و بر اثر سانحه تصادف اتوبوس حامل این دانشجویان به دیار باقی شتافتند . مجموعه مطالب این قسمت حاصل تلاش فراوان خانواده محترم بهرامیان است که در سال اول این واقعه علیرغم اندوه عظیمشان اقدام به گرداوری آن نمودند تا "چراغي باشد فرا راه پويندگان جوان راه روشنايي و دانش."
یاد و خاطره شان گرامی باد.
مریم میرزا خانی بازمانده حادثه سقوط اتوبوس به ته دره----------------------------
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
چه دشوار است ماندن و سخن گفتن پس از سفر مسافري كه تنها چند روز با ما همسفر بوده و همين چند روز ، مهري به گستردگي روح بزرگش در دلهامان به جاي گذاشته ، اگر بيانهایمان نا رساست و اگر كاستي نوشته هامان بسيار از اين روست .
آنچه خواهيد خواند ، نه تنها بيان مختصري است از زندگي نامه مسافرانمان ، چنانكه بوده اند و زيسته اند و نه "همه" آنچه بوده اندكه هر يك با جهاني وسعت و انديشه و روشناي دل ، سالهاي اندك عمرشان را گذراندند و كلام را آن شايستگي نيست كه همه آنچه بوده اند باز گويد و ذهنهاي اندوه گرفته ما را نيز توان آن نيست .
اگر سبك نوشته هایمان يكسان نيست از اين روست كه هريك به نوشتة دستي است و در گرد آوري بهتر ديديم كه سبك هر نوشته حفظ شود و دستي به ساختار اصلي آن نبريم .
از آنان كه با وجود اندوه بيكرانشان ياريمان دادند و از زندگي عزيزانشان –عزيزانمان – نوشتند و نوشته ها را در اختيار ما گذاشتند سپاس گذاريم باشد كه اين مجموعه چراغي باشد فرا راه پويندگان جوان راه روشنايي و دانش.
آرمان بهراميان
آرمان بهراميان در 7 شهريور 1357 در خرمشهر ديده به جهان گشود، دو سال از كودكي اش را در خوزستان گذراند و سپس با خانواده اش به اصفهان رفت و دوران دبستان را در مدرسه شهيد نيكبخت و دوران راهنمايي را در مدرسه شهيد صدوقي اصفهان با موفقيت سپري كرد.در تمام اين سالها آموزگارانش او را دانش آموزي تشنه يافته بودند كه از دانش سيراب نمي شد دانستن آبي بود كه تشنگي او را بيشتر مي كرد .
گفت :
من مستقني ام ،آبم كشد گرچه دانم عاقبت آبم كشد
در سال 71 در آزمون ورودي مدارس استعدادهاي درخشان پذيرفته شد و دوران دبيرستان را در دبيرستان شهيد اژه اي اصفهان گذراند، در اين دوران به خواندن مباحث مورد علاقه اش كه شيفته وار درباره يك يك آنان پژوهش مي كرد پرداخت ،علاقه خاصي به نجوم ، رياضيات و هنر و ادبيات داشت در اين ميان آنچه آينده اش را رقم مي زد رياضيات بود . اشتياق دا نستن نجوم سبب شد آرمان از سالهاي راهنمايي عضو فعال انجمن اختر شناسي آرماتور ايران باشد و مقاله هاي گوناگوني در اين زمينه نوشت .
در سال دوم دبيرستان در كنفرانس فيزيك ايران در سنندج برگزار شده بود به دليل كار پژوهشي مورد تشويق هيئت داوران انجمن واقع شد و جايزه اول را دريافت كرد.با ارائه طرح رصدي در بخش دانش آموزي هشتمين جشنواره بين المللي خوارزمي شركت كرد و در اين طرح در مرحله استاني اين جشنواره پذيرفته شد.تعداد زيادي از مقاله هايش در مسابقات نجوم كشوري نظر استادان و صاحب نظران را برانگيخت و جوايز ممتاز را از آن خود كرد.
رياضيات زمينه ديگر تاخت و تاز انديشه چابكش بود عضو انجمن فعال علمي جوان بود و در دو جشنواره پژوهشي انجمن مقاله ارائه كرد و در ارديبهشت 73 به عنوان رتبه اول و در شهريور 73 به عنوان رتبه دوم جشنواره پژوهشي انجمن مورد تقدير قرار گرفت .
پس از دبيرستان در سال 1375 وارد دانشگاه صنعتي شريف شد و در رشته رياضي به تحصيل پرداخت آرمان در سه ترم تحصيل دانشگاهي اش با ارائه مقالات ، سخنرايها و پژوهشها ،و شركت در برنامه هاي آموزشي استعداد و علاقه خود را نشان داد چنانكه از آغاز ترم سوم به عنوان استاديار درس آزمايشگاه رياضيات در دانشكده به تدريس مشغول شد.در اسفند ماه 76 مقاله نوشت با عنوان "تعميم ساختمانهاي عددي در اوردينالها" اين نوشته را هيئت برگزار كننده نخستين سمينار رياضي كشور به عنوان پژوهش اصيل رياضي شناختند و او براي سخنراني به اين همايش فراخوانده شد و در بازگشت از اين سفر ،او كه راههاي بسياري را در راه آموختن و تجربه كردن پيموده بود در سانحه تصاف به همراه شش تن از دوستان ديگر خود به بالاترين كران ممكن پرواز كرد. او كه لحظه لحظة زندگي كوتاهش را به دانستن، دوست داشتن ، به مهر ورزيدن و به همه گوشه هاي زندگي را عاشقانه زيستن گزرانده بود ،
ناگه همه تن طرفه نگاهي شد و برخاست
چون شمع سرا پا همه آهي شدو برخاست.
-------------------------------------------
علي حيدري
علي حيدري در روز 5 آذر 1356 در يك صبح پاييزي به دنيا آمد فرزند چهارم خانواده بود . دوران ابتدايي را در دبستان 22 بهمن سنندج آغاز كرد پسري بسيار آرام و با استعداد بود و علاقه بسياري به مطالعه داشت و اين علاقه را از همان كودكي با ساعتها خواندن كتابهاي مورد علاقه اش بروز داد .دوران راهنمايي را در مدرسه توحيد گذراند و همه ساله با معدل عالي شاگرد ممتاز شد ورزش را دوست ميداشت و بسكتبال را ماهرانه بازي ميكرد.
دوران دبيرستان را در مدرسه نمونه دولتي گذراند و علاقه عجيبي به درس رياضيات نشان مي داد به طوري كه ساعتها مشغول حل يك مسئله ميشد و هرگز ابراز خستگي نمي كرد.
در سال 71-72 مسئله اي در المپياد به اشتباه طرح شده بود علي آن مسئله را تصحيح و حل كرد و مسئله در مجله رياضي برهان به نام او چاپ شد.
در سال 73-74 در مسابقات سراسري مدال نقره كشوري را كسب كرد و مي گفت از اينكه نتوانسته ام مقام بالاتري را كسب كنم احساس شرمندگي مي كنم .
در سال 1374 علي وارد دانشگاه شد ، در همان رشته اي كه دوست مي داشت .در آبان ماه 1376 و سومين سال ورود به دانشگاه مسئله اردوش را حل كرد و ارائه داد و به گفته استادانش همين سبب شناسايي بيشتر وي در دانشگاه شد. و مشعول تدريس در دانشگاه شد.
گاه در طلب علم و دانش به اين ديار و آن ديار سفري ميكرد و در كنگره ها و سمینارها شركت مي كرد تا خود را از چشمه معرفت علم و دانش سيراب كند در يكي از اين سمينارها او كه بيست بهار را با تاملهاي عميق و احساس كردنهاي ريشه دار به خواندن و فكر كردن دوست داشتن و مزمزه كردن زندگي گذرانده بود همچون پاره ابر لطيفي به دعوت آفتاب برخاست و در قلب تابان و گدازان خورشيد محو شد.
------------------------------------------------------
مرتضي رضايي
مرتضي رضايي كلج در 31 خرداد 1357 در شهر زنجان به دنيا آمد در دوران كودكي به مدت دو سال در آمادگي و كودكستان ژاله زنجان به آموختن الفباي درس زير نظر مربيان پرداخت در هفت سالگي وارد مدرسه شهيد داوود ميرزايي شد.
او دوره دبستان را در همين مدرسه و با معدل 19.23 به پايان رساند و وارد مدرسه شهيد دكتر چمران شد در اين دوره كم كم استعدادهاي نهفته او شكوفا شد در اين سه سال نشان داد كه در انضباط و تحصيل دانش آموزي نمونه است و در مسابقات علمي در سطح استان به مقام اول رسيد .
پس از دوره راهنمايي وارد دبيرستان استعدادهاي درخشان شهيد بهشتي زنجان شد با ورود به اين مركز رشد علمي و معنوي بيشتري يافت و دانست كه نبايد لحظه اي از وقت خود را بيهوده تلف كند. مرتضي علاقه خاصي به رياضي داشت و مي توان گفت كه عاشق رياضيات بود و با علاقه و پشتكار و همت توانست در سال 74 در مرحله اول المپياد رياضي پذيرفته شود و در مرحله دوم كه در يزد برگزار شد مقام سوم رياضي كشوري را از آن خود كند او پس ازپايان المپياد مي بايست خود را براي امتحانات نهايي چهارم دبيرستان و كنكور آماده كند پدر و مادرش به او توصيه كردند از معلم خصوصي استفاده كند ولي او نپذيرفت و با تلاش مداوم تونست با معدل 17 از دبيرستان فارغ التحصيل شده و وارد دانشگاه تهران شده و در رشته رياضي به تحصيل بپردازد.
مرتضي در ترم دوم با همت و تلاش توانست در تيم المپياد رياضي دانشجويي دانشگاه تهران پذيرفته شود.و در روز 21 اسفند 76 عازم اهواز شد و تا اينكه در روز 25 اسفند در تماسي به مادرش مي گويد " مادر دعاي شما مستجاب شد و من توانستم نفر چهارم شوم ولي چون نتايج را دير اعلام كردند به قطار نرسيدم و ساعت 10 شب با اتوبوس دانشگاه صنعتي شريف به سوي تهران حركت مي كنم.و در انتظار آمدنش بوديم ....
--------------------------------------------------
رضاصادقي
رضاصادقي در اول ارديبهشت ماه 1356 در مشهدالرضا به دنيا آمد دوران كودكي را در روستاي محروم چكنه سفلي ، بخش سر ولايت نيشابور سپري كرد .
او قبل از ورود به مدرسه قرآن را در مكتبخانه روستا فرا گرفت در دوران دبستان با مطالعه كتابهاي علمي و ادبي ، بنيه علمي خود را تقويت كرد.
سپس همراه خانواده اش به مشهد مقدس آمد سالهاي اول و دوم راهنمايي را در مدرسه پيام انقلاب و سال سوم در مدرسه شهيد مفتح تحصيل كرد و دوره دبيرستان را در مركز مدارس استعدادهاي درخشان شهيد هاشمي نژاد در رشته رياضي آغاز كرد .
رضا در آذر ماه 1372 در سال سوم دبيرستان به مرحله يازدهم المپياد رياضي كشوري راه يافت و در بهمن ماه همان سال ، در اين دوره مسابقات موفق به كسب مدال طلاي رياضي و مدال نقره رشته كامپيوتر شد و بدين ترتيب به همراه نه تن ديگر از كنكور معاف شد و براي شركت در اردوي المپياد عازم تهران شد ، سپس به عضويت تيم شش نفره جمهوري اسلامي ايران در آمد و در تير 1373 براي شركت در 35 مین المپياد رياضي جهان به كشور هنگ كنگ اعزام و در بين 69 كشور شركت كننده موفق به اخذ مدال نقره جهاني شد.و در 36 مین المپياد رياضي جهان نيز كه در كشور كانادا برگزار شده بود در بين 73 كشور توانست مدال طلاي جهاني را كسب كند .
رضا در مهر 1374 وارد دانشگاه صنعتي شريف شد و مطابق علاقه اش . رشته رياضي محض را انتخاب كرد و در طول تحصيل دانشگاهي ، همواره از دانشجويان ممتاز به شمار مي رفت رضا در آخرين هفته عمر پر بارش مقاله اي در زمينه "جهان متناهي و اعداد ساختني " نوشت و براي ارائه مقاله به اولين كنفرانس دانشجويان رياضي كشور اهواز دعوت شد كه در هنگام بازگشت در12/26/86 در سانحه اتوبوس دانشگاه صنعتي شريف ، روح بلندش به همراه شش تن از دوستانش به ملكوت اعلي پيوست .
------------------------------------
فرید کابلی
فرید فرزند دوم خانواده در سال 1354 در روستای کفشگیری از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستا گذراند در سال 1368 وارد دورۀ دبیرستان شد در سال 1372 دوران دبیرستان را در گرگان به پایان رساند و در همان سال در رشتۀ ریاضی دانشگاه شیراز پذیرفته شد عشق به ریاضیات باعث شده بود که فرید از همان دوران دبیرستان اوقات خود را با ریاضیات بگذارند واستعداد فوق العاده اش به او این امکان را داد که خیلی زود در این زمینه پیشرفت کند. در کنار تحصیل در دانشگاه شیراز تدریس و حل تمرین ریاضیات را برعهده گرفت او در حول و حوش کنکور امتحان کارشناسی ارشد به کمک یکی از دوستانش یک مسابقه ریاضی در دانشگاه شیراز ترتیب داد و بعد دامنه مسابقه را آنقدر گسترش داد که حتی دانش آموزان دبیرستانی هم می توانستند در این مسابقه شرکت کنند.ولی پس از رفتنش از دانشگاه شیراز این طرح ادامه پیدا نکرد .
فرید بسیار فعال بود و بسیار مطالعه می کرد ، او علاوه بر ریاضیات به ادبیات نیز بسیار علاقمند بود بیشتر شبها تا صبح بیدار می ماند می اندیشید ,مطالعه می کرد و شعر می گفت و شعر می خواند در سال تحصیلی 76 در دانشگاه شریف پذیرفته شداو از ابتدای ورود به دانشگاه شریف هم تدریس می کرد و هم تحصیل , فرید در دوران دانشجویی با استعداد و زکاوت خود توانست به مقامهایی دست پیدا کند از جمله : رتبه سوم آنالیز ریاضی کشوری , رتبه ششم در بیست و یکمین مسابقه ریاضی کشور ، دریافت جایزه از انتشارات اشپرینگر آلمان , رتبه سیزدهم در مرحله اول و نهم در مرحله نهایی دومین المپیاد ریاضی در سال 76 ، از فرید همچنین مقاله باعنوان " برر سی جوابهای یک معادله تابعی " منتشر شده است که اکنون در سایت اسناد ومدارک علمی ایرا ن قابل دسترسی می باشد.
ولی مجال بی رحمانه اندک بود و واقعه سخت نا منتظر , چرا که فرید و شش تن از دوستانش دربازگشت از بیست ودومین مسابقات ریاضی کشوری که در دانشگاه شهید چمران اهواز برپا شده بود , همچون شهابی که بر پهن دشت شب می گذرد غریبانه کوچ کردند و مارا در غم سنگین نبودنشان تنها گذاشتند یاد و خاطره شان گرامی باد.
----------------------------------------------
مجتبی لطفی زاده مهر آبادی
دکتر مجتبی لطفی زاده مهر آبادی در سال 1348 در تهران متولد شد خانواده او ساکن یکی از محله های جنوب تهران بودند تحصیلات ابتدایی و راهنایی و دبیرستان را با وضعیت عالی در مدارس همان منطقه به پایان رساند و با شرکت در آزمون ورودی دانشگاهها در سال 1366 تحصیل خود را در رشته ریاضی دانشگاه صنعتی شریف را آغاز کرد .
در اواخر این دوره , در مهر 71 پدر خود را از دست داد او که دوره حساسی از تحصیل خود بود با مشقت بیشتر به ادامه تلاش خود پرداخت در سال 1371 با گرفتن درجه لیسانس و احراز رتبه دوم در امتحان ورودی کارشناسی ارشد , در همان دانشگاه آموختن را پی گرفت در سال 1373 با دفاع از پایان نامه کارشناسی ارشد و کسب مفام اول در امتحان ورودی دوره دکتری به ادامه تحصیل پرداخت .
مراتبی از زندگی شادروان دکتر مهر آبادی
- عضویت در هسته تحقیقاتی منطق در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات
- عضویت در هسته تحقیقاتی جبر غیر جابه جایی در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات
- عضویت در هسته تحقیقاتی جبر جابه جایی در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات
- عضویت در هسته تحقیقاتی گراف در مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات
- تدریس در باشگاه دانش پژوهان جوان
------------------------------
علیرضا سایه بان
علیرضا سایه بان در ششم بهمن 1357 در شهرستان انزلی متولد شد او پیش از رفتن به مدرسه به اعداد تسلط کامل داشت پنج ساله و نیم از سنش می گذشت که وارد دبستان شهید آیت الله سعیدی شهرستان هشتپر شد.
از کلاس دوم دبستان به بعد را به دبستان شهادت بندر انزلی گذراند این دوران را باید لحظات شکوفاشدن او دانست چرا که راهنمای او , آموزگار و مربی با ایمان و دلسوزی به نام پروین غمخوار نژاد بود، علی رضا پس از آموختن قرآن کریم همواره آن را چراغ روشنی بخش زندگی اش قرار داد و بدرستی و با دقت به آن عمل می کرد .
او دوران راهنمایی را به سبب داشتن هوش و استعداد سرشار , دو ساله و به صورت جهشی در مدرسه نبوت انزلی سپری کرد در دوران راهنمایی نفر اول مسابقات نهج البلاغه , کتابخوانی و ریاضی مسابقات علمی گیلان بود و دو سال پیاپی به مسابقات کشوری در رامسر دعوت شد و در سال 70 وارد دبیرستان با انتخاب رشته ریاضی شد.
در سن شانزده سالگی پس از اخذ دیپلم در رشته ریاضی وارد دانشگاه صنعتی شریف شد ، پس از گذراندن سال اول , همزمان با ریاضی به تحقیق و تحصیل و فعالیت وسیعی در رشته کامپیوتر و برنامه ریزی آن پرداخت و به تشویق و حمایت رئیس دانشکده به تدریس کامپیوتر در دانشکده پرداخت انتشار مقالات بین المللی در رشته ریاضی و طراحی و پیاده کردن پروژه های کامپیوتری شرکت های کامپیوتری و ترجمه کتابهای بین المللی در رشته کامپیوتر و فعالیت در تهیه و انتشار مجله ریاضی از فعالیتهای او بود او با همه تلاشش در راه کسب علم , با فروتنی و تاسف می گفت : "خیلی از جهان علم عقب مانده ام ای کاش عمر من پر ثمرتر بود"او برای این منظور و کسب علم رهسپار سمینار اهواز شد و در راه بازگشت از این سفر علمی به همراه شش تن از دوستانش در 19 سالگی و در سال سوم دانشکده دعوت حق را لبیک گفت و به دیار معبود شتافت و ما را درماتمی عظیم تنها گذاشت .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر