ضد و نقیض گوییها در حمله داعش!! به مجلس و سر خروس که کم کم پیدا میشود
ضد و نقیض گوییها در حمله داعش!! به مجلس و سر خروس که کم کم پیدا میشود
داستان دم خروس از لای عبای ملا را که حتما شنیده اید که ملایی خروسی می دزدد و هر چه میخواهد آن را پنهان کند که صاحبخانه متوجه نشود و قسم حضرت عباس را هم میخورد که خروس آنها را ندزدیده است. در عین حال دم خروس از لای قبای ملا بیرون زده است و صاحبخانه دم خروس را از لای عبای ملا می بیند و میماند که دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس ملا را! ابن داستان به قضیه ۱۷ خرداد و کشتن مردم در مجلس خیلی همخوانی دارد و روز به روز دم خروس این ماجرا هم بیشتر نمایان میشود!
به دنبال انتشار گزارشهای متعدد و مستند در شبکه‌های اجتماعی و واکنشهای گسترده مردمی که حادثه ۱۷خرداد را مشکوک و کار خود حکومت با همکاری داعش ارزیابی میکند، تلویزیون افق، برنامه‌یی درباره مکشوف کردن ابعاد این ماجرا ترتیب داد.
در این برنامه که به‌صورت مصاحبه با فرمانده حفاظت سپاه ترتیب یافته، تلویزیون تلاش میکند واکنش آقا را که تیراندازی و انفجار و کشتار بیگناهان در تهران به‌عنوان ترقه بازی یادکرد رفع و رجوع کند:
تلویزیون افق ۱۹/۳/۹۶: ما امشب بر آن شدیم ابعاد جدید از این ماجرا را برای مخاطبین عزیزمون مکشوف بکنیم با حضور سردار گرجی‌زاده فرمانده محترم حفاظت سپاه که فرمانده میدانی مقابله با تروریستها رو در روز چهارشنبه ظاهراً برعهده داشتند.
از حیث قیاس با نمونه‌های مشابه در کشورهای دیگر و قربانیانی که حادثه گرفته ترقه بازی ممکن بحساب بیاد ولی این‌که اولین عملیات تروریستی بعد از چند دهه در تهران در پارلمان اون کشور و در محل مجلس اتفاق میفته یعنی در یک نهاد حاکمیتی مهم اونا بتونن نفوذ کنن یه نگرانی‌هایی در واقع ایجاد میکنه.
گرجی زاده: اصولاً نیروهای امنیتی ما خیلی اونجا سهل و ساده برخورد می‌کنند، افراد اجازه دارن برن اونجا با نمایندگان دیدار کنند، ساعتها بمونند اصطلاحا از حلقه‌های متعدد امنیتی عبور نمی‌کنند
مجری: ولی بالاخره اونجا هم گیت هست اونجا هم محافظان امنیتی هستند.
گرجی زاده: اینا از هیچ گیتی عبور نکردند
برخلاف ادعای این فرمانده سپاه در مورد ورود سهل و ساده و آزاد مراجعه کنندگان، یکی از کسانی که در روز ۱۷خرداد در همانجا هدف تیراندازی قرار گرفته بود، در دیدار با وزیر بهداشت گفت در هنگام ورود: حتی نگذاشتند یک خودکار ببریم داخل. قابل‌توجه است که هنگامی که این فرد مجروح صحنه را توضیح میدهد وزیر مربوطه با نگرانی سعی در کوتاه کردن حرفهای وی دارد و میخواهد صحنه را سریعتر ترک کند:
وی ادامه میدهد ما منتظر بودیم تو صف انتظار. از فاصله دور با اسلحه بزرگ از هال زدند، حالا ما که به پای‌مان خورده، یک خانم از جنوب آمده بود، از سرش زدند، از قلبش زدند، همه را، طرف رویش را پوشانده بود تک‌تک تق تق از سر و قلب فقط میزد فرار می‌کرد. خیلی خونسرد، ما را حتی نگذاشتند یک خودکار ببریم داخل، همینطوری فقط گفتند کاغذ و مدارکتان را می‌بریم بالا، چطور میشه توی قوه مقننه، توی بهارستان با اسلحه میان داخل. هیچ مأمور نیروی انتظامی آنجا نبود. وسایل امنیتی نبود.
اینجا هم ملای صاحبخانه نمیداند قسم حضرت عباس سپاه را باور کند یا سر خروس را که بیرون آمده چون اگر در قدیم تنها شاهد از لای قبا بیرون میزد این روزها با وجود شبکه های اجتماعی سر خروس هم بیرون آمده است و سر و صدا هم میکند! و ما فقط باید منتظر باشیم که یکی از بین خودشان همه را لو بدهد مردم ایران بسیار صبور هستند و طاقت می آورند ولی آستانه طاقت دارند!!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر