۱۳۹۶ خرداد ۱۹, جمعه

خامنه ای ولی فقیه ارتجاع به جنایتکارانی که آتش به اختیار داد چه کسانی هستند با تصاویر رهبران گروه جنایتکار



خامنه ای ولی فقیه ارتجاع به جنایتکارانی که آتش به اختیار داد چه کسانی هستند با تصاویر رهبران گروه جنایتکار

            سینه چاک  ولی فقیه امام جمعه جهرم حسین آیت الهی معروف به حسین آقا مسول گروه جنایتکار قنات جهرم 

خامنه ای  ولی فقیه ارتجاع به جنایتکارانی که آتش به اختیار داد چه کسانی هستند  با تصاویر رهبران گروه جنایتکار 


خامنه ای  ولی فقیه ارتجاع به جنایتکارانی که آتش به اختیار داد چه کسانی هستند 


گروه قنات در شهرستانِ جهرم كه در جنوب استان فارس قرار دارد، شكل گرفت. اين گروه قربانيان خود را پس شكنجه‌هائي سبعانه به‌قتل مي‌رساندند و اجساد آن‌ها را درونِ قنات‌هاي اطراف اين شهرستان مي‌انداختند. به همين خاطر نيز نام گروه قنات برخود داشت.


                                                            علی محمد بشارتی جهرمی عامل اصلی کشتار جوانان ونفر اصلی گروه قنات جهرم 

گروه قنات که خامنه ای به آنها آتش به اختیار داد


سال 1360، حسين‌آقا و علي‌محمد بشارتي و دارودسته‌شان بر فشار خود به نيروهاي غيرمذهبي و مجاهدين شهر افزودند. سوم خردادماه سال 1360 حسين‌آقا (امام جمعه شهر) فرمان داد كه حزب‌اله بنابه وظيفه‌ى شرعي‌اش بايد به خانه‌ى "كمونيست‌ها و منافقين" بريزند و آن‌ها را طناب بر گردن به مسجد بياورند.
اين دارودسته بر اساس اين فتوي، "احمد.س"، كه به هيچ گروه سياسي وابستگي و تمايلي نداشت را دستگير كردند. "جرم" احمد اين بود كه برخي از دوستان‌اش هوادار سازمان مجاهدين خلق بودند. روز چهارم خرداد آن‌ها به خانه‌‌ى احمد ريختند، طناب بر گردن او انداختند و او را كشان‌كشان به مسجد آوردند. در برابر صف نمازگزاران از او خواستند توبه كند والاّ او را همان جا حلق‌آويز خواهند كرد.
6 خردادماه اين دارودسته يكي از هواداران فدائيان خلقِ اقليت (محمد.ز) را به ضرب گلوله مجروح كردند.
سرانجام در همين ماه حسين‌آقا و علي‌محمد بشارتي، به همراه نصراله ميمنه، ابراهيم جمالي، حاج مهربان، حزب‌الهي‌اي بنام آتشي و نيز رئيس سپاه پاسداران جهرم گروه قنات را شكل دادند. برخي از افرادي كه با اين گروه همكاري مي‌كردند و چهره‌ى جنايتكاران‌شان براي مردم جهرم و روستاهاي اطراف چهره‌هائي آشنا بوده و هست؛ كريم يعقوبي، محمد حاج دلاور، محمد گُلُو، مسعود رحمانيان، حسنعلي پرنيان، جواد رحمانيان، حسين رحمانيان فرزند احمد، مصطفي رحمانيان فرزند حاج باشي، محمد رحمانيان فرزند حاج باشي، حمزه فرزند هادي و... مي‌باشند.
از اين جمع محمد گُلُو در شيراز بنگاه فروش اتوموبيل دارد، و مثل گذشته در باندهاي سياه فعال است. جواد رحمانيان مدير كنوني‌ى دبيرستان خواجه نصير شهرستان جهرم است. پدر اين جنايتكار، حاج باشي نيز پيرمرد حزب‌الهي‌ى مسلحي بود، كه هفت‌تير بدست هر كاري كه در جهرم مي‌خواست انجام مي‌داد.
بي‌ترديد افراد اين گروه، كه سلسله مراتب گوناگوني داشتند بيش از نام‌هائي‌ست كه به آن‌ها اشاره شد.
گفته مي‌شود برخي از افراد اين گروه در جنگِ عراق و ايران كشته شدند.
حسين‌آقا نيز در سال 1380 مُرد.

برخي از جناياتِ گروه قنات


افراد گروه قنات مخالفينِ عقيدتي وسياسي خود را شبانه "شكار" مي‌كردند، آن‌ها را پس شكنجه‌هاي سبعانه به لب قنات‌هاي اطراف مي‌بردند و پس از به‌قتل رساندن‌شان به درون قنات مي‌انداختند. افراد اين گروه روزها در شهر جهرم "مانور" مي‌دادند، و همراه با پراكندن ترس و وحشت در شهر قربانيان خود را شناسائي مي‌كردند.
اين گروه از بعداظهر 7 تيرماه سال 1360 شكنجه و كُشتار قربانيان خود را علني كرد. در همين روز افراد اين گروه عظيم سرعتي از هواداران سازمان فدائيان خلق را از خانه‌اش بيرون كشيدند و در ملاء عام به طرزي فجيع به‌قتل رساندند. حسين رحمانيان (معلم)، جواد رحمانيان و مسعود رحمانيان پيكر عظيم سرعتي را با ضربات پيچ گوشتي و چاقو از هم دريدند، و سپس پيكر تكه‌تكه‌ى او را به درون يكي از قنات‌هاي اطراف شهر انداختند.
حسين‌آقا (امام جمعه شهر) با كوبيدنِ عمامه‌ى خود بر زمين، فتوي قتل فدائيان و مجاهدين و همه‌ى مخالفين عقيدتي و سياسي خود را در شب 7 تير صادر كرد.
8 تير احمد حكيم‌نژاد، از فعالين سازمان مجاهدين خلق را با طناب به پشت يك وانت بستند، و او را كه بر روي زمين كشيده مي‌شد، دور شهر چرخاندند. در همين حال آنقدر با سنگ و چوب بر پيكر او كوبيدند تا سرانجام جان داد.
حميد غفوري يكي ديگر از مجاهدين را مورد ضرب و شتم با سنگ و چوب و ديلم قرار دادند. مردم پيكر نيمه‌جان حميد را به بيمارستان رساندند. يكي از افراد گروه قنات، مصطفي رحمانيان، به محض اطلاع از اينكه حميد هنوز زنده است و در بيمارستان بستري‌ست، خودش را به بيمارستان رساند. مصطفي رحمانيان سوزنِ سرمي را كه به دست حميد بود از دستش بيرون كشيد و در چشم‌هاي حميد فرو كرد.
مقدسي يكي ديگر از فعالينِ سياسي شهر را قطعه‌قطعه كردند و جسدش را درون يكي از قنات‌هاي شهر انداختند.
گفته مي‌شود در ظرف دو هفته‌ى اوّل تيرماه سال 1360 اين گروه ده‌ها نفر از جوانان شهر را پس از شكنجه به قتل رسانده و پيكر آن‌ها را درون قنات‌هاي اطراف شهر جهرم انداختند.
حسين‌آقا و علي‌محمد بشارتي براي گرم نگه‌داشتن كوره جنايات خود به افراد گروه قنات، گفتند: اگر كسي را براي شكنجه و قتل پيدا نكرديد خري را بر لب قنات ببريد و پس از كشتن خر به ضرب گلوله، او را درون قنات بياندازيد. كريم يعقوبي يكي از افراد جداشده از اين گروه كه مدتي پس از جدائي‌اش گفته شد بر اثر سكته قلبي درگذشت گفته بود كه؛
هر غروب ما را در اتاقي جمع مي‌كردند، يك‌نفر كه او را نمي‌ديديم برايمان آياتي از قرآن مي‌خواند، و بعد درباره‌ى قرباني‌اي كه به گفته‌ى آن فرد "ضدانقلاب" بود، سخن مي‌گفت. همان‌جا ما مأمور قتل آن ضدانقلاب مي‌شديم.
آن فرد به ما مي‌گفت كه ما با تعزير و كشتن اين ضدانقلابيون و انداختن جسد آن‌ها به قنات گناه‌هايمان شسته مي‌شود و به بهشت خواهيم رفت.
در همين ماه افراد گروه قنات به ميان جواناني كه در باغي گردهم آمده بودند نارنجك پرتاب كردند، و جواني به نام بيژن را به قتل رساندند.
اين گروه حتي به مجاهديني كه دوره محكوميت خود را سپري كرده بودند و "تواب" شده بودند هم رحم نكردند. آنان مجاهد خلق منوچهر هنري ، كه پس از دوسال‌ونيم تحمل زندان و "توبه كردن" آزاد شده بود را نيز وحشيانه به قتل رساندند.
منوچهر هنري پس از آزادشدن از زندانِ عادل‌آباد شيراز به جهرم آمد. او تنها پسر خانواده بود. پس از آزادي نيز به زندگي و كار خود مشغول شد و هيچگونه فعاليت سياسي نداشت. گروه قنات امّا سراغش رفتند. او را شبانه به يكي از قبرستان‌هاي شهر بردند، و بدون توجه به التماس‌هاي او و اينكه او فردي تواب است و فعاليت سياسي نمي‌كند او را به ديوار قبرستان ميخكوب كردند و با "مته‌ى برقي" جمجمه و بدن او را سوراخ سوراخ كردند و نيمه‌جان درون يكي از قنات‌هاي اطراف شهر انداختند و...
ماجرای پیدا شدن 60 جسد که توسط این گروه ولایت فقیه کشف شد :ماجرا از این قرار بود که فرزند یکی از محترمین شهر جهرم ناگهان مفقود میشود. او قبلا از هواداران یکی از گروههای سیاسی بوده و به تازگی از زندان آزاد شده بود. پس از مدتی جستجو بی نتیجه، فرد ناشناسی به وی خبر می دهد که جسد فرزندش در یکی از چاههای قنات اطراف جهرم است. جسد در همان نقطه کشف می شود. خبر در شهر انتشار میابد. به دنبال آن، معلوم میشود خانواده های زیادی هستند که فرزندشان همزمان مفقود شده اند. این خانواده ها به اطراف شهر جهرم سرازیر شده و به جستجوی چاه های قنات میپردازند. حدود 60 جسد را می یابند. آنها کسانی بودند که قبلا اتهام همکاری یا هواداری گروه های سیاسی را داشته و اغلب پس از گذراندن به اصطلاح محکومیت از زندان آزاد شده بودند.
بدنبال پیدا شدن جسد جوانان و نوجوانان، مردم شهر به هیجان آمده و تظاهرات برپا می کنند. امام جمعه شهر و پاسدارنش مورد اتهام قرار می گیرند که در این خیانت فجیع دست داشتند. گفته میشود همان شخصی که اول از همه جسد فرزند وی کشف شده، وسیعا دست به افشاگری میزند و شکایتی به «هیئت بررسی فرمان امام» میفرستد. امام جمعه جهرم در خطبه های نماز جمعه این شخص را به نام، مورد حمله قرار داده و او را به جاسوسی و کمک به ضدانقلابیون و به عنوان «یکی از سرمایه داران که با تبلیغات خود آبروی جمهوری اسلامی را میبرد»، معرفی می کند. نا گفته نماند که این شخص به مناسبتی با موسوی اردبیلی آشنائی داشته و به همین دلیل موسوی اردبیلی ماجرا را پیگیری کرده و در مصاحبه اش اشاره ای به موضوع می کند.

سوابق گروه های #آتش_به_اختیار رژیم :
جنایات رژیم درکشتار مجاهدین ومخالفین در دهه شصت
گروه آتش به اختیار قنات جهرم
⭕️سوابق سرکرده گروه #آتش_به_اختیار قنات جهرم :
علی محمد بشارتی جهرمی عضوشورای تشخیص مصلحت نظام
وزیر کشور دولت رفسنجانی- تواب وهمکارساواک زمان شاه – فرمانده اطلاعات سپاه - موسس بند ۲۰۹ وزندان توحید وعامل دستگیری فرزندان پدر طالقانی و دستگیری شهید سعادتی است .وی حمایت کامل خمینی علیرغم اعتراضات علیه جنایاتش را همیشه داشت.
آتش به اختیار کد جنایات وسرکوب مردم دارزدن مته کردن سر قطع دست تصفیه درادارات آدم ربایی تجاوز قتل وشکنجه مردم توسط گروههای ترور آخوندی همچون گروه های کوکلاس کلان در آمریکا و گروههای ترور اس اس آلمانی میباشد. سابقه گروههای ترور رژیم به آغازقدرت گرفتن خمینی در ۳۹سال پیش برمیگردد. یکی از این گروههای ترور گروه جنایت قنات جهرم میباشد.
برخي از جناياتِ گروه قنات
افراد گروه قنات مخالفينِ عقيدتي وسياسي خود را شبانه "شكار" مي‌كردند، آن‌ها را پس شكنجه‌هاي سبعانه به لب قنات‌هاي اطراف مي‌بردند و پس از به‌قتل رساندن‌شان به درون قنات مي‌انداختند. افراد اين گروه روزها در شهر جهرم "مانور" مي‌دادند، و همراه با پراكندن ترس و وحشت در شهر قربانيان خود را شناسائي مي‌كردند.
اين گروه از بعداظهر 7 تيرماه سال 1360 شكنجه و كُشتار قربانيان خود را علني كرد. در همين روز افراد اين گروه عظيم سرعتي از هواداران سازمان فدائيان خلق را از خانه‌اش بيرون كشيدند و در ملاء عام به طرزي فجيع به‌قتل رساندند. حسين رحمانيان (معلم)، جواد رحمانيان و مسعود رحمانيان پيكر عظيم سرعتي را با ضربات پيچ گوشتي و چاقو از هم دريدند، و سپس پيكر تكه‌تكه‌ى او را به درون يكي از قنات‌هاي اطراف شهر انداختند.
حسين‌آقا (امام جمعه شهر) با كوبيدنِ عمامه‌ى خود بر زمين، فتوي قتل فدائيان و مجاهدين و همه‌ى مخالفين عقيدتي و سياسي خود را در شب 7 تير صادر كرد.
8 تير احمد حكيم‌نژاد، از فعالين سازمان مجاهدين خلق را با طناب به پشت يك وانت بستند، و او را كه بر روي زمين كشيده مي‌شد، دور شهر چرخاندند. در همين حال آنقدر با سنگ و چوب بر پيكر او كوبيدند تا سرانجام جان داد.
حميد غفوري يكي ديگر از مجاهدين را مورد ضرب و شتم با سنگ و چوب و ديلم قرار دادند. مردم پيكر نيمه‌جان حميد را به بيمارستان رساندند. يكي از افراد گروه قنات، مصطفي رحمانيان، به محض اطلاع از اينكه حميد هنوز زنده است و در بيمارستان بستري‌ست، خودش را به بيمارستان رساند. مصطفي رحمانيان سوزنِ سرمي را كه به دست حميد بود از دستش بيرون كشيد و در چشم‌هاي حميد فرو كرد.
مقدسي يكي ديگر از فعالينِ سياسي شهر را قطعه‌قطعه كردند و جسدش را درون يكي از قنات‌هاي شهر انداختند.
گفته مي‌شود در ظرف دو هفته‌ى اوّل تيرماه سال 1360 اين گروه ده‌ها نفر از جوانان شهر را پس از شكنجه به قتل رسانده و پيكر آن‌ها را درون قنات‌هاي اطراف شهر جهرم انداختند.
حسين‌آقا و علي‌محمد بشارتي براي گرم نگه‌داشتن كوره جنايات خود به افراد گروه قنات، گفتند: اگر كسي را براي شكنجه و قتل پيدا نكرديد خري را بر لب قنات ببريد و پس از كشتن خر به ضرب گلوله، او را درون قنات بياندازيد. كريم يعقوبي يكي از افراد جداشده از اين گروه كه مدتي پس از جدائي‌اش گفته شد بر اثر سكته قلبي درگذشت گفته بود كه؛
هر غروب ما را در اتاقي جمع مي‌كردند، يك‌نفر كه او را نمي‌ديديم برايمان آياتي از قرآن مي‌خواند، و بعد درباره‌ى قرباني‌اي كه به گفته‌ى آن فرد "ضدانقلاب" بود، سخن مي‌گفت. همان‌جا ما مأمور قتل آن ضدانقلاب مي‌شديم.
آن فرد به ما مي‌گفت كه ما با تعزير و كشتن اين ضدانقلابيون و انداختن جسد آن‌ها به قنات گناه‌هايمان شسته مي‌شود و به بهشت خواهيم رفت.
در همين ماه افراد گروه قنات به ميان جواناني كه در باغي گردهم آمده بودند نارنجك پرتاب كردند، و جواني به نام بيژن را به قتل رساندند.
اين گروه حتي به مجاهديني كه دوره محكوميت خود را سپري كرده بودند و "تواب" شده بودند هم رحم نكردند. آنان مجاهد خلق منوچهر هنري ، كه پس از دوسال‌ونيم تحمل زندان و "توبه كردن" آزاد شده بود را نيز وحشيانه به قتل رساندند.
منوچهر هنري پس از آزادشدن از زندانِ عادل‌آباد شيراز به جهرم آمد. او تنها پسر خانواده بود. پس از آزادي نيز به زندگي و كار خود مشغول شد و هيچگونه فعاليت سياسي نداشت. گروه قنات امّا سراغش رفتند. او را شبانه به يكي از قبرستان‌هاي شهر بردند، و بدون توجه به التماس‌هاي او و اينكه او فردي تواب است و فعاليت سياسي نمي‌كند او را به ديوار قبرستان ميخكوب كردند و با "مته‌ى برقي" جمجمه و بدن او را سوراخ سوراخ كردند و نيمه‌جان درون يكي از قنات‌هاي اطراف شهر انداختند و...
پيكر برخي از قربانيان گروه قنات امروز در حياط خانه‌ها و يا باغ‌هاي جهرم دفن شده‌اند، چرا كه به خانواده قربانيان اجازه داده نشد تا پيكر عزيزان خود را در قبرستان شهر دفن كنند.
بي‌كمترين ترديد، تعداد قربانيان اين گروه جنايتكار بيش از آني‌ست كه مردم شهر جهرم از آن‌ها اطلاع دارند.
با اين اميد كه پرونده‌ى اين جنايات هولناك گشوده شود، تا ضمن شناسائي همه‌ى قربانيان، سربازانِ جنايتكار رژیم آخوندی نيز به دست عدالت سپرده شوند
اين گروه حتي به مجاهديني كه دوره محكوميت خود را سپري كرده بودند و "تواب" شده بودند هم رحم نكردند. آنان مجاهد خلق منوچهر هنري ، كه پس از دوسال‌ونيم تحمل زندان و "توبه كردن" آزاد شده بود را نيز وحشيانه به قتل رساندند.
منوچهر هنري پس از آزادشدن از زندانِ عادل‌آباد شيراز به جهرم آمد. او تنها پسر خانواده بود. پس از آزادي نيز به زندگي و كار خود مشغول شد و هيچگونه فعاليت سياسي نداشت. گروه قنات امّا سراغش رفتند. او را شبانه به يكي از قبرستان‌هاي شهر بردند، و بدون توجه به التماس‌هاي او و اينكه او فردي تواب است و فعاليت سياسي نمي‌كند او را به ديوار قبرستان ميخكوب كردند و با "مته‌ى برقي" جمجمه و بدن او را سوراخ سوراخ كردند و نيمه‌جان درون يكي از قنات‌هاي اطراف شهر انداختند و...
حميد غفوري يكي ديگر از مجاهدين را مورد ضرب و شتم با سنگ و چوب و ديلم قرار دادند. مردم پيكر نيمه‌جان حميد را به بيمارستان رساندند. يكي از افراد گروه قنات، مصطفي رحمانيان، به محض اطلاع از اينكه حميد هنوز زنده است و در بيمارستان بستري‌ست، خودش را به بيمارستان رساند. مصطفي رحمانيان سوزنِ سرمي را كه به دست حميد بود از دستش بيرون كشيد و در چشم‌هاي حميد فرو كرد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر